
12 مورد از بهترین فیلم های کمدی سال 2025
لحظات سرگرمکننده با فیلمهای خندهدار!
متاسافانه در چند سال اخیر، پیدا کردن یک فیلم کمدی با کیفیت در سینمای هالیوود کم شده است. این ژانر در طول دو دهه گذشته، یک مسیر رو به افولی را پیش گرفت و آمیخته شد با فیلم های کمدی بی کیفیتی که شوخیهای آن کلیشهای و بی منطق بودند. امسال سال خوبی برای فیلمهای کمدی بود، چراکه بر خلاف دو سال گذشته، در سال 2025 تقریبا هر ماه یک اثر کمدی داشتیم.
ژانر کمدی در سال 2025 کمی رشد و رونق داشته که تا حد زیادی مدیون اثری است که در واقع احیای یک فرانچایز کمدی خاص است. در این مقاله نگاهی به این فیلم میاندازیم. در طول سال 2025 که هنوز ادامه دارد، فیلمهای با کیفیت و خوش ساختی بیرون آمدند. ما در این مقاله به معرفی 12 مورد از بهترین فیلمهای کمدی سال 2025 میپردازیم. پس با ویجیاتو همراه باشید.
12. The Day the Earth Blew Up: A Looney Tunes Movie

فیلم The Day the Earth Blew Up یک معجزه سینمایی است. این فیلم نه تنها اولین انیمیشن بلند با حضور لونی تونز است، بلکه فیلمی است یک تعادل کامل بین نبوغ و حماقت ایجاد میکند. پیت براونگارد، در این فیلم، مانند آثاری چون Flapjack و Adventure Time نوعی شوخ طبعی سورئالیستی را در روند داستانسرایی جاری میکند و به دنیای لونی تونز میآورد. به نظر میرسد چنین تکنیکی راهی فوق العاده برای بروز کردن شوخیهای کارتونهای کلاسیک است. البته چنین چیزی بدون آنکه از ریشههای اصلی کلاسیک دور شود اتفاق میافتد.
بیننده از همان سکانس ابتدایی متوجه میشود که دافی داک و پورکی بیگ، چگونه توسط کشاور مهربان یعنی جیم، بزرگ شدند. این سکانس با سبکی فوق واقعگرایانه طراحی شده که تقریبا شبیه به نقاشیهای نورمن راکول است. این سکانس مشخص میکند که ما با یک اثر انیمیشنی کمدی کاملا غیر جدی و بی نهایت خنده دار روبه رو هستیم.
اگر از تمام ویژگیهای مثبت این فیلم عبور کنیم، خود حضور کشاورز جیم ارزش دیدن این اثر را دارد. او نمادی از یک شوخی درخشان است که مستقیما از «رن و استیمپی» بیرون آمده است. از سوی دیگر حضور منحصر به فرد لونی تونز و شوخیهای او نیز از دیگر ویژگیهای این انیمیشن است. از جهاتی، این فیلم مانند پسر عموی انیمیشنی فیلم The Naked Gun است؛ با این تفاوت که کمتر با کلمات بازی میکند و بیشتر روی شوخیهای بصری استوار است. تا جایی که کل سبک هنری این اثر نسبت به موقعیت مدام تغییر میکند. تمام این ویژگیها در خدمت روایت هستند و نتیجه آن، یک اثر کمدی و خندهدارترین فیلم سال 2025 است.
11. Freakier Friday

طبق چیزی که از نسخه اصلی فیلم Freakier Friday در سال 2003 دیده بودیم، دیزنی واقعا نیازی نداشت تا دنبالهای برای این فیلم کمدی بسازد؛ اما بر خلاف انتظار، فیلمی که ساخته شد، یکی از سرگرم کننده ترین آثار سال 2025 است. در فیلم Freakier Friday، جیمی لی کورتیس و لیندسی لوهان باز گشتهاند و نقشهای خود را به عنوان تس و آنا کلمن بعد از 20 سال دوباره ایفا کردند. این فیلم درباره ماجراجویی یک مادر و دختر است که اساسا دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ اما در نهایت ترکیب آنها، یک موقعیت بصری کمیک ایجاد کرده است. اما این ترکیب با چالشهای جدی روبه رو است؛ زیرا دختر آنا، یعنی هارپر و دختر نامزدش لیلی، مدتها قبل از شروع رابطه والدینشان از یکدیگر متنفر بودند.
بخوانید: بهترین فیلم های هالیوود که باید تماشا کنید
اینبار در این فیلم، برخلاف نسخه 2003، تس، آنا، هارپر و لیلی، همگی درست پیش از عروسی آنا، جای بدنهایشان را با هم عوض میکنند. چنین اتفاقی الهام بخش هارپر و لیلی میشود تا از این فرصت استفاده کنند و کاری کنند که والدینشان برای همیشه از هم جدا شوند. برخلاف بسیاری دیگر از دنبالههای اینشکلی که در سالهای اخیر بیشتر شدند، فیلم Freakier Friday به مراتب حتی از نسخه اصلی هم جلوتر میرود. این فیلم به طرز صادقانهای خندهدار است که بخش عمدهی آن به دلیل شیمی کمدی پر شور کورتیس و لوهان است.
اینبار تمامی مضامین، شخصیتها، روابط و شوخیها به شکلی متفکرانه در داستان گنجانده شدند که گواهی بر علاقه واضح جردن وایس(فیلمنامه نویس) به فیلم اصلی است.
10. Friendship

بیایید همین ابتدا رک صحبت کنیم؛ اگر از برند منحصر به فرد تیم رابینستون در ژانر کمدی خجالت آور (Cringe Comedy) خوشتان نمیآید، پس با این فیلم قرار نیست ارتباط خوبی برقرار کنید. اما اگر از طرفداران پروپاقرص رابینسون و آثار قبلی او مانند Detroiters هستید، این فیلم شما را به وجد میآورد تا حدی که ممکن است حسابی با آن سرگرم شوید.
فیلم Friendship که توسط اندرو دیانگ، همکار دائمی رابینسون نوشته و کارگردانی شده، رابینسون را در نقش کریگ واترمن قرار میدهد؛ مردی که تمام لباسهایش از شرکتی به نام Ocean View Dining میخرد و جملاتی که مخصوص خودش است را میگوید. وقتی آستین کارمایکل با بازی بی نقص پاول راد، هواش شناس محلی کاریزماتیک به هماسیگی کریگ تقل مکان میکند، این دو به سرعت بایکدیگر دوست میشوند. اما وقتی کریگ در مقابل دوستان آستین به شکلی بسیار زننده و نامناسب در مقابل دوستان آستین رفتار میکند، این دوستی از هم میپاشد. بدون حس شوخطبعی مشترک دیانگ و رابینسون، فیلم Friendship میتوانست تبدیل به رسالهای واقعا آزاردهنده درباره وضعیت دوستی مردان در سال 2025 شود.
9. Hell of a Summer

ترکیب ترس و کمدی، ژانری است که اجرای آن بسیار دشوار است. اینکه ذهن شما بتواند یک مسیر درست از حس ترس و خنده در فیلم پیدا کند، این یعنی آن فیلم در این ژانر سخت موفق عمل کرده است. فیلم Hell of a Summer که توسط ستاره سریال Stranger Things یعنی فین ولفهارد و شریک خلاق او بیلی بریک کارگردانی شده، در وهله اول یک فیلم اسلشر اردوگاهی کلیشهای به نظر میرسد؛ اما در عین حال به طرز شگفت انگیزی خندهدار است. شاید این فیلم کسانی را که دنبال هیجان همراه با خنده هستند ناامید کند؛ اما برای طرفداران ژانر وحشت که بیشتر میل به خندیدن دارند، این فیلم یک برنده واقعی و یکی از کم دیده شدهترین آثار ژانری سال 2025 است.
داستان فیلم حول محور جیسون هوخبرگ، مربی اردوی قدیمی میچرخد که به کمپ پاینوی میرسد و احساس میکند با همکاران نوجوان خود ارتباطی ندارد؛ اما این نگرانی تا زمانی ادامه داشت که یک قاتل نقابدار وارد محوطه کمپ میشود و مربیان را یکی یک به شکل وحشیانه از بین میبرد. بنابراین ارتباط برقرار کردن با همکارانش تبدیل به کمترین نگرانی او میشود.
شخصیتهای این فیلم که حسابی ترسیدهاند، در ارتباط با یکدیگر موقعیتهای خندهداری خلق میکنند؛ آنها به هم کنایههای تند میزنند و فیلم با این جملات کوتاه خندهدار و شوخیهای بصری عالی ادای احترامی به زیر ژانر اسلشر تابستانی میکند. این فیلم نوعی حس و حال فیلم ترسناک «جمعه سیزدهم» را القا میکند؛ اما بیشتر از هر چیز، به محض اینکه با این شخصیتها همراه میشویم، فیلم به شکلی واقعی و سورئال خندهدار میشود. فیلم به طرز جالبی بسیار احمقانه است و گاهی تا مرز کمدی فیزیکی (اسلپاستیک) پیش میرود. این فیلم با کلیشههای ژانر بازی میکند، در حالی که حسی شبیه به نگاهی صادقانه به جوانان دارد که توسط خود جوانان ساخته شده است. علیرغم لحن اغراقآمیز آن، یک اصالت در فیلم وجود دارد؛ برای کسانی که بتوانند جذابیتهای سادهی اسلشر بودن فیلم را بپذیرند، این یک سرگرمی ساده و عالی خواهد بود.
8. Oh, Hi!

عجیبترین داستان فیلم های کمدی 2025 به این فیلم مربوط میشود؛ وقتی یک دختر و پسر برای تجربه یک تفریح آخر هفتهای به یک سفر میروند، پسر در موقعیتی که دستانش بسته شده به دختر میگوید که دنبال یک رابطه عاشقانه نیست. همین موضوع بهانهای میشود تا دختر از باز کردن دستانش امتناع کند. با اینکار قضیه به جاهای بدی کشیده میشود و حتی به ذهن دختر میرسد که حافظه او را پاک کند و مرد را بکشد. همه اینها در نهایت یک موقعیت کمدی را خلق کرده است.
فیلم Oh, Hi! یک تریلر معمولی نیست، بلکه یکی از سرگرم کنندهترین کمدیهای سال 2025 است. سوفی بروکس، نویسنده و کارگردان این فیلم، احتمالا این ایده را از فیلم Gerald Game بیرون کشیده و از آن یک طلای کمدی ساخته است. فیلم Oh Hi، هرگز بیش از حد وارد فضای تاریک خود نمیشود و شوخیهایش را نیز در حد تعادل حفظ میکند. اما به طرز هوشمندانهای اجازه میدهد تا تهدید چنین فاجعهای کاملا جدی و پا برجا بماند. این همان لحنی است که بروکس از همان ابتدا برقرار میکند و استادانه تا پایان فیلم حفظ مینماید.
مسلما این فیلم بدون این عوامل بازیگری تا این حد خندهدار و سرگرم کننده نبود؛ چرا که جرالدین ویسواناتان، لوگان لرمان، و جان رینولدز که صحنه را میدزدد، نهایت استفاده را از نقشهایشان بردهاند. با تمام این اوصاف، فیلم Oh Hi! به معنای واقعی متعلق به مالی گوردون است؛ او نه تنها صرفا نقش اصلی را بازی میکند، بلکه داستان فیلم را نیز به طور مشترک با بروکس نوشته است.
علاوه بر همه اینها، این فیلم کمدی، یکی از تیزترین نقدها بر شکل قرار ملاقات مدرن است؛ یک ضد کمدی رمانتیک که با خندهای کنایهآمیز بیش از خشم، به گذشته نگاه میکند و اذعان میدارد که هم مردان و هم زنان باید روی ارتباطات و همچنین روی خودشان کار کنند.
7. The Naked Gun

احیای محبوبترین فرانچایز کمدی تمام دورانها، کار بسیار سخت و دشواری است. اما خوشبختانه اکوا شفر، دقیقا میدانست که چگونه فیلم The Naked Gun را برای قرن 21 بازسازی کند. در واقع هنر او این بود که بدون آنکه به ریشههای کمدی پلیسی نسخه اصلی دست بزند، یک نسخه مناسب مخاطب نسل جدید بسازد؛ او اینکار را کرد.
علاوه بر نکات بالا، کارگردان The Naked Gun موفق شد مقدار مناسبی از المانها و ابزار سرگرمی معاصر را در فیلم بگنجاند؛ این المانها از طریق نوع کمدی و ضربآهنگ اکشن ایجاد شدند. در این نسخه، لیام نیسون در نقش فرانک دربین جونیور، قرار دارد. او این نقش در همان حدی که باید، جدی بازی میکند. این جدیت رئال، در مقابل سبک کمدی سورئالیسم، یک تناقض به شدت خندهدار ایجاد کرده و بسیار سرگرم کننده است.
در کنار این شخصیت، ما پاملا اندرسون را داریم که شکل جدیدی از کهن الگو زن اغواگر ارائه میدهد؛ شکلی که آمیخته با کندی است. او زنی است که مقدار مناسبی از جذابیت اغواکننده و حماقت را بدون زیادهروی به نمایش میگذارد. فیلم The Naked Gun به مقدار باورنکردنی شامل شوخیهای متنوع است؛ از دیالوگهای طعنه آمیز گرفته تا شوخیهای بصری منحصر به فرد؛ همه اینها کنار هم، یک فیلم کمدی را تشکیل داده که مدتها انتظارش را روی پرده سینما میکشیدیم.
6. One of Them Days

در دورهای از تاریخ صنعت سرگرمی، زوجهای کمدی حرف اول را میزدند. لورل و هاردی، ابوت و کاسلتلو، چیچ و چونگ، دنیسون و مندل، همگی از محبوبترین زوجهای کمدی بودند که ما در طول تاریخ سینما و هنر داشتیم. در 2000 تا 2010، چند زوج کمدی داشتیم که توانایی سرگرم کردن را داشتند، اما در دهه اخیر به سادگی قابل مشاهده است که این زوجهای کمدی کمتر شدند.
فیلم One of Them Days، باری دیگر یک زوج کمدی سرگرم کننده را به ما معرفی میکند و نشان میدهد که هرچقدر هم این الگو جذابیت خود را از دست بدهد، بازهم میتوان طوری طراحی کرد که سرگرم کننده باشد.
فیلم در مورد درو و آلیسا است که برای جلوگیری از بیرون انداخته شدن در پایان ماه توسط صاحبخانهشان به شدت تلاش میکنند. دلیل آن هم این است که آلیسا پول اجاره بها را به دوست پسرش سپرده بود و او پول را به باد داده بود. اساسا فیلم One of Them Days روی یکسری ایده خندهدار بنا شده؛ حتی در زمانی که فیلم از ریتم میافتد، شخصیتها توسط بازیگران به چشم میآیند و برای سرگرم کردنتان تلاش میکنند.
بعد از پایان فیلم، تنها چیزی شما دوست دارید ببینید، دیدن دوباره این شخصیتها در یک موقعیت دردسرساز است. گویا یک جادوی انکارناپذیر در اینجا وجود دارد.
5. The Roses

فیلم The Roses، به کارگردانی جی روچ، ایده اصلی فیلم «جنگ رزها» سال 1989 که نماد نابودی ازدواج بود را گرفته و آن را به شکلی نوینتر و خندهدار تر بازسازی کرده است. روچ در مصاحبهای گفته بود که تفاوت بزرگ بین این دو فیلم، این است که فیلم The Roses شما را ترغیب میکند تا طرفدار تئو (بندیکت کامبربچ) و آیوی رز (اولیویا کولمن) باشید و دوست داشته باشید که این دو بر سر مسخرهبازیهای کوچکشان توافق کنند و دوباره باهم باشند.
این درحالی است که در فیلم 1989، اولیور و باربارا رز را به عنوان دشمنان خونی به تصویر میکشد. اینکه کدام نسخه از این اقتباس بهتر عمل میکند بسته به سلیقه بیننده است. اما اگر فیلم The Roses بهتر از نسخه اصلی نباشد، مسلما ضعیفتر هم نیست. دو بازیگر اصلی یعنی کامبربچ و کولمن شیمی شادی بخشی را به نمایش گذاشتند که در تمام مراحل رابطه پر تلاطم آنها کار میکند. بازیگران مستعد نقشهای مکمل مانند کیت مککینون، شوتی گاتوا، آلیسون جنی و اندی سمبرگ نیز به نوبه خود حق مطلب را ادا میکنند.
فیلم رزها ممکن است کمتر از نسخه اصلی خود تاریک و سمی باشد، اما این کمبود را با تصویرسازی شخصیتهایی که در میان بحرانهای یک موقعیت دست و پا میزنند، جبران میکند.
4. Sister Midnight

یکی از بهترین فیلم های کمدی ترسناک خونآشامی از زمان What We Do in the Shadows، فیلم Sister Midnight است. اگر تا الان نام این فیلم را نشنیدهاید یا حرفی از آن گفته نشد، به دلیل بازاریابی ضعیف فیلم بود. خونآشام درون تیزر فیلم سانسور شده بود که دلیلش احتمالا اسپویل یا لو دادن داستان بوده است. هرچند خود فیلم اصلی نیز از خونآشام به عنوان یک راز رونمایی میکند.
این فیلم که توسط کاران کانداری کارگردانی شده، رادیکا آپته را نقش اوما قرار میدهد. یک آدم طرد شده و خشمگین است که با گوپال ازدواج کرده که هر دو از این وصلت ناراضی هستند. این زوج در یک کلبه یک اتاق خوابه کوچک در بمبئی ساکن هستند. گوپال روزها را به کار یا نوشیدن میگذراند و تنها برای خوابیدن به خانه باز میگردد. آنها به سختی حرف میزنند و حتی رابطه زناشویی خوبی هم ندارند. اوما به مرور خودش را در حالی مییابد که به شکل تعجب انگیزی به یک خونآشام تبدیل شده است.
این فیلم نه تنها یکی از خندهدارترین فیلمهای سال است، بلکه یکی از عجیبترین و پرآشوبترین آنها نیز محسوب میشود. فیلم Sister Midnight آنقدر پیچشهای داستانی جذاب دارد که پیشبینی مسیر بعدی داستان غیرممکن است. مطمئنا این یک سفر فوقالعاده و سرگرمکننده برای شما خواهد بود.
3. Spinal Tap II: The End Continues

مسلما فیلم Spinal Tap II: The End Continues به هیچ وجه به اندازه نسخه اصلی خود الهام بخش و جذاب نیست. بعید است که این فیلم در حالت عادی تماشاگران را به خودش جلب کند، مگر اینکه نسخه اصلی را دیده باشند و با پر سرو صداترین و قتشناسترین گروه موسیقی انگلستان آشنا باشند. لحظاتی وجود دارد که احساس میشود این فیلم بیشتر از آنکه یک اکران سینمایی باشد، یک فیلم کوتاه کلاسیک کالت است. اما برای کسانی که نسخه قبلی را دیدنت و شیفته این نوازندگان بدشناس شدند، این دنباله میراثی دیرهنگام است که به تماشاگران فرصت دیدن دوباره این دوستان قدیمی را میدهد.
دوید سنت هابینز، نیگل تافنل و درک اسمولز پس از چهارده سال دوباره گرد هم آمدهاند و دوباره عناصری از طنز را به بازیهای کلامی بداههپردازی شده اضافه میکنند و موقعیتهای مضحک خلق میکنند. بدون شک، فیلم Spinal Tap II: The End Continues اثری است که با جسارت تمام و گاهی گستاخی، شکلی نامتعارف را برای ادای احترام به موسیقی انتخاب کرده است.
اما بیایید کمی از جزئیات این فیلم که آن را بدنام کرده فاصله بگیریم؛ این فیلم همچنان بسیار خندهدار است و سه بازیگر اصلی، همچنان دیالوگهای مضحک خود را با حالتی خشک و بی حس ادا میکنند؛ درست انگار که برگشتند به همان سال 1984. این فیلم که کندتر از نسخه اصلی است، بیشتر یک فیلم همراهی کننده است که به ما فرصت میدهد تا از این واقعیت قدردانی کنیم که این افراد نه تنها در بداههگویی دیالوگها مهارت دارند، بلکه موسیقیدانان موفقی هستند که عمیقا به این شوخی متعهدند.
2. Splitsville

فیلم Splitsville اثر مایکل آنجلو کووینو، یک کمدی اسکرو بال فوق العاده خندهدار درباره سو تفاهمهای واضح بین دو زوج بسیار آشفته است. کری و اشلی با هنرنماییهای کیل ماروین و آدریا آرخونا، مستقیما تصمیم میگیرند که طلاق بگیرند؛ در حالی که دوستانشان پل و جولی با بازی مایکل آنجلو کووینو و داکوتا جانسون به تازگی رابطه خود را شروع کردند.
فیلم Splitsville از یک جهت بسیار شکوفا و دقیق است؛ آن هم اینکه کووینو میداند چگونه یک صحنه را به درستی صحنهآرایی کند تا حداکثر پتانسیل کمدی خود را به کار بگیرد. فیلم با یک سکانس پر از شوخیهای بصری آغاز میشود که شامل یک تصادف رانندگی و کشف یک جسد است. راس، پسر خردسال پل و جولی، بچهای است که برای آرامش به موسیقی متال گوش میدهد و همین موضوع نیز یک موقعیت کمدی است.
با تمام این اوصاف، ستون فقرات و مرکزیت اصلی فیلم، یک سکانس مبارزه طولانی و مضحک است که نه تنها کاری میکند شما از تاکتیکهای مبارزه و صحنه پردازی خلاقانه متعجب شوید، بلکه از شدت کمدی بودن کشمکش کووینو و ماروین از خنده روده بر شوید. فیلم Splitsville، در فضایی قرار دارد که اغلب شوخیهای آن اغراق آمیز و سورئال هستند. در کنار آن، شخصیتهای خودتخریبگر با مرکزیت عاطفی خود، طوری اجرا میکنند که گویا این شخصیتها در واقعیت ریشه دارند.
1. The Toxic Avenger

دنیای فیلم The Toxic Avenger اثر بلر، بسیار حال بهم زننده، کارتونی و در عین حال کاملا باورپذیر است. فیلم در دهکده سنت روما در نیوجرسی اتافق میافتد؛ شهری که مملو از کثیفی، بیماری و فقر است. بیشترین آسیبها به این شهر توسط شرکت دارویی فوق ثروتمند BTH وارد میشود. شرکتی که تمایلش به آلوده کردن محیط زیست و پرداخت دستمزد پایین به کارمندانش است تا به مرور ذهن و بدون مردم را نابود کند. وینستون گوز، سرایدار BTH، بر اثر سرطان در حال مرگ است و به شدت محتاج این است که شرکت هزینه درمان او را تقبل کند. طولی نمیکشد که وینستون در معرض مواد شیمایی جهشزای زباله قرار میگیرد و ظاهر عجیبی به خود میگیرد؛ یک فرد سبزپوش و انتقامجو با قدرتهای فوق بشری. مانند ادارد اسیدی و یک تیشرت که میتواند سر را از بدن جدا کند.
بخش بسیار بزرگی از فیلم The Toxic Avenger یک تراژدی قابل درک درباره وضعیت دشوار خانواده کارگر است. این واقعیت که فیلم یک کمدی افراطی و فوق العاده خشن است، طعنه و درونمایه فیلم را کمرنگ نمیکند. شکل وحشیانه و لحن دیوانهوار فیلم بلر شما را در یک کمدی خشن غرق میکند. فیلم با سکانسهای منزجر کننده و خشن خود، تلاش میکند حال شما را بهم بزند؛ البته در عین حال سکانسهایی دارد که از نظر درونمایه و کارکرد مهم و تامل برانگیز هستند. اجرای این نوع لحن زننده/کارتونی دشوار است؛ اما The Toxic Avenger آن را با سهولتی دستوپاگیر انجام میدهد.
سخن آخر
در مقالهای که مطالعه کردید، تلاش کردیم که تا اینجای سال 2025 را بررسی کنیم و بهترین فیلم های کمدی را بیرون بکشیم و به شما معرفی کنیم. هر کدام از این فیلمها به سبکهای مختلف تلاش میکنند بیننده را فارق از هر چیزی بخندانند و در یک دنیای کمدی و غیر جدی غرق کنند. بسیاری از آنها در بسیاری از لحظات خود موفق میشوند. بنابراین در طول پاییز اگر خواستید لحظاتی از زندگی واقعی دور شوید و کمی بخندید، این لیست را کنار خود داشته باشید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.