ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مقالات

وقتی یک میم باعث شد بازی جدید بخرم

«من طوفانی هستم که در راهه!»

علیرضا طالقانی
نوشته شده توسط علیرضا طالقانی | ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۲۲:۰۰

اخیرا انیمه Devil May Cry منتشر شد و علی‌رغم حاشیه و اختلافات فراوانی که بین طرفداران این مجموعه ایجاد کرد، باعث شد تا نام این سری بازی پس از مدت‌ها بر سر زبان‌ها بیفتد و گیمرها درباره بازی، تاریخچه آن و داستان کلی آن صحبت کنند. یکی از عجیب‌ترین جریان‌هایی که درباره DMC درست شد و بیشتر هم در پلتفرم‌های اینستاگرام و تیک تاک دیده می‌شد، انتشار میم‌ها درباره یک صحنه خاص بازی DMC 5 بود. جریانی که به‌قدری جذاب و جالب بود که باعث شد من بازی پنجم سری را که پس از مدت‌ها تخفیف خورده بود را بخرم.

من هرگز طرفدار سری دویل می کرای نبودم و نسخه‌های کمی از این سری را تجربه کردم. به همین دلیل بود که هنگام انتشار نسخه پنجم، چندان شوق خاصی نسبت به بازی نداشتم و حتی پس از تجربه دمویی که در آن سال عرضه شده بود هم دلیل خاصی برای تجربه بازی نمی‌دیدم. اما این روند با تماشای انیمه و صدالبته میم‌های اینستاگرامی تغییر کرد.

انیمه DMC به‌طور مستقل کیفیت خوبی دارد و داستان جالبی را روایت می‌کند اما به‌شدت از فضای کلی سری DMC دور است و انتقاداتی که طرفداران دوآتیشه سری به سریال وارد می‌کنند، کاملا درست است. اما کپکام در راستای انتشار انیمه، ذره‌ای آسیب ندید و با اتخاذ سیاست‌های درست و هوشمندانه‌، این تهدید را به یک فرصت تکرارنشدنی تبدیل کرد. 

کپکام تمام بازی‌های سری DMC را در پلتفرم‌های مختلفی مثل استیم، پلی‌استیشن، ایکس باکس و نینتندو با تخفیف‌های قابل توجهی در دسترس مخاطبان قرار داد و از موجی که انیمه درست کرد، به بهترین شکل استفاده کرد. اما به اعتقاد من، کپکام به تخفیف‌ها هم بسنده نکرد و از تکنیکی دیگر هم برای جذب مخاطب استفاده کرد. تکنیکی که حداقل روی من توانست جواب بدهد و به قولی باید بگویم که «بله، در تله افتادم.»

اخیرا میم (Meme) و محتوای سرگرم‌کننده‌ای که قرار نیست آورده خاصی برای مخاطب داشته باشند، با استقبال‌های عجیب و غریبی روبه‌رو می‌شوند. می‌توان ادعا کرد که پربازدیدترین و پرمخاطب‌ترین محتوا در شبکه‌های اجتماعی مختلف مثل اینستاگرام و توییتر به اکانت‌های میم تعلق دارند و همیشه پست‌های مختلف میم با عجیب‌ترین رقم‌های لایک و کامنت مواجه می‌شوند. حتی می‌توان گفت پلتفرم‌هایی مثل تیک تاک، از همین ترفند برای جذب مخاطب استفاده کردند و حالا به یکی از پرمخاطب‌ترین پلتفرم‌های دنیا تبدیل شدند.

وقتی این آمار و ارقام در شبکه‌های اجتماعی به وجود می‌آید، توجه استودیوهای فیلم‌سازی، شبکه‌های پخش‌کننده سریال و ناشر بازی‌های ویدیویی هم جلب خواهد شد. آن‌ها می‌دانند که با استفاده از این تکنیک ممکن است توجه بسیاری از مخاطبان را جلب و فروش آثارشان را بیشتر کنند. این اتفاقی‌ست که اخیرا در دنیای سرگرمی بیش از پیش دیده می‌شود و مشخصا اهمیت زیاد میم، برای موفقیت در مارکت را نشان می‌دهد.

یکی از موارد موفقی که در صنعت سینما وجود داشت، فیلم Barbie بود. فیلم باربی با تریلرهایش نشان داده بود که قرار است اثر به‌شدت عجیبی باشد و شاید نتواند همه‌پسند ظاهر شود. اما تیم مارکتینگ فیلم، تصمیم گرفت تا با میم، توجه‌ها را به سمت فیلم ببرد و مردم را کنجکاو کند. کنجکاوی درباره این‌که فیلم باربی دقیقا قرار است درباره چه چیزی باشد. همزمانی اکران فیلم باربی با فیلم اوپنهایمر و حضور رایان گازلینگ با ظاهر و نقشی کاملا متفاوت، باعث شد تا میم‌ها درباره فیلم بیشتر از قبل هم بشود و نتیجه آن، تبدیل فیلم باربی به پرفروش‌ترین فیلم در سال 2023 بود. 

مشهورترین میمی که درباره رایان گازلینگ وجود دارد و نشان‌دهنده همذات‌پنداری بخشی از جامعه مردان با نقش‌های رایان گازلینگ است

باربی تنها یک مثال از این قضیه است و در حال حاضر فیلمی مثل ماینکرفت هم دقیقا کار مشابه‌ای را انجام می‌دهد. جریان چیکن جاکی (Chicken Jockey) آن‌قدرها در بازی‌های ماینکرفت تاثیرگذار و خاص نیست اما طرفداران با شروع رفتارهای عجیب هنگام مشاهده این صحنه، موفق شدند یک جریان اینترنتی راه بیندازند و تیم مارکتینگ ماینکرفت هم بهترین استفاده را از این جریان کرد. 

البته گاهی اوقات این جریان می‌تواند کاملا خلاف خواسته استودیوهای بازی‌سازی یا فیلم‌سازی پیش برود. باگ‌ بازی‌های یوبی‌سافت کاملا به یک جریان میم تبدیل شدند و شروع این جریان از نسخه یونیتی بود. بنابراین تصور هم نکنید که میم‌ها قرار است همیشه به نفع بازی‌ها عمل کنند. 

کپکام هم از جریان‌های میم برای فروش بازی‌هایش استفاده کرده باشد. بازی‌های DMC و به‌خصوص کاراکتر دانته، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک میم را دارند. میم‌های استفاده شده درباره دویل می کرای تنوع بسیار بالایی هم داشتند. گذاشتن دو شی با رنگ‌های قرمز و آبی در مقابل یکدیگر با ترانه پس‌زمینه Devils Never Cry (اشاره به نبرد دانته و ویرجیل)، اولین حضور ویرجیل در بازی DMC V و نحوه ورود او به بازی با آن میمیک صورت عجیب و حرکات موزونی که دانته در طول سری انجام می‌دهد، این‌ها سه میم پرطرفداری بودند که از سری DMC درست شده بود و من با دیدن آن‌ها، تصمیم گرفتم نسخه پنجم که تخفیف خوبی داشت را بخرم.

رنگ‌های قرمز و آبی نشان‌دهنده نبرد بین دانته و ویرجیل است

اخیرا بازی R.E.P.O هم به دلیل ویدیوهای زیادی که در پلتفرم‌های مختلف به اشتراک گذاشته شد، توانست محبوبیت زیادی کسب کند و تبدیل به یکی از عناوینی شود که برای محتوای میم مناسب است. بازی‌های امانگ آس، فورتنایت، Goat Simulator و Untitled Goose Games از جمله عناوینی است که با استفاده از میم شناخته شدند و مخاطبان بیشتری را جذب کردند.

گاهی استودیوهایی مثل ناتی داگ یا سانتامونیکا تلاش می‌کنند تا گیف‌های زیادی از بازی‌های خودشان بسازند. احتمالا شما هم در فضای توییتر زیاد با گیف‌های جوئل یا الی مواجه شده باشید که اکثر آن‌ها یک بازسازی از صحنه‌های نمادین برخی فیلم‌های سینمایی است. این گیف‌ها هر چقدر بیشتر استفاده شود، باعث شناخت بیشتر بازی می‌شود و در نتیجه سازنده و ناشر سود می‌کنند.

با این حال، نمی‌دانم که کپکام واقعا برنامه‌ای برای طراحی این میم‌ها داشت یا تمامی این‌ها نشان‌دهنده شوق طرفداران و علاقه آن‌ها به سری بود. هر اتفاقی که پشت پرده افتاد، باعث شد تا من یک بازی ویدیویی که تا یک ماه پیش به خرید آن فکر نمی‌کردم را خریداری کنم و این نشان‌دهنده آن است که تاثیرگذاری میم در بازار امروز دنیای سرگرمی خیلی بیشتر از چیزی‌ست که تصور می‌کنیم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی