۵ طراحی بد کاراکترها که طرفداران بازیهای مختلف را ناامید کردند
در دنیای بازیهای ویدویی، کاراکترهای بزرگ زیادی داریم که اعتبار نامشان از ارزش بسیاری از فرانچایزهای بزرگ نیز بیشتر است. ما خیلی اوقات بازیها را به خاطر کاراکترهای جذابشان دوست داریم و اصلا کوچکترین تغییری ...
در دنیای بازیهای ویدویی، کاراکترهای بزرگ زیادی داریم که اعتبار نامشان از ارزش بسیاری از فرانچایزهای بزرگ نیز بیشتر است. ما خیلی اوقات بازیها را به خاطر کاراکترهای جذابشان دوست داریم و اصلا کوچکترین تغییری در آنها را قبول نمیکنیم. اما یک سری از بازیسازان حاضر شدند تبعات این ریسک را قبول کنند و در بازیهای جدید خود، ظاهر کاراکترهای محبوب ما را تغییر دهند. طبیعتا یک سری از این تغییرات را دوست داشتیم و یک سری دیگر را به شدت مورد نقد قرار دادیم. اما برای این مقاله، سراغ دسته دوم رفتم و از ۵ طراحی بد کاراکتر هایی برایتان گفتم که طرفداران بازی های مختلف را ناامید کردند. با ویجیاتو همراه باشید.
5) Bomberman - Bomberman: Act Zero
بامبرمن از آن کاراکترهای بانمکی بود که ما به خاطر همان ظاهر کارتونی و رنگارنگش دوستش داشتیم. طراحی این کاراکتر به قدری جذاب بود که سازندگانش حاضر به تغییر و دست بردن در ظاهرش نبودند. اما در سال ۲۰۰۶ و با عرضه Bomberman: Act Zero، یک دفعه به شکل غیر قابل باوری همه چیز تغییر کرد. بازی رنگارنگ و کارکتر دوست داشتنی که ما سالها در آثار مختلف کنترلش را به دست گرفته بودیم، ناگهان زمین تا آسمان تغییر کردند. بله، بامبرمن کارتونی ما حالا تبدیل شده بود به یک ربات هایتک که اصلا هیچکس نمیتوانست با او همذاتپنداری کند. طبیعتا این تغییرات به مذاق کسی هم خوش نیامد و ناشر بازیهای بامبرمن، اوضاع را به حالت قبل برگرداند.
4) Spyro - Skylanders
اسپایرو یکی از آن کاراکترهایی بود که همه از دوران کودکی با او خاطره داشتیم و ظاهرش را با تمام جزئیات ریزش میشناختیم. چراکه ظاهر فانتزی این اژدهای بنفش رنگ در تمام نسخههای کلاسیک این سری دست نخورده باقی مانده بود و گیمرها دیگر به آن عادت کرده بودند. همه چیز، خوب و عالی بود تا اینکه فهمیدیم قرار است یک نسخه از سری بازیهای Skylanders براساس شخصیت Spyro ساخته شود. خب، این خبر خوشحال کنندهای برای طرفداران این کاراکتر بود. چراکه قبل از انتشار این خبر، چند وقتی میشد که بازی تازهای از مجموعه جذاب این اژدهای دوست داشتنی منتشر نشده بود و طرفداران سری دوست داشتند کنترل اسپایرو را در یک بازی به دست بگیرند. اما متاسفانه اسپایرویی که به دست این طرفداران رسید، آن اسپایرویی نبود که منتظرش بودند. چهره اسپایرو خیلی تغییر کرده بود و اصلا شباهتی به ظاهر کلاسیک این کاراکتر نداشت. این قضیه تب و تاب دیدار دوباره با اسپایرو را کاملا سرد کرد و مانع از این شد که طرفداران مجموعه برای خرید Skylanders ترغیب شوند.
3) Chris Redfield - Resident Evil 7
کریس ردفیلد به قدری ظاهرش در نسخههای مختلف رزیدنت ایول تغییر کرده که میتوان به این کاراکتر لقب مرد هزار چهره را داد. در نسخه اول، کریس ردفیلد یک جوان عادی با چهرهای معصوم بود. در نسخه کد ورونیکا نیز کپکام تقریبا همین ظاهر را برای او حفظ کرد. اما موقعی که نوبت به عرضه قسمت پنجم رسید، با کریس ردفیلدی مواجه شدیم که هیچ شباهتی به کاراکتری که ما میشناختیم نداشت. کریس ردفیلد تبدیل شده بود به یک قهرمان زیبایی اندام باد کرده که دیگر معصومیت را در آن چهره مردانهاش نمیشد دید. با این حال، باز میشد با این چهره تازه کنار آمد. کپکام به دنبال چهرههایی واقعیتر برای کاراکترهایش میگشت و ظاهر تازه کریس با سیاستهای تازه آنها جور در میآمد. ما هم بعد از نسخه ششم دیگر داشتیم به ظاهر کریس ارتباط برقرار میکردیم که یک دفعه رزیدنت ایول ۷ در آخرین لحظاتش سورپرایزمان کرد. در سکانس پایانی قسمت هفتم، کریس ردفیلدی را دیدیم که اصلا شبیه کریس ردفیلد نبود. طرفداران حتی باروشان هم نمیشد که این کریس ردفیلد است و به قدری از این قضیه شاکی شدند که کپکام تصمیم گرفت ظاهر کریس را برای قسمت هشتم، با متر و معیارهای سابق بازطراحی کند.
2) Crash Bandicoot - Crash of the Titans
کرش بندیکوت نه تنها یکی از سمبلهای پلی استیشن به حساب میآمد، بلکه همچنان یکی از نمادهای مهم تاریخ ویدیو گیم نیز هست و نمیشود این لقب را از او جدا کرد. همه ما این بندیکوت نارنجی رنگ را با آن شلوار جین و کفشهای آلاستارش میشناختیم و او را با همین شکل و قیافهاش دوست داشتیم. اما از وقتی که آیپی کرش از دستان سونی رها شد، اوضاع سری خیلی بهم ریخت. اول گیمپلی بازیها به شکلی غیرعادی تغییر کردند و بعد هم استودیو رادیکال اینترکتیو با ساخت Crash of the Titans ظاهر خود کرش را به کلی عوض کرد. طوری که کرش دیگر برای طرفداران قدیمیاش نیز آشنا نبود و آنها اصلا نمیتوانستند ظاهر جدید این کاراکتر را قبول کنند. این اتفاق روی فروش بازی هم تاثیر گذاشت و بازی نتوانست انتظارات ناشر تازهاش را برآورده کند.
1) Shelob - Shadow of War
به نظر من سری Middle Earth استودیو مونولیث، تنها مجموعهای است که توانست بیشتر توصیفات تالکین از دنیای میانه را آنطور که باید و شاید در قالب یک بازی ویدیویی پیادهسازی کند. Shadow of Mordor که اولین نسخه از این مجموعه بود، به گیمرها نشان داد که میتوان براساس قصههای مجموعه ارباب حلقهها، بازی ساخت و به موفقیت هم رسید. اما زمانی که نوبت به عرضه نسخه دوم یعنی Shadow of War رسید، از تعریف و تمجیدها به میزان قابل توجهی کم شد. جدای از اینکه گیمپلی و طراحی مراحل بازی به خاطر وابستگی بیش از حد به پرداختهای درون برنامهای مورد نقد قرار گرفت، طرفداران آثار تالکین هم نمیتوانستند با ظاهر یک سری از کاراکترهایی که مونولیث طراحی کرده بود کنار بیایند. در صدر این لیست، شیلاب قرار داشت. زنی اغواگر و جذاب که در شروع وقایع Shadow of War نقشی اساسی داشت و چندین و چند بار با او رو به رو میشدیم. افرادی که کتابها را نخوانده بودند، طبیعتا متوجه نقد طرفداران تالکین هم نمیشدند و اتفاقا از ظاهر جذاب شیلاب لذت هم میبردند. اما مسئله این بود که در کتابهای تالکین، شیلاب نه تنها اینگونه توصیف نشده بود، بلکه اصلا فرمی انسانی هم نداشت. در اصل شیلاب یک عنکبوت بزرگ بود که سریعا به هر چیزی که وارد منطقهاش میشد حمله میکرد. بله، مونولیث یک عنکبوت آدمخوار را در قالب یک زن دلفریب به شما فروخته بود و اصلا متوجهش هم نشدید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کریس ردفیلد رو دیدم فک کردم سرخیو راموس بازیگرشه!!!!
من خودم آخرین باری که با طراحی یک کاراکتر نا امیدشدم،ورجیل داخل dmc5بود.بدون هیچ خلاقیتی،رسما کپی پیست از نسخه سوم.
قربونت برم. بد نیستم
دمت گرم آقا نیما . جالب بود .
اصلا برای چی چهره ها رو تغییر میدن ؟؟؟
خیلی مخلصم. والا نمیدونم منم.
خیلی خوب بود ، عوض کردن ظاهر کاراکتر ها در کمیک بو ک ها و فیلم و سریال ها هم باعث خشم طرفداران شده
مخلصیم. آره والا، نمیدونم چرا چیزایی که به خودی خود خوبن رو هی تغییر میدن واسه خودشون.
یه دونه ای آقا نیما ??. کریس ردفیلد از همه عجیب تر بود هیچ دلیلیم نداشت انقد قیافشو عوض کنن
خیلی مخلصیم برادر. آره واقعا خیلی عجیب بود این همه تغییر.
با کرش خیلی موافقم
عالی بود نیما جان
چاکریم برادر.
shadow of war خیلی بهتر بود نسبت به mordor مخصوصا وقتی به قلعه های اورک ها حمله میکردی حس حضور توی ی جنگی که تو سرزمین میانه در حال رخ دادن هست رو به آدم القا میکرد.
من جفتش رو دوست داشتم ولی حقیتقش رو بخوای موردور رو یکم بیشتر. بازی متعادلتری بود نسبت به شدو آو وار.
عالی اقا نیما
خیلی مخلصیم.