
۴ داستان واندر وومن که میتوانند الهام بخش دیسی یونیورس باشند
آغازگر ماجرای دایانا پرینس جیمز گان چه باشد؟

جیمز گان با شتاب بالا در حال پیش بردن دیسی یونیورس خود است. چندان از پایان اکران فیلم Superman نگذشته است که در میانه پخش سیزن دوم سریال Peacemaker، خبر از ساخت دنباله/اسپینآفی از Superman ۲۰۲۵ با نام Man of Tomorrow به همراه تاریخ عرضه این اثر تأیید شد. برای همین، دور از انتظار نیست که با شنیدن خبر متمرکز شدن تیم نوآور دیسی یونیورس روی فیلمی بر اساس واندر وومن، همین روزها جزئیات بیشتری از چنین ساختهای نمایان شود. ولی اگر قرار باشد دیسی یونیورس جیمز گان از کمیکهای انتشارات دیسی برای نوشتن یک داستان برای یک فیلم متمرکز بر واندر وومن بهره ببرد، کدام گزینهها میتوانند مد نظر باشند؟ در این نوشتار به سراغ چند داستان واندر وومن میرویم که میتوانند الهام بخش چنین فیلمی باشند.
دوازده خان
دوران نقرهای از عصرهای درخشان واندر وومن به شمار نمیآید و داستانهای عجیب و غریب و شاید مسخرهای را با محوریت دایانا پرینس در این دوره میشود یافت. ولی «دوازده خان» یکی از داستانهای برجسته این دوران است.
ماجرا از این قرار است که جاستیس لیگ آمریکا میخواهد جایگاه و شایستگی واندر وومن را دوباره ارزیابی کند. برای همین یک سری آزمون در برابر دایانا پرینس قرار گرفته میشود. البته با توجه به این که واندر وومن در این پیوستگی از زمان جنگ جهانی دوم در تیم حضور داشته است، چندان وضعیت درخوری برای این کاراکتر نیست.
با وجود چنین شرایطی ولی دایانا چالشهایی که توسط اعضای جاستیس لیگ در برابرش قرار داده میشود را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت سر میگذارد و عملاً همتیمیهای خود را شکست میدهد. در این روایت میبینیم که چگونه واندر وومن نسبت به همکاران خود برتری دارد و با به کار بردن توانایی، هوش و ابزار خود از پس مشکلات برمیآید. ایدهای که با کمی دستکار میشود به عنوان آغازگر حضور دایانا پرینس در دیسی یونیورس به کار رود.
شاهدخت و نیرو
اگر از هواداران دیسی باشید، میدانید که رویداد Crisis on Infinite Earths باعث ریبوت جهان این انتشارات شد تا شخصیتهای سرشناس دیسی بازگو شوند. کاراکترهای ریبوتشده این ناشر با کمیکهایی به مانند Batman: Year One و Man of Steel دوباره به خوانندگان معرفی شدند. در بین این دست آثار، ریبوت واندر وومن معمولاً از یادها میرود. این ریبوت به اندازهای ماندگار بود که تا پیش از دوره بدنام نیو ۵۲، همه خالقان و نویسندگان از آن بهره میبردند.
به سادگی میتوان دید چرا این اثر جرج پرز ماندگار از آب درآمد. این نویسنده از ویژگیهایی که باعث شد تا واندر وومن یک کاراکتر جذاب در دوره طلایی باشد استفاده کرد. او یک بیگانه از بهشتی جادویی به شمار میآمد که آمده بود تا به باقی دنیا یک راه بهتر را نشان دهد. واندر وومن جرج پرز بیش از انجمن ابرقهرمانان به خدایان و اساطیر یونانی تعلق دارد تا داستانهایش نسبت به دیگران متفاوت باشد. در کنار همه اینها، دایانا پرینس نقش یک سفیر را بازی میکرد؛ کسی که کاملاً به «دنیای انسانها» تعلق ندارد.
واندر وومن با قلم پرز متفاوت بود؛ حتی هنگامی که وارد دنیایی پر از شنلپوشان پرنده شد. او بقیه دنیا را درک نمیکرد اما خام هم نبود. همین ویژگیهای بودند که باعث شدند فیلم نخست پتی جنکینز خوب از آب درآید. مطئناً جیمز گان مسیر مورد نظر خود را خواهد پیمود، اما چندان غیرمنطقی نیست اگر نگاهی هم به ورژن جرج پرز از واندر وومن بیندازد.
بیآلایش
ران گرِگ روکا در Wonder Woman میتواند رقیب خوبی برای ران جرج پرز باشد. نه از این دیدگاه که شامل یک ریبوت یا بازنویسیست، بلکه از آن جایی که یک پایان منطقی برای روایتهای پرز به حساب میآید. در نخستین آرک روکا با اسم Down to Earth، دایانا پرینس هنوز یک سفیر و نماینده سیاسی تمسکیرا در سازمان ملل متحد است.
گرگ روکا به جای شرمنده و خجالتزده بودن نسبت به ایده یک پرنسس آمازون که در جایگاه سیاسی قرار دارد، رو به پوچی میآورد تا ماجرای این شخصیت را پیش ببرد. برای نمونه، سر و کله یک مینوتور در دفتر کار او پیدا میشود. یا دایانا هنگام نبرد با دکتر سایکو به جلساتش نمیرسد. روکا همچنین با استفاده از ورونیکا کیل، پروتاگونیستی شبیه به لکس لوتر در برابر این شاهدخت قرار میدهد.
علاوه بر همه این موارد، در ران روکا شاهد این هستیم که آرمانگرایی واندر وومن با باقی دنیا به چالش برمیخورد. چیزی همانند این را در فیلم Superman دیدیم که حتی با وجود متوقف کردن یک جنگ، از سوپرمن انتقاد میشود. با این وجود، یک تفاوت بین مرد پولادین و جنگجوی آمازون وجود دارد؛ دایانا پرینس جایگاه سیاسی دارد و میتواند از آن برای چنین مواردی بهره ببرد.
قانونگریز
ران Wonder Woman تام کینگ اثری بحثبرانگیز به شمار میآید که در آن همان قدر احتمال دارد که همان شخصیتی که با یک نقلقول از ایمانوئل کانت درباره مشکلات روحی خود سخن میگوید، با مشت و لگد به سراغ دشمنش برود. تغییرات مداوم وضعیت کلی در این داستان کینگ باعث گیج شدن مخاطب است. با این حال، ران کینگ را میتوان یکی از بهترین دنبالهها برای ران گرگ روکا در نظر گرفت.
در همان آغاز ماجرا، دایانا پرینس به عنوان دشمن ایلات متحده شناخته میشود. بدین گونه است که در برابر سوورین قرار میگیرد؛ پادشاه راستین و پنهان آمریکا که این کشور را در اختیار دارد. در این داستان این گونه به نظر میآید که واندر وومن از تسلیم کردن جنگجوی آمازونی که چندین شهروند را سلاخی کرده سر باز میزند و در مقابل کشوری قرار گرفته است که زمانی همپیمانش بود.
از آن جایی که تام کینگ یکی از نویسندگان اتاق اندیشه دیسی یونیورس است، دور از انتظار نیست که ایدهها و کمیکهای او راه به فیلمها و سریالها باز کنند. با این که این روایت کینگ مورد علاقه همگان نیست و در آن دایانا تصمیمات میگیرد و اقداماتی انجام میدهد که با شخصیت همیشگیاش سازگاری ندارد و همچنین تمرکز ران بیشتر روی سوورین است تا واندر وومن، ولی یک یادآوریست که دایانا پرینس یک آمریکایی نیست و اگر اخلاقیاتش به چالش کشیده شود، حتی حاضر است در برابر ایالات متحده نیز قرار بگیرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.