امکان ندارد که اهل دنیای گیم باشید و اسم سری اساسینز کرید را نشنیده یا حداقل یکی از عناوین این سری را تجربه نکرده باشید. حقیقت این است که دنیای جذاب این سری روز به روز گستردهتر میشود و مرزهای جاهطلبیاش سرزمینهای جدیدی را فتح میکند. از مصر باستان و اورشلیم گرفته تا لندن انقلاب صنعتی و فرانسه در زمان آشوب. اخیرا هم که در ماجراجوییای جذاب ما را به دنیای وایکینگها برده تا بیشتر با جذابیتهای اساطیری اروپای شمالی آشنا شویم.
اما قسمت بدیهی ماجرا این است که دنیای وسیع این سری تنها به بازیها محدود نمیشود و شامل تعداد زیادی کتاب و کمیک بوک است که پس زمینه این فرانچایز را حتی بیشتر از قبل گسترش میدهند. مثل کمیک بوک Assassin’s Creed: Bloodstone که در جنگ ویتنام به وقوع میپیوندد و این بار دست به تغییر جزئیات دنیای بیرحم این جنگ زده میزند.
حالا در این مقاله قرار است به ۲۰ شخصیت برتری بپردازیم که در بازیهای این سری ظاهر شدهاند. نیازی به گفتن هم نیست که قطعا این مقاله میتواند باعث اسپویل مستقیم تعدادی از وقایع بازیها شود. پس اگر این موضوع برایتان اهمیتی ندارد با ویجیاتو همراه باشید.
Haytham Kenway – ۲۰
راستش را بخواهید اگر هایتم آموزش خود را با پدرش یعنی ادوارد کنوی ادامه میداد، یکی از خفنترین اساسینهای کل سری به حساب میآمد. اما با مرگ نابهنگام پدرش به دست مزدوران، او توسط یکی از اعضای تمپلارها به دام افتاد. وی سرانجام اولین استاد بزرگ آیین استعماری نظم معابد شد و از آن به بعد هایتم به شکل عجیبی به تاریخ و سرگذشت سری گره خورد. او پسر یک اساسین، جد دزموند مایلز و پدر یکی از پروتاگونیستهای اصلی سری یعنی کانر کنوی است.
Mario Auditore – ۱۹
چه کسی میتواند طرفدار سهگانه شاهکار اتزیو باشد و عمو ماریو را فراموش کند؟ اصلا او از وقتی که جمله به یاد ماندنی «It’s-a me! Mario!» را با آن لهجه جذاب ایتالیایی در حضور اتزیو گفت، افسانه شد. ماریو فردی پر سر و صدا است که همیشه در طول بازی مورد استقبال گیمرها و شخصیتها قرار میگیرد. او فردی فداکار است و بعد از دنیا رفتن برادرش، پسر او یعنی اتزیو را زیر بال و پر خود میگیرد تا راه و روش اعتقادی اساسینها را به او نشان دهد. با آموزش دادن اساسین مورد علاقه همه ما، ماریو به شخصیتی به یاد ماندنی در تاریخچه سری تبدیل شد. داستان ماریو هنگامی که در دفاع از زادگاه خود جان خود را از دست داد به شکل غمانگیزی به پایان رسید.
Adéwalé – ۱۸
او شخصیت دیگری است که حضورش به تنها یک بازی از این سری محدود نیست. پس از تولد در بردگی، او با پیوستن به گروهی از دزدهای دریایی راهی برای فرار از زنجیر بردگی پیدا کرد. اگرچه پس از مدتی او راه و روش آنها را آموخت اما باز خود را در زنجیر بردگی دید. او پس از مدتی بعد از فرار با ادوارد کنوی، به یک دزد دریایی و همچنین یک اساسین ارشد در دریاهای آزاد تبدیل شد.
او در نهایت به دست Shay Cormac، پروتاگونیستی که در Assassin’s Creed: Rogue به اساسینها پشت کرد و به تمپلارها پیوست، کشته شد.
Cesare Borgia – ۱۷
آنتