
۱۰ فیلم اکشن ماجراجویی درباره ال دورادو
نگاهی به اسطوره 500 ساله شهر طلا که الهام بخش بسیاری از فیلمها بود

بهترین ماجراجوییها به سمت ناکجا آباد
«پدینگتون در پرو» ممکن است سومین فیلم از سری فیلمهای پدینگتون باشد، اما بخشی از مجموعهای بسیار بزرگتر است که در طول تاریخ سینما گسترده شده. داستان «ال دورادو»، شهر طلایی، یکی از قدیمیترین و تأثیرگذارترین سنتهای روایی است که از قاره آمریکا سرچشمه گرفته است، و فیلم «پدینگتون در پرو» بر پایه این داستان ساخته شده است. قدیمیترین اشارهها به ال دورادو به قرن شانزدهم بازمیگردد، زمانی که این افسانه، فاتحان اسپانیایی را به حرکت واداشت. اما در طول ۵۰۰ سال گذشته، ال دورادو الهامبخش ماجراهای بیشماری، چه واقعی و چه تخیلی، بوده است.
در اصل، «ال دورادو» به پادشاه پوشیده از طلای شهر افسانهای اشاره داشت و احتمالاً بر اساس سنتهای واقعی مردم موئیسکا در کلمبیای امروزی شکل گرفته است. بر پایه افسانههای طلا، فاتحان اسپانیایی موئیسکا را فتح کردند و طلاهای آنها را غارت کردند، اما طلای واقعی موئیسکا هرگز به پای ال دورادو نمیرسید. در قرنهای بعدی، داستانهای ال دورادو منجر به کاوشهای بیشمار فاتحان و حتی مرگ سر والتر رالی، نجیبزاده مشهور الیزابتی شد. در نهایت، ال دورادو فقط یک داستان فوقالعاده جذاب بود. به همین دلیل، جای تعجب نیست که الهامبخش این همه فیلم مختلف شده است.
راهِ الدورادو

در سال ۲۰۰۰، استودیوی دریمورکس انیمیشن کلاسیک و محبوبی به نام «راهِ الدورادو» را منتشر کرد. برای بسیاری از مخاطبان جوان، این فیلم اولین آشنایی با شهر گمشده طلای آمریکای جنوبی بود. در این فیلم، شهر الدورادو نه به عنوان یک آرزوی خیالی از افسانههای تاریخی، بلکه به عنوان شهری واقعی با ساکنان زنده به تصویر کشیده شده است. علاوه بر این، شخصیتهای اصلی فیلم، میگل (با صداپیشگی کنت برانا) و تولیو (با صداپیشگی کوین کلاین)، نه برای شکوه استعمار اسپانیا، بلکه به عنوان ماجراجویان فقیر و کلاهبرداران حرفهای عمل میکنند.
نکته جالب دیگر تفاوت بین اسطورهشناسی فیلم «راهِ الدورادو» و افسانه تاریخی این است که شخصیت منفی اصلی فیلم، هرنان کورتس (با صداپیشگی جیم کامینگز، بازیگر محبوب صداپیشه وینی د پو) است. هرچند هرنان کورتس در واقعیت یک فاتح اسپانیایی بود، اما او نه برای جستوجوی الدورادو در آمریکای جنوبی، بلکه برای فتح امپراتوری آزتک در مکزیک امروزی مأموریت داشت. با این حال، قدرت ویرانگر طمع و تفاوت دیدگاههای فرهنگی درباره طلای الدورادو، این فیلم را به یک معرفی خوب از افسانه الدورادو تبدیل کرده است.
شهر گمشده

اگرچه فیلم ماجراجویی «شهر گمشده» (۲۰۲۲) به طور مستقیم به «الدورادو» یا «شهر طلایی» اشاره نمیکند، اما به وضوح از این افسانه الهام گرفته است. از یک سو، صحنههای فیلم در جنگلی پر از ویرانههای پیشاکلمبی قرار دارد، که دقیقاً همان جایی است که انتظار میرود الدورادو در آن پیدا شود. از سوی دیگر، داستان فیلم حول محور جستوجوی گنجی با ارزش غیرقابل تصور در شهری است که روی هیچ نقشهای وجود ندارد. از نظر روایی، «شهر گمشده» به طور کامل با افسانه الدورادو همخوانی دارد.
اما شاید بزرگترین و مهمترین شباهت بین «شهر گمشده» و افسانه الدورادو، نقش طمع در داستان باشد. شخصیت منفی فیلم، ابیگیل فیرفکس (با بازی دنیل رادکلیف)، یک میلیاردر است که با همان طمع ویرانگری هدایت میشود که بسیاری از فاتحان اسپانیایی را به نابودی در جنگلهای آمازون کشاند. علاوه بر این، پایان غیرمنتظره فیلم نشان میدهد که هیچ شهری نمیتواند به اندازه افسانههای الدورادو باشکوه باشد. بنابراین، حتی اگر «شهر گمشده» مستقیماً درباره الدورادو نباشد، باز هم یک داستان الدورادویی است.
شهر گمشده زد

در دنیای واقعی، جنگل آمازون هنوز به طور کامل نقشهبرداری نشده است. از دهه ۱۹۷۰، تصاویر ماهوارهای دانش بشر درباره آمازون را بهبود بخشیدهاند و سیستمهای موقعیتیاب جهانی (GPS) ناوبری در این جنگل را آسانتر کردهاند. بنابراین، قابل درک است که حتی در سال ۱۹۲۵، کاوشگر بریتانیایی، پرسی فاست، به دنبال چیزی که او «شهر زد» نامید، وارد جنگل شد و هرگز بازنگشت. فیلم درام زندگینامهای «شهر گمشده زد» (۲۰۱۶)، که بر اساس داستان واقعی آخرین سفر پرسی فاست ساخته شده، به شدت تحت تأثیر افسانه الدورادو است.
هم در فیلم و هم در واقعیت، فاست (با بازی چارلی هانام) به وجود یک شهر طلایی گمشده باور نداشت. اما تمدن پیشرفتهای که او در آمازون به دنبال آن بود، به وضوح از افسانه شهر طلایی گمشده الهام گرفته شده است. حتی در ابتدای فیلم، یک پیشاهنگ ادعا میکند که شهر گمشده با طلا پوشیده شده است. و در ادامه سنت فاتحان و کاوشگران پیش از خود، فاست نیز در نهایت در جنگل ناپدید شد، در حالی که جستوجوی او برای یافتن شهری افسانهای او را بلعیده بود.
ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین

از جهاتی، هر فیلم ایندیانا جونز مدیون افسانه الدورادو است. مدل ماجراجویی و گنجیابی که ایندیانا جونز (با بازی هریسون فورد) در آن شرکت میکند، از گنجیابانی الهام گرفته شده که قرنها پیش به دنبال الدورادو بودند. اما شهر پر از گنج آکاتور در فیلم «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» به وضوح اشارهای به الدورادو دارد. شهر طلایی گمشده آکاتور، در قلب جنگل پرو، به روشنی همان الدورادو با نامی دیگر است و این فیلم را به یک برداشت مدرن جذاب از این افسانه تبدیل میکند.
دورا و شهر گمشده طلا

فیلم «دورا و شهر گمشده طلا» برای مخاطبان سال ۲۰۱۹ همان کاری را کرد که «راهِ الدورادو» برای تماشاگران سال ۲۰۰۰ انجام داد: معرفی افسانه الدورادو به نسل جدیدی از کودکان. این بار، الدورادو نه توسط کلاهبرداران استعماری، بلکه توسط نسخه لایو اکشن شخصیت محبوب کارتونی کودکان، دورا، کشف میشود. مانند بسیاری از فیلمهای دیگر الهامگرفته از الدورادو، این فیلم نیز شهر گمشده خود را «الدورادو» نمینامد، اما شهر طلایی پنهان «پاراپاتا» به وضوح همان الدورادو با نامی دیگر است.
نکتهای که «دورا و شهر گمشده طلا» را از دیگر فیلمهای الهامگرفته از افسانه الدورادو متمایز میکند، تأکید فیلم بر باستانشناسی است. در دنیای واقعی، کشف الدورادو یک پیشرفت بزرگ باستانشناسی خواهد بود که تمام دانستههای ما درباره تمدنهای پیشاکلمبی آمازون را تغییر میدهد. بنابراین، ارتباط والدین دورا با باستانشناسی باعث میشود فیلم بیشتر شبیه به چیزی باشد که در صورت کشف الدورادو در قرن ۲۱ اتفاق میافتد.
گنجینه ملی: کتاب اسرار

فیلم اول «گنجینه ملی» به عنوان یک فیلم ماجراجویی درباره گنجیابی در آمریکای امروزی، موجی از توجه را به خود جلب کرد. شخصیت نیکلاس کیج در این فیلم به دنبال نسخهای از اعلامیه استقلال آمریکا بود؛ اما در فیلم دوم، «گنجینه ملی: کتاب اسرار»، او به جستوجوی یک شهر گمشده طلایی میپردازد. آنچه این فیلم را به عنوان یک اثر مرتبط با الدورادو متمایز میکند، این است که شهر طلایی سیبولا در آمریکای شمالی، و نه جنوبی، قرار دارد. این موضوع باعث میشود فیلم به ریشههای خود به عنوان یک داستان گنجیابی کلاسیک با رویکردی کاملاً آمریکایی وفادار بماند.
گشتوگذار در جنگل

