ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

۷ نکته‌ی مخفی در فرانچایز جنگ ستارگان

جنگ ستارگان پر از نکات ریز و جزئی‌ست که تنها طرفداران واقعی از آن خبر دارند

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ | ۱۳:۰۰

دانستنی‌های جالب و پنهان جنگ ستارگان

حماسه‌ی سینمایی جنگ ستارگان ساخته‌ی جورج لوکاس طرفداران بی‌شماری دارد و شاید محبوب‌ترین فرنچایز سینمایی تمام دوران باشد. مانند هر مجموعه‌ی علمی-تخیلی دیگری، هم طرفدارانی معمولی دارد و هم طرفدارانی فوق‌العاده دوآتشه. آنچه در ادامه می‌آید، حقایق جالبی‌ست که ممکن است طرفداران معمولی بدانند، اما طرفداران دوآتشه حتماً از آن‌ها باخبرند؛ حقایقی که تنها به جذاب‌تر شدن این فیلم‌ها کمک می‌کنند. با ویجیاتو همراه باشید.

شایان ذکر است که فرانچایز جنگ ستارگان یک دنیای گسترده است که از طریق کتاب‌های Star Wars Legends، سریال‌هایDisney+، یک ویژه‌برنامه‌ی کریسمس و حتی چند فیلم فرعی با محوریت ایووک‌ها توسعه یافته است (که البته، خیلی بهتر از آن ویژه‌برنامه‌ی کریسمس نبودند). نکته‌ی مهم درباره‌ی حقایقی که بررسی خواهد شد، این است که آن‌ها فقط مربوط به مجموعه‌ی فیلم‌های اصلی هستند و هرچند که سه‌گانه‌ی دنباله‌ی ساخته شده توسط دیزنی هم پشت‌صحنه‌ی جذاب خودش را دارد، حقایقی که در ادامه می‌آیند تنها به شش فیلم نخست اختصاص دارند.

ایوان مک‌گرگور هنگام ساخت The Phantom Menace صدای نویز شمشیرهای لایت‌سیبر را تقلید می‌کرد

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

ممکن است Star Wars: Episode I – The Phantom Menace بدترین شهرت را در میان فیلم‌های این مجموعه داشته باشد، اما لحظات سرگرم‌کننده‌ای هم دارد. و ظاهراً، برای ایوان مک‌گرگور ساخت آن نیز تجربه‌ای لذت‌بخش بوده است. به نظر نمی‌رسد که او نسبت به واکنش‌های منفی فیلم کینه‌ای به دل داشته باشد، چراکه تابستان گذشته، هنگام اکران مجدد فیلم، شخصاً در یکی از نمایش‌های آن حضور پیدا کرد.

چطور طرفداران جنگ ستارگان می‌دانند که مک‌گرگور از این تجربه لذت برده است؟ اول از همه، این فیلم بزرگ‌ترین فرصت برای ورود او به هالیوود بود، بنابراین ذاتاً هیجان‌انگیز به نظر می‌رسید. اما نکته‌ای که این موضوع را بیشتر تأیید می‌کند این است که هنگام فیلم‌برداری صحنه‌های دوئل با لایت‌سیبر، مک‌گرگور ناخودآگاه صدای وزوز لایت‌سیبر را تقلید می‌کرد! تا جایی که لوکاس بارها مجبور شد به او بگوید که این صداها بعداً در مراحل پس‌تولید اضافه خواهند شد.

لایت‌سیبر بنفشی که در Attack of the Clones مورد استفاده قرار گرفت، ایده‌ی ساموئل ال. جکسون بود

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

نه گفتن به ساموئل ال. جکسون کار سختی‌ست، حتی اگر جورج لوکاس باشید. صحنه‌ی نبرد Geonosis در Star Wars: Episode II – Attack of the Clones یکی از پیچیده‌ترین سکانس‌های فیلم است، پر از جدای‌هایی که تقریباً به اندازه‌ی تفنگ‌های بلستر در میدان نبرد حضور دارند. جکسون می‌خواست که شخصیتش، میس ویندو، حداقل در میان این انبوه جدای‌ها قابل‌تشخیص باشد. بنابراین، از لوکاس پرسید که آیا می‌تواند لایت‌سیبرش بنفش باشد.

لوکاس به او توضیح داد که رنگ لایت‌سیبرهای شخصیت‌های خوب آبی یا سبز است و شخصیت‌های شرور لایت‌سیبر قرمز دارند. اما جکسون مُصر بود و او یک لایت‌سیبر بنفش می‌خواست. برای مدتی نمی‌دانست که آیا لوکاس این درخواست را می‌پذیرد یا نه و احتمال می‌داد که ممکن است او را مجبور کند که از رنگ‌های معمول استفاده کند. اما وقتی برای فیلم‌برداری مجدد به استودیو بازگشت، لوکاس او را غافل‌گیر کرد که درخواستش تأیید شده است.

جورج لوکاس یک حضور کوتاه در Revenge of the Sith داشت

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

شش فیلم طول کشید، اما جورج لوکاس بالاخره مثل آلفرد هیچکاک عمل کرد و خودش را روی پرده‌ی سینما در فرانچایز محبوب جنگ ستارگان نشان داد؛ این اتفاق در Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith رخ داد. البته برخلاف حضورهای کوتاه هیچکاک که معمولاً بینندگان می‌توانستند چهره‌اش را ببینند، تشخیص شخصیت لوکاس در این فیلم کار آسانی نیست.

در حضور کوتاهش تنها بخشی از چهره‌اش دیده می‌شود که برای طرفداران معمولی سخت است او را در این حالت تشخیص دهند، چراکه اولاً صحنه خیلی سریع رد می‌شود و دوماً چهره‌ی او آبی است! با این حال، او در نقش یکی از مهمانان Galaxies Opera House حضور دارد؛ اینجا لحظه‌ایست که طرفداران دوآتشه‌ی استار وارز همیشه در هنگام تماشای مجدد فیلم به آن دقت می‌کنند.

یک سرباز استورم‌تروپر در A New Hope سرش را به سقف می‌کوبد

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

کوبیدن سر استورم‌تروپر به عنوان واضح‌ترین سوتی در استار وارز شناخته می‌شود که هرگز از ذهن طرفداران پاک نمی‌شود. این اتفاق در میانه‌ی Star Wars: Episode IV – A New Hope رخ می‌دهد. گروه اصلی در کمپکتور زباله‌های Death Star گیر افتاده‌اند و سه تروپر برای بررسی اتاق کنترل وارد می‌شوند. وقتی وارد می‌شوند، یکی از آن‌ها سرش را به دری می‌کوبد که دارد بالا می‌رود.

این مورد حتی در Attack of the Clones هم به آن ارجاع داده شده است. اما این بار، ضربه‌ی سر به عمد اتفاق افتاد. این لحظه زمانی رخ می‌دهد که جانگو فت، تازه پس از نبرد در لنگرگاه‌های کامینو با اوبی-وان، سوار بر کشتی‌ Slave I می‌شود.

I Know گفتن هان، ایده‌ی هریسون فورد بود

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

همیشه شایعه‌ای وجود داشته که وقتی پرنسس لیا به هان سولو در Star Wars: Episode V – The Empire Strikes Back  می‌گوید I love you درست همان لحظه که او نزدیک به یخ زدن در کربونیت است، پاسخ هان سولو با I know به صورت بداهه اجرا شده است. این ادعا کاملاً صحیح نیست، اما تا حدی نزدیک به حقیقت است. خط اصلی، جمله‌ی زمختی بود بدین ترتیب: «فقط به یاد داشته باش که لیا، من برمی‌گردم».

با این حال، “I Know” در اصل از ذهن هریسون فورد سر زده بود. بنابراین، تا حدی، این شایعه یا داستان معروف بر پاره‌ای از حقیقت بنا شده است. همچنین، واقعیت این است که فورد علاقه‌ی زیادی به کار بر روی فیلم‌های جنگ ستارگان نداشت، به همین دلیل بود که جمله‌ای که او پیشنهاد کرد تقریباً به صورت بسته بیان شد؛ او تمایلی به بازگشت برای فیلم سوم نداشت.

دیوید فینچر بر روی Return of the Jedi کار کرده بود

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

اگر قرار باشد فیلمی از سه‌گانه اصلی Star Wars انتخاب کنیم که آن فیلم حقایق جالب و نسبتاً شناخته‌شده‌ی پشت صحنه بیشتری داشته باشد، آن فیلم  Star Wars: Episode VI – Return of the Jedi  است. برای مثال، اینکه پیوند بین پرنسس لیا و اِووُک ویکت تا این اندازه قانع‌کننده روی پرده نمایش داده شده، تا حدی به این دلیل است که در زمان فیلمبرداری، کری فارشر نقش مادرانه‌ای در کنار وارویک دیویس ایفا کرده بود. اما شاید جالب‌ترین نکته این باشد که کارگردان آینده‌ی Se7en و The Social Network، یعنی دیوید فینچر، نقش کلیدی در ساخت این فیلم داشت.

در واقع Return of the Jedi اولین پروژه‌ی بزرگ برای دیوید فینچر بود. او توسط شرکت Industrial Light & Magic لوکاس استخدام شد تا به عنوان اپراتور دوربین و عکاس مات فعالیت کند. سپس سال بعد، دوباره با ILM در پروژه‌های The NeverEnding Story و Indiana Jones and the Temple of Doom همکاری کرد.

فیلم Return of the Jedi در ابتدا سکانس آغازین متفاوتی داشت

7 نکته مربوط به فرانچایر استار وارز

یک صحنه از The Return of the Jedi حذف شده بود که جزئیات کلیدی را خیلی زودتر از نسخه‌ی تئاتری آشکار می‌کرد. درست همانطور که در نسخه‌ای که همه ما آن را دیده‌ایم و دوست داریم، دارث ویدر با یکی از فرماندهان امپراتوری درباره‌ی ورود قریب‌الوقوع امپراتور صحبت می‌کند. از آن پس، همه چیز در فیلم تغییر می‌کند.

ما دارث ویدر را می‌بینیم که در یک راهرو قدم می‌زند، وارد اتاق خود می‌شود و از طریق فورس به لوک می‌رسد. این ارتباط از طریق فورس چیزی‌ست که تا میانه‌های نسخه‌ی تئاتری نشان داده نمی‌شود. سپس صحنه کات می‌شود و لوک را می‌بینیم که در یک غار بر روی Tatooine نشسته و در حال ساختن لایت‌سیبر سبز جدید و زیبایی‌ست. با تمام دست‌کاری‌های بی‌پایانی که لوکاس در سه‌گانه اصلی انجام داده، تعجب‌آور است که چرا این صحنه‌ی کوتاه ولی جذاب هرگز اضافه نشده بود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی