فورتنایت دیگر تنها یک بازی نیست، یک پلتفرم تبلیغاتی ارزشمند است
نمایش تبلیغات در بازیهای ویدیویی اگرچه به ندرت اتفاق میافتد اما اتفاق چندان غافلگیرکنندهای نیست. چه درباره NBA 2K و اسپانسرهای میانبرنامهایش صحبت کنیم و چه درباره مثالی نزدیکتر مانند Death Stranding که فضایی برای ...
نمایش تبلیغات در بازیهای ویدیویی اگرچه به ندرت اتفاق میافتد اما اتفاق چندان غافلگیرکنندهای نیست. چه درباره NBA 2K و اسپانسرهای میانبرنامهایش صحبت کنیم و چه درباره مثالی نزدیکتر مانند Death Stranding که فضایی برای تبلیغ برندهایی نظیر Monster فراهم کرده؛ هرچند که تمام تبلیغاتش نابهجا به نظر میرسیدند.
اما چرا تبلیغات در بازیها ظاهر میشوند؟ در تئوری، بازیهای ویدیویی فرصتی فوقالعاده برای پروموت محصولات و برندها هستند. وقتی فیلمهای سینمایی تبلیغ هرچیزی از اتومبیلهای بنز و آئودی گرفته تا استارباکس و کوکا کولا را به شکلی نامحسوس در فریمهای مختلف میگنجانند، تصور کلی این خواهد بود که بازیهای ویدیویی هم ظرفیتی مشابه برای کسب درآمد بیشتر و تاثیرگذاری بر سلیقه مصرفکنندگان دارند.
اما اگر اتفاقی که برای Death Stranding افتاد یک درس به همراه داشته باشد، اینست که گیمرها از تبلیغات -در شکل محسوس آن- لذتی نمیبرند؛ و حق هم دارند. وقتی شما در حال تجربه یک بازی با مضامین آخرالزمانی هستید که آمریکای از همگسسته را به نمایش در میآورد، نمایش پیدرپی تبلیغ نوشیدنیهای انرژیزای مانستر کاملاً ناسازگار با تجربه کلی خواهد بود. شما را از آن جهان بیرون میکشد. این احساس را به وجود میآورد که این یک ذره درآمد بیشتر آنقدر برای سازنده بازی مهم بوده که حاضر شده به اتمسفر و فضای کلی ساختهاش آسیب بزند.
وقتی این اتفاق میافتد، نوعی حس خیانت هم در گیمرها به وجود میآید. درست یا غلط بودن این حس موضوع بحث نیست. موضوع اینست که وقتی شما ۶۰ دلار بابت بازی پول دادهاید، قادر به تحمل تبلیغات نابهجا نخواهید بود. با خودتان خواهید گفت «۶۰ دلار من و این همه آدم دیگر برایتان کافی نبود؟»، خصوصاً وقتی که قیمت بازیها را با بلیت ۱۲ دلاری سینما مقایسه میکنیم.
تمام اینها ما را میرساند به فورتنایت که احتمالاً یکی از پرتبلیغترین بازیهای ویدیویی تاریخ باشد اما با کوچکترین انتقادی از سوی گیمرها مواجه نشده است. مثالهایش هم بیشمارند. از رویداد کراساوور با Avengers و حضور اسکین و خانه جان ویک در بازی گرفته تا پروموی بتمن و در آخرین نمونه، رویدادی که هماکنون با مشارکت سازندگان استار وارز در حال برگزاری است.
رویداد استار وارز از چندین جهت بزرگترین اتفاقیست که تاکنون در فورتنایت افتاده. نهتنها شاهد حضور کاراکتری با پوسته جی. جی. آبرامز در بازی بودیم، بلکه تریلری جدید از فیلم Star Wars: The Rise of Skywalker درون جهان آن به نمایش درآمد و اکنون هم گیمرها فرصتی دارند برای اینکه با استفاده از لایبسیبرهای معروف استار وارز به جان یکدیگر بیفتند.
تمام اینها یک تبلیغ بزرگ است، تبلیغ فرنچایزی قدیمی برای نسل جوانتری که احتمالاً ارتباط چندانی با استار وارز برقرار نکرده باشند یا خیلی ساده رغبتی به آشنایی با آن نداشته باشند. اما چرا هیچچیز حس تبلیغاتی بودن ندارد و اتفاقا از چنین رویدادی لذت میبریم و مشتاقانه در آن مشارکت میکنیم؟
فورتنایت در قیاس با هر بازی دیگری یک مزیت دارد و یک مهارت. اگر ما از دیدن تبلیغات در بازیهای ۶۰ دلاری منزجر شویم، از دیدن آنها در یک بازی کاملا رایگان هیچ حسی نخواهیم داشت. وقتی هزینهای پرداخت نکرده باشید، هیچکس خیانتی به شما و پولتان نکرده است. یا بیایید جور دیگری به موضوع نگاه کنیم.
وقتی شما ۶۰ دلار هزینه میکنید، احساس مالکیت بر محتوا دارید و این حق را برای خودتان قائل هستید که با راهکارهای درآمدزایی سازنده و ناشر بمباران نشوید. وقتی شما هیچ هزینهای نمیکنید، به شکل درونی بر این اعتقاد هستید که سازنده بازی حق دارد به روشی دیگر برای خود کسب درآمد کند. شما اتفاقی که میافتد را درک میکنید. این همان منطقی است که باعث میشود مایکروترنسکشنهای Star Wars Battlefront 2 خونمان را به جوش آورند اما با میل قلبی به استقبال مایکروترنسکشنهای فورتنایت برویم.
این مزیت بزرگ فورتنایت یا هر بازی رایگان دیگری است. اما یک مهارت هم وجود دارد که نمونهاش را فعلاً فقط در ساخته اپیک گیمز دیدهایم. اپیک تبحر عجیبی در گیمیفیکیشن تبلیغاتش دارد. اگر قرار باشد اونجرز پروموت شود، یک حالت بازی کاملاً جدید را با حضور تانوس تجربه خواهیم کرد. اگر قرار به پروموت جان ویک باشد، خانه این قاتل بالفطره به ناگاه در نقشه ظاهر میشود و اگر قرار به پروموت استار وارز باشد، لایتسیبر به دست خواهید گرفت و گلایدری شبیه به تایفایترها را دریافت خواهید کرد. کنسرت مارشملو را هم فراموش نکنیم که کلاس درسی برای برگزاری رویدادهای زمانی در یک بازی بود.
تمام اینها باعث میشود پدیده فرهنگی فورتنایت با بیش از ۲۵۰ میلیون بازیکن و بیش از ۱۰ میلیون بازیکن همزمان به هنگام برگزاری رویدادها (و میلیونها مخاطب دیگری که بازپخش رویدادها را در توییچ و میکسر و یوتوب تماشا میکنند)، یک بستر تبلیغاتی ارزشمند برای کمپانیها و برندهایی باشد که به دنبال جلب توجه گیمرها و مخاطبان جوانتر هستند.
شاید تب و تاب بتلرویال دیگر مثل یکی دو سال پیش نباشد، اما فورتنایت هنوز میداند چطور با تسخیر تیتر خبرگزاریها، شرایطی برد-برد رقم بزند. به این رویدادها عادت کنید، از این پس فقط بیشتر و بیشتر خواهند شد و با خط مشی ترسیم شده توسط اپیک، نه فقط در فورتنایت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بسیار مقاله کامل و واضحی بود، با تشکر از آقای ضیایی
من نمی دونم این چه بازیه همه دوسش دارن. یکی از مسخره ترین بازیاس فورتنایت??
این بازی قابل مقایسه با عناوینی مثل رینبو سیکس یا سری کال آو دیوتی یا حتی بتلفیلد نیست اما جاداره که یه بیلاخ تقدیم شما کنم همین بازیه که بیشترین تعداد ویو در یوتیوب رو ب تازگی کسب کرده و همین بازیه که یک ساله که هرروز بیشترین ویو رو در توییچ داره، شما بشین سرجات و انگشتتو بکن توی دماغت
چرا همچین نظری پخش شده ؟!
سلام
بخاطر فان بودنش هست و مثله پابجی یک بازی جدی نیست و مهم تر اینکه رایگان
منم از فورتنایت خوشم نیومد
توی بتل رویال پابجیُ ترجیح میدم اما اینم یک ایراد مسخره داره که باید برطرف بشه
ایرادشم اینه که پشت دیوار یا درخت یا توی بوته ها قایم میشی می تونی همه جارو ببینی بازیُ مسخره کرده
باید تصویر زوم بشه نزدیک خوده کاراکتر توی اینجور مواقع و کاراکتر با دیوار حالت بگیره یا توی بوته قایم میشی تصویر بره روی چشم
اینجوری بازی هیجانش بیشتر میشه
مقاله خیلی عالی بود مرسی