با برترین سریالهای تلویزیونی یک دهه اخیر آشنا شوید (بخش دوم)
در پروپاگاندا در سینما: 10 فیلم شاخص که به عنوان تبلیغ یک جریان فکری ساخته شدنداین مقاله با سریالهای برتر دهه گذشته، مخصوصا آنهایی که بیشتر در چشم مخاطبان یا به اصطلاح Main Stream بودهاند ...
در پروپاگاندا در سینما: 10 فیلم شاخص که به عنوان تبلیغ یک جریان فکری ساخته شدنداین مقاله با سریالهای برتر دهه گذشته، مخصوصا آنهایی که بیشتر در چشم مخاطبان یا به اصطلاح Main Stream بودهاند آشنا شدیم. حالا در مقاله دوم قصد داریم به سریالهایی که نسبتا کمتر دیده شدهاند بپردازیم. برخی از سریالها نیز به پیشنهاد شما عزیزان در لیست زیر قرار داده شده؛ با ویجیاتو همراه باشید.
(Drunk History (2013-Present
طی دهه اخیر ما شاهد سریالهای متعددی بودیم که با استانداردهای اساسی و همیشگی تلویزیون ساخته شده و برخی از آنها موفق و برخی نیز ناموفق بودند. اما یکی از اتفاقات مهم این دهه ظهور آثاری بود که میآیند و هرچه راجع به هنر و سینما و سریال و تلویزیون تصور میکردیم را درهم شکسته و یک محتوای کاملا متمایز ارائه میدهند. درک واترز طی سالها برنامههای مختلفی اجرا نمود که اکثرا مفاهیم بامزه و تاریخی را درهم میآمیختند. به عنوان مثال در برنامه Funny or Die میهمان برنامه یک داستان تاریخی تعریف میکرد و در این میان لحظات خندهدار و جالب بسیاری نیز رقم میخورد. همین تجارب موجب شد نهایتا واترز یک سریال کمدی و خاص به نام Drunk History بسازد. این سریال شامل قسمتهای سی دقیقهای است که در هرکدام شاهد دو واقعه تاریخی هستیم؛ واترز در حقیقت وقایع تاریخی را از کتب معتبر تاریخی گرفته و با ایجاد یک سناریو طنز و خلاقانه، آنها را شبیهسازی میکند.
Drunk History تا به امروز نامزد دریافت جایزههای بسیاری از جمله امی شده و در میان گروهی گسترده از مخاطبان تلویزیون محبوبیت چشمگیری هم دارد. ایده اصلی و همچنین نوع اجرای این ایده توسط واترز بهشدت جذاب و خاص است و تماشای این سریال به تمام طرفداران طنز توصیه میشود.
(Star Trek: Discovery (2017-Present)/ The Expanse (2016
شاید کمتر کسی باورش میشد اما برخلاف بسیاری از اسپینآفها و سریالهای معمول که براساس آثار موفق سینمایی ساخته میشوند، Star Trek: Discovery نهتنها یک فاجعه تاریخی نبود، بلکه توانست شگفتی همه هواداران را برانگیزد. وقایع Discovery (اکتشاف) ده سال پس از فیلمهای اصلی رخ میدهد و تا اینجای کار به خوبی نشان داده میتواند از پس انتظارات مخاطبان برآید. باید گفت که این سریال نکات و جذابیتهایی نهفته در خود دارد که به هیچ وجه در فیلمهای سینمایی جی. جی آبرامز دیده نمیشد.
و خب نمیشود به Star Trek: Discovery اشاره کرد و نامی از The Expanse نبرد. این سریال از جهات بسیاری، ادامه و برادر معنوی Discovery محسوب میشود و چنان کیفیتی دارد که در سال ۲۰۱۶، توسط بسیاری از سایتها به عنوان سریال برتر سال معرفی شد. شخصیتپردازی فوقالعاده و پیچیده، بررسی عمیق روابط سیاسی و دهها نکته دیگر از جمله نقاط قوت این اثر تلویزیونی هستند. The Expanse توسط مارک فرگوس و هاوک اوتسبی ساخته شده و در مورد تسخیر منظومه شمسی توسط انسانها در قرن ۲۳ است.
(Fargo (2014-Present
همینطور که طی دهه اخیر سرویسهای استریم و پلتفرمهای جدید آهسته آهسته خود را بیشتر و بیشتر به مخاطبان القا کردند، روندهای نوینی نیز در سبک سریالسازی ایجاد شد. پیش از آن اکثرا با سریالهایی مواجه بودیم که از بازیگران هالیوودی یا استفاده نمیکردند و یا کمتر استفاده میکردند؛ یا مثلا تعداد قابلتوجهی از سریالها به این منظور ساخته میشدند که سالهای سال ادامه یافته و صدها قسمت از خود برجای گذارند. ترند جدید همه چیز را تغییر داد؛ آرام آرام شاهد ظهور مینیسریالها هم بودیم و به طور کلی دید بازیگران نیز نسبت به تلویزیون تغییر پیدا کرد. (مثال ساده این مسئله حضور بازیگران درجه یک و مطرحی چون متیو مککانهی، جولیا رابرتس، مریل استریپ یا ماهرشالا علی به حوزه تلویزیون بود.)
فارگو مجموعهای در ژانر کمدی سیاه، جنایی و درام است که بر اساس فیلمی به همین نام - اثر برادران کوئن - ساخته شده. کارگردانی این مجموعه تلویزیونی بر عهده نوآ هاولی است و خود برادران کوئن نیز تهیهکنندگی آن را بر عهده دارند. اگر بخواهیم یک نگاه کلی به وضع مینیسریالها بیندازیم، Fargo (خصوصا فصل دوم آن) در میان برترینها قرار خواهد گرفت. همانطور که پیشتر شاره شد، این سریال بر اساس یک فیلم سینمایی ساخته شده و بهجای تلاش برای ایجاد یک فضا و دنیای متفاوت و جدید، سعی کرده یک کاملکننده درخور و شایسته باشد؛ که خب اگر از حق نگذریم، در انجام ماموریت خود سرافراز بوده است.
(The Good Place (2016-Present
هرنسلی برای خودش یک سری اثر ویژه و فراموشنشدنی دارد. مثلا در زمینه سیتکامها و سریالهایی که حاوی قسمتهای ۲۰ یا ۳۰ دقیقهای هستند، میبینیم هنوز هم بسیاری از افراد به اثری چون Friends عشق میورزند و بارها و بارها به تماشای آن نشستهاند. قطعا اینجا جایگاه مقایسه نیست و صرفا اگر بخواهیم یک نمونه جدید از دهه گذشته را به شما معرفی کنیم، سریال The Good Place (جای خوب) میتواند بهترین گزینه ممکن باشد. این سریال با درخشش ستارگان مطرحی چون کریستن بل، داستانی مفرح و در عین حال عمیق را به مخاطب عرضه میکند. طی داستان، النور شلستروپ (کریستن بل) وارد زندگی پس از مرگ میشود و آنجا شخصیتی به نام مایکل (تد دنسن) وی را با «جای خوب» آشنا میکند. شاید به جرات بتوان گفت که نقطه قوت اصلی این سریال نویسندگی خیرهکنندهاش باشد؛ در لایههای عمیق و بعضا سادهانگارانه هر اپیزود سوالات فلسفی و چالشبرانگیزی مطرح میشود که هر بیننده باهوشی را به حیرت و شگفتی وا میدارد.
(Orange Is the New Black (2013-2019) / House of Cards (2013-2018
در سال ۲۰۱۲، نتفلیکس همچنان بهدنبال فروش دیسکهای بلوری و فیزیکی به مشتریان خود بود و کمتر هم به ساختن آثار مستقل برای خودش فکر میکرد. و خب هرکس دلش میخواست فیلمها و سریالهای قدیمی را ببیند، مجبور بود از همین دیسکها خریداری کند. از همان زمان و شاید کمی پیش از آن، نتفلیکس به دنبال سیاستها و پروژههای جدید افتاده بود. این شبکه ابتدا حق پخش بسیاری از فیلمها و سریالهای قدیمی را خریداری کرد. بعد هم کمکم دست به پایهریزی پروژههای انحصاری خود زد. سریال لیلیهمر (Lilyhammer) نخستین سریالی بود که توسط نتفلیکس ساخته شد؛ اما یک سال بعد، اولین کارهای جدی و جالب توجه نتفلیکس پا به عرصه گذاشتند. دو سریال درجه یک و فوقالعاده که از نظر بازیگر هم حرفهای زیاد برای گفتن داشتند. House of Cards و Orange is the New Black دو اثری بود که نتفلیکس را به صورت جدی وارد صنعت «سریالسازی» کرد.
House of Cards از فصل دو به بعد یک جهش باورنکردنی به خود دید و تقریبا تا پایان کار نیز این روند خیرهکننده را حفظ کرد. در مورد Orange is the New Black نیز میتوان گفت، بااینکه در فصول میانی شاهد برخی ضعفها و دورههای افولی بودیم، اما مجموع کار و مخصوصا پایانش چنان خوب بودند که نمیشود آن را به راحتی نادیده گرفت.
(Mr. Robot (2015-2019
آقای ربات (Mr. Robot) سریالی در ژانر درام، اکشن و روانشناختی است که توسط سم اسماعیل ساخته شده. رامی ملک در این سریال در نقش یک هکر و مهندس امنیتی رایانه بهنام الیوت آلدرسون ظاهر شده که از اختلالات افسردگی و اضطراب اجتماعی رنج میبرد. او توسط شخص مرموزی به اسم «آقای ربات» که رهبر گروهی هکتیویسمی به نام افسوسایتی است به گروه دعوت میشود. آنها قصد دارند با هک کردن شرکت بزرگ «ای کورپ» بدهی بسیاری از مردم را پاک و علیه نظام سرمایهداری قیام کنند. درواقع الیوت در طول سریال، بین همراهی با آقای ربات و تایرل ولیک، معاون رئیس ای کورپ گرفتار شده؛ چراکه هر دو نفر دوست دارند الیوت همراه آنها شده و به آنان یاری رساند. حالا هم الیوت نمیداند در این میان طرفدار کدام جبهه باشد و چه کار کند. کارلی چایکین، کریستین اسلیتر، پورتیا دوبلدی و مارتین والستروم از دیگر بازیگران سریال هستند.
بسیاری از حرفهایی که Mr. Robot برای گفتن دارد، در زیر دهها لایه عمیق و پیچواپیچ پنهان شده و درک آنها نیاز به تفکر دقیق و دیدی وسیع دارد. کم نیستند افرادی که این اثر را جزو برترین سریالهای دهه اخیر میدانند و خب در نهایت بیراه هم نمیگویند. آقای ربات با استقبال فوقالعاده منتقدان و تماشاگران همراه شده و چندین جایزه مهم از جمله جایزه گلدن گلوب بهترین مجموعه تلویزیونی درام را از آن خود کرده است. در سال ۲۰۱۶ نیز این سریال نامزد شش جایزه امی شد که در این بین توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای رامی ملک به ارمغان آورد. همچنین آقای ربات به خاطر دقت علمی خود در مسائل مربوط به هک و امنیت مورد توجه و تحسین قرار گرفته است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سه تا سریال که دیدنشون ی مقدار حوصله می خواد ولی فوق العادن و هرکی نبیندشون ضرر کرده:
Mr.Robot
Fargo
House of Cards(به جز فصل آخر)