آیا مولان بازگشتی محکم برای بازسازیهای لایو اکشن دیزنی است؟!
پس از شش ماه تأخیر، سرانجام نسخه لایو اکشن مولان توسط دیزنی منتشر شد و این کمپانی عریض و طویل با اقدامی بیسابقه، فیلم را مستقیماً به دیزنی پِلاس فرستاد، آنهم با حق دریافت مبلغ ...
پس از شش ماه تأخیر، سرانجام نسخه لایو اکشن مولان توسط دیزنی منتشر شد و این کمپانی عریض و طویل با اقدامی بیسابقه، فیلم را مستقیماً به دیزنی پِلاس فرستاد، آنهم با حق دریافت مبلغ کَلانِ ۳۰ دلاری.
اما فراتر از بحث های مخاطبان در مورد مدلِ قیمت گذاری دیزنی برای انتشار در VOD - آیا این فیلم واقعاً خوب است؟
با نگاهی مهربانانه به فیلم پاسخ "بله" قطعی است، زیرا در حالی که مولان 2020 به هیچ وجه از نسخه انیمیشنِ محبوب خود در سال 1998 برتر نیست، اما یک تفسیر جدید و منحصر به فرد و احساسی از نسخه اورجینال است که بسیاری از مشکلات اخیر بازسازی های دیزنی را ندارد.
نسخه لایو اکشن مولان ثابت میکند که هنوز فضای کافی برای ابداع این داستانهای کلاسیک به شکلی متفاوت و بدون کُپی پِیست نسخه اصلی وجود دارد.
در ادامه مطلب به بررسی پَستی بُلندیهای لایو اکشن مولان خواهم پرداخت.
جلوههای بصری مُتناقض
اگرچه در کُلِ فیلم مولان مشخص است که یک بودجه بزرگ برای تولید آن هزینه شده است (در واقع 200 میلیون دلار خیره کننده) اما همچنین باید گفت که نتیجه نهایی کمی مُتناقض و لکه دارتر از چیزی است که شما از چنین فیلمی با بودجه مناسب انتظار دارید.
اگرچه زیرساختها، لباسها، مکانهای طبیعی، فیلمبرداری و طراحی کُلی تولید اغلب زیبا هستند، اما مانند "علاءالدین" گای ریچی، فضای بصری اثر گاهی به شدت متناقض و شلوغ است.
مولان فیلمی است که بلافاصله پس شروع شدن گاهی گران و لحظهای ارزان به نظر میرسد، گاهی شبیه فیلمی از ژانر ووشیا (سبکی در ادبیات، سینما و تلویزیون است. در حالت کلی ووشیا را میتوان قهرمانهای هنرهای رزمی معنی کرد.) با بودجه کلان و لحظهای مانند غرق شدن در یک حماسه تاریخی معمولی میماند.
بدون تردید جلوههای بصری نقش پاشنه آشیل مولان را دارند، اگرچه اغلب زیبا و قانع کننده هستند، اما در لحظاتی به صحنههای گِل آلود و مُبهم تبدیل میشوند، خصوصاً در هنگام سکانس بَهمن در نیمه دوم فیلم و نبرد نهایی بین شخصیت قهرمان و شرور.
به طور کلی در تصاویر مجللِ فیلمبرداری شده توسط کارگردان نیکی کارو، یک تمایل به ترکیب تِم غربی با شرقی وجود دارد، که برای یک فیلم از این مقیاس کمی ناامید کننده است. چرا که نتیجه حاصل فُرمی گیج کننده را شکل داده است.
تفاوت متن و لحن بازسازی با نسخه اورجینال
مولان مانند اکثریت قریب به اتفاق بازسازیهای لایو اکشن دیزنی، فقط یک بازسازی مطلق نیست، بلکه گسترش داستان اصلی هدف بوده؛ و برای این منظور تقریباً 30 دقیقه بیشتر از نسخه اورجینال انیمیشن وقت به این فیلم اضافه شده است.
بازسازی مولان با تقلا برای احیای شعار فیلم خانوادگی، وقتش را پُر کرده. البته در فیلم مولان چیز زیادی وجود ندارد که توجیه کننده زمان دو ساعته اثر باشد. برای مثال نه درام ابتدای فیلم نکته خاصی دارد که منتهی به توسعه مناسب شخصیت شود، و نه در میانه فیلم شاهد صحنه های دراماتیک کاملی هستیم.
حتی نیمه اکشن پایانی نیز بهانه خوبی برای توسعه زمان اثر نیست؛ چرا که قبایل متخاصم داخل فیلم هیچ گونه اهمیتی از منظر چرایی عملشان در فیلم پیدا نمیکنند. پس اساساً دلیلی برای طولانی بودن فیلم وجود ندارد.
فراتر از یک بازسازی تنبل و معمولی
با توجه به بازسازی های اخیر دیزنی مانند دامبو، علاءالدین و شیرشاه که کارهای نسبتاً تنبل و سُستی بودهاند، باید گفت مولان دارای هویت متفاوت و منحصر به فردی است.
خوشبختانه سازندگان مولان با تغییر الگوی کُپی پِیست، و استفاده از رویکردی مبتکرانه سعی در ارائه تفسیر جدیدی برای این داستان کردهاند. بازسازیهای قبلی هر چه از منظر جلوههای بصری بزرگ بودند، اما بازهم از زاویه روایت، کپی برابر اصل نسخه انیمیشن خود محسوب میشدند.
اما مولان تعادل چشمگیری بین ادای احترام به فیلم انیمیشن و انجام کار جدید برقرار میکند (در اصل همان است اما متفاوتتر). نسخه جدید مولان با لحن جدیتر و تمرکز بر روی اکشنهای رزمی به سبک ووشیا، بسیار دور از تصویر بیروحی است که امثال شیرشاه ارائه کرده بودند. اما از طرف دیگر مولان جدید از هسته عاطفی و روح اصلی انیمیشن مرجع خود نیز فاصله نمیگیرد.
اساساً مولان جدید نه تخیلی است و نه تماماً فانتزی، نیکی کارو با لایو اکشن مولان از فرمول ابرقهرمانی غالب در امثال آثار مارول فاصله گرفته و اثری انسانی و زمینیتر را روایت کرده است. بیش از هر چیز دیگری، واضح است که این فیلم با دقت و توجه بازیگران و عوامل اثر ساخته شده، و به وضوح مشخص است که مولان یک پروژه پرشور برای بازیگران اصلی اثر بوده است.
ترافیکی از بازیگران شرقی باکیفیت
سازندگان برای نقش مولان از یک بازیگر جذاب و تقریباً ناشناخته به رهبری لیو ییفی برجسته در نقش اصلی بهره بردهاند.
جنجالهای شخصی و سیاسی او به کنار، اما مولان لیو ییفی بسیار دوست داشتنی و از منظر عاطفی جذاب و قابل تأمل است و باعث میشود بیننده مولانِ او را به شکلی باور پذیر درک کند. در واقع او قهرمانی درگیر کننده است.
در جای دیگر، بازیگر پیشکسوت Tzi Ma وجود دارد که به عنوان پدر مجروح شده مولان، هوآ ژو فوق العاده است و البته دونی یِن افسانهای نیز به عنوان فرمانده تونگ، حضورش در فیلم یک نکته لذت بخش است.
در سمت شرور داستان نیز، جیسون اسکات لی و گونگ لی به ترتیب به عنوان بوری خان و ژیان لانگ اجراهای خوبی را انجام دادهاند، اگرچه بعداً در مورد آنها بیشتر صحبت میکنیم. به استثنای اجرای حیف شده جت لی که با هردلیل نامعلومی دوبله شده است، گروه بازیگران اجراهای فراتر از انتظاری را ارائه دادهاند.
سکانسهای اکشن تماشایی
اگر میتوانید مسائل بصری فوق الذکر را بپذیرید، اجتناب از سکانس های اکشنِ اکثراً سرگرمکننده مولان کار دشواری است. اگرچه اکثر صحنههای اکشن برای نیمه دوم و سنگین فیلم ذخیره شدهاند، اما کاملاً ارزش انتظار را دارند.
اکشن در مولان با ترکیبی خلاق از هنرهای رزمی به سبک ووشیا و جادویی به سبک هری پاتر تعریف میشود، و اگرچه تدوین در مکانهایی از فیلم کاملاً لغزنده است، اما طراحی صحنههای جنگی و مبارزه به اضافه اجراهای مبتکرانه بازیگران و فیلمبرداری نرم و صاف چنین لحظاتی، به بیننده اطمینان میدهد که این صحنهها به طرز رضایت بخشی در مولان سرنوشت ساز هستند.
با توجه به اینکه انیمیشن چندان اکشن نبود، شاید جنبه تفاوت این بازسازی با انیمیشن همین باشد که به بهترین وجه آن را متمایز میکند، و از جنگ سخت نظامی به سمت چیزی کمی بلندتر و خارق العادهتر حرکت میکند. این عمل شاید یک قمار بوده، اما در نتیجه کاملاً به بار نشسته. هرچند اکشن در مولان 2020 به هیچ وجه عنصر اصلی نبوده است.
هماهنگی لحن با روزگار عصر جدید
انصافاً، مولان همیشه یکی از انیمیشنهای پیشرو و آینده نگر دیزنی بوده است. چرا که مولانِ انیمیشنی نیز از عناصر بیش از حد "مسئله دار" پُر شده بود، بنابراین به روزرسانی این اثر با لحن جریان فعلی سینمای جهان نیازی به انجام کارهای زیادی نداشته است.
حتی در این صورت، مولان جدید در به روزرسانی مضامین اصلی توانمندسازی زنان و خانواده برای مخاطبان معاصر کار سخت و خوبی انجام میدهد.
ایده یک زنِ در حال مبارزه در دنیای یک مرد، با بررسی موضوع "جایگاه خود را بشناسید" در اینجا بسیار مورد توجه است، هرچند فیلمنامه بیشتر به بررسی رشد عمومی جامعه در مورد زنان میپردازد، اما بازهم لحن فمینیستی در آن به همراه ماهیت ملی گرایی حاکم است.
فراتر از این فیلم مولان سعی کرده آنتاگونیست زن خود را از طریق یک لنز مشابه بندگی و بردگی مورد بررسی قرار دهد. اما در کُل ماهیت مولانِ جدید هم وصل به سیستم شعار زده سینمای امروز جهان است.
شروران قابل تأمل
به گفته بعضی،انیمیشن مولان با وجود لحن فانتزی و طنزش، خیلی در وجه شرور قدرتمند نبود، هرچند به نظر من شخصیت شان یو با صداپیشگی میگوئل فرر فقید یکی از آنتاگونیستهای خوب دیزنی است.
اما تفاوت عمده در ساخت شخصیت، باعث شده مولان جدید فضای زیادی برای کشف و خلق خبیث جدید داشته باشد. بدین منظور آنتاگونیستهای لایو اکشن مولان بدون شک از معادل انیمیشن برتر است.
شان یو اساساً در اینجا دوباره به عنوان بوری خان تکرار شده، او یک جنگجوی فوقالعاده با ظاهری مخوف است که توسط جیسون اسکات لی بازی شده است. اما نکته مهم رها شدن این شخصیت در کُل زمان فیلم بوده که ناامیدکننده است.
اما شخصیت شرور محوری و برجسته مولان، زن جادوگری به نام ژیان لانگ است که توانایی تغییر شکل دارد. این شخصیت به واسطه بازی خوب و آگاهانه گونگلی بیشتر به چشم میآید. اما او نیز شناسنامه دار نیست.
در مجموع این شروران نیز به یادماندنی نیستند، اما در گروه اشرار بیشخصیت نیز قرار نمیگیرند.
موسیقی متنِ عالی از هری گرگسون ویلیامز
هری گرگسون ویلیامز که همیشه قابل اعتماد بوده، دلیل عمدهای است که نسخه جدید مولان موفق میشود حماسه متفاوتی را شکل دهد. با تنظیمات متنوع و موسیقی اُپرا، آنهم متناسب با سبک و لحن فیلم گرگسون اثری شنیدنی را خلق کرده است.
با توجه به اینکه لایو اکشنهای اخیر دیزنی از نظر موسیقی بسیار ناامیدکننده بودهاند، کار ویلیامز گویای آن است که او توانسته اشیا موسیقی سنتی را کاملاً به نفع یک موسیقی متن خالص هدایت کند.
نتیجهگیری
در پایان، باید گفت مولان برداشتی غربی از ژانر ووشیا است. کاملاً مشهود است که نیکی کارو از "مولان" چشم انداز بزرگ و گستردهای در ذهن داشته و در بیشتر موارد او به آن رسیده است. هرچند قابل ذکر است که مولان در سطح داستان متزلزل و در توسعه شخصیت پُر عجله ظاهر شده است. در "مولان" چیزهای خوب و بد باهم وجود دارد و ما باید بسیار خوش شانس باشیم که دیزنی در ارائه لایواکشن کمی پیشرفت کرده است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من چون نسخه اوریجینالش رو خیلی دوست داشتم اصلا نتونستم این نسخه رو تحمل کنم و وسطش زدم بیرون
بنظرم باز ریمیک علاالدین و لاین کینگ از این بهتر بود
اصلا به پای انیمیشنش نمیرسه
به نظرم خیلی ضعیف بود، خیلی از بخش های داستان ناگفته موند یا عوض شده بود، که تغییرات اصلا جالب نبود، یه جورایی قربانی جو فمینیستی حال حاضر شد. یه عنوان کاملا فراموش شدنی که هیچ نقطه عطفی توش نبود.
فیلم بدی نبود ولی اصلا در حد انیمیشن نیست.
ولی خب امیدوارم دیزنی یکم به خودش فشار بیاره و به جای ساختن لایو اکشن ، مثل قبل انیمیشن خوب بسازه.
چون اون اژدها داخلش نیست،مفت نمی ارزه.