نائومی واتس: کاش بعضی فیلمهایم بیشتر دیده میشد
LUCE یکی از غم انگیزترین و تاثیرگذارترین فیلمهای سال 2019 با روایت داستانی در مورد نژاد، برتری و رویا آمریکایی است. بازیگر اصلی فیلم، کلوین هریسون جونیور، نقش پسری سیاه پوست را که در جنگ ...
LUCE یکی از غم انگیزترین و تاثیرگذارترین فیلمهای سال 2019 با روایت داستانی در مورد نژاد، برتری و رویا آمریکایی است. بازیگر اصلی فیلم، کلوین هریسون جونیور، نقش پسری سیاه پوست را که در جنگ اریتره زنده مانده و توسط زوجی سفیدپوست از طبقه متوسط روبه بالای جامعه به سرپرستی پذیرفته شده است را بازی میکند. LUCE برای غلبه بر دوران رازآلود، سخت و پر از خشونت علیه او در زمان کودکی، سالها تحت معالجه روانپزشک قرار میگرید. نائومی واتس و تیم روث نقش والدین لیوس و اوکتاویا اسپنسر نقش معلم تاریخ دلسوز وی را که به سخت گیری و توجه بیشتر روی برخی از شاگردانش شهرت دارد را بازی می کنند. داستان از جایی شروع میشود که لیوس مقاله بحث برانگیزی مینویسد به طوریکه همه افراد در آن به سمت کشمکش و نبردی کشیده میشوند که در آنجا هیچ چیز آنطور که به نظر میرسد نیست و هیچ انسان قابل اعتمادی وجود ندارد.
فیلم LUCE به کارگردانی «جولیاس اونا» و براساس نمایشنامه جی سی سی لی ساخته شده است و خود او در نوشتن فیلمنامه با جولیاس همکاری کرده است. لیوس داستان شخصی را روایت میکند که از نشان دادن چهره زشت انسان های به ظاهر دلسوز، نشان دادن چهره دلسوز شخصیت هایی که ممکن است به ظاهر شرور به نظر بیایند و همچنین غرق شدن در شخصیت هایش واهمهای ندارد. این فیلم پر از پیچیدگی و نکاتی در مورد ساده بودن قضاوت در مورد دیگران و سخت بودن درک خود و اطرافیانمان است.
در حین تبلیغ فیلم LUCE ، اوکتاویا اسپنسر و نائومی واتس با اسکرین رنت به گفت و گو نشستند و درباره نقش آنها در این فیلم، همبازی بودن با کلوین هریسون جونیور و همکاری با جولیوس اوناه بحث کردند. آنها درباره ماهیت فریبنده فیلمنامه و چیزی که در وهله اول آنها را به سمت نقش آفرینی در این فیلم سوق داد، صحبت میکنند.
از طرفی دلم میخواهد خیلی در مورد جزییات فیلم حرف بزنم اما فکر میکنم بهترین روش تماشای این فیلم، دیدن آن بدون هیچ اطلاعات قبلی است. فیلمنامه آنقدر پیچیدگی دارد که اصلا متوجه نمیشوی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن هستند. خب میخوام بپرسم چه زمانی برای نقش آفرینی انتخاب شدید؟ چطور این فیلم به شما پیشنهاد شد و تو با خودت گفتی "صبرکن، من باید به این فیلمنامه نگاهی بندازم!"
اوکتاویا اسپنسر: خب، من جی سی لی را برای قصد دیگری ملاقات کردم و او از من خواست تا نگاهی به فیلمنامه لوس بندازم و من هم خواندمش و چون نمیتوانستم از فکر شخصیت های فیلم بیرون بیایم با جولیاس(کارگردان) صحبت کردم. نه فقط شخصیت هریت که در نهایت نقشش را بازی کردم برایم جذاب بود بلکه سعی کردم وارد فیلمنامه بشوم و داستان را از دید تمام شخصیتها ببینم. هیچ جوری امکان نداشت که به آن فکر نکنم و می دانستم که حتما باید انجامش بدهم و در این فیلم بازی کنم.
نائومی واتس : وقتی فیلمنامه به دستم رسید و اسم اوکتاویا را دیدم با خودم گفتم "آره خودشه! من همیشه دنبال یک همبازی خوب هستم." و بعد از آن فیلمنامه را که خیلی سلیس و روان بود خواندم و با اینکه خیلی چیزی از آن نمی دانستم، قبولش کردم چرا که واقعا جذبش شده بودم.
بخش زیادی از فیلم راجع به این است که ما چقدر دوست داریم آدم ها را ،چه خوب و چه بد، قضاوت کنیم اما هرچه اطلاعات بیشتری راجع به افراد کسب کنیم این کار دشوارتر میشود. فکر میکنم این مرد جوان ،کلوین هریسون، خیلی خوب در این فیلم نقش آفرینی کرده و به خوبی حق مطلب را ادا کرده است. با اینکه او فیلمهای دیگری هم بازی کرده اما خیلی از کارهای او را ندیده ام وباید بگم او تقریبا در تمام صحنه های این فیلم مو رو به تن آدم سیخ میکرد!
نائومی واتس: او خارق العاده است.
اوکتاویا اسپنسر: کلوین شگفت انگیزه! در واقع چون سالهای گذشته در سان دنس حضور داشتم کارهای زیادی از او دیدم، او چندین فیلم در آنجا دارد.
نائومی واتس: کلوین قراره مثل یک بمب صدا کنه، اینطور نیست؟ البته نا گفته نماند که تا الان هم ترکونده.
تجربه کار کردن با جوانی که صحنه را مثل موم تو مشتش دارد و خیلی حرفهای بازی میکند، چطور بود؟
نائومی واتس: واقعا تجربه ی جذابی بود! من در بیشتر صحنه ها با او همبازی شدم و آمادگی او برای بازی در این فیلم کاملا مشهود بود. او همیشه بهترین بازی را ارائه میداد. دیدنش عالی بود.
اوکتاویا اسپنسر: همانطور که گفتی، او واقعا نقش لیوس را حرفه ای بازی کرد و فیلمنامه طوری است که اگر نقشش را باور نکنی، کل داستان خراب میشود و کلوین برای اینکه بتواند آن را باورپذیر کنه تمام تلاشش را کرد و در نهایت آن را به نحو احسن انجام داد.
نائومی واتس: و کارگردان فیلم، جولیاس، فوق العاده است. تو سریعا به او اعتماد میکنی. دید و نگاه او کاملا واضح است و صحبت کردن و مکالمه با او باعث میشه فورا به او اعتماد کنید و بگویید "من عروسک خیمه شب بازی تو هستم، منو به سمت ایده و نگاه خودت هدایت کن."
گذشته از فیلم، سوالی که دوست دارم از خیلی از افراد بپرسم این است که با نگاه به کارهایی که تا کنون انجام دادید، آیا پروژهای وجود دارد که خیلی از انجامش احساس غرور می کنین اما حس میکنین شاید آنطور که لایقش بوده مخاطب نداشته ؟
اوکتاویا اسپنسر: این سوال مثل این میماند که از یک مادر بخواهی یکی از فرزندانش را انتخاب کند. من باید بگم "همشون!" تمام فیلم هارا تماشا کنین! (می خندد)
نائومی واتس: بله، خیلی از کارهای من دیده نشدهاند ولی خیلی جالبه چون به تازگی فیلم «جاده مالهالند» مورد توجه عموم قرار گرفته است. درسته که این فیلم لزوما در همان موقع دیده نشد ولی از نظر من فیلم خیلی خوبی بود. یکی دیگر از فیلمهایی که در آن بازی کردم «پرده نقاشی شده» است که با همکاری ادوارد نورتون در جنوب چین فیلمبرداری شد. داستانی جذاب و گیرا، قرارگرفتن در فضاهای خارق العاده در جایی بسیار دور، تجربه متفاوت و خاصی برای من بود و دوست داشتم افراد بیشتری آن فیلم را تماشا میکردند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.