از جهاتی، فیلم ۲۰۲۱ دیزنی، «گشتوگذار در جنگل»، بیشتر بر اساس افسانه «چشمه جوانی» ساخته شده تا اسطوره الدورادو. شخصیت اصلی فیلم، دکتر لیلی هاوتون (با بازی امیلی بلانت)، به دنبال درخت «لاگریماس د کریستال» است که گفته میشود گلهای آن خاصیت شفابخش جادویی دارند. فیلم با صحنهای از یک فاتح اسپانیایی در قرن شانزدهم آغاز میشود که به دنبال این درخت میگردد، درست مانند فاتحانی که در واقعیت به دنبال چشمه جوانی و الدورادو بودند.
با این حال، چشمه جوانی گفته میشد در جایی در فلوریدا قرار دارد، در حالی که الدورادو در جنگلهای آمازون تصور میشد. بنابراین، جنگل فیلم «گشتوگذار در جنگل» بیشتر به افسانه الدورادو شباهت دارد تا چشمه جوانی. علاوه بر این، تأکید مکرر فیلم بر فاتحان نفرینشده، آن را به خوبی در تاریخچه طمعآلود و نفرینشده الدورادو جای میدهد.
آگیره، خشم پروردگار

فیلم کلاسیک ۱۹۷۲ ساخته ورنر هرتزوگ، کارگردان آلمانی، با عنوان «آگیره، خشم پروردگار»، یکی از معدود فیلمهایی است که به طور صریح به شهر طلایی الدورادو اشاره میکند. شخصیت اصلی فیلم، لوپه د آگیره (با بازی کلاوس کینسکی)، به طور آشکار به دنبال الدورادو میگردد و در این راه به جنون کشیده میشود. مانند «شهر گمشده زد»، این فیلم نیز بر اساس یک سفر اکتشافی واقعی ساخته شده است. اما در این مورد، واقعیت پشت فیلم باعث میشود پیامهای آن درباره استعمار، طمع و نابودی تأثیر بیشتری بگذارد.
لوپه د آگیره تاریخی، یک فاتح اسپانیایی از منطقه باسک بود که خشونتهایش در آمریکای جنوبی او را به لقب «خشم خدا» مشهور کرد. در فیلم، خشم خدا به شکل جنون و مرگی تجسم مییابد که در نهایت آگیره را در جستوجوی طلا در بر میگیرد. اگر درس نهایی افسانه الدورادو قدرت مخرب طمع باشد، پس «آگیره، خشم پروردگار» شاید بهترین اقتباس سینمایی از این افسانه باشد.
دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه

فرانچایز «دزدان دریایی کارائیب» در پنج فیلم، به موضوعاتی مانند طمع، استعمار و نقش قانون پرداخته است. فیلم اول، «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه»، شاید بهترین نمونه از این مضامین باشد. این فیلم نیز به وضوح تحت تأثیر افسانه الدورادو قرار دارد. اگرچه در این فیلم شهری طلایی یا جنگلهای آمازون به چشم نمیخورد، اما ریشههای آن در اسطورهشناسی واقعی الدورادو نهفته است.
در طول فتح وحشیانه آمریکای جنوبی توسط اسپانیاییها، معمول بود که گروههای بومی سعی میکردند فاتحان را با گفتن این که الدورادو در اعماق جنگل قرار دارد و دادن طلا به عنوان نوعی پاداش، از خود دور کنند. طلای نفرینشده در «دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه» نیز به همین دلیل داده شده است، و طمع فاتحان است که منجر به نفرین میشود. این فیلم نشان میدهد که افسانه الدورادو چقدر میتواند تأثیرگذار باشد، حتی در داستانهایی که به طور مستقیم به آن اشاره نمیکنند.
پدینگتون در پرو

در فوریه یا همین اسفند ۲۰۲۴، فیلم «پدینگتون در پرو» از سونی به عنوان جدیدترین عضو در لیست طولانی فیلمهای مرتبط با الدورادو معرفی شد. این فیلم نیز به طور صریح به شهر گمشده طلایی اشاره میکند. در واقع، پدینگتون (با صداپیشگی بن ویشاو) به طور آشکار به دنبال «الدورادو» میگردد، و مانند دیگر فیلمهای بزرگ مرتبط با الدورادو، شخصیت منفی اصلی فیلم نیز با طمع سیریناپذیر خود برای طلا هدایت میشود. اما چیزی که «پدینگتون در پرو» را به سنت طولانی فیلمهای الدورادو پیوند میزند، پایان آن است.
در پایان فیلم، پدینگتون متوجه میشود که الدورادو در واقع شهری از طلا نیست، بلکه یک باغ پرتقال مخفی است که پر از خرسها و رازهاست. از آنجا که افسانه الدورادو در نهایت یک داستان هشداردهنده درباره طمع است، منطقی است که بیشتر فیلمهای الهامگرفته از این شهر افسانهای با یک درس اخلاقی به پایان برسند، نه با یک کوه گنج. بنابراین، پرتقالهای پایانی فیلم «پدینگتون در پرو» آن را به نمونهای عالی از یک فیلم الدورادویی تبدیل میکند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.