ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سریال

نقد سریال The Last of Us فصل دوم | قسمت سوم

پیش به سوی دنیای بدون جوئل

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی | ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۳:۰۰

مرگ جوئل چه در بازی و چه در سریال The Last of Us، شوک بزرگی برای مخاطبان داشت. به نوعی انگار یکی از ستون‌های اصلی داستان خراب شده است و سریال باید بتواند با کمک شخصیت‌های دیگر و داستان قدرتمند خود سرپا بماند.

بخوانید: نقد سریال The Last of Us فصل دوم | قسمت دوم

در بازی شخصیت الی توانست یک تنه بازی را تا آخرین لحظات سرپا نگه دارد و در‌ واقع ما شاهد جوئل در درون الی بالغ بودیم. حال با کشته شدن جوئل در قسمت قبلی، آیا شخصیت الی با بازی بلا رمزی می‌تواند در ادامه طوری که نبود پدرو پاسکال آنچنان حس نشود نظر مخاطبان را جلب کند ؟ در ادامه با نقد قسمت سوم سریال The Last Of Us فصل دوم همراه ویجیاتو باشید تا به این سوال پاسخ دهیم.

یک افتتاحیه سوگوارانه

آغاز قسمت سوم، نمایی از جکسون نابود شده را نشان می‌دهد؛ شهری که درگیر آشوب مبتلا‌ها شد. در پلان بعدی شاهد سوگواری تامی در‌ کنار کالبد جوئل هستیم. سریال نمایی از ساعت جوئل نشان می‌دهد که سارا به او هدیه داده بود. ساعتی که نمادی از خشم همیشگی جوئل بود.

سکانس بعدی، الی را در بیمارستان می‌بینیم که وضعیت بدی دارد؛ او یک لحظه به هوش می‌آید و تصویر کشته شدن جوئل از جلوی چشمانش رد می‌شود. ناگهان فریاد بزرگی از روی خشم و سوگواری می‌زند. این نوع بازیگری بلا رمزی، نوید یک بازیگری متفاوت را به مخاطبان می‌دهد؛ گویا از این به بعد قرار است بلا رمزی را در قالب یک الی خشن و انتقام‌جو ببینیم؛ چیزی که شاید سخت بشود این بازیگر را در آن قبول کرد. در مورد اینکه آیا بلا رمزی موفق به فرو رفتن در این نقش می‌شود یا خیر، جلوتر مفصل صحبت می‌کنیم. اما این سکانس به خودی خود مخاطب را امیدوار می‌کند.

سه ماه بعد؟!

بعد از تیتراژ ابتدایی، سکانسی از بهبود شهر جکسون را شاهد هستیم. ظاهرا مردم جکسون توانستند دوباره شهر را بازیابی کنند و به زندگی در دنیای پساآخرالزمانی ادامه دهند. اما مشکل بزرگ من با این سکانس، نبود اثری از نتایج مرگ جوئل است. الی که در سکانس قبلی شدیدا درحال شیون بود، اکنون به همان سبک قدیم خود برگشته و خیلی راحت و انگار که اتفاقی نیفتاده به شوخی و گفتن دیالوگ‌های بچه‌گانه ادامه می‌دهد.

بخوانید: تمامی ایستراگ‌ها و جزئیات فصل دوم سریال The Last of Us تا پایان قسمت سوم

اینکه الی با بازی بلا رمزی مرگ جوئل را آنقدر جدی‌نگیرد، مطمئنا مخاطبان هم آن را جدی نمی‌گیرند. در صورتی که اساس داستان فصل دوم در مورد انتقام است. تصمیم به انتقام گرفتن، نیازمند خشم شدید و یک شخصیت عصیانگر است. خشمی که در بازی ما حتی در آن زمان محدود شاهدش بودیم؛ اما اینجا جدی گرفته نمی‌شود.

گفت و گوی روانشناس با الی عملا یک سکانس بی فایده است؛ سکانسی که شخصیت الی نطقش فعال می‌شود و‌ مدام از احساسات درونی‌اش حرف می‌زند. احساسات باید توسط بازیگر اجرا شود نه اینکه گفته شود. در نتیجه بازهم مخاطب الی را جدی نمی‌گیر‌د. 

گیمر‌ها در بازی شاهد سوگواری الی نه در حرف، بلکه در اعمال کوچک و حتی احساس درون چشمانش بودند. اما در سریال چیزی نشان داده نمی‌شود، بلکه گفته می‌شود. حتی سکانس دیدن یادگاری‌های جوئل و بو کردن لباسش توسط الی، کارکرد خاصی ندارد؛ زیرا در سکانس قبلی این سوگواری به خوبی اجرا نمی‌شود.

در اصل مشکل از آنجایی شروع شد که سه ماه از مرگ جوئل گذشت؛ مخاطب باید روز‌های اولیه را میدید که چگونه شخصیت‌ها‌ با مرگ جوئل روبه شدند تا بیشتر درگیر انتقام و خشم الی‌شوند. اما سریال در یک اقدام عجیب چنین چیزی را از بیننده محروم کردند. شاید دلیلش این باشد که می‌خواستند روند بهبود شهر جکسون را سریع‌تر نشان دهند؛ اما بازهم نباید سوگواری برای جوئل را فدای این هدف می‌کردند.

ترکیب الی و دینا حداقل برای این قسمت کار نمی‌کند!

قسمت سوم سریال، برخلاف دو قسمت قبلی هیچ رابطه علت و معلولی و یا کاشت برداشتی ندارد. همه ما می‌دانیم که سریال قصد داشت در این قسمت ترکیب دو شخصیت الی و دینا را برای مخاطب جا بی اندازد تا بتوانیم چند قسمت همکاری آن‌ها را با اشتیاق شاهد باشیم. اما حتی این هم به درستی کاشت نمی‌شود؛ زیرا دینا نمی‌تواند به اندازه شخصیت داخل بازی عاشق و در عین حال وابسته باشد.

شاید یکی از دلایل جدی گرفته نشدن دینا این است که در قسمت قبلی جای اینکه الی با دینا به کاووش در بیرون بپردازند، الی با جسی اینکار را کردند؛ در نتیجه رابطه دینا و الی به خوبی پایه گذاری نشد.

از طرفی گفت و گوی این دو نفر برای برنامه ریزی انتقام کاملا کمیک است. وقتی از انتقام یا مرگ جوئل صحبت می‌شود، شخصیت‌ها شوخی می‌کنند و تیکه‌ها عجیب می‌اندازند. حتی در پایان این سکانس به اشتباه مخاطب گمان می‌کند که دینا بیشتر از الی خواستار انتقام برای جوئل است؛ درحالی که انگیزه دینا از انتقام باید آرامش الی باشد.

کمی جلوتر وقتی الی و دینا باهم وارد مسیر سیاتل می‌شوند؛ سریال چندین نمای مختلف از این دو نفر را درحال عبور از مسیر‌ها برای رسیدن به سیاتل نشان می‌دهد. در برخی از این سکانس‌ها، این دونفر باهم مکالمه‌های طنز آمیز و بچگانه‌ای انجام می‌دهند، اما این در صورتی کار می‌کرد که الی کماکان یک دختربچه بود. در این سکانس باید برای گمراه نشدن مخاطب از هدف شخصیت، حداقل یک کلمه، جمله یا حتی یک نماد از اینکه الی شدیدا دنبال انتقام است نشان داده می‌شد.

داستان تلاش می‌کند با ارائه ترکیب دینا و الی، مخاطب را یاد فصل اول و رابطه الی و جوئل بی اندازد؛ اما موفق نمی‌شود. زیرا الی به اندازه جوئل جدی نیست و دینا هم به اندازه الی فصل اول ساده و خام نیست. در نتیجه این ترکیب حداقل در قسمت سوم قابل قبول نیست؛ مگر اینکه در قسمت‌های بعدی شاهد پیشرفت شخصیت‌ها باشیم.

تامی انتقام جو در مقابل تامی منفعل

در سکانسی از سریال، الی و دینا سعی می‌کنند تامی را برای انتقام متقاعد کنند. در این گفت و گو الی یک دیالوگ جالب می‌گوید:«اگر تو بودی جوئل برای انتقام تا الان نصف راه سیاتل رو رفته بود» گیمر‌ها این موضوع را می‌دانند که تامی حتی زودتر از الی برای انتقام به سیاتل رفته بود.

در سریال اما می‌بینیم که تامی شخصیت کاملا منفعلی دارد. او با اینکه در دو قسمت قبلی یک شخصیت کاریزماتیک معرفی شده بود اما در این قسمت صرفا یک رهبر است که به اهداف دسته جمعی اعتقاد دارد. در بازی هم تامی همینطور بود اما وقتی پای جوئل وسط بود تمام اعتقادات خود را کنار گذاشت و تنهایی به دل دشمن زد. به نظر من هر شخصیتی برای اینکه توسط مخاطب جدی گرفته شود، باید چند بعدی باشد؛ بنابراین اگر تامی در این قسمت بیشتر تمایلش را به انتقام نشان می‌داد، همه چیز بهتر می‌شد.

در یکی دیگر از سکانس‌های این قسمت ما شاهد گفت و گوی تامی با روانشناس هستیم. با دیدن ابتدای این سکانس به ذهنم رسید که شاید تامی اینجا بخواهد در مورد مرگ جوئل و تمایلش به انتقام صحبت کند؛ اما دغدغه برای انتقام نبود، بلکه برای محافظت از الی بود. 

شاید کمی برای خرده گرفتن از این شخصیت زود باشد، اما به هر حال، دیدن تامی در منفعل‌ترین حالت خود کمی غیر قابل تحمل است. شاید نویسندگان قصد دارند نقش دیگری برای او در طول داستان تعیین کنند. باید منتظر ادامه سریال باشیم.

معرفی فرقه Scars زیادی بد نبود؟

شاید مقایسه بازی با سریال آنقدر کار درستی نباشد، زیرا بازی در یک بستر خاصی که به گیم پلی مرتبط است روایت شد، اما شاید سریال هدفش بیشتر تمرکز روی روایت باشد؛ با این حال دلیلی که من از اول بررسی این مقایسه را انجام می‌دهم این است که بازی یک مجموعه کامل بود. 

آن‌هایی که بازی را تجربه کردید، اگر یادتان باشد، ما در طول بازی از فرقه Scars صرفا چند نماد و چندین جسد می‌دیدیم. سپس در اواسط بازی ناگهان در یک جنگل تاریک صدای صوت زدن می‌شنیدیم که ما را درگیر یک هیجان خاص می‌کرد. 

در قسمت سوم سریال یک سکانس به این گروه تعلق دارد. سکانسی که شاید در اولین نگاه اینطور به نظر برسد که نویسنده‌ها قصد دارند یک پیش زمینه از این فرقه را نشان دهند و دوباره در قسمت 6 که نامش‌ (Scars) است بیشتر به آن بپردازند. اما مشکل من با این سکانس از سریال، معرفی ناجور این فرقه بود.

ما در این سکانس گروهی از این فرقه را می‌بینیم که خیلی سطحی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و مثلا یکی از اعضا به دیگری دستور زبان صوت زدن را یاد می‌دهد. سپس بعد از اینکه به گروهی از W.L.F برخورد می‌کنند، خیلی منفعلانه پنهان می‌شوند و ترس را می‌توان در چهره آن‌ها دید. چنین سکانسی قطعا تاثیر منفی روی قدرت و کاریزمای این فرقه خواهد گذاشت.

انتقام، بخشش یا عدالت

قسمت سوم از فصل دوم سریال TLOU، تا حدودی بی منطق و بدون روابط علت و معلولی بود؛ حتی با وجود اینکه تا اینجای کار این سریال به وفاداری زیاد به بازی معروف بود، این قسمت حتی منبع اقتباس خودش را نیز زیر سوال برد؛ با این حال یکی از سکانس‌های این قسمت کمی بیشتر از کل کار به چشم می‌آمد؛ آن هم سکانس شورا بود.

موضوع این سکانس در مورد رای گیری برای جمع کردن یک گروه برای انتقام از ابی است. در این جلسه شورا، چند نفر می‌توانند صحبت کنند و از دیدگاه‌شان حرف بزنند. با اینکه این سکانس دیالوگ محور است، اما گفت و گوی هدفمندی رد و بدل می‌شود.

در این جلسه دیدگاه‌های مختلفی به چشم می‌آید که همگی از درونمایه داستان سرچشمه می‌گیرد. در مورد درونمایه باید به این اشاره کنم که هر داستانی، هدفی پنهان برای روایت شدن دارد و در طول روایت، آن هدف از طریق عناصر داستانگویی منتقل می‌شود. حال در این سکانس ما شاهد هدف اصلی نویسندگان از چنین داستانی هستیم.

شخصی از بین مردم بلند می‌شود و در مورد اینکه انتقام کار اشتباهی است صحبت می‌کند. او به این موضوع اشاره می‌کند که باید ببخشیم تا بخشیده شویم؛ حتی می‌گوید که او کاتولیک نیست و هدف مذهبی ندارد، بلکه به بعد معنوی آن نگاه می‌کند. در اینجا هدف این داستان گفته می‌شود؛ بخشش.

از سوی دیگر الی بلند می‌شود و به این موضوع اشاره می‌کند که با رفتن دنبال قاتل جوئل به عدالت می‌رسیم. عدالتی که از قانون شهر جکسون حاصل شده. اینجا در مخاطب این سوال ایجاد می‌شود که الی واقعا دنبال عدالت است یا صرفا می‌خواهد خشم خود را تخلیه کند؟

در این سکانس، تقابل چند دیدگاه را می‌بینیم که در نهایت دیدگاه نرفتن برای انتقام پیروز می‌شود؛ اما الی بیکار نمی‌شیند و برای رفتن دنبال ابی برنامه ریزی می‌کند. 

کمی جلوتر ما شاهد کمک شخصیت سث به الی هستیم. کمکی که منطقی درونش وجود ندارد. زیرا سث دلیلی برای دفاع از اهداف و دیدگاه الی ندارد. او در قسمت اول دیدگاه واقعی‌ و توهین آمیزش را به الی گفت. در نتیجه تغییر ناگهانی او آن هم بدون دلیل خاصی، عجیب و بی منطق بود. مگر اینکه هدف دیگری داشته باشد و سریال بخواهد در آینده از آن پرده برداری کند.

سیاتل؛ امیدی برای ادامه سریال

در سکانس پایانی، الی و دینا به شهر سیاتل می‌رسند. ما نمایی خوفناک و وهم آلود از این شهر را می‌بینیم که گیمر‌ها را یاد تمام اتفاقات درون این شهر می‌اندازد. این نما و نمایش نما‌های موازی از حرکت یک لشکر از W.L.F به سمت خط مقدم(احتمالا جنگ با گروه Scars) ناخودآگاه مخاطب را به این سمت می‌برد که قرار است سکانس‌های هیجان انگیز و اکشن زیادی را ببینید. با این حال، حتی هیجان زیاد این سکانس‌ها نمی‌تواند ضعف شخصیت پردازی‌ها را جبران کند.

از آنجایی که نیل دراکمن یکی از نویسنده‌های اصلی سریال است، شاید برنامه دیگری پشت این تغییرات داشته باشد. شاید سازندگان قصد دارند کمی داستان را متفاوت‌تر از داستان بازی پیش ببرند. اما تنها دغدغه من و فکر می‌کنم تمام مخاطبان سریال The Last of Us، این است که قرار است شخصیت پردازی الی بهبود پیدا کند یا در همین حد کودکانه بماند؟ باید منتظر ماند و دید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی