نگاهی به فیلم The Rhythm Section – تکرار فیلمهایی با موضوع انتقام
رید مورانو کارگردانی که قبلتر با فیلمبرداریهایش به شهرت رسیده بود حالا با اقتباس از رمان (بخش ریتم: The Rhythm Section) نوشته مارک برنر، فیلمی به همین نام را اینبار در مقام کارگردان، ساخته و ...
رید مورانو کارگردانی که قبلتر با فیلمبرداریهایش به شهرت رسیده بود حالا با اقتباس از رمان (بخش ریتم: The Rhythm Section) نوشته مارک برنر، فیلمی به همین نام را اینبار در مقام کارگردان، ساخته و روانه سینما کرده است. در ادامه در ادامه برای بررسی و نقد فیلم «The Rhythm Section» با ویجیاتو همراه باشید.
فیلم «The Rhythm Section» با ژانر اکشن، جنایی و رمزآلود، قصه زندگی استفان پاتیک با بازی بلیک لایولی است که در یک سانحه هوایی به یکباره تمامی افراد خانواده خود شامل پدر، مادر، خواهر و بردارش را از دست میدهد و حالا او بعد از این اتفاق در شرایط بسیار سخت و بد روحی و در انزوای اجتماعی، به فحشا و اعتیاد شدید رو آورده است.
در پرده ابتدایی فیلم، ما در بیشتر پلانها شاهد کلوز آپهای متعدد از صورت استفان پاتیک آن هم با چهرهای افسرده، رنگ پریده و غوطهور در منجلاب دود و هروئین و اعتیاد هستیم که نشان دهنده تاکید مورانو بر انتقال حس و حال و شرایط منفعل و اسفباری است که شخصیت اول فیلم او دارد.
بازی بلیک لایولی در سراسر فیلم و بخصوص در پرده اول فیلم و در القاء حس مالیخولیایی در بطن سرد و منفعل کاراکتر استفان پاتیک، به واقع عالی و هیجانانگیز است.
اما فیلم «The Rhythm Section» متاسفانه داستان تاریخ مصرف گذشتهای دارد، داستانی که از دل سینمای دهه هفتاد و یا نهایتا دهه هشتاد میلادی بیرون میآید، همان فیلمهایی که فرد به تنهایی علیه ظلمی که به او شده است به پا میخیزد، داستانی که شاید اگر به بهترین و خلاقانهترین شکل هم ارائه میشد، بازهم اثر متوسطی بود که کمتر مخاطبی را میتوانست با خود همراه کند.
متاسفانه مورانو به عنوان کارگردان فیلم، کمتر خلاقیت و نوآوری در خلق صحنههای اکشن به کار برده است، صحنههای مبارزه و روشهای مقابله و چگونگی شرایط رویارویی استفان پاتیک با بدمنهای قصه به نوعی کپی دست چندم آثار متعددی است که بارها در این نوع ژانر از فیلمهای ساخته شده در سینمای هالیوود شاهدش بودهایم.
سکانس رویارویی استفان پاتیک با شخصیت لمنز با بازی ریچارد بریک را به یادآورید، لمنز روی ویلچر است و نمیتواند حتی بدون دستگاه اکسیژن نفس بکشد، اما گویی کارگردان دلش میخواهد صحنه اکشنی را به تصویر بکشد، همه چیز در این سکانس به دور از منطق و به شکلی کودکانه رقم میخورد.
با اینکه گفتیم بلیک لایولی بازی درخشانی در فیلم «The Rhythm Section» از خود بجا گذاشته است اما به دلیل فیلمنامه دم دستی و پر از ایراد فیلم و عدم پرداختن فیلمنامه به کاراکتر او برای پیدا کردن عمق شخصیتی لازم تا رسیدن به شناخت و همزاد پنداری تماشاگر با شخصیت استفان پاتیک، بیآنکه در فیلم نتیجهای مطلوب داشته باشد به کلی هدر رفته است.
شخصیت استفان پاتیک در ابتدای فیلم بیش از آنکه یک زن انتقام جو باشد، در قالبی احساسی معرفی شده است، او را با آن شمایل فرو ریخته و منزوی ابتدای فیلم به یاد بیاورید، چگونه میشود چنین فردی به یکباره توسط کاراکتر جودلاو انتخاب شود تا با چند روز حبس در زیرزمینی تاریک و بعد از آن چند آموزش و تمرین استفاده از اسلحه و اندکی دویدن و شنا کردن در آب سرد رودخانه، تبدیل به قهرمانی شده که میخواهد یکه و تنها به دل یکی از خطرناکترین گروههای تروریستی بزند و از آنها انتقام بگیرد، این دور از ذهن و غیر قابل باور است.
فیلم «The Rhythm Section» در عین حال که مدعی ایجاد هیجان بصری است،شاید برای ایجاد حس تعلیق، گاهی آنقدر ماجراهایش را به آرامی و بدون ایجاد نقطه عطف و یا رخ دادن اتفاقی ویژه پیش میبرد که دیگر از حوصله تماشاگر خارج میشود. پایان فیلم هم آن قدر بی جان و بدون هیجان است که انتظار میرفت حداقل ریدمورانو برای پایانبندی فیلمش کمی خلاقیت بیشتری از خود نشان میداد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.