۷ بازی ترسناکی که وابسته جامپاسکیر نبودند
سازندگان بازی های ترسناک امروزی انگار در یک لوپ باطل گیر افتادهاند و مدام با کپی کردن از روی دست یکدیگر، دارند آثاری یک شکل و مشابه تحویلمان میدهد. با نگاه به آثار ژانر وحشت ...
سازندگان بازی های ترسناک امروزی انگار در یک لوپ باطل گیر افتادهاند و مدام با کپی کردن از روی دست یکدیگر، دارند آثاری یک شکل و مشابه تحویلمان میدهد. با نگاه به آثار ژانر وحشت مدرن، به خوبی میتوانید ببینید که اکثرشان چقدر از بازیهایی مثل PT یا امنژیا الهام گرفتهاند. در بدترین شرایط نیز شاهد آثاری هستیم که میخواهند کلونهای به شدت سطح پایینی از سری بازیهای نه چندان خوب اوتلست باشند. تاکید بیش از حد روی جامپ اسکیر و ترسهای زود گذر نیز یکی دیگر از مسائل مهمی است که باعث شده ژانر وحشت امروزی مثل گذشته پر فروغ و جذاب به نظر نرسد. برای همین هم هست که وقتی خبر از معرفی یک سایلنت هیل جدید میشود، از شوق بال در میآوریم و میخواهیم که این اتفاق هر چه زودتر رخ دهد. اما سایلنت هیلها تنها محصولات موفق ژانر وحشت نبودند. در این لیست به ۷ اثری نگاه انداختهایم که واژه ترس را به خوبی برایمان هجی کردند و بدون وابستگی به جامپ اسکیر، میتوانستند ترس و دلهره به جانمان بیندازند. با ویجیاتو همراه باشید.
7) Blair Witch
شاید سختترین تصمیم برای ساخت یک بازی ترسناک، این باشد که بخواهید بار ترس بازیتان را روی شانه محیط بیندازید. در طی این سالها، استودیوهای مختلفی تصمیم به انجام این کار گرفتند اما متاسفانه نتوانستند چیزی که در ذهن داشتند را به مخاطب هم منتقل کنند. در این میان، استودیو خوش ذوق بلوبر تیم توانست با بازیهای خوبی مثل Observer و Layers of Fear کاری کند که مخاطب به جای ترس از موجودات عجیب و غریب، از محیطی که در آن قرار گرفته بترسد. این رویه در بازی Blair Witch هم تکرار شد. اثری که این بار جهانش بر اساس افسانه ترسناک فیلم به اصطلاح مستند بلیر ویچ شکل گرفته بود و گیمر را در جنگل تاریکی برای پیدا کردن یک پسر گمشده رها میکرد. بازی اصلا نیازی به ترساندن شما با جامپ اسکیر و هیولاهای عجیب و غریب نداشت. بلکه خود محیط کاری که سازندگان به دنبالش بودند را انجام میداد و آنقدر در دل تاریکی، ترس و دلهره به جانتان میانداخت که نخواهید بازی را ادامه دهید.
6) Fatal Frame
نمیدانم تا حالا پا در یک خانه قدیمی و متروکه گذاشتهاید یا نه؟ اگر نه، حرفم را باور کنید؛ واقعا تجربه ترسناکی است. کافیست یک صدای از تخته چوبی که پا رویش گذاشتهاید بلند شود تا کل بدنتان یخ کند. این جنس ترسی است که بازی Fatal Frame از آن استفاده میکردند. بازی شما در نقش دختری به نام میکو، با دست خالی به قلب تاریک یکی از همین خانههای شبهزده در ژاپن میفرستاد تا دنبال برادر گمشدهتان بگردید. از در و دیوار این خانه وحشتزده، صدا بلند میشد اما با چشم غیرمسلح نمیتوانستید واقعا بفهمید که چه چیزی در اطرافتان دارد اتفاق میافتد. اما کافی بود برای یک لحظه هم که شده دوربین عکاسی خود را رو به روی چشمتان بگیرید تا بفهمید چه چیزهایی در نزدیکیتان پرسه میزدند و شما آنها را نمیدید. بله، فیتال فریمها با همین ستینگ ترسناکی که برایمان تعریف کرده بودند، دیگر نیازی به استفاده از جامپ اسکیر نداشتند. میدانستیم که ترسناکترین ارواح در دل تاریکی ما را احاطه کردند. فقط جرات نداشتیم که دوربین را بالا بگیریم و با آنها رو به رو شویم.
5) Amnesia
امنژیا یکی از مهمترین بازیهای ترسناک دهه است. اثری که باعث شد شکل و ظاهر بسیاری از بازیهای ترسناک پس از خودش تغییر کنند و نشان داد که دوربین اول شخص میتواند چه تعلیق خوبی به ترس بازیهای این ژانر تزریق کند. بازی با آن معماری تو در توی عمارتش، دیوانهتان میکرد و مدام در گوشتان میگفت که نمیشود از این بنای تاریک و مرگبار جان سالم به در برد. جالب اینکه تنها سلاح شما برای مبارزه با تاریکی مهمترین نقطه ضعفتان هم بود. بله، فانوسی که میتوانستید با آن به سختی جلوی پایتان را ببینید، عین یک آهنربا هیولاهای ترسناک بازی را به خود جذب میکرد. این یعنی قلب تاریکی تنها جایی بود که هم باید به آن پناه میبردید و هم از آن میترسیدید.
4) Alien Isolation
ترس از یک بیگانه فضایی هر چقدر هم که ترسناک بود، در Alien Isolation ترسناکتر هم شد. چراکه نه با تعداد زیادی موجود فضایی عجیب و غریب طرف بودیم، نه آنقدر سلاح همراه خود داشتیم که مستقیم با آنها رو به رو شویم. Alien Isolation در کمال ناباوری ما را در مقابل یک زنومورف قرار میداد که به هیچ وجه قابل کشتن نبود. ما شکار بودیم و زنومورف شکارچی و هیچ وقت جای این نقشها در طول بازی عوض نمیشد. تنها راه ما برای مقابله با این موجود خطرناک فرار بود. بازی هم برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم، انواع و اقسام گجتهای مختلف را در اختیارمان میگذاشت. اما زنومورف آنقدر سریع و باهوش بود که خیلی سریع الگوی فرار کردن ما را یاد میگرفت و از این موضوع علیهمان استفاده میکرد. بازی نه نیازی به جامپ اسکیر داشت و نه محیطهای ترسناک. بلکه باس فوقالعادهاش به تنهایی میتوانست خواب و خوراک را از مخاطب بگیرد.
3) Resident Evil
الان ۲۴ سال از معرفی مجموعه رزیدنت ایول به دنیا میگذرد و تا الان ۷ نسخه اصلی، ۱۵ اسپیناف و ۳ ریمیک از این مجموعه را تجربه کردیم. اما حقیقتش را بخواهید، به نظرم ترسناکترین نسخه کل این فرانچایز، ریمیک نسخه اول بود. DNA ترسناک نسخه اول در بازسازی آن کاملا حفظ شده بود. با این تفاوت که این بار محیط تاریکتری داشتیم که قصههای سیاهتری هم نسبت به نسخه اورجینال در آن روایت میشد. اینونتوری محدود، کمبود مهمات، محیطهای پیچ در پیچ، زامبیها و موجودات عجیب و غریب، همگی باعث میشدند شبها کابوس عمارت اسپنسر لعنتی را ببینیم. هنوز هم تماشای دریده شدن گلوی یکی از اعضای گروه استارز توسط اولین زامبی بازی، ترس به دل آدم میاندازد. از آن ترسناکتر شاید قصه لیسا ترور باشد که هنوز صدای شیونهایش را در گوشم میشنوم. قسمت اول رزیدنت ایول یک اثر فوقالعاده ماندگار بود که خیلی خوب قدر تعلیق را نیز میدانست. بازی با دوربین محدود و صداگذاری فوقالعادهاش کاری میکرد که جرات یک قدم جلو رفتن و تماشای آنچه پشت دیوار مخفی شده را نداشته باشید. و این چیزی است که متاسفانه در اکثر بازیهای ترسناک امروزی دیده نمیشود.
2) Eternal Darkness
Eternal Darkness از آن الماسهای گمشدهای است که خیلی از ما به خاطر عدم محبوبیت کنسولهای نینتندو در ایران، قادر به تجربهاش نبودیم. اثری که روی کنسول کیمکیوب عرضه شد و توانست با جلوههای ترس متفاوتش، ژانر وحشت را چند قدم به جلو حرکت دهد. Eternal Darkness با طرح مسئله سفر در زمان، ۱۲ کاراکتر قابل بازی در اختیارتان میگذاشت که باید از ثبات روانی آنها در مقابل یک سری موجود عجیب و غریب حفاظت میکردید. بازی از نظر گیمپلی، شباهتهای بسیاری به نسخههای کلاسیک رزیدنت ایول داشت. اما به لطف المانهایی تازه، ترس متفاوتی ارائه میکرد که مثلش را در هیچ بازی دیگر نمیتوانستید پیدا کنید.
1) Silent Hill 2
نمیدانم چرا وقتی صحبت از Silent Hill 2 میشود، همه میگویند که ساخته تیم سایلنت یکی از بهترین بازیهای ترسناک تاریخ است؟ نه، Silent Hill 2 به جرات بهترین بازی ترسناکی است که تا حالا ساخته شده و با اختلاف از تمام رقبایش جلوتر است. برداشت آزاد نویسندگان بازی از قصه جنایات و مکافات داستایفسکی، به یکی از بینظیرترین قصههای ترسناکی که از طریق مدیوم بازیهایی ویدیویی روایت شده، شکل داد. موسیقیهای بینظیر یامائوکای افسانهای در عین زیبایی، چنان ترس بر اندام مخاطب میانداخت که دیگر آدم نمیتوانست قدم از قدم بردارد. قدم زدن در آن مسیرهای مه آلود و تاریکی که اجازه نمیدادند مخاطب یک متر جلوترش را ببینند، هنوز هم یکی از ترسناکترین تجربههایی است که یک گیمر میتواند داشته باشد. و از همه مهمتر، پیرامید هد؛ باسی که چه از نظر فلسفه شخصیتپردازی و چه از نظر ابهت و قامت، مرزهای ترسناک بودن را جا به جا کرد و تبدیل به تنها کاراکتری شد که میتوان آن را با نمسیس دنیای رزیدنت ایول مقایسه کرد. Silent Hill 2 با منطق و علم، روان مخاطبش را به دست میگرفت و آنقدر فشار عصبی ایجاد میکرد که تجربه بازی برای خیلیها قابل هضم نباشد.
خب این هم از انتخابهای ما. نظرتان در موردشان چیست؟ دوست دارید با جامپاسکیر بترسید یا با تعلیقهای آرام و دردآور؟ نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
تماشای ویدیو با بالاترین کیفیت از یوتیوب ویجیاتو
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلام کاش نسخه ی دیگه ای ازش ساخته میشد از نظر من که عالیه واقعا
ببخشید ولی چرا تو مقالتون درباره اوت لست نوشتین یه بازی نه چندان خوب؟؟!!به نظر من و خیلی از گیمرهای دیگه اوت لست2 یکی از بهترین گیم های ترسناک ساخته شده هستش و حتی اونقدر کیفیت کارش خوبه که این جسارتو به منتقدین داد تا با رزیدنت اویل 7 که ساخته ی کمپانی بسیار بزرگتری به نام کپکام هست مقایسه بشه.
با اینکه کپکام خیلی خیلی بزرگتر از رد برلز هست و بسیار هم درخشان تر و بهتر از اون عمل میکنه،ولی اوت لست2 هم واقعا اثری به یاد ماندنی و مثال زدنی بود که هم ترس واقعی رو به مخاطب القا میکرد و هم جامپ اسکیر های واقعا به جایی داشت؛نه اینکه هر چند دقیقه یکبار،یه جامپ اسکیر بندازه جلوی روی آدم و مثل بازی های غیر حرفه ای،فقط متکی به جامپ اسکیر باشه.
اوت لست ۲ ترسش لحظه ای بود اینقدر این روند تکرار شده بود که برای من بعد یه مرحله ای به بعد کامل پیش بینی شده بود و اما بحث رزیدنت اویل ۷ که گفتیم مقایسه شده یک:بازی رزیدنت اویل ۷ الهام گرفته ای از اویل۱ بود و علت اینکه همش متکی به عمارت و کشتی میشد این بوده در واقع حالا اویل ۸ ویلیج ۲۰۲۱ میاد ببینم اوت لست ۳ هم میتونه به گردش برسه یا نه اویل ۷ با اینکه همش یه عمارت بود چقدر زیبا چقدر هیجانی بود
ولی قبول دارم هر بازی برای خودش جذاب ولی این رو بدون که اوت لست۲ فقط با اویل ۷ که الهام گرفته ای از اویل ۱ بود مقایسه میشه ببینم میتونی با ۲ ریمیک هم این بازی رو مقایسه کنین یا نه
عالی ولی یکی میشه بگه این ریمیک های رزیدنت اویل اماشون چیه من فقط دوتاشو میدونم
ممنون واقعا مقاله جالبی بود
مقاله عالی بود ولی انتظار داشتم رزیدنت اویل ۲ رو بگید هم ریمیکش و هم اوریجینالش بالاخص اوریجینالش بازی آلن هم اصلا ترسناک نبود تایرنت رزیدنت اویل ۲ ریمیک و همین طور جک بیکر رزیدنت اویل ۷ بسیار ترسناک بودن و تقلیدی هم از هیچ بازی نکرده بودن
دیگه از هر فرانچایز یکی دیگه. در مقایسه با ۱ ترس ۲ واقعا کمتره خداییش.
من که خودم فقط از زامبی اولش ترسیده بودم ولی خب کاملا درسته مقاله عالی
نکی نیما
شما که میخواین اسم بازیا رو درست تلفظ کنین حداقل درست تلفظ کنین. آمنژیا آخه !؟!؟؟! آمنیژا منظورتون بوده ولی غلط تایپیه میدونم?
خیلی مقاله نابی بود ❤️❤️
مخلصیم برادر. ممنون که خوندی.
نیما جان خسته نباشی اخوی ، مثله همیشه عالی :)
فدای تو مرد.
قطعا بازی soma هم میتونست داخل این لیست باشه. نظر نویسنده عزیز چیه؟
سوما بازی خوبی بود ولی حقیقتش جزو بهترینهای من نیست. درسته جامپاسکیر نداشت، به نظرم خیلی هم ترسناک نبود.
بلیر ویچ زندگی کردم خدایی...هنوز دارمش پاکش نکردم 3بار تمومش کردم....انقد دوسش دارم
فقط مرحله آخرش
سایلنت هیل ۲ عالیه
حیف که بازی نکردم و فقط فرصت شد ویدیوهاش رو ببینم
الان برای پیسی در دسترسه و اتفاقا میتونی با یه سری ماد گرافیکشم بهتر کنی. به نظرم اگه یه پیسی معمولی هم داری حتما تجربهاش کن. بینظیره این بازی.
جامپ اسکیر چیه اصا؟
ولی واقعا چسبیدین رو تاپ ۷
بخوام خیلی خودمونی برات بگم، به ترسی میگن که یه دفعه یکی میپره جلوت و یه دادی چیزی میکشه که بترسی. در مورد تیکه دوم حرفتم بگم که همین دیروز تاپ ۱۰ رفتیم. تاپ ۷ هم میریم، تاپ ۱۰ هم میریم. بستگی به سوژهاش داره. نمیخوام الکی یه صفحه ۱۰ تایی براتون پر کنم که از یه جایی به بعد حرف خاصی هم نداشته باشم توش.
ممنون ازتون
ایول نیما . خیلی با مقاله حال کردم .
عزیز دلی عارف جان
مخلصم مهران جان. کاملا باهات موافقم اما حیف که خیلی وقته همچین المانهایی توی بازیهای ترسناک کمتر دیده میشه.
قطعا یکی از مشکلات همینه. چون سایلنت هیل ۲ کاملا این ادعات رو ثابت میکنه.
مقاله عالی بود تشکر از آقای نیما فرشین???
مخلصیم رضا جان. ممنون از انرژی خوبت.
یادش بخیر بازی Fatal Frame خیلی ترسناک بود شب ها با داداشم در کنسول ps2 بازی میکردیم ، مثلا یه جای متروکه باید میرفتی که از روح یه دختر که گریه میکرد عکس میگرفتی، بازی ترسناک و جالبی بود Fatal Frame
واقعا یادش بخیر. حیف که دیگه نسخهای ازشون ساخته نشد.