آخرین ساخته سیدی پراجکت رد یعنی Cyberpunk 2077 یکی از چالشبرانگیزترین بازیهایی است که تا به امروز بررسیاش را نوشتم. بخشی از این قضیه به خاطر ماهیت خود بررسی و نمراتی است که بازیها میدهیم. هیچ بازی ویدیویی بدون عیب و ایراد نیست و هیچ دستورالعملی هم وجود ندارد که بگوید «اگر بازی فلان ایراد را داشت، نیم نمره از آن کم کن». من و هر منتقد دیگری در نهایت به تجربه خودمان از بازی نمره میدهیم و خب در مورد Cyberpunk 2077 این کار به خاطر احساسات متناقضی که به مخاطبش منتقل میکند، سختتر از قبل هم میشود.
از طرفی فاصله زمانی زیاد بین لحظه معرفی بازی تا به امروز و انتظاراتی که ماه به ماه و سال به سال بیشتر و بیشتر شده و تا قبل از انتشار دیگر به حد انفجار رسیده بود، روی نظر نهایی من و شما از بازی تاثیر مخرب خودش را میگذارد. در نهایت بازی به قدری بزرگ و گسترده است که باور دارم نوشتن یک بررسی و مشخص کردن نمرهای صرف کافی نباشد. اما در هر صورت اگر میخواهید بدانید در نایت سیتی چه چیزی انتظار شما را میکشد، با بررسی نسخه کامپیوتر بازی از ویجیاتو همراه باشید. بله، این بررسی مخصوص نسخه کامپیوتر است و اگر میخواهید در مورد نسخه کنسولی بیشتر بدانید، میتوانید بررسی شیرین از نسخه پلی استیشن ۴ را بخوانید.
از آنجایی که Cyberpunk 2077 روی کنسولهای نسل هشتم با نسخه کامپیوتر فرسنگها فاصله دارد، تصمیم گرفتیم هر دو نسخه پلی استیشن ۴ و کامپیوتر بازی را بررسی کنیم. از طرفی بازی به قدری بزرگ است که شاید خواندن دو دیدگاه و نظر مختلف بتواند در تصمیمگیری شما کمک بیشتری کند.
برگ برنده اصلی Cyberpunk 2077، همان ویژگی که شما را تا پایان هیجانزده نگه میدارد و اجازه نمیدهد دست از موس و کیبورد بکشید، داستان و روایت آن است. سیدی پراجکت رد دست به خلق کاراکترهایی زده است که مطمئنم تا مدتها بخشی از حافظه شما را مال خودشان خواهند کرد. شاید به خاطر تریلرهای زیاد بازی فکر کنید که همهچیز را دیگر در مورد داستان میدانید. شخصیت شما که V نام دارد، یک مزدور است که در ازای مقادیری پول تقریبا برای هر کسی کار میکند اما یکی از این ماموریتهایش آنطور که باید پیش نمیرود و در نهایت چیپی که قرار بوده است به دست مشتری برساند، سر از مغز خودش در میآورد.
این چیپ شامل هولوگرام و شخصیت جانی سیلورهند است، نوازنده و خواننده یک گروه راک قدیمی که خارج از سن موسیقی، یا مشغول نوشیدن الکل بوده یا تصمیم داشته تا کمپانیها و شرکتهای بزرگی را که صاحب واقعی نایت سیتی هستند، به زانو در بیاورد. حالا جانی دیگر همیشه با شماست، در هر لحظه مهمی سر و کلهاش پیدا میشود و به نظر میرسد اصلیترین هدف خارج کردن او از فکر و ذهنتان است.
اما این تنها لایه اول داستان پیچیده و متفاوت Cyberpunk 2077 است. نویسندگان بازی در تمام طول مدت خط اصلی داستان و مراحل فرعی دستشان روی صدها مسئله مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میگذارند و خوشبختانه شجاعت کافی برای بیان عقایدشان را هم دارند. البته عقایدی که به مخاطب هم تحمیل نمیشوند و شما هم تقریبا همیشه فرصت تصمیمگیری خودتان را دارید.
داستانی به این جذابی و همهگیری که میتواند آینده دنیای ما را ترسیم کند، برای روایت به شخصیتهایی قوی، دیالوگهایی درست و صداپیشههایی کاربلد نیاز دارد که Cyberpunk 2077 بار دیگر تیک هر سه مورد را میزند. تمامی شخصیتهای بازی به یادماندنی هستند، صحبت با آنها لذتبخش است و هدفی دارند. صداگذاری آنها به بهترین شکل ممکن اجرا شده و این مکالمهها آنقدر طبیعیاند که شما را درگیر خودشان کنند. انتخاب زاویه دید اول شخص برای تمام بخشهای بازی هم یک تصمیم بینظیر بوده است که باعث میشود تمامی این مکالمات جنبهای شخصی و باورپذیرتر به خودشان بگیرند.
هنرنمایی کیانو ریوز در نقش جانی سیلورهند را به راحتی میتوان جزو بهترین کارهای کارنامه هنری این بازیگر محبوب دانست و تنها چند ساعت کافی است با شخصیت او خو بگیرید اما به نظرم این خود شخصیت V است که بهترین صداپیشگی و ایفای نقش را دارد.
این کاراکترهای دوست داشتنی با شخصیتپردازیهای عمیق و درست را به ماموریتهای فرعی متنوع و معنادار Cyberpunk 2077 اضافه کنید تا به همان جادوی اصلی سیدی پراجکت رد برسیم. ماموریتهای فرعی ابتدایی بازی شاید کمی احمقانه و تکراری به نظر بیایند اما خیلی زود زبردستی تیم سازنده در طراحی این ماموریتها بار دیگر ثابت میشود و البته این بار برخی از این ماموریتها تاثیراتی مهم و شگرف روی داستان بازی و پایانبندی آن دارند، موضوعی که سیدی پراجکت وعدهاش را هم داده بود و حالا میتوان دید که آنها توانستند از عدهاش بر بیایند.
اما صحبت از وعدهها شد، برخی از جالبترین ایدههای بازی که همه ما منتظر دیدن نتیجهاش بودیم، آنطور که تصورش را میکردیم از آب در نیامدهاند و در زمینه داستان انتخاب Life Path یا همان پشتزمینه داستانی یکی از آنهاست. بر خلاف آنچه سیدی پراجکت رد وعده داده بود، هیچ کدام از این سه پیشزمینه داستانی تاثیر خاصی روی داستان ندارند و حتی به ندرت چیزی را تغییر میدهند.
مهم نیست از بیابانهای Badland کارتان را شروع کنید، از تاریکترین خیابانهای نایتسیتی یا درست از قلب شهر؛ تنها مرحله ابتدایی و بخش آغازین بازی است که فرق دارد و البته در این بین بسته به پیشزمینه داستانی که انتخاب کردید، گاهی اوقات دیالوگهای بیشتری برای انتخاب کردن دارید اما این دیالوگها ویژگی مهمی نیستند.
نایت سیتی، یعنی شهری که بیشتر وقت خود را در خیابانهای رنگارنگ، آسمانخراشهایی با آسانسورهای آهسته و کوچههای کثیف و تاریکش میگذرانید، همزمان یکی از بهترین ویژگیهای Cyberpunk 2077 و یکی از اصلیترین نقاط ضعف بازی است. بعد از نزدیک به ۷۰ ساعت هنوز هم با نظاره نایت سیتی شگفتزده میشوم.
نایت سیتی نه تنها بینهایت زیبا و پر از جزییات است، بلکه طراحی خیلی درست و فکر شدهای هم دارد. کافی است تا قابلیت دابل جامپ بازی را آزاد کنید تا متوجه شوید بخش مهمی از این طراحی Verticality آن است. یعنی شهری که تا بالاترین ارتفاعاتش هم چیزی برای رو کردن دارد. نایت سیتی از دور و نزدیک تماشایی است، حتی زشتترین و جنگزدهترین بخشهایش مثل کوچه خیابانهای Pacifica که مملو از اراذل و اوباش است.
طراحی اتومبیلها، ساختمانها، تابلوها و حتی خطکشیهای خیابانها کاملا همسو با دنیای سایبرپانکی بازی است. اما مشکلات ریز و درشت بازی و برخی از کمکاریهای سازندگان هر از چند گاهی شما را از تصور قدم زدن در ویرانشهری زیبا بیرون میکشد و دوباره به دنیای واقعی باز میگرداند. مردم شهر یا همان NPCها با وجود آنکه از بیرون ظاهری جذاب و متفاوت دارند اما در درون همه یکسان و مرده هستند. واکنش آنها به اتفاقاتی که دور و بر آنها میافتد، ناامید کننده است و با هیچ کدام از آنها نمیتوانید هیچ تعامل معناداری داشته باشید.
اصلا تعامل به کنار، کاش حداقل این مردم ساکت و بیروح ناپدید نمیشدند! کافی است یک لحظه آن طرف را نگاه کنید و دوباره رویتان را برگردانید تا متوجه شوید مرد چاق دست آهنی که الان دیدید، دیگر وجود ندارد. این موضوع تنها به مردم شهر هم محدود نمیشود و در مورد گروههای فعال در سطح نایت سیتی هم صدق میکند. حداقل آنطور که سیدی پراجکت رد در مورد این گروهها و رابطه آنها با شما صحبت کرده بود، به شخصه من انتظار بیشتری داشتم. نهایت واکنش آنها به شما این است که اگر بیشتر از حدی به آنها نزدیک شوید، سلاحهایشان را بالا میآورند، اخطار میدهند و چند ثانیه بعد گلولهها هستند که به سمت شما پرواز میکنند.
پلیس فاسد شهر یا همان NPCD را هم میتوانید به این لیست اضافه کنید. آنها حتی دیگر زحمت تعقیب و گریز شما را هم به خودشان نمیدهند و در بهترین حالت وقتی سوار ماشین نیستید، در کنارتان ظاهر میشوند. Cyberpunk 2077 یک بازی نقشآفرینی با سیستمهایی پیچیده است و من هم انتظار دنیایی چون سری GTA را از آن ندارم. اما مردم شهر مردهتر از آن چیزی هستند که از یک بازی جهانباز و سیدی پراجکت رد انتظار میرود. به هر حال اینکه ماشینها نسبت به خودروی پارک شده شما در وسط خیابان واکنشی نشان دهند که دیگر انتظار زیادی نیست، هست؟
راستش را بخواهید خلای بزرگی هم در فعالیتهایی که در شهر برای انجام دادن وجود دارد، احساس میکنم. در کمال تعجب خبری از مینیگیم جذابی مثل گوئنت ویچر ۳ نیست، مبارزههای خیابانی هم که بخشی از ماموریتهای فرعی هستند و تعدادشان بسیار محدود است و هیچجایی هم در این شهر برای تغییر ظاهر V وجود ندارد. ظاهرا مردم در سال ۲۰۷۷ نیازی به آرایشگاه ندارند.
همانطور که میدانید Cyberpunk 2077 یک بازی نقشآفرینی است و همان طور که منطقی نیست انتظار گیمپلی ساده و سر راستی مثل سری GTA را از آن داشته باشید، در عوض باید انتظار سیستمهای Skill Tree پیچیده، کرفتینگ و دیالوگهای تاثیرگذار را داشته باشید و خب در این زمینهها بعید است که Cyberpunk 2077 نتواند راضی نگهتان دارد.
بدون شک واضح است برخی از بخشهای بازی و مکانیزمهای گیمپلی به زمان و کار بیشتری نیاز دارند. برای مثال بخش Crafting بازی کاربرد خیلی خاصی ندارد و خبری از ساخت سلاحها و تجهیزات ویژهای نیست که نتوانید آنها را خودتان در دنیای بازی به راحتی پیدا کنید. تعادل در سختی بازی و سطحبندی دشمنان به خصوص در اواخر بازی به خوبی رعایت نشده و با تجهیزاتی که در مراحل پایانی به دست میآورید، از بین بردن دشمنان حتی در درجه سختیهای بالا آسانتر از ابتدای بازی است.
منوی تلفن و سیستم ارسال پیامک بازی هم بهترین چیزی نیست که تا حالا دیدهاید و برخی از منوهای بازی هم تا حدی تو در تو هستند که پیدا کردن بعضی از آنها و به خاطر سپردن جایشان زمان زیادی میبرد اما در کنار این کم و کاستیها، سازندهها در بخشهای دیگر غوغا کردهاند. منوی آپگرید کاراکتر بسیار کامل و تاثیرگذار است و خود یکی از دلایل اصلی برای تکرار دوباره بازی حساب میشود. به غیر از آنکه میتوانید سطح هر کدام از اسکیلهای خودتان را افزایش دهید که در طول بازی بارها میتوانند کارتان را راحتتر کنند، هر کدام شامل دنیایی از آپگریدهای مختلف میشوند که گیمپلی بازی را هم دستخوش تغییر میکنند.
از آپگریدهای سادهای چون کوتاه کردن زمان خشابگذاریها و بیشتر شدن نوار سلامتی تا تواناییهای به خصوص در هک کردن که بخش مخفیکاری را جذابتر میکنند. به غیر از این بخش آپگرید، Cyberwareها را داریم که آنها هم نقش مهم خودشان را در دنیای سایبرپانک ایفا میکنند. سایبرورها همان قطعات کرومی مختلفی هستند که در بخشهای مختلف بدن شما نصب میشوند و امکانات جدیدی را در اختیارتان قرار میدهند. از همان دابل جامپی که در موردش صحبت کردیم تا بازوهای گوریلا که کمکتان میکنند مشتهای کشندهتری نثار دشمنان کنید.
سلاحهای بازی را با اینکه میتوان ارتقا داد و اینکه بارها سلاحهای مشابهی پیدا میکنید که تنها در قدرت تفاوت دارند اما باز هم تنوع بسیار بالایی دارند و سنگینی آنها حس فوقالعادهای را موقع شلیک آنها منتقل میکند. بیشتر آنها را میتوان با چند اتچمنت همراه و مادهایی را روی آن سوار کرد. همین تنوع در لباسها هم دیده میشود، لباسهایی با طراحی فوقالعاده که بارها پیش میآید آرمور کمتر آنها را فدای زیباییشان کنید.
شاید روی درجه سختی نرمال نیازی به کار با هیچ کدام از این سیستمها نباشد. همان سلاحهایی که در مسیر پیدا میکنید برای از بین بردن دشمنان کافی باشد و حتی نیازی پیدا نکنید لباسهایتان را تغییری دهید. اما در درجه سختیهای بالاتر کار با آنها و چیدن یک ست خوب ضروری است. از همه مهمتر تمامی این آیتمها، مادها و سلاحها خود انگیزهای هستند تا دوباره بازی را از اول شروع کنید چرا که واقعا گیمپلی بازی را تغییر میدهند.
راستش اگر میخواستم بررسی Cyberpunk 2077 را قبل از چند آپدیت اخیر بنویسم، مشکلات فنی نقش بیشتری در تصمیمگیری نهاییام داشتند. سایبرپانک روی کامپیوتر به هیچ وجه به اندازه نسخه کنسولی فاجعه نیست اما همچنان ایرادات فنی بازی آزاردهنده هستند. اگر بازی را روی SSD نصب نکنید، دیر بارگذاری شدن بافتهای ماشینها و کاراکترها در نسخه کامپیوتری هم دیده میشود.
کاراکترها همچنان ناپدید میشوند، در ماشینها فرو میروند، دیالوگها گاهی از روی صفحه پاک نمیشوند، چند باری مجبور خواهید شد سیو قبلی خودتان را به خاطر یک باگ بارگذاری کنید و از همه مهمتر نسخه کامپیوتر Cyberpunk 2077 آنطور که باید بهینه نیست. آخرین بروزرسانی بازی تا حد قابل توجهی نرخ فریم بازی را بهبود داد اما تا قبل از آن حتی با یک سیستم خوب هم نمیتوانستید بازی را با Ray-Tracing و تنظیمات گرافیکی بالا بدون افت فریم تجربه کنید.
اینکه این مشکلات تا چه حد شما را اذیت کنند کاملا به شانس شما و البته آستانه تحملتان بستگی دارد. اما در مجموع نمیتوان منکر وجود آنها شد. تمرکز اصلی سازندگان هم در حال حاضر روی حل این ضعفها فنی است و میتوان انتظار داشت با دو آپدیت بزرگ یکی دو ماه آینده Cyberpunk 2077 تا این اندازه مملو از باگ و گلیچ نباشد.
خلاصه بگم...
سایبرپانک ۲۰۷۷ یک بازی نقشآفرینی عالی با داستان و کاراکترهایی به یاد ماندنی است که بدون هیچ شک ارزش تجربه کردن را دارد. اما ایرادات ریز و درشت بازی مانع از تبدیل شدن آن به یک شاهکار میشوند. در حال حاضر نسخه کامپیوتر بهترین پلتفرم برای بازی کردن Cyberpunk 2077 است اما در هر صورت اگر به دنبال تجربه کمنقصتری میگردید، شاید بهتر باشد کمی صبر کنید.
میخرمش
یک داستان بینظیر میخواهید؟ به دنبال یک بازی نقشآفرینی پیچیده با کامبت خوب میگردید؟ به چنین اتمسفرها و فضاسازیهایی علاقه دارید؟ همه اینها دلیل کافی برای تجربه Cyberpunk 2077 هستند.
نمیخرمش
اگر کامپیوتر به روز و قدرتمندی ندارید، احتمالا تجربه بازی آن هم با وضعیت حال حاضرش ایده خوبی نباشد. مهمتر از آن یادتان نرود که با یک بازی نقشآفرینی با یک دنیا دیالوگ سخت رو به رو هستید که فهمیدن آنها به تسلط بالایی به زبان انگلیسی نیاز دارد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بازی خیلی جالبی هست برای گیمرایی که تازه متولد شدن 0ـــ0
دو ماه دندون رو جیگر بزارین بازیم درست میشه
سلام کسی میدونه چطوری watchdogs2 رو روی pc انلاین بازی کنم
اسپم نده
نمره pc بد نشد. این بازی اگه مث آدم آپدیت شه اون انتظارات قبل هایپ رو برآورده میکنه
هایپِ خیلی قرار نیس بره بالا فک کنم.
نمرش نمره بازی های خیلییییی شاهکار رو نداره. مثله رد دد ردمپشن 2 متاش 97 نیس.
اسپویل
یک صحنه احساسی هست که جکی میمیره و می خواد تراشه ی روی کله اش رو رو بده ولی جاش گانو در میاره و اول میکنه تو کلش بعدش می ده ما -_-
سی دی می دونست چطور یک صحنه احساسی رو تبدیل به صحنه ای کنه که من و nاداشم نیم ساعت سرش بخندیم
همانطور که خانم منظری گفتن بازی نیمه کارست، به خاطر همین پیشنهاد می کنم فکر کنید که بازی هنوز لانچ نشده و هنوز دارن بازیو میسازن (که واقعاً هم همینطوره) و دست نگه دارید تا پروسه ساخت بازی تموم بشه بعد بخریدش.
حیف!
از عرش به فرش رسید. امیدوارم حل بشه مشکلاتش
ببخشید بابت ریپلای خواستم کامنت بزارم اشتباهی ریپلای شد
یک چند تا باگ ناجور داره که بنظرم بازی رو داغون می کنه مثل t mode و ترکیدن موتور به خاطر اینکه کنارش راه رفتی بنظرم با توجه ب اینکه فعلا آنلاین نداره کرک بگیرید
ااسپویل
یک صحنه احساسی هست که جکی میمیره و می خواد تراشه ی روی کله اش رو رو بده ولی جاش گانو در میاره و اول میکنه تو کلش بعدش می ده ما -_-
سی دی می دونست چطور یک صحنه احساسی رو تبدیل به صحنه ای کنه که من و اداشم نیم ساعت سرش بخندیم
خیلی ناامید کننده بود واسم چی فکر میکردم چی شد گفتم حداقل 93 میشه نمره ولی الان....
یک بازی ناقص دادند نمیدونم چطور انقدر هم فروش داشته.
8.5 نمره بدی نیست
ولی شاهکار نیست.
بنظرم اگه سوم شخص میبود نمره بهتری میگرف
با بررسی بازی هم تو کامپیوتر و هم تو پلی استیشن کاری خیلی خوبی کردید ممنون
من که هیچی از داستانش نفهمیدم به قول اقای بهادری انگلیسی قوی میخاد
کی بازی اومد، کی تو خریدی، کی تو تمومش کردی، کی متوجه شدی داستانش رو نمیفهمی،کی فهمیدی انگلیسی قوی میخواد، کی اومدی ویجیاتو کامنت بزاری،
کرکیش اومده داستانشم زیاد طولانی نبود