نگاهی به فصل چهارم Money Heist – خشنتر از همیشه
فصل چهارم (Money Heist (La Casa de Papel سریال پرطرفدار نتفلیکس بهتازگی به پخش شد و البته تفاوتهای چشمگیری با فصول قبل داشت. یکی از مهمترین آنها طغیان خشونت در تاروپود فیلم بود. اما چرا ...
فصل چهارم (Money Heist (La Casa de Papel سریال پرطرفدار نتفلیکس بهتازگی به پخش شد و البته تفاوتهای چشمگیری با فصول قبل داشت. یکی از مهمترین آنها طغیان خشونت در تاروپود فیلم بود. اما چرا ما این خشونت را دوست نداریم؟ برای بررسی دلایل با ویجیاتو همراه باشید.
فلسفه وجودی سرخیو (پروفسور) او را بهعنوان صلحطلبترین فرد Money Heist معرفی میکند. کسی که تأکید دارد در طول سرقتها نباید خونی از دماغ کسی بیاید. البته اینکه تئوریهای او تا چه حد به واقعیت میپیوندد، بحث دیگری است. مهم این است که او هیچوقت از قتل و جنایت خوشحال نمیشود.
اما در پایان فصل سه و درحالیکه «آلیشیا» دستور قتل «نایروبی» را صادر و پروفسور فکر میکند «لیسبون» کشتهشده، این قانون زیر و رو شده و با اعلام رسمی جنگ از سوی پروفسور، «ریو» و «توکیو» تانک ارتش را منفجر میکنند. این اتفاق آغاز طغیان خشونتی است که قرار است در فصل چهار با آن دستبهگریبان باشیم. همین خشونت وجه تمایز این فصل با سرقت از ضرابخانه سلطنتی است. اما به یاد داشته باشید حضور گنگی از سارقان با وجدان و کار درست که دوست ندارند خونی از دماغ کسی بریزد، دقیقاً همان چیزی است که Money Heist تا این حد محبوب کرده.
حضور شخصیتهای خونریز و بیرحمی مثل «آلیشیا» و «گاندیا» عملاً فصل چهارم را از پیچیدگیهایی که در فصل یک و دو ایجادشده بود، خالی میکند. در ماجرای سرقت از ضرابخانه سلطنتی هر دو طرف نزاع همدلی برانگیز بودند؛ در یکسو «سرخیو» و در سمت دیگر «راکل». اما در فصل چهار عملاً با نبرد خیر و شر دستبهگریبانیم؛ در یکسو آدم خوبهای داستان (سرخیو و راکل که حالا باهم تیم شدند و دار و دسته تبهکارشان) و در سمت دیگر آدم بدها (آلیشیا، گاندیا و پلیسها). بنابراین دیگر مثل گذشته شاهد مبارزهای بر پایه خرد و مهارت نیستم و رسماً به یک جنگ وحشیانه وارد شدیم. برای درک این موضوع که طرف خشنتر پیروز میدان است حتماً نباید مثل پروفسور نابغه باشید!
سرقت فصل چهارم Money Heist مثل ماجرا ضرابخانه سلطنتی، ادای احترامی به یک از اعضای فقید خانواده «سرخیو» است. اما ماجرا از آنجا خطرناکتر میشود که میفهمیم این نقشه کار برادر مردمگریز پروفسور است و ازآنجاییکه سرقت خالهبازی نیست، هر خطای محاسباتی میتواند منجر به شلیک اشتباه گلوله یا فجایع بیشتری شود.
پس فعلاً به این نتیجه میرسیم که نویسندگان Money Heist با تزریق خطرات بیشتر، سعی دارند داستان را هیجانانگیزتر کنند. اما با گذشت چند قسمت با سکانسهای بیهدف و خونینی روبهرو میشویم که هیچ کارکردی در داستان ندارند و تنها جذب مخاطب بیشتر را نشانه گرفتهاند.
برای مثال در فلش بکی «برلین» را در بار میبینیم درحالیکه مرد ناشناسی را تحریک میکند تا توهین کند، سپس در دستشویی با چنگال به او حمله میکند! سؤال اصلی اینجا است که اصلاً این مرد ناشناس چه نقشی در پیشبرد داستان داشت و کارکرد این صحنه غیر از نشان دادن بیماری و عقدههای روانی «برلین» چه بود؟ در فصول قبلی هم شاهد رفتارهای وحشیانه او از جمله تجاوز به «آریادنا» و ضرب و شتم «ریو» بودیم اما همه آنها در طول داستان توجیه منطقی داشت نه مثل حالا که تنها شاهد خاطراتی از رفتارهای سادیستیک «برلین» فقید هستیم!
چهره سرد و صدای طنینانداز «برلین» در فصل یک و دو Money Heist، بهاندازهای دلهرهآور بود که برای ایجاد تعلیق اصلاً نیازی به اعمال خشونت نبود و نویسندگان با توزیع یکنواخت و درست صحنههای خونبار درست بهموقع مخاطب را میخکوب میکردند. اما به نظر میرسد در فصل چهار با خشونت اغراقشده، این پیام را به مخاطب میدهند که قرار است با تزریق چند واحد خون به پیکره داستان، حواستان را از اصل ماجرا دور کنیم.
اما کمی بعد از سکانس وحشی بازی با چنگال، «گاندیا» فرار میکند تا در قسمت سوم تلاش نافرجامی برای خفه کردن «نایروبی» داشته باشد، که البته با ضربات هولناک سرنگ به گردنش روبهرو میشود! خودتان قضاوت کنید، باوجوداین همه ماجرای کلیدی این سکانس چقدر بیربط به نظر میرسد؟
هرجومرج بهعنوان مضمون اصلی فصل چهارم انتخابشده، اما به نظر میرسد برای سریالی که برنامهریزی پیچیده و همدلی برانگیز از نقاط قوت آن بهحساب میآید، یک عامل نامطلوب است. درنهایت طبیعی است که سریالهای موفق در هر فصل مضامین جدیدی را اضافه کنند و ظاهراً خشونت همان چیزی است که به Money Heist اضافهشده، اما نکته ترسناک ماجرا این است که ممکن است سرنوشت شومی مثل «بریکینگ بد» در انتظار این سریال دوستداشتنی باشد و بهزودی ضدقهرمانهای جذاب و قابلاحتراممان دستکمی از دشمنانشان نداشته باشند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم فصل ۳ و ۴ سریال فوق العاده بود
و هیجان رو میشه داخل تمام قسمت ها حس کرد دوستان لطفا تحت تاثیر حرف منتقدا قرار نگیرید و از سریال لذت ببرید
سرنوشت برکینگ بد شوم بود ؟
میشه راجع بهش توضیح بدید
داداش منظورشون این بود که مثل بریکینگ بد که اوائلش والتر شخصیت خوب و مثبت داستان بود که در ادامه توی فصل 5 به یه شخصیت شرور منفی تبدیل شد توی مانی هایست هم اتفاق بیفته وگرنه در بهترین بودن بریکینگ بد شکی نیست در ضمن همه میدونن بریکینگ بد فصل به فصل بهتر شد و توی فصل 5 به اوج کیفیت رسید
ای کاش فصل دوم پایان سریال بود و فصل سوم و چهارم ساخته نمیشد !!
فصل سوم خیلی باگ داره و اصلا معلوم نیست اون همه دم و دستگاه از کجا و چگونه وارد محل سرقت شده !!!
در پایان کاملا با نظر نویسنده در مورد پایان شوم سریال بریکینگ بد مخالفم و اصلا مقایسه ی شاهکاری مثل سریال بریکینگ بد با سریالهای معمولی مثل مانی هیست معنا ندارد !!!
با همه این توضیحات، به نظر من فصل ۴ جذابتر و واقعی تر و باورپذیر تر بود. سرقت از بانک مرکزی اسپانیا علل الخصوص بعد از تجربه سرقت قبلی برای دولت و آمادگی ذهنی پلیس، قطعا لطافت سرقت قبل را نداشته و این مسئله حتما مدنظر سرجیو بوده است. هر چند با وجود راکل و اضافه شدن بعد عاطفی، خطاهای او نیز افزایش یافته و ریسک عملیات بالا رفته است.
من فقط فصل 1 را دیدم و به خاطر اینکه در چند قسمت فیلم احساس کردم به شعور مخاطب توهین داره میشه دیگه ندیدم
چرا اینقدر دل نازک؟