برای طراح بازی شدن چه باید بدانم؟
یکی از سوالاتی که برای بسیاری از تازهکاران پیش میآید این است که برای طراح بازی شدن چه چیزهایی باید بدانم. طراحی بازی به طیف گستردهای از دانش نیاز دارد. هر دانشی در نهایت به ...
یکی از سوالاتی که برای بسیاری از تازهکاران پیش میآید این است که برای طراح بازی شدن چه چیزهایی باید بدانم. طراحی بازی به طیف گستردهای از دانش نیاز دارد. هر دانشی در نهایت به درد بخور است اما چیزهایی هستند که مهمترند و بهتر است اول آنها را بدانید. یادتان باشد که این مسیر ساده نیست، اما جذاب و چالش برانگیز است.
چه چیزی باید بخوانم و یاد بگیرم؟
این سوال که معروفترین سوال در ابتدای راه است، جواب سادهای ندارد. اول از همه، آیا یک طراح نیاز به مدرک دانشگاهی دارد؟ جواب مثبت است. اما بگذارید موضوع را کمی شفافتر بررسی کنیم. یک طراح بازی باید دانشی گسترده در حوزههای مختلف به همراه دانشی عمیق از بعضی مباحث داشته باشد. اگر دانشگاه نروید باید دانشی شخصی و قابل قیاس با چیزی که در دانشگاه آموزش میدهند داشته باشید.
خب، حالا چه مواردی مهمترین هستند؟ تقریبا همه چیز لازم است. اما اگر بخواهیم یک سری حوزه را انتخاب کنیم: ادبیات، هنر، تاریخ، ریاضیات و مطالعات رسانهای میتوانند مهمترین مباحث باشند.
در ادامه، دورههایی دانشگاهی هستند که هدفشان طراحی بازی است. نظر کلی نسبت به این دورهها قطعی نیست. معمولا این دورهها چیزی بیشتر از یک کتاب خوب در رابطه با طراحی بازی و انجام پروژه ارایه نمیدهند. اگر میخواهید حتما در دورهای شرکت کنید، به خروجی پروژههای سالهای قبلش نگاه کنید. مهمترین چیز این است که یک پروژه را به اتمام برسانید. مجموعاً شما باید با ساخت بازی، بازیسازی یاد بگیرید.
در نهایت، شما باید مطالعه خیلی زیادی داشته باشید. تئوری گیم دیزاین را باید به صورت تخصصی یاد بگیرید و همچنین دانش و اطلاعات کلی خودتان را بهبود دهید. هرچیزی دیر یا زود به دردتان خواهد خورد. اگر شما نسبت به دنیای اطرافتان و علمهای مختلف کنجکاو نباشید، نمیتوانید طراح بازی خوبی باشید.
آیا باید برنامهنویسی یاد بگیرم؟
قطعا بله. شما نیازی به برنامهنویس شدن ندارید اما بهتر است مباحث پایه برنامهنویسی در یک زبان را بلد باشید. با داشتن دانش کدنویسی میتوانید به صورت مستقل ایدههای خودتان را پروتوتایپ کنید تا راحتتر ایده را به بقیه نشان دهید. همچنین با داشتن دانشی اولیه از برنامهنویسی ارتباط موثرتری با تیم فنی خواهید داشت و متوجه خواهید شد چه چیزهایی قابل پیادهسازی در بازی هستند.
همچنین در طول پروسه تولید بازی اگر نیاز به ایجاد تغییرات کوچکی داشته باشید میتوانید خودتان آن را انجام دهید. دیگر احتیاجی به فراخواندن برنامهنویس تیم ندارید.
آیا باید طراحی هنری یاد بگیرم؟
با این که که مسئولیت طراحی هنری و متعقلات بازی بر عهده آرتیست است، یک دیزاینر خوب بهتر است حداقلی از طراحی را بلد باشد. در کمترین حالت باید بتوانید ایدههایتان را به تصویر بکشید. به یاد داشته باشید که شیگرو میاموتو، یکی از بهترین طراحان بازی تاریخ، به عنوان یک آرتیست شروع به کار کرد.
به عنوان یک طراح بازی، به خصوص اگر طراح ارشد باشید، باید بتوانید زیبایی ظاهر بازی را حفظ کنید. این کار در کنار طراحی مکانیکهای بازی انجام میشود و در صورت یکسانسازی مکانیک و ظاهر بازی میتواند احساسات مخاطب را برانگیزد. البته این بدین معنی نیست که کارگردان هنری و لید آرتیست در این مساله سهمی ندارند، اما شما باید بتوانید با آنها همکاری موثری داشته باشید.
پس حتی اگر فقط بتوانید یک طرح اولیه بکشید در منتقل کردن ایدههایتان بسیار موفقتر خواهید بود. وقتی کار تیمی میکنید، توانایی ارتباط گروهی یکی از مهمترین مهارتها است. همچنین داشتن دانشی اولیه از هنر میتواند پروتوتایپهایتان را بهبود بخشد. در نهایت، همانطور که دانش کدنویسی ارتباط شما با برنامهنویسان را بهتر میکند، دانش هنری نیز این کار را با آرتیستها میکند.
از کجا شروع کنم؟
«اگر میخواهید طراح بازی شوید باید شروع به طراحی بازی بکنید. شما میتوانید با یک دسته کارت، بازی طراحی کنید. و همچنین یک خودکار. میتوانید با لگو یا حتی شطرنج بازی طراحی کنید. اولین درستان این است که بازیها گرافیک یا فریم ریتی که دارند نیستند. بازی از قوانینی که دارد شکل میگیرد. شما میتوانید با هر چیزی که در دستتان است بازی بسازید.»
رالف کاستر
رالف کاستر تقریبا تمامی موارد لازم را گفته است. در کنار مطالعه، برای ساخت بازی باید شروع به ساخت آن کنید. طراحی بازی به معنای طراحی یک مفهوم اولیه نیست. باید از یک ایده و مفهوم اولیه به محصولی کامل و قابل بازی برسید. اگر هنوز نمیدانید که چطور کدنویسی کنید، بازیتان را با کاغذ و مهرههای مختلفی که در خانه پیدا میکنید بسازید. استفاده از بردگیمها نیز میتواند کمک خوبی در ساخت بازی کند.
یک طراح بازی باید همیشه بازی بسازد. به احتمال زیاد ده بازی اولی که میسازید اصلا خوب نخواهند بود و باید آنها را دور بریزید. پس چه بهتر که هر چه سریعتر این کار را کنید.
بعد از شروع کار چه؟
بعد از تست کلی ایده و پروتوتایپ، اکنون شما آماده ساخت یک پروژه هستید. تلاش زیادی کنید تا یک پروتوتایپ خوب بسازید. یا حتی میتوانید چند بازی کوچک خوب بسازید و آن را به دیگران نشان دهید. برای انجام این کار نیز از اینترنت فارغ نشوید.
اینترنت بهترین راه برای شناختن و شناخته شدن است. افراد جالب را در توییتر پیدا کنید. بلاگ و مطالبشان را بخوانید. کامنت بگذارید. در بحثها شرکت کنید. نصحیت بگیرید، راهنمایی کنید و در کل حسابی با اینترنت و جامعه بازیسازان اخت شوید.
به مرور هویت خودتان را در وب بسازید. اکانت توییتر بسازید. وقتی یک پروژه قطعی داشتید، راجع به آن در devlog بنویسید. تصاویری از بازیتان منتشر کنید یا حتی ویدیو بگذارید. این کارها کمک میکند تا جدی گرفته شوید و حتی خودتان، خودتان را بیشتر جدی بگیرید.
تا میتوانید کارهایی که میکنید را به دیگران نشان دهید و نگران دزدیده شدن ایدههایتان نباشید. یادتان باشد که ایده خالی هیچ ارزشی ندارد. هر چقدر به افراد بیشتر بازیتان را نشان بدهید میتوانید کمک بیشتری بگیرید. و بدین ترتیب افراد ارزشمند بیشتری را خواهید شناخت.
در کنار اینترنت، میتوانید در کنفرانسها، مسابقات و در کل رویدادهای بازی شرکت کنید. این کار بسیار مهم است، چرا که باعث میشود افرادی شبیه به خودتان را پیدا کنید و از آنها یاد بگیرید. حتی میتوانید بازیتان را به آنها نشان دهید و نظرشان را بگیرید. به یاد داشته باشید که از گرفتن بازخورد از دیگران استقبال کنید؛ حتی اگر بازی شما را به شدت نقد کردند.
معمولا دو راه بیشتر برای بازیسازان وجود ندارد؛ یا به صورت مستقل کار کنند یا وارد یک شرکت شوند. در هر دو صورت روش های بالا کمک زیادی به شما میکند تا در ادامه مسیر خود موفق شوید.
چه بازیهایی را انجام دهم؟
به عنوان یک فرمول طلایی: باید خیلی زیاد بازی کنید. هر بازی را امتحان و بر تعدادی از آنها تمرکز کنید. خودتان را به بازیهای بزرگ محدود نکنید. بازیهای مستقل و کوچک خیلی خوبی هر ساله ساخته میشوند. بازیهای رومیزی را نیز فراموش نکنید.
فقط به یاد داشته باشید که با نگاه منتقدانه بازی کنید. بازیهایی که انجام میدهید را تشریح کنید؛ مکانیکها را جدا کنید و با دقت ببینید که چطور کنار هم کار میکنند. یکی از راههای خوب برای انجام این کار دیدن یا خواندن postmortem در اینترنت است. پست مرتم به سندهایی گفته میشود که میگویند چطور یک بازی ساخته شد، چه تصمیمهایی گرفته شد و سازندگان چطور با مشکلات کنار آمدند. خواندن پستمرتم میتواند بسیار مفید باشد.
اکنون شما میدانید که مسیر را چطور باید شروع کنید. مطالعه، برنامهریزی، ساخت پروتوتایپ و پروژه، همگام شدن با جامعه و در نهایت شکست خوردن و یادگیری از شکستها یک فرمول کلی است. برای بهتر شدن در این مسیر باید سعی کنید همیشه بهروز باشید. صنعت بازیسازی هر روز در حال پیشرفت است و اگر خودتان را بهروز نکنید خیلی زود از آن عقب خواهید افتاد.
امیدواریم که در این مسیر موفق باشید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به عنوان مسیر دادن و انگیزه و سر نخ دادن مطلب عالیی بود!