نقد فیلم An American Pickle – یک کمدی اصیل آمریکایی
داستان فیلم از این قرار است که هرشل گرینبام (ست روگن) یک کارگر یهودی زحمتکش و به ظاهر ساده دل در سال 1919 با آرزوی ایجاد زندگی بهتر برای خانواده محبوب خود از اروپای شرقی ...
داستان فیلم از این قرار است که هرشل گرینبام (ست روگن) یک کارگر یهودی زحمتکش و به ظاهر ساده دل در سال 1919 با آرزوی ایجاد زندگی بهتر برای خانواده محبوب خود از اروپای شرقی به آمریکا مهاجرت می کند. یک روز او، در حالی که مشغول کُشتن موش های کارخانه ترشی سازی است، به صورت اتفاقی درون تغار ترشی می افتد و به مدت صد سال از آفتاب به دور می ماند. هرشل به خاطر آب نمک داخل ترشی تغییری نمی کند و تروتازه مثل روز اول حادثه، از تغار ترشی بیرون می آید؛ و حالا این بازگشت ابتدای ماجراجویی های او در قرن ۲۱ است، چرا که او در عصر جدید خانواده ای جز یک نتیجه نسبی به نام بن گرینبام ندارد.
ترشی آمریکایی فیلم عجیبی است. اما چرا عجیب است؟! چون ست روگن به عنوان یک کمدین در این اثر به واسطه یک سناریو خاص و البته سورئال نقش دوگانه ای را ایفا کرده که شامل یک یهودی اروپاییِ مهاجر و نتیجه اش می شود. فیلم دو شخصیت اصلی دارد که چالش پیش روی آنها دین و عدم تطابق میراث خانوادگی است. ترشی آمریکایی فیلمی است که اگر به جای اِچ بی اُ مَکس در سینما ها به نمایش در می آمد، شاید خیلی مورد توجه قرار نمی گرفت. علت اصلی این موضوع به لحن و محتوای اثر باز می گردد. این فیلم یک کمدی محض گیشه پسند نیست، بلکه یک درام شیرین یا خوش مَشرب است که با نگاهی طنازانه به دنیای مدرن و پیچیدگی های آن پرداخته است. هر چند فیلم یک اثر کامل نیست و گاهی اوقات دچار دگرگونی در لحن و کندی ریتم می شود، اما به خاطر یکی از بهترین اجراهای چند سال اخیر ست روگن تبدیل به اثری قابل دیدن شده است. فیلم های زیادی پیرامون مذهب و هویت دین یهود و حوادث پیرامون آنها در تاریخ سینما وجود دارد، اما هیچ کدام آنها به واسطه یک تغار ترشی و آب نمک درون آن وارد شخصیت پردازی و گره های داستانی نشده اند. همین ایده گزینه ای است که فیلم را کمی عجیب و متفاوت جلوه می دهد.
فیلمنامه نویس این اثر یعنی سیمون ریچ، با اقتباس از داستان کوتاهی از خودش، قصه ای را خلق کرده که خارج از مفهوم زمان، توانسته برخی از شخصیت های بسیار غیرقابل تصور را به بیننده نمایش دهد. فیلم بیش از هرچیزی یهودیان را نشانه رفته، و ارجاعات زیاد در طنز آن به فرهنگ و مذهب یهودیت شاید برای هرکسی جالب نباشد و یا بهتر است بگویم ارتباط گرفتن غیر یهودیان گاهی با فیلم سخت پیش می رود. یکی از ارجاعات طنازانه فیلم لهجه ضخیم اروپای شرقی گونه ست روگن در نقش هرشل است. روگن سبک سنتی یهودی هرشل و سبک زندگی مدرن بدون ایمان شخصیت بن را جوری به نمایش می گذارد که بیننده، تفاوت ایمان و بی ایمانی را در خانواده در طول یک نسل - کاملاً لمس کند. طنز ابتدای فیلم، پیرامون برخی جزئیات فانتزی و کمی احمقانه در ساختار رفتاری شخصیت هرشل جریان دارد. این لحظات از نظر فرم چیزی است که به شدت به زاویه کمدی اسلپ استیک تکیه می کند، اما این لحن و سبک در ادامه فیلم نقشی در اثر ندارند و همین چند پاره بودن کمی باعث ناامیدی من بیننده می شود. در واقع وقتی شروع یک کار لحن سورئالیستی را به بیننده القا می کند و بعد با ورود به عصر جدید، این لحن به یک درام عادی پیرامون عدم تناسب بین نسل ها بدل می شود، اتفاق نیکویی نیست. تغییر لحن به حدی در فیلم گسترده است که روابط بین دو شخصیت اصلی یعنی هرشل و بِن از یک رابطه فانتزی و دوستانه در ابتدای اثر به یک تقابل رقابتی مانند فیلم دیگر ست روگن یعنی همسایه ها بدل می شود.
در اکثر لحظات فیلم رابطه بین دو شخصیت اصلی دارای یک عمق احساسی قابل لمس نیست، اما رابطه عاطفی بین دو شخصیت به واسطه بازی خوب ست روگن در کالبد دو نقش، بی جاذبه و سرد هم نیست. همچنین لازم به ذکر است که اولین تجربه کارگردانی براندون تراست که پیش از این فیلمبردار ثابت آثار روگن و گلدبرگ بوده، توانسته داستان را به خوبی تا به پایان مدیریت کند. یکی از چالش های پیش روی کارگردان این فیلم برداشت های مجزا از یک صحنه با یک بازیگر و دو شخصیت بوده است که تراست توانسته با موفقیت از این چالش بیرون بیاید. در واقع، وجه منفرد این فیلم که بطور غیرقابل انکار مطابق انتظارات است، اجرای دوگانه، قابل توجه و ظریف ست روگن به عنوان هرشل و بن است.
روگن توانسته به قدری خوب خصوصیات رفتاری این دو شخصیت را اجرا کند، که بیننده وجه تمایز آنها را به راحتی باور می کند. اساساً شخصیت هرشل پتانسیل تبدیل شدن به یک شخصیت کاریکاتوری توهین آمیز را داشته، اما ست روگن با اجرایی متفاوت توانسته از این اتفاق جلوگیری کند. با همه این اوصاف طرح فیلم یکی از آن ایده هایی است که روی کاغذ می تواند به هرچیزی تبدیل شود. برای مثال چنین ایده ای می توانست یک افتضاح کامل مثل لودگی حاکم بر آثار کمدی آدام سندلر شود، اما خوشبختانه همین ایده به دست ست روگن و همکارانش تبدیل به یک اثر قابل تامل شده است.
از طرفی اکثر کمدی های مدرن از نظر بصری قابل توجه نیستند، اما ترشی آمریکایی یک استثنا است، و به نسبت آن کمدی ها به شدت سینمایی است. مثال بارز صحنه های سینمایی زیبا را می شود در لحظات ابتدایی فیلم به وضوح دید، چنین شروعی در تضاد مستقیم با هویت کمدی های سخیف استودیویی است. البته این فیلم بیشتر اوقات خود را صرف این می کند که ببیند چگونه ما مردم قرن بیست و یکم، به شخصی که عقاید خود را بی پرده راجع به زنان، مهاجران و امثال جنبش های الجیبیتی بیان می کند - رفتار خواهیم کرد. نتیجه چنین گرایشی در فیلم به نوعی شبیه مسخره کردن فرهنگ های کهن شده در حالی که همزمان واقعیت این است که ما در 100 سال گذشته بسیار از اصل خود دور شده ایم. فیلم زمان زیادی را صرف بررسی این مضامین می کند بدون آنکه واقعاً با یک جواب یا حتی نظر درست در مورد این حوادث جلو بیاید.
در مجموع ترشی آمریکایی با این ایده خود خواسته با نمایش یک طنز عجیب، تأکید کند که ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۰ و طی این صد سال به یک پوچی عجیبی رسیده است. اما مشکل اینجاست که طنز فیلم در بیان چنین محتوایی کم عمق است. همچنین سایه خوبی بر مصرف گرایی عصر جدید زده شده، اما این موضوع نیز سطحی است و البته اشاره به پوپولیسم نیز در لحظاتی از فیلم به شدت بی وزن است. اما در نتیجه باید گفت: ترشی آمریکایی برای برخی طرفداران آثار ست روگن بسیار کم اهمیت و برای سایرین بسیار عجیب خواهد بود. اگر با کارهای دیگر سیمون ریچ به عنوان فیلمنامه نویس آشنا هستید، حتماً می دانید که با یک تجربه سورئال مواجه خواهید شد. من تماشای فیلم را تا اندازه ای تامل کردم، اما مثل مصرف یک ترشی واقعی، این فیلم هم چیزی است که شما به سرعت آن را مصرف می کنید و پس از مصرف فراموشش خواهید کرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یکی از بهترین فیلمهایی بود که به عمرم دیدم واقعا لذت بردم . البته این رو هم اضافه کنم که این فیلم از دو سایت مختلف دوبله شدند که یکی از دوبله ها بسیار بسیار عالی بود و اون یکی دوبله گند زده به این فیلم قشنگ
نقد خیلی خلاصه و البته بسیار جامعی بود. خسته نباشید
دوستانی که از سایت دیگه اومدند خوش آمدند حالا مسولان سایت کی جایزه من را میدند. وقتی هیچکس نبود من بودم :)
هیچ وقت
مفهمومی که داشت قشنگ بود
اینکه پوچ گرا شدیم یا میتونی ازادی بیان داشته باشی ولی بعد از اون حق زندکی نرمال نداری
اینکه برای یه کار کردن باید از جات بلند شی و دست بکار شی نه اینکه بشینی به امید اینکه درست شه .
داشتن خانواده و از انزوا در اومدن و غیره و غیره و صد البته که مردان امروز تنبل تر شدن.داستانی خدایی قسنگ بود ولی خب یه فیلم کمدی متوسط بود و فراتر از اون نرفت.ولی خندیدم خیلی دپرس بودم قبل از فیلمه.
مفاهیم پس پرده فیلم واقعا جای تفکر داشت
بامزه بود ولی چرت
امتیاز 5.5 از 10
ست روگن از اون آدماس که هر فیلمی ازش دیدم فوران انرژی مثبت بوده ...
این هم با امید حال خوب کن بودن یه حمله ای میکنم بهش ...
خیلی فیلمش باحال بود
ممنون بابت نقد
تشکر از نقد فقط تو تیتر من اسم فیلمو برا دانلود سرچ کردم و انگار اسم کامل فیلم An American Pickle هست گفتم تیتر رو کامل کنید.
اصلاح شد ممنون.
" اما مثل مصرف یک ترشی واقعی، این فیلم هم چیزی است که شما به سرعت آن را مصرف می کنید و پس از مصرف فراموشش خواهید کرد."
دقیقا نظر من هم همینه.نتونست جایگاه خاصی برای خودش دست و پا کنه.بعضی جاها یکم شعاری می شد و عملا خوبی و بدی هاش فیلم رو خنثی کرد.
عه تو هم اینجایی که ...
کسی نمیدونی امیر یکتا هم اومده یا نه ؟
Damjam چی ؟
جک ده ریپر ؟
چه استقبال گرمی کردی??
یک فیلم یکبار مصرف خوبه
سلام به عوامل و مسئولین سایت ویجیاتو یه سوال داشتم لطفاً اگه میشه در مورد سیستم تایید کامنت یکم توضیح بدین که چه جوریه ؟
در مورد چه قسمتیش سوال داری امیر جان؟
دمتون گرم به کاربر جواب میدین
کار خوب رو نگه دارین
توی زومجی جر خوردیم کسی گوش نکرد
وقتی شنیدیم زیر مجموع ویجیاتو هستین اطمینان داشتم سایت عالیه
ممنون حل شد مشکلم
این نویسنده که قلمش گیرا بود کم کم با بقیه نویسنده ها در بخش سینماییتون هم آشنا بشیم بازم ممنون واسه نقدت. من که بیشتر اهل سینمام تا گیم و برای همین پیشنهاد میکنم نقد زیاد بکنید حتی فیلم های قدیمی رو.
امیر عزیز قراره بیشتر و بیشتر بنویسه برامون
امروز سایت ترکوند
دمتون گرم
اولین نگاه اشتباه یه چیز دیگ خوندم،برگام ریخت?
اون نقدش هیچ وقت نمیاد??
?دقیقا
قسمت جدید امریکن پای که میشه قسمت نهم به زودی میاد. اگر تو گونی نکنن ما رو اونم دربارش مینویسیم