تیم ویجیاتو: بازیهایی که دوست نداشتیم تموم بشن
تموم نشو دوست عزیز من!
بازیها، محل خوبی برای این اتفاق هستن که ساعتهای زیادی رو در اونها صرف کنیم تا از اتفاقات دنیای واقعی برای لحظهای دور باشیم. اما ممکنه این احساس رو نسبت به یک بازی داشته باشید که انگار بخشی از زندگی شما شده و دیگه دوست ندارید که روند خطی یا داستانی اون رو تموم کنید. توی این مواقع، انقدر ما توی دنیای بازی میچرخیم و مشغول کارهای فرعی میشیم تا پایان داستان رو عقب و عقبتر بندازیم. حالا توی تیم ویجیاتو این هفته از اعضای تحریریه پرسیدیم که نسبت به کدوم بازی چنین حسی داشتن. با ما همراه باشید.

چندتا بازی توی ذهنم هستن که احتمالا یکی دوتاشون رو میتونید راحت حدس بزنید! ولی این بار میخوام Donkey Kong Bananza رو نام ببرم. اخیرا که مشغول تجربه این بازی بودم، بالای ۴۰ ساعت روش وقت گذاشتم و اگر صادق باشم، دلم میخواست ۴۰ ساعت دیگه هم توش بچرخم. باورم نمیشه بازیای که ذاتش یه پلتفرمر سه بعدیه در این حد منو درگیر کرده باشه، ولی این بازی انقدر سرگرمکننده بود و انقدر گشت و گذار و تخریب کردن محیطها توش جذاب بود که منو شیفته خودش کرده بود!
رایان زجاجی
از نمونههای آخری که این حس رو داشتم میتونم به Expedition 33 اشاره کنم. ذرهای دوست ندارم تا ماجراجویی مایل و رفقاش رو به آخر برسونم و هنوزم بازی رو تمومش نکردم. اما شاید باید بگم اولین بازی که همچین احساسی رو بهش داشتم، Assassin's Creed Black Flag بود. انقدر کشتیسواری و مبارزه توی این بازی حال میداد، انقدر شهرهای بازی حس زنده بودن به آدم میدادن و انقدر رابطه ادوارد کنوی با دوستهاش خوب و عمیق بود که واقعا دوست نداشتم که بخش داستانی بازی رو تموم کنم.
علیرضا طالقانی
یکی از عجیبترین عادتهای من تو بازی کردن اینه که دنبال خط پایانم و آثار خیلی کمی وجود دارن که کاری میکنن از کل مسیر لذت ببرم. اخیرا اما چند تا بازی بودن که حس ماجراجویی و لذت کامل از مسیر رو برام ایجاد کردن و بین همه اونها قطعا Psychonauts 2 رو انتخاب میکنم. سایکوناتز 2 انقدر خوب بود که خیلی راحت بین 10 بازی برتر عمرم جا گرفت و تمامی المانها و جوانبش برام جذابیت عجیب و غریبی داشتن. از دیالوگهای باحال و کمدیک گرفته تا سبک هنری خاص و گیمپلی بینقص، واقعا نمیتونستم ایراد خاصی توی این اثر پیدا کنم. از طرف دیگه باید به طراحی مراحل بازی هم اشاره کنم که هیچ وقت تکراری نمیشدن و پازلهای محشری داشتن که حل کردنشون بینهایت لذتبخش بود. خلاصه بگم این بازی انقدر زیبا بود که نه تنها نمیخواستم تموم بشه، بلکه فقط بعد از گذشت 2 ماه شدیدا دلتنگ تجربهش شدم.
محمدعلی دهقانی آراسته
شخصا هر وقت یه بازی نقشآفرینی رو شروع میکنم، اصلا دلم نمیخواد تمومش کنم. ویچر ۳ اما بیشتر از باقی برای من چنین حسی داشت. معمولا وقتی به پایان نزدیک میشی میری هرچی فعالیت فرعی مونده رو انجام میدی و بعدش میری سراغ مرحلهی آخر، تو ویچر ۳ من بعد انجام همهی فعالیتا اونقدر دلم نمیخواست تموم بشه که یه هفته حتی رهاش کردم! با این که بازی برام صرفا یه بازی خیلی خوب بود، بیشتر از هرچیز دیگهای این حسو بهم داد که تموم نشو لطفا. البته که در حال حاضر بیش از ۵ پلیترو باهاش دارم.
بهراد قلندرزادهدر پست هفته پیش، شما هم نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید. کاربر hassanms1390 برامون نوشت:
رد دد 2 :
دنیاش انقدر وسیع و غنی بود که هیچوقت ازش خسته نشدم ، ولی دلم همیشه برای اعضای گنگ و کمپمون و داستان فوق العاده اش تنگ میشد .
بار دوم و سومی که تمومش می کردم قبل رفتن به جزیره گوارما و چند مرحله اخر چندین ساعت فقط خودمو سرگرم دزدی و شکار و گشتن می کردم تا دیرتر تموم شه. واقعا این بازی شاهکار بود .0
کاربر RGA هم نوشت:
برای من بازی bioshock infinite بود. هرچقدر که میرفتم جلوتر داستان خارق العاده تر میشد و یه سوپرایز جدید رو میکرد. همه موضوعات مورد علاقم مثل سفر در زمان و دنیاهای موازی رو این بازی پوشش میداد. وقتی هم که بازی تموم شد همون لحظه dlc هاش رو شروع کردم و از نحوه ای که خودشو به بایوشاک ۱ متصل کرد لذت بردم.
شما کدوم بازی رو دوست نداشتید هیچوقت تمومش کنید؟ حتما نظرتون رو با ما به اشتراک بگذارید.
موضوع تیم ویجیاتو هفته بعد «دوست داریم از کدوم فرنچایز بازیهای متفاوت ساخته بشه؟» اخیرا بازیهای مترویدوینا و روگلایک از بازی پرنس آو پرشیا ساخته شد و چند وقتی هست که شایعهای درباره یک بازی دوبعدی از گاد آو وار داره منتشر میشه. اما شما دوست دارید تا از کدوم بازی، نسخههای مختلف توی ژانرهای متفاوت ساخته بشه؟ حتما نظرتون رو با ما به اشتراک بذارید تا توی پست هفته بعد در کنار نظر اعضای تحریریه قرار بگیره.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.