سونی تا توانسته از این یک نسخه بازی بهرهجویی کرده و به قولی رس آن را کشیده است. در واقع بازی اول MediEvil یک بار هم در سال ۲۰۰۵ روی کنسول دستی این کمپانی یعنی PSP بازسازی شد و حالا دوباره شاهد یک بازسازی دیگر هستیم، بازسازیای که قرار بوده حال و هوای امروزی داشته باشد ولی به شدت بین مدرنیته و سنتهای قدیمی گیر کرده است!
در افسانهها آمده که سر دنیل فورتسک، سعی و تلاش خود را کرد تا جلوی زاروک و ارتش نامیرایش مقاومت کند و با رشادت و دلاوری جنگید اما در نهایت به دست زاروک بدطینت کشته شد. افسانهها میگویند دنیل رهبر ارتش شاه گالومر بوده و با راهبری مدبرانه خود تا مرز پیروزی هم پیش رفته اما شکست بر او چیره شد ولی تلاش او نتیجه داد و گالومر به دستان زاروک نرسید.
این چیزی است که افسانهها میگویند، افسانههایی که در طول گذران تاریخ تحریف شده و پادشاه سعی کرده تا این قصه را بین مردم زنده نگه دارد تا آبروی فرمانده لشکرش حفظ شود.
واقعیت اینست که سر دنیل با همان تیر اول توسط یک سرباز دون پایه از ارتش زاروک، دار فانی را وداع گفته و اولین کسی بوده که در میدان نبرد به کام مرگ کشیده شده است. او در افسانهها قهرمان گالومر شناخته میشود اما در واقع بیعرضهترین فرد در ارتش گالومریها محسوب میشده یا البته شاید بدشانسترین آنها.
صدسال از این نبرد میگذرد و زاروک بار دیگر با ارتش مردگان خود به گالومر حمله میکند و این بار با وردهای جادویی قوی، روح زندگی را از تمامی اهالی گالومر میگیرد. در میان جادو و جمبلی که زاروک بر سر شهروندان نگونبخت گالومر میآورد، یک چیزی اشتباه میشود و یک ورد برعکس اعمال میشود. سر دنیل که حالا تبدیل به اسکلتی زرهپوش در قبر خویش شده، از خواب مرگ برمیخیزد و متوجه میشود که یک فک و یک چشم چپ خود را از دست داده است. دنیل که یادش است چطور به طرز تحقیرآمیزی در میدان نبرد کشته میشود، تصمیم میگیرد انتقام خودش را از زاروک بگیرد و این بار واقعا تبدیل به یک قهرمان شود. گرچه این بار کمتر کسی وجود دارد تا قهرمان بازیهایش را ببیند.
دنیل البته خاطرخواهان معدودی هم دارد ولی در نهایت از دید اکثریت مردم یک بازنده به تمام معنا و یک شخصیت دست و پا چلفتی است. واقعیت هم اینست که مردم بیراه نمیگویند. طرز راه رفتن دنیل و جنگیدن او کاملا نشان میدهد که با یک مبارز همه فن حریف روبرو نیستیم و طنز بازی در اینجا هم خودش را نشان میدهد؛ شما در نقش یک شوالیه بیعرضه فرو رفتهاید که باید او را تبدیل به قهرمانی اسطورهای کنید.
چند پیش بود که نسخه دمو بازسازی جدید MediEvil را تجربه کردم و آنچنان از عقب ماندگی بازی متحیر شدم که اصلا دلم نرفت که قلم را بردارم و چند خطی درباره این تجربه بنویسم. اما حالا که بازی عرضه عمومی در بازار جهانی شده، اوضاع کمی تا قسمتی فرق کرده است. آنطور که به نظر میرسد مدت زمان طولانی فاصله بین Gold شدن بازی (کامل ساخته شدن آن توسط تیم استودیو بازیسازی) تا عرضه و انتشار جهانی آن، باعث شده که سازندگان قبل از عرضه بینالمللی دست و رویی به بازی بکشند. همین کار هم باعث شده که با آن فاجعه دمویی که تقریبا یک ماه پیش عرضه شد دیگر روبرو نباشیم ولی باید اعتراف کرد کماکان با یک بازی خوب هم مواجه نیستیم.
MediEvil یک عنوان اکشن Hack 'n' Slash به حساب میآید که در اینجا میتوان این زیرژانر را به نوع بهتری تعریف کرد: یک بازی One Button Only. شما در نود درصد بخشهای بازی با یک دکمه ضربه زدن طرف هستید و پیدرپی دور خود و دشمنان میچرخید. در اصل کاری که گیمر در طول تجربه MediEvil میکند شمشیر دور خود چرخاندن و تار و مار کردن یک سری دشمن ریز و درشت است که سر او سرازیر میشوند و گیمر باید قبل از اینکه توسطشان بمیرد، آنها را بکشد. البته بخش پازل و معمای بازی هم در این میان وجود دارد که توانسته این باتلاق تکراری بودن اکشن بازی را از ذهن بزداید.
در طول بازی سلاحهای مختلفی به دست خواهید گرفت، از دست استخوانی خود سر دنیل که ابتداییترین سلاح او به حساب میآید تا گرزهای گندهتر که میتواند دشمنان را سریعتر نابود کند. در هر حال شما صرفا باید دور دشمنان بدوید و آنها را بزنید و در این میان هم کتکهایی نوش جان میکنید که اصلا معلوم نیست از کجا به شما حواله میشود. به شخصه چندین بار با دو سه دشمن بسیار ابتدایی روبرو شدم و وقتی به آنها رسیدم، بدون آنکه ضربهای که به ملاجم خورده را ببینم، شاهد کم شدن نوار سلامتیام بودم. سازندگان فراموش کردند بازی چالشی ساختن یک منطقی میخواهد، نه اینکه چون چند دشمن دور و بر شماست پس الزاما باید یک مقدار از نوار سلامتی کاراکترتان کم شود!
این بیمنطقی در چالشهای بازی اما به همین مساله احمقانه ختم نمیشود. نبود هیچ گونه چکپوینتی در طول بازی، رواعصابترین، ناجوانمردانهترین، بدترین و مسخرهترین ارثیهای است که از بازی قبلی (عرضه شده در بیست سال پیش!) برجای مانده و تیم سازنده هیچ فکری به حال آن نکرده است. شما ممکن است نیم ساعت تا سه ربع، در یک مرحله پر پیچ و خم بچرخید و مادر دشمنان را به عزایشان بکشانید و به بخشهای مخفی مرحله هم با هزار زحمت سرک بکشید ولی در حین مبارزه با یک باس (غول مرحله) بمیرید. اینجاست که باید مرحله را از نو شروع کنید! یا شاید بدتر، صرفا به خاطر یک باگ و یا افتادن در آب بمیرید، آن هم درست لحظهای که قرار است از مرحله خارج شوید و دوباره باید از نو مرحله را شروع کنید.
مشکل نبود چک پوینت در کنار ناکارآیی وسایلی چون سپر در بازی (که بیشتر نقش هویج را ایفا میکند) باعث شده که بازی هرچقدر هم بهبود گرافیکی پیدا کرده باشد و یا داستان بامزهاش، پرکشش و جذاب باشد؛ گیمر از تجربه گیمپلی آن در بیشتر مواقع به ستوه بیاید و بیخیال بازی شود. این نقص در بازی باعث شده که گشت و گذار در مرحله و یافتن بخشهای مخفی نیز کمتر مورد پسند گیمرها باشد چرا که هر گیمری با نیم نگاهی به میزان نوار سلامتی کاراکتر، بیخیال تجربه رفتن به مکانهای جدیدی در یک مرحله میشود و عزم خود را جزم میکند تا ماموریت اصلی خود را تمام کند و عطای ماموریتهای فرعی را به لقایش میبخشد.
لوکیشینی به اسم «سری قهرمانان» یا به بیان فرنگی، Hall Of Heroes نیز در بازی وجود دارد که به نوعی نقش هاب بازی را ایفا میکند و گیمر میتواند در آنجا به یک سری قابلیتهای جدید دست پیدا کند. متاسفانه این قابلیتها هم موارد دندانگیری نیستند و به جز تیر و کمان (که البته آنچنان ضعیف است که رسما در میدان مبارزه نقشی ندارد) بقیه موارد هیچ کاربردی ندارند.
در نهایت باید گفت که سازندگان ریمیک جدید MediEvil ، بدون هیچ ریسکپذیری به سراغ بازسازی این عنوان رفتند و با خیال اینکه در این زمانه، دور دور ریمیکها و ریمسترهاست؛ بیخیال افزودن عنصر خلاقیت در شریانهای یک بازی متعلق به بیست سال پیش شدهاند. بازی جدید MediEvil بیشتر از آنکه یک بازسازی کامل باشد، شبیه یک پچ آپدیت سمعی و بصری عمل میکند که ریخت و قیافه بازی قدیمی را به عناوین امروزی شبیه ساخته ولی ریشههای کهنگی آن دورش را سفت گرفتهاند و مانع از تبدیل شدن کاملش به یک بازی خوب امروزی میشوند.
از آنجایی که سر دنیل (قهرمان بازی) یک شخصیت فوق دوستداشتنی است، از اتفاقی که برای بازسازی آن پیش آمده شخصا ناراحت هستم ولی از آنسو ایمان دارم که سونی میتواند به این شوالیه روانی، یک شانس دوباره بدهد. بازسازی قسمت دوم (که برخلاف بسیاری از دنبالهها، به مراتب از قسمت اول بهتر است) میتواند فرصت مجددی برای احیای یک فرنچایز قدیمی باشد، هرچند تا لحظه نگارش این مطلب خبری از بازسازی قسمت دوم نیست ولی میتوان دعا کرد که چنین اتفاقی بیفتد و سازندگان از اشتباهات بازسازی فعلی خود، درس عبرتی بگیرند و گیمرها را به سمت یک بازی معمولی سوق ندهند، بلکه یک شاهکار پلتفرمر-اکشن را برای آنها به ارمغان بیاورند.
داستان اصلی: ۹ ساعت
داستان و ماموریت فرعی: ۱۰ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۱۲ ساعت
MediEvil بازسازی مجددی از یک عنوان متعلق به بیست سال پیش است که صرفا از لحاظ شنیداری و دیداری به یک آپدیت خوب و جذاب دست پیدا کرده و در هسته اصلی خود یعنی بخش گیمپلی، دارای نقاط ضعف فراوانی است که همگی نشات گرفته از کهنگی گیمپلی و عدم تغییر آن نسبت به نسخه بیست سال پیش دارد. داستان بامزه و شخصیتهای به یادماندنی بازی اما میتواند تا حد زیادی این گیمپلی قدیمی و غیرمنطقی از لحاظ چالشی بودن را جبران کند.
بازی یک داستان غنی و بامزه را در خود جای داده با کلی شخصیت دوست داشتنی و به یادماندنی که در طول ماجراجویی شوالیه قهرمان قصه، همراه او هستند. گرافیک بازسازی شده خوب و درخور بازی و صداگذاری مجدد شخصیتها باعث شده که لذت بردن از حکایت دلاورانه و کمدی سر دنیل فورتسک چندان هم کار سختی نباشد، حتی اگر بازی آن شاهکاری که باید باشد هم نباشد.
گاهی درجه سختی بازی رو اعصاب است و چالشهایی که در آن گنجانده شده محلی از اعراب و معنا ندارد. نبود چکپوینت در میان مراحل هم شاید کاری کند که بعد از یک مرگ ناهانی و از نو شروع کردن مرحله، دسته را به سمت تلویزیون پرت کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.