ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم آتابای
فیلم سینمایی

نقد فیلم آتابای – گمگشته در غروب

نیکی کریمی در پنجمین تجربه کارگردانی یک اثر سینمایی خود وارد یک فضای کاملا جدید نسبت به آثار قبلی خود شده و با همکاری هادی حجازی فر و ایده داستانی خودش، یک ملودرام پیچیده را ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | ۰۱:۰۶

نیکی کریمی در پنجمین تجربه کارگردانی یک اثر سینمایی خود وارد یک فضای کاملا جدید نسبت به آثار قبلی خود شده و با همکاری هادی حجازی فر و ایده داستانی خودش، یک ملودرام پیچیده را به تصویر کشیده است. فیلم کریمی همچنین از این حیث که بیش از نود درصد آن به زبان آذری (و با زیرنویس فارسی) ارائه می‌شود نیز قابل توجه است؛ موضوعی که پیش از این کمتر در سینمای کشورمان رخ داده است. با این حال سوالی که باید در اینجا پرسید اینست که آیا آتابای یک پله رو به جلو است و یا یک پله رو به عقب؟

کاظم که به اسم آتابای در روستای خود (در اطراف شهر خوی) معروف است، از معدود افرادی در روستا است که به قول اهالی این قریه، یک آدم حسابی شده. او از ژاپن برگشته و با تشکیل تورهایی و آوردن یک سری توریست داخلی و خارجی به این روستا، کاری کرده که اهالی منطقه سر و سامان بگیرند و از همین رو در میان همه محبوب است. کاظم اما زندگی تلخ و تیره‌ای در گذشته خود دارد که رفته رفته رازهای آن برملا می‌شوند. خواهر او یعنی فرخ‌لقا در گذشته‌ای نسبتا دور (۱۵ سال پیش) خودسوزی کرده و باغ خانوادگی که این اتفاق شوم در آن افتاده، حالا توسط شوهر این مرحومه به فروش رفته است و یک مرد پولدار با دو دختر خود آنجا را خریداری کرده است...

تزریق جزییات داستانی در فیلم آتابای سبک خاص خود را دارد و با اینکه در ابتدای امر کمی تا قسمتی سردرگمی با خود به همراه می آورد، اما بعد از گذشت یک سوم ابتدایی فیلم، مخاطب را با شخصیت‌های خود همراه می‌کند. لایه‌های پنهانی که در داستان وجود دارند، یکی یکی باز می‌شوند و هر بار که مخاطب حس می‌کند داستان را تمام و کمال فهمیده، راز دیگری برای او برملا می‌شود و کشش فیلم بیشتر می‌شود. این موضوع البته به منزله هیجان انگیز بودن فیلم نیست، بلکه فیلمساز صرفا می‌تواند تا لحظات پایانی فیلم حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد؛ البته باید مجددا تاکید شود که «تا لحظات پایانی فیلم» چرا که در یک سوم پایانی فیلم، آتابای نمی‌داند باید چه کند تا موثر تمام شود.

مشکل بزرگی که فیلم جدید نیکی کریمی دارد در همین نقطه رو به پایانی آن نهفته است؛ جایی که فیلم شروع به کشدار شدن می‌شود و صرفا به خاطر بازی خوب بازیگران آن می‌توان آن را تحمل کرد. هادی حجازی فر که خودش فیلمنامه را به نگارش درآورده، شخصیت جالب توجهی را خلق کرده و از پس به تصویر کشیدن این کاراکتر نیز به خوبی برآمده است اما او هم دقیقا نمی‌داند سرنوشت کاظم (یا همان آتابای) را باید به کجا ببرد. داستانی که او به رشته تحریر در آورده در لحظات پایانی لنگ می‌زند و مانند یک کاغذ در تندباد حادثه، دائم به اینور و آنور می‌چرخد و نهایتا به جای آنکه در یک جای نرم و مسطح فرود بیاید، گم می‌شود.

نقد فیلم آتابای

به جز کاظم، شخصیت‌های دیگری نیز در فیلم حضور دارند که آيدین (با بازی جوان آتیه‌دار سینما یعنی دانیال نوروش) یکی از آنهاست. نوروش می‌تواند شخصیت مکملی را برای کاظم بیافریند و در کنار او خوش بدرخشد. کاظم و آیدین در فیلم رابطه پدر و پسر مانندی دارند که باورپذیر بودن آن به خاطر شیمی فوق‌العاده بین دو بازیگر کار راحتی است و می‌توان از این دو تن به عنوان برگ‌های برنده و اصلی فیلم نام برد. جواد عزتی که نقش کوتاهی در فیلم دارد هم بازی قابل قبولی از خود ارائه می‌کند هرچند حضورش در فیلم تبدیل به یک حضور منفعلانه می‌شود و فیلمنامه می‌توانست بیشتر از این شخصیت بهره بکشد. فیلمساز ترجیح داده که تمرکز خود را روی روایت زندگی آتابای و قصه عاشقانه او بگذارد و دیگر شخصیت‌ها را در خدمت این ادیسه رمانس در بیاورد.

آتابای در بخش موسیقی نیز سنگ تمام گذاشته و با حضور حسین علیزاده در این قسمت، می‌توان مطمئن بود که گوش‌نوازی فیلم در حد اعلا خواهد بود؛ این موضوع در بخش بصری نیز خوشبختانه به چشم می‌خورد و فیلمبرداری سامان لطفیان از مناطق روستایی خوی جالب توجه از آب درآمده؛ هرچند اگر حضورا از این مناطق بازدید کرده باشید، قطعا با من هم عقیده خواهید بود که در برخی موارد نیز فیلمبردار کم‌کاری کرده است. با این وجود باید گفت که انتخاب برخی قاب‌های تصاویر با توجه به شخصیت پیچیده و خاکستری که آتابای دارد، بسیار هوشمندانه صورت گرفته و اوج آن را می‌توان در صحنه دویدن کاظم در میان شاخه‌ها معرفی کرد که دستمایه ساخت اولین پوستر رسمی فیلم نیز شده بود.

نقد فیلم آتابای

آتابای تا لحظات پایانی خود درست پیش می‌رود و از یک جایی به بعد دچار یک لغزندگی خاص در جاده روایتش می‌شود که کنترل فرمان آن هرچه‌قدر هم به اینور و آنور می‌رود بازهم نمی‌تواند دوباره به صورت صحیح و درست به روی جاده برگردد و با همان کیفیت و سرعت خوب و قابل ملاحظه گذشته‌اش براند. نیکی کریمی توانسته در این فیلم، کارنامه هنری خود را در مقام کارگردان خوش بدرخشاند اما هنوز با تبدیل شدن به یک کارگردان بی‌نقص و ارائه یک فیلم ماندگار، فاصله دارد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • میلاد خدابنده
    میلاد خدابنده | ۶ مرداد ۱۴۰۱

    در این نقد به نکات درستی اشاره شد... ممنون از نویسنده

  • حامد
    حامد | ۱۵ بهمن ۱۳۹۸

    جان مادرتون به زبان ترکی ازری نگین تو روخدا

  • محبوبه
    محبوبه | ۱۴ بهمن ۱۳۹۸

    فیلم پوست هم به زبان ترکی ست. در نقد بهتر است فنی تر به موضوع پرداخت تا اینکه مفصل شرح داستان کرد. توصیف بیشتر از فضای فیلم، بازی ها، صدا و... . همچنین استعاره کمک بزرگی به نقد نویس می کند. در کل لذت بردم.

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۲۳ بهمن ۱۳۹۸

      فکر کنم فقط پارگراف دوم به شرح داستان پرداخته محبوبه و باقی مطلب کلا درباره مباحث فنی فیلمه!

مطالب پیشنهادی