ترکیب چند سبک با یکدیگر و تحویل دادن میکسی جذاب از آنها هدفیست که بسیاری از بازیسازها تلاش میکنند عملیاش کنند. اگر تابحال انجام نشده باشد که یک ریسک بزرگ است. اگر هم انجام شده باشد و باز هم ختم به شکست شود که دیگر جایی برای بهانه آوردن باقی نمیگذارد. این توضیحات را دادم تا بگویم سازندگان Do Not Open میتوانستند از پتانسیل بازیشان استفاده بهتری کنند، اما بنا به هر دلیلی این مسئله رخ نداد.
عمهتان خودکشی کرده، اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است و ناگهان شما خودتان را در زیرزمین خانه او پیدا میکنید. نمیدانید همسر و فرزندانتان کجان و تلاش میکنید تا مطمئن شوید که آنها سالم هستند. این تمام داستان Do Not Open است. شاید برای یک بازی که سراغ سبک اتاق فرار/ترسناک رفته کافی باشد، اما به شرطی که بازی در قسمتهای دیگر بتواند مخاطب را پای خود نگه دارد.
در این سبک ما بازیهای جذابی داشتیم. قسمت اول Hello Neighbor، سه قسمت Granny و حتی مپهای Piggy در روبلاکس که حسابی سر و صدا کردند. در نتیجه ترکیب سبکهای Do Not Open چیز جدیدی نبود که بخواهیم برایش هیجانزده شویم. نکته اینجاست Do Not Open میتوانست اولین بازیی باشد که با تمرکز روی قدرت و پتانسیلهای کنسولهای نسل جدید این دسته از بازیها را وارد فازی جدید و متفاوت کند. آیا این اتفاق افتاده؟ اصلا.
برخی مواقع محیط و طراحی بصری آن حس یک بازی برای نسل ۹ را به شما میدهد و برخی مواقع مستقیما شما را به زمان پلی استیشن ۲ میبرد. این مسئله باعث میشود تا Do Not Open به هیچ عنوان از نظر بصری برای مخاطب جذابیت نداشته باشد. این دقیقا مسئلهایست که در مورد Granny هم صدق میکرد؛ اما Granny توانست با ارائه معماهایی جذاب، داستانی مرموز و آپدیتهای متعدد طرفدارانی سرسخت پیدا کند.
تنها چیزی که میتوان در Do Not Open به آن امتیاز مثبت داد معماهای آن است. تعدادی از معماهای بازی به قدری چالشبرانگیز بودند که از حل کردنشان احساس موفقیت به من دست داد. درواقع در بازی ترکیبی از معماهای خیلی خوب با متوسط را میبینیم که تاحدودی شما را برای ادامه دادن مسیر راضی نگه میدارند. البته حل کردن بعضی از معماها آن هم زمانی که میدانید هیولایی مخوف دنبالتان است سختتر از چیزی خواهد بود که فکرش را میکنید.
بازی Do Not Open با کد نسخه پیسی که ناشر در اختیار ویجیاتو قرار داده بررسی شده است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظر من باید یه سری خط قرمز ها مثل اتاق یا منطقه امن بزارن که اخرای بازی بشکونن
اون حس امنیت دیگ از بین میره
درست مثل رزیدنت ایول 7