چرا سهگانه آخر هیتمن بهترین نسخههای سری هستند؟
چند روزی میشود درگیر Hitman 3 هستم، سومین نسخه از آخرین ریبوت فرانچایز محبوب و قدیمی هیتمن که از همان نسخه اول من و خیلی از طرفداران قدیمی دیگر مجموعه را هیجانزده کرد. هیتمن یکی ...
چند روزی میشود درگیر Hitman 3 هستم، سومین نسخه از آخرین ریبوت فرانچایز محبوب و قدیمی هیتمن که از همان نسخه اول من و خیلی از طرفداران قدیمی دیگر مجموعه را هیجانزده کرد. هیتمن یکی از آن دست سری بازیهایی است که در طول تاریخچه طولانیاش چند باری کمی از مسیر خود خارج شد.
شاید برای طرفداران قدیمی و سرسخت سری، بهترین مثال Hitman Absolution باشد. عنوانی که به جرات اکشنترین نسخه سری به حساب میآید و با وجود آنکه توانست تا حد قابل توجهی نظر منتقدین و حتی گیمرهای جدید را به خود جلب کند اما به هیچ عنوان آن هیتمن مخفیکاری و سختی نبود که طرفداران انتظارش را داشتند.
ریبوت سال ۲۰۱۶ هیتمن هم به خاطر همین بود. IO Interactive میخواست تجربهای کلاسیک را دوباره به علاقهمندان مجموعه ارائه دهد و بازی را به ریشههایش نزدیکتر کند. اما حالا بعد از گذشت سه نسخه و به پایان رسیدن یک سهگانه دیگر، به نظرم هیتمن حتی از ابتداییترین نسخههایش هم اصیلتر است.
لزوم داشتن یک استراتژی مشخص
با اینکه موقع بازی کردن نسخههای اول سری هیتمن سن زیادی نداشتم اما تا حد خوبی یکی از به یاد ماندنیترین ماموریتهای Hitman: Codename 47 را به یاد میآورم. ماموریت دوم بازی که باید در محله چینیها (تا جایی که یادم میآید چینیها بود) مردی را که سوار لیموزین بود، از سر راه بر میداشتید.
فکر میکنم تنها یا یکی از چند انتخاب محدود موجود این بود که صبر کنید راننده برای قضای حاجت به بالای چاهی میآید و به این شکل فرصت آن را پیدا میکنید که خودتان را جای راننده لیموزین قرار دهید. آن زمان یعنی ۲۱ سال پیش، همین که برای چنین کاری باید رفتار راننده و گزینههای موجود را بررسی میکردید، خود خارقالعاده بود اما ریبوت سری هیتمن همهچیز را دهها قدم به جلو میبرد.
حالا برای از بین بردن اهداف دهها و صدها روش مختلف وجود دارد که یکی از دیگری جذابتر و در عین حال چالش برانگیزتر هستند. برای اینکه نقشه شما بدون نقص جلو برود، شاید تا حتی ساعتها باید به بررسی تمام محیط و همه فاکتورهای موجود بپردازید. در واقع این همان چیزی است که IO Interactive از همان ابتدا و با سری هیتمن به دنبال آن بود اما حالا در سال ۲۰۲۱ میتوان با اطمینان گفت که Hitman 3 از هر نسخه دیگری در سری استراتژیمحورتر است.
تمرکز درست و بهتر روی مخفیکاری
به جز نسخه Absolution که تقریبا مخفیکاری هیچ نقشی در آن نداشت، تمامی نسخههای دیگری سری از همان ابتدا به هر شکل ممکنی مخفیکاری را به مخاطب تحمیل و اجبار میکردند. البته که این نکته منفی به حساب نمیآمد، بالاخره داریم در مورد عنوانی صحبت میکنیم که در همین ژانر هم قرار دارد اما ریبوت جدید هیتمن تقریبا در هر مرحلهای دست شما را برای اکشن بازی کردن و کشتن تک تک NPCهای موجود در محیط باز میگذارد.
اما نکتهاش این است که با بازی کردن هیتمن به این شکل تقریبا تمامی لذت واقعی آن را از دست میدهید. در واقع IO Interactive به جای آنکه سر و صدا کردن و به رگبار بستن تمامی دشمنان را ممنوع کند، کاری کرده تا لذت کمتری داشته باشد. راههای کشتن اهداف به شکل مخفیانه آنقدر گسترده و متنوع هستند که کمتر کسی وسوسه میشود حتی به استفاده از سلاح گرم فکر کند.
همین تنوع در کشتن دشمنان هم خود عامل دیگری است که در نسخههای قدیمیتر دیده نمیشد. البته که میتوان ادعا کرد هر سه نسخه این سهگانه گاهی در طراحی راههای مختلف کشتن اهداف از جدیت نسخههای قدیمیتر دور شدهاند و کمی به طنز ماجرا هم اضافه کردهاند اما نتیجه نهایی بینهایت لذتبخش است.
بینقصتر و پولیشتر از همیشه
به غیر از آن ماموریت به یادماندنی هیتمن ۱ یا مرحله کلوپ Hitman Blood Money، چیز دیگری که از نسخههای قدیمی سری به یادم مانده، لیست بیشماری از باگها و گلیچهای مخلتف است. احتمالا ضعیف بودن کامپیوتر من در آن زمان هم بیتاثیر نبوده اما باگهای بیشمار بازی گاهی تجربه نسخههای قدیمیتر را غیر ممکن میکردند.
در عوض سهگانه آخر در این زمینه تقریبا بینقص است. البته که بازی جلوههای بصری و گرافیکی خیره کنندهای ندارد و انیمیشنهای آن هم در بهترین حالت متوسط هستند اما در هیچ کدام از این نسخه تا به حال پیش نیامده که با باگ یا گلیچی مواجه شوم که به تجربه بازی آسیبی بزند.
سیستم هوشمصنوعی بهینهتر
میدانم، این مورد آخر از همه عجیبتر به نظر میرسد چرا که هر چه باشد، مهمترین ضعف سهگانه اخیر هوشمصنوعی دشمنان و NPCها به شمار میرود. آنها بعضی اوقات به واضحترین اشتباهات شما واکنشی نشان نمیدهند و بخواهیم صادق باشیم، مامور ۴۷ هم همیشه بهترین لباسها را برای مخفی ماندن انتخاب نمیکند.
اما این سیستم هوشمصنوعی با تمامی ضعفهایش بسیار بهینهتر و منطقیتر از نسخههای گذشته است و چالشهای خاص خودش را دارد. برای مثال گسترش ایده مناطق دسترسپذیر و ناپذیر وابسته به لباسی که به تن میکنید یا افراد بالا ردهای که میتوانند هویت شما را تشخیص بدهند، از مکانیزمهای جالبی بودند که در این سهگانه به سری هیتمن اضافه شدند.
خوشبختانه IO Interactive در همین ۴ سال و در طول سه نسخه هم هوشمصنوعی بازی را به مرور بهتر از قبل هم کرد و اضافه شدن مواردی مثل دیده شدن شما در آینه توسط دشمنان باعث شد تا دو نسخه اخیر از ریبوت سال ۲۰۱۶ هم کمی سختتر و هیجانانگیزتر شوند.
تمام این موارد باعث میشود که برای پروژه بعدی IO Interactive یعنی بازی جیمزباند بیشتر و بیشتر هیجانزده شوم. این همان استودیویی است که فرانچایز مخفیکاری قدیمی خود را به بهترین شکل ممکن بازسازی کرد، آن هم در حالی که وظیفه نشر بازیها را هم خود بر عهده گرفت. بنابراین چه سازندهای بهتری از IO Interactive برای ساخت بازی از مجموعه جیمز باند میتوان پیدا کرد؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این اصلا درست نیست بهترین نسخه ی سری قدیمی هاشه بهترین بلاد مانی هر کی که اینو نوشته اصلا هیتمن باز نبوده
من ترسم اینه که جیمز باندم مثل هیتمن خیلی مخفی کاری رست کنن با اینکه جیمز باند لحضات اکشن خاص خودش رو هم داره درکل هم خیلی طرفدار سبک مخفی کاری نیستم
من آخر نفهمیدم این نسخه مراحل دو نسخه قبلی رو هم داره؟
Hitman Blood Money بهترین تجربه ی گیمینگی بود که توی اون سن داشتم فوق العاده بود هر مرحله رو به حالت های مختلف تموم میکردم :(( چه دورانی بود
بازی خیلی خوبی بود هر چند من عین بز بازیش کردم. اصلا مخفی کاریم خوب نیست. هنوزم باورم نشده تونستم تمومش کنم (سه رو نه البته). بعد یکم گیم پلی دیدن فهمیدم وصل شدن به اینترنت خیلی کمک میکنه. شاید به خاطر همینه که نتونستم خوب بازیش کنم. به هر حال امیدوارم اخرین نسخش نباشه و بازم شاهد هیتمن های جدیدتر و بهتر باشیم.