هر آنچه که باید درباره آثار وس اندرسن بدانید
در سینمای امروز، اغلب کارگردانان سعی میکنند تا با توجه به سلیقه مخاطب فیلمهای خود را بسازند و کمتر کارگردانی پیدا میشود که بدون در نظر گرفتن فیلمهای پرفروش باکس آفیس، فیلمنامهای را قبول کند. ...
در سینمای امروز، اغلب کارگردانان سعی میکنند تا با توجه به سلیقه مخاطب فیلمهای خود را بسازند و کمتر کارگردانی پیدا میشود که بدون در نظر گرفتن فیلمهای پرفروش باکس آفیس، فیلمنامهای را قبول کند. یکی از این معدود کارگردانها، وس اندرسن است که شیوه خاص فیلم سازی او در تمامی آثارش قابل مشاهده است. برای مثال، در اکثر آثار کمدی این روزهای سینما شوخیهای جنسی زشت و ناپسند دیده میشود که اگر در به کار گیری آنها مقداری دقت و وسواس به خرج داده شود، میتواند در جلب نظر مخاطب موفق عمل کند. با وجود چنین شرایطی، وس اندرسن تصمیم گرفت تا رویهای متفاوت را در ساخت جدیدترین اثر خود، یعنی فیلم هتل بزرگ بوداپست (The Grand Budapest Hotel) در پیش بگیرد. در نتیجه، شاهد شوخیهای کلامی مختلفی در این فیلم کمدی فانتزی هستیم که بر پایه شخصیتها به قلم تحریر درآمدهاند.
جنس شوخیهایی که وس اندرسن در فیلمهایش به کار میگیرد، تنها عامل موفقیت این کارگردان آمریکایی نبوده است. مهم نیست طرفدار اندرسن هستید یا نه، وقتی نگاهی دقیق تر به آثار او میاندازید، متوجه میشوید که او استعداد بالایی در انتخاب رنگ، طراحی صحنه و سینماتوگرافی دارد که میتواند توجه هر بینندهای را به خود جلب کند. ماجرا به همینجا ختم نمیشود. وس اندرسن نگاه ویژهای نیز به داستان و شخصیتها دارد و سعی خود را بر این میگذارد تا تمامی المانهای داستان با دقت کاملی انتخاب شوند تا هماهنگی مورد نیاز بین آنها برقرار باشد. همین نیز باعث شده است تا در اغلب موقع المانهای مشابهی را بین آثار مختلف اندرسن شاهد باشیم.
وس اندرسن در پاسخ به این انتقاد گفت: «از این روش کاری خوشم میآید. اگر اینکار را انجام ندهم، حس میکنم اشتباهی مرتکب شدهام. اگر حس کنم ایدهای که دارم برای داستانم بهترین باشد، از آن استفاده خواهم کرد. حتی اگر مردم نسبت به آن انتقاد داشته باشند.»
شخصیتها در فیلمهای وس اندرسن
در جریان یک مصاحبه که در سال 2014 با محوریت فیلم هتل بزرگ بوداپست انجام شد، وس اندرسن به صحبت درباره انتخاب بازیگران فیلمهایش پرداخت. اگر حافظه قوی داشته باشید، احتمالاً به یاد خواهید آورد که تعدادی از بازیگران شناخته شده در فیلمهای مختلف این کارگردان آمریکایی حضور پیدا کردهاند. برای مثال، میتوان به ادوارد نورتون و ویلیام دفو اشاره کرد.
وس اندرسن گفت امیدوار است این اتفاق باعث پرت شدن حواس مخاطب نشود یا حس نکند که نقشی که این بازیگر آشنا بر عهده گرفته یک کمئو (حضور به عنوان بازیگر مهمان در نقشی کوتاه) است؛ زیرا شخصیتهای هر فیلم آنقدر بزرگنمایی شدهاند که میتوان آنها را شخصیتهای مستقلی در نظر گرفت. وس اندرسن در ادامه صحبتهای خود به بسیاری از شخصیتهای فیلم هتل بزرگ بوداپست اشاره کرد و گفت با وجود اینکه آنها با الهام گیری از برخی شخصیتهای آثار چارلز دیکنز خلق شدهاند اما به دلیل بزرگنمایی انجام شده در ویژگیها و صد البته خصوصیات منحصر بفردشان، شخصیتهای مستقلی هستند.
برخی از شخصیتهایی که در آثار وس اندرسن ظاهر میشوند، عجیب و غریب و البته دمدمی مزاج هستند. همین مسئله باعث میشود تا بسیاری از مخاطبان فکر کنند این شخصیتها برخواسته از تخیل اندرسن باشند، در حالی که اینطور نیست. طبق صحبتهای او در این مصاحبه، برای خلق بسیاری از شخصیتهای حاضر در فیلمهایش از افرادی که میشناسد الهام میگیرد. بدین ترتیب، هر چقدر هم این شخصیتها دچار بزرگنمایی و تغییر شده باشند اما از آنجایی که ریشه هویت و احساساتشان به واقعیت وصل است، همچنان میتوان آنها را درک کرد.
طراحی لباس در فیلمهای وس اندرسن
سیاست وس اندرسن در طراحی لباسها تا حدودی به رویهاش در طراحی لباسها شباهت دارد. هر مخاطبی با یک نگاه ساده میتواند متوجه شود که بزرگنمایی در طراحی لباسهای آثار او نقش زیادی دارد. همچنین لباسها یکی از المانهای تکامل شخصیتی در فیلمهای اندرسن به شمار میرود. معمولاً همزمان با طی شدن پروسه تولید یک فیلم، فردی جدا از تیم تولید وظیفه مییابد تا ضمن ضبط ویدیوهایی از پشت صحنه، مصاحبههایی را با بازیگران ترتیب دهد. فیلم زندگی در آب با استیو زیسو (The Life Aquatic with Steve Zissou) هم از این قائده مستثنا نیست.
در یکی از بخشهای ویدئو پشت صحنه، بازیگران و تعدادی از دست اندرکاران ساخت فیلم به گفتگو درباره طراحی لباسهای فیلم زندگی در آب با استیو زیسو پرداختند. یکی از این بازیگران، آنجلیکا هیوستون بود که بیشتر صحبتهای خود را به تحسین از ملینا کَنن، طراح لباس فیلم، پرداخته و گفته است کنن از آن دسته افرادی است که میتواند از پشت تلفن و پیش از ورود به صحنه فیلم برداری با توصیف شخصیت و جزئیات ظاهری شما را تحت تاثیر قرار دهد.
باد کرت، دیگر بازیگری بود که درباره طراحی لباسها صحبت کرد. او در ابتدا هیچ دل خوشی از لباسها نداشته و در بخشی از صحبتها، لباسهای مربوط به شخصیت خود را «حال بهم زن» توصیف کرده است. با وجود انتقادهای او، وس اندرسن همچنان روی طراحی کنونی لباس او اصرار میکرد و آن را مناسب میدانست. البته کرت در نهایت اعتراف کرد طراحی لباسها مناسب بوده و اندرسن حق داشته که روی آنها پافشاری کند.
در نهایت، صحبتهای ویلیام دفو را پیرامون لباسها میشنویم. طبق گفتههای دفو، بازیگران معمولاً در جریان یک پروژه با طراحان، کارگردان و دیگر دست اندرکاران صحبت و نیازهایشان را بازگو میکنند. حتی اگر ایدهای هم داشته باشند به اشتراک میگذارند. این اتفاق، آنطور که باید و شاید در جریان پروژههای وس اندرسن رخ نمیدهد. دفو در جریان مصاحبه گفت لباس را به او دادند و از او خواستند تا به شخصیتش زندگی ببخشد. البته میتوانست ایدههایش را مطرح کند اما در صورتی با آنها موافقت میشد که در راستای سلیقه اندرسن باشند.
پالت رنگ در فیلمهای وس اندرسن
با نگاهی دقیق به آثار وس اندرسون متوجه خواهید شد که او دیوانه زرد و قرمز است و این دو رنگ به دفعات زیاد در طراحی صحنه فیلمهایش مورد استفاده قرار گرفتهاند. گهگاهی نیز آبی را به این ترکیب اضافه میکند.
اما سوالی که مطرح میشود این است: آیا استفاده از ترکیب زرد و قرمز تاثیر خاصی دارد؟ با توجه به یکی مقالات دانشگاهی که در زمینه بررسی ترکیب رنگها ارائه شده، استفاده مکرر از یک ترکیب خاص رنگ در حافظه بیننده ثبت میشود. در نتیجه، وقتی مخاطب با این ترکیب رنگ مواجه میشود، به صورت ناخودآگاه یاد شیوه روایی و سبک خاص فیلم برداری آثار اندرسن میافتد.
نویسنده در بخش دیگری از مقاله به نبوغ وس اندرسن در انتخاب رنگها اشاره میکند. برای مثال، در حالی که شخصیتهای فیلم در حال گفتگو درمورد یک موضوع دردناک هستند یا شرایط داستان ناراحت کننده است، طراحی صحنه رنگارنگی را به همراه نورپردازی کامل شاهد هستیم. هدف اندرسن از این کار، اضافه کردن یک حس طنز بصری به سکانسها بوده که از قضا موفقیت به همراه داشته است.
سینماتوگرافی فیلمهای وس اندرسن
نمیتوان با قاطعیت گفت اما اگر سخت گیری را کنار بگذاریم، میتوان گفت چند انتخاب بصری وجود دارد که وس اندرسن آنها را در تمامی آثار خود به کار میگیرد. برای مثال میتوان به تصویر با ترکیب بندی تخت، تقارن اشیا در کادر بندی، سکانسهای اسلوموشن، افق گردی (حرکت سریع دوربین روی محور افق برای تغییر نما به طوری که تصویر تار شود) و همچنین استفاده از دوربینهای با لنز بلند اشاره کرد.
رابرت یئومان که در اکثر آثار وس اندرسن به عنوان فیلمبردار حضور داشته، در سال 2015 مصاحبهای را درباره این کارگردان 49 ساله و سبک خاص فیلم سازیاش انجام داده است. او در بخشی از این مصاحبه گفت: «[پس از گذشت این همه سال] مطمئن هستم وقتی سر صحنه فیلمبرداری میآید، اولین سوالی که میپرسد این است که آیا در محیطی مربع شکل هستیم؟»
از آنجایی که تقارن در کادر بندی و افق گردی، دو مورد از المانهای اصلی در سبک وس اندرسن هستند، کاملاً منطقی است که این میزان از دقت و جزئی نگری را در روند تولید فیلم شاهد باشیم. در ضمن، طبق گفتههای یئومان دقت اندرسن در جزئیات فیلمهایش تنها مربوط به پشت دوربینها نمیشود و او همیشه از بازیگرانش میخواهد که اجرای دقیقی داشته باشند تا نیاز نباشد خودش نقش «آدم بدها» را ایفا کند!
طراحی صحنه فیلمهای وس اندرسن
از آنجایی که سبک فیلم سازی وس اندرسون در بسیاری از مواقع با فانتزی در آمیخته شده، نیاز است که صحنههای فیلم برداری به طور کامل ساخته یا تغییراتی در آنها اعمال شوند. طبق صحبتهای یئومان، این کار نیز با دقت بسیار زیادی انجام میشود. جدا از بحثهای مختلف از جمله تقارن، اندرسن نگاه ویژهای به طراحی صحنه و دکور داشته و به آنها اجازه میدهد تا همانند شخصیتهای داخل فیلم دارای هویت باشند.
در یکی از بخشهای ویدیوی پشت صحنه فیلم هتل بزرگ بوداپست، اندرسن توضیح میهد که فروشگاهی بزرگ، قدیمی و بلا استفاده را به یک هتل عظیم، مجلل و فصلی تبدیل کردند. او همچنین اضافه کرد برای ساخت هتل بکار گرفته شده در فیلم، از هتلهای اروپای شرقی الهام گرفتند؛ طبق صحبتهای یئومان، این اتفاق یک مزیت بزرگ برای این وس اندرسن داشت. او به واسطه اینکه تقریباً صفر تا صد هتل باید توسط تیم طراحی و ساخت صحنه تولید میشد، میتوانست روی تک تک جزئیات کنترل داشته و هر آنچه که نیاز داشت را رفع کند.
پیش از این، اشاره کردیم که وس اندرسن علاقه بسیاری به استفاده از زرد و قرمز در صحنههای فیلم برداری دارد. نکته جالب ماجرا اینجاست که طبق یکی از مصاحبههایش پیرامون فیلم قلمرو طلوع ماه (Moonrise Kingdom)، دلیل چنین تمایلی اصلا و ابداً مشخص نیست. او در ادامه اضافه کرد به جای اینکه در مقابل چنین علاقهای مقاومت کند، سعی میکند تا با آن کنار بیاید، زیرا همین مسئله باعث شده تا است فیلمهایش از لحاظ بصری ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته باشند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
معتقدم اندرسون داخل زندگی قبلیش محور تقارن بوده.