بهترین بازیهای داستانی که میتوانید در یک آخر هفته تمام کنید
آخر هفته مهمان این بازیها باشید
این روزها بازیهای ویدئویی بسیار محبوباند و طرفداران خاص خودشان را دارند. صنعت بازیهای ویدئویی به سبب ظرفیتهایی که از خود نشان داده، برای بسیاری از مردم فارغ از سن و سالی که دارند؛ این گزینه مناسباند. حال اگر شما نیز طرفدار این دسته از بازیها هستید، همراه ویجیاتو باشید تا سری به لیستی از بهترین بازیهای داستانی بزنیم که میتوانید در یک آخر هفته تمام کنید. بازیهایی که بد نیست در تعطیلات آخر همین هفته مهمانشان باشید.
ما در این مقاله به سراغ عناوینی رفتهایم که برای اتمام آنها به چیزی در حدود ۷ تا ۱۰ ساعت زمان نیاز دارید که برای یک آخر هفته بسیار مناسب است.
Titanfall 2

- سال انتشار: ۲۰۱۶
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۶ تا ۷ ساعت
- استودیوی سازنده: Respawn Entertainment
بیایید با دیدی واقعبینانه سراغ این بازی برویم؛ هر بار که نام Titanfall دوباره مطرح میشود، موجی از حسرت و هیجان درباره Titanfall 3 بالا میگیرد، اما بهتر است فعلاً از این رؤیا فاصله بگیریم. برای طرفداران کمپینهای داستانمحور، Titanfall 2 همچنان یکی از شاخصترین تجربیات دهه اخیر است؛ یک شوتر اولشخص خوشریتم، سینمایی و کوتاه که در همان مدت محدود، ضربهای عاطفی و اکشنی ماندگار به مخاطب وارد میکند. مرحلهی مشهور Cause and Effect هنوز هم در بحثهای تخصصی بهعنوان یکی از خلاقانهترین مراحل تاریخ FPS مثال زده میشود.
بخش داستانی Titanfall 2 ترکیبی کمنظیر از طراحی مرحله هوشمندانه، گیمپلی چندلایه و روایت احساسی است؛ تجربهای که بازیکن را هم در قامت پایلوت چابک و هم در نقش تایتانی قدرتمند قرار میدهد. این دوگانگی، همراه با تمرکز هوشمندانه روی رابطهی انسانی–ماشینی میان جک و BT، باعث شده اثری شکل بگیرد که هم از نظر فنی درخشان است و هم از نظر احساسی تأثیرگذار. Titanfall 2 نهفقط یکی از بهترین کمپینهای نسل خود، بلکه نمونهای است از اینکه یک بازی شوتر چطور میتواند تخیل، تکنیک و احساس را همزمان ترکیب کند.
Spec Ops: The Line

- سال انتشار: ۲۰۱۲
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۷ ساعت
- استودیوی سازنده: Yager Development
بازی دوست داشتنی Spec Ops: The Line شاید دیگر یک بازی تازهوارد نباشد، اما در میان شوترهای کوتاه، داستانمحور و بهیادماندنی، همچنان جایگاهی ویژه دارد. اثری که با ترکیب یک فضای منحصربهفرد و روایتی شوکهکننده، سالها پس از انتشارش هم تأثیر عمیقی بر بازیکنان و منتقدان میگذارد. هنگام عرضه، بازی بحثهای فراوانی درباره روایت و پیامهای اخلاقیاش برانگیخت؛ و اگر هنوز موفق شدهاید از زیر بار اسپویلها فرار کنید، همین امروز هم ارزش تجربهاش را دارد.
درگیریهای نفسگیر وسط دوبیِ مدفون در شن، هویت بصری نیرومندی به بازی میدهد؛ اما آنچه Spec Ops را از یک شوتر صرف فراتر میبرد، موسیقی تأثیرگذار، نمایش بیپرده و تلخِ تباهی جنگ، و شخصیتهایی است که با واقعگرایی دردناک نوشته شدهاند. هرچند ظاهرش شبیه شوترهای نظامی رایج است، اما در باطن، شباهت آن به Apocalypse Now بسیار بیشتر از Call of Duty است. یک سفر روانشناختی تاریک که مرز میان قهرمان و دشمن را در هم میریزد و نشان میدهد گاهی بزرگترین تهدید، چیزی نیست که در روبهرو میبینیم، بلکه آن چیزی است که از درون ما را میبلعد.
Uncharted: The Lost Legacy

- سال انتشار: ۲۰۱۷
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۷ تا ۸ ساعت
- استودیوی سازنده: Naughty Dog
بازی Uncharted: The Lost Legacy در اصل یک ماجراجویی کوچک و فشرده از دل سری آنچارتد است؛ تجربهای که میتوان آن را در چند نشست تمام کرد. هرچند کوتاهترین اثر اصلی مجموعه محسوب میشود و برای قدیمیترها شاید حالوهوای یک بسته الحاقی را تداعی کند، اما به لطف داستان مستقل، قهرمان تازه و تیم همراه متفاوت، کاملاً بهتنهایی میایستد و حتی برای تازهواردها هم بیدردسر قابلدرک و لذتبخش است.
این بازی با تصاویر خیرهکننده، لوکیشنهای متفاوت و سینمایی، روایت حسابشده و از سوی دیگر، همان ترکیب همیشگی اکشن، معما و ماجراجویی تمام امضای پلیاستیشن را در خود دارد. The Lost Legacy از آن تجربههاست که هم تماشای آن از روی کاناپه جذاب است و هم بازی کردنش؛ نمونهای کوچک اما درخشان که نشان میدهد چرا نام آنچارتد هنوز هم برای بسیاری مترادف یک ماجراجویی تمامعیار است.
As Dusk Falls

- سال انتشار: ۲۰۲۲
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۷ تا ۸ ساعت
- استودیوی سازنده: Interior Night
As Dust Falls در همان نگاه اول ثابت میکند که یک اثر مستقل معمولی نیست؛ بازی با سبک بصری کمیکمانند و روایت اپیزودیکش تلاش میکند تا تجربهای احساسی و از نزدیک انسانمحور ارائه دهد. داستان از یک گروگانگیری ساده شروع میشود، اما خیلی زود تبدیل به زنجیرهای از انتخابهای اخلاقی پیچیده میشود؛ انتخابهایی که نه سیاهاند نه سفید و بازیکن را در مرز میان ترحم، خشم و مسئولیتپذیری نگه میدارند. ساختار روایی شاخهای و توجه فوقالعاده بازی به پیامدهای بلندمدت، باعث میشود هر تصمیم حس وزن واقعی داشته باشد؛ انگار که مستقیماً در سرنوشت چند خانواده دخالت میکنی.
در ادامه، بازی با ریتمی سنجیده و گاهی نفسگیر، روابط بین کاراکترها را کالبدشکافی میکند؛ از تنشهای فروخورده خانوادگی گرفته تا زخمهای روانی، اعتماد و خیانت. نقطه قوت اصلی As Dust Falls همین تمرکز بیپرده روی آدمهاست؛ انسانهایی که اشتباه میکنند، میترسند، یا برای نجات عزیزانشان دست به کارهایی میزنند که شاید بعدها از آن پشیمان شوند. شاید گیمپلی بازی حداقلی باشد، اما قدرتش در روایت، فضاسازی و لحظههایی است که بعد از پایان بازی همچنان در ذهن باقی میمانند. نتیجه نهایی اثری است که بیش از آنکه یک بازی باشد، یک تجربه احساسی و درگیرکننده درباره انتخابها و پیامدهایشان است.
The Order: 1886

- سال انتشار: ۲۰۱۵
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۷ تا ۸ ساعت
- استودیوی سازنده: Ready at Dawn
راستش را بخواهید، این بازی در زمان انتشارش چندان با استقبال گرم منتقدان و گیمرها روبهرو نشد؛ بازی کوتاه بود، تنوع گیمپلی محدودی داشت و برخی فصلها عملاً بیشتر شبیه کاتسینهای طولانی بودند تا یک تجربه تعاملی. با این حال، پشت این ظاهر شکستخورده، اثری پنهان است که نقاط قوتش با گذشت زمان بیش از پیش روشن شدهاند. گرافیکی خیرهکننده که بعد از نزدیک به ده سال همچنان استانداردی بالا محسوب میشود، فضاسازی بینظیر، و جهانی ویکتوریایی - استیمپانکی که کمتر نمونه مشابهی دارد.
با فاصله گرفتن از موج نقدهای اولیه، بسیاری از بازیکنان دوباره به بازی دوست داشتنی The Order: 1886 برگشتهاند و حالا ارزش واقعیاش را بهتر میبینند. یک ماجراجویی سینمایی تمامعیار که بهجای اتکا بر گیمپلی پیچیده، بر روایت، شخصیتپردازی و تنشهای داستانی تکیه دارد. بازی لحظات تیراندازی شدید، صحنههای ترسناک و برخورد با موجودات وحشیانهای دارد که فضای آن را منحصربهفرد میکند. شاید کوتاه باشد، اما تجربهای است که بهواسطهی سبک بصری ماندگار و حس غوطهوری عمیقش، مدتها در ذهن باقی میماند و بیشک یکی از کمقدرترین و نادیدهگرفتهشدهترین عناوین نسل خود است.
Hellblade: Senua's Sacrifice

- سال انتشار: ۲۰۱۷
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۸ ساعت
- استودیوی سازنده: Ninja Theory
سالهاست که Hellblade: Senua’s Sacrifice جایگاه خود را بهعنوان تجربهای روانشناختی و ضروری در دنیای بازیها تثبیت کرده؛ اثری که مرزهای رسانه را جابهجا میکند و نشان میدهد چگونه میتوان با دامنهای کوچک و مجموعهای محدود از مکانیکها، تجربهای عمیق و ماندگار خلق کرد. بازی با روایت سفری پرآشوب به درون ذهن سنوا، مجموعهای از صحنههای فراموشنشدنی و فراز و نشیبهای احساسی را پیش روی بازیکن میگذارد؛ سفری که ادراک مخدوش او از واقعیت و زمزمههای دائمی درون ذهنش، هر لحظه آن را شدیدتر و تأثیرگذارتر میکند.
Hellblade با ترکیبی از اکتشاف، حل معما و انفجارهای ناگهانی از نبردهای خشن و رودررو، همچنان در روایت، شخصیتپردازی، طراحی صدا و بار احساسیاش بیرقیب باقی مانده است. حتی دنباله بسیار موردانتظار آن، Senua’s Saga: Hellblade 2 ــ با وجود اجرای فنی خیرهکننده ــ نتوانسته جرقه درونی و عمق احساسی نسخه اول را تکرار کند. نتیجه آن است که Hellblade: Senua’s Sacrifice همچنان بهعنوان تجربهای یگانه و فراموشنشدنی شناخته میشود؛ سفری که بیش از یک بازی، مواجههای صمیمی و تکاندهنده با رنج، شجاعت و قدرت ذهن انسان است.
Dispatch

- سال انتشار: ۲۰۲۵
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۹ ساعت
- استودیوی سازنده: AdHoc Studio
بازی Dispatch بازگشتی دلچسب و موردانتظار به بازیهای انتخابمحور با ساختار اپیزودیک بود؛ فرمولی که زمانی امضای استودیو Telltale محسوب میشد. این بار اما تیمی از باسابقههای صنعت که استودیوی تازهتأسیس AdHoc را شکل دادهاند، این مسیر را ادامه دادند و نتیجه فراتر از انتظار بود. Dispatch بهسرعت تبدیل به یک شگفتی شد؛ با هر اپیزود بازیکنان بیشتری را جذب کرد و در قسمت پایانی خود حتی به بیش از ۲۲۰ هزار بازیکن همزمان در استیم رسید؛ آن هم در حالی که نقدهای بسیار مثبتی دریافت میکرد.
این بازی دوست داشتنی برداشت تازهای از ژانر ابرقهرمانی ارائه میدهد؛ با دنیایی متفاوت، شخصیتهایی بهیادماندنی با صداپیشگی بازیگران هالیوودی، و سبک بصری چشمنوازی که یادآور انیمیشنهای سینمایی است. با این حال، Dispatch فقط یک ماجراجویی مبتنی بر گفتوگو و QTE نیست؛ گیمپلی آن لایههای عمیقتری دارد و انتخابها تأثیری واقعی و قابللمس بر روند داستان میگذارند. اکنون که روایت کامل شده، بهترین زمان برای تجربه Dispatch از ابتدا تا انتهاست. یا حتی بهتر، یک بار دیگر بازی کردن تا ببینید تصمیمهای متفاوت چگونه میتوانند مسیر داستان را کاملاً دگرگون کنند.
The Quarry

- سال انتشار:
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۹ تا ۱۰ ساعت
- استودیوی سازنده: Supermassive Games
استودیو Supermassive Games تقریباً با بازیهای ترسناک سینمایی شناخته میشود؛ آثاری که مرز میان فیلمهای کلاسیک اسلشر و روایت تعاملی را محو میکنند. از Until Dawn گرفته تا مجموعه The Dark Pictures Anthology و The Quarry، بازیکنان میتوانند تقریباً هر عنوانی را انتخاب کنند و خود را در دل داستانی پرتنش ببینند؛ جایی که سرنوشت شخصیتهای قابل بازی، بسته به تصمیمهای شما میتواند زندگی یا مرگ باشد.
بازی The Quarry اوج تکامل فرمول Supermassive است، جایی که تجربه و مهارتهای سالها ساخت بازیهای مشابه به کار گرفته شدهاند. این بازی روایت شاخهای دارد، برخوردهایی ترسناک ارائه میکند، لایهای سبک از تحقیقات را در داستان تعبیه کرده و شخصیتهایی باورپذیر را با بازیگری در سطح جهانی جان میبخشد. فضاسازی نوستالژیک آن نیز الهام گرفته از کلاسیکهای ترسناک دهه ۱۹۸۰ مانند Friday the 13th و Sleepaway Camp است. این آثار حتی در تجربه انفرادی هم لذتبخش هستند، اما وقتی بهصورت گروهی بازی شوند، با چرخاندن کنترلر و دیدن نتایج تصمیمها و اشتباهات جذابیت آنها چند برابر میشود.
South of Midnight

- سال انتشار: ۲۰۲۵
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۱۰ ساعت
- استودیوی سازنده: Compulsion Games
بازی South of Midnight که امسال متاسفانه نسبتا کمتر مورد توجه قرار گرفت، یکی از بهترین آثار داستانمحور در دل دلتای آمریکاست و تجربهای بصری و موسیقایی شگفتانگیز ارائه میدهد. گرافیک شیک، شخصیتهای کارتونی و موسیقی اصلی جذاب Olivier Deriviere همگی دست به دست هم دادهاند تا این بازی جلوهای بینظیر پیدا کند. هرچند در زمینه مبارزه یا بخشهای پلتفرمینگ چندان نوآورانه عمل نمیکند، اما ارزش تجربه کردن را بهخاطر داستان خود دارد.
در South of Midnight بازیکنان در میانه افسانهها و اسطورههای عمیق جنوب آمریکا غرق میشوند و همزمان سفر شخصی Hazel Flood و میراث خانوادگی او را دنبال میکنند. بازی قابل دسترس، هیجانانگیز و پر از مواجهههای به یادماندنی با باسهاست که با موسیقی پرانرژی آن ارتقا یافتهاند. این اثر دقیقاً همان نوع بازی است که ارزش دارد یک آخر هفته کامل را به آن اختصاص دهید.
Mafia: Definitive Edition

- سال انتشار: ۲۰۲۰
- زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: ۱۰ ساعت
- استودیوی سازنده: Hangar 13
بازی Mafia: Definitive Edition که کوتاهترین نسخه در سری محسوب میشود، نقطه شروعی ایدهآل برای تازهواردان است و داستانی کلاسیک از مردم عادی گرفتار در شبکهای از جرم و روابط پیچیده خانوادههای مافیایی را روایت میکند. این اثر در فضایی خیرهکننده از یک شهر آمریکایی پرجنبوجوش دهه ۱۹۳۰ جریان دارد و بهشدت از فیلمهای گانگستری ماندگار مثل The Godfather و Once Upon a Time in America الهام گرفته است.
با وجود اینکه برخی بخشهای داستان این بازی ممکن است آشنا به نظر برسند، اما اجرای دقیق و حسابشده بازی است که بازیکنان را کاملاً درگیر میکند. ساختار مبتنی بر مأموریت و دنیای جهانباز آن، تعادل خوبی میان رانندگی، اکشن و روایت سینمایی برقرار کرده و هرگز وقت بازیکن را هدر نمیدهد، بهویژه برای کسانی که صرفاً به دنبال تجربه داستان هستند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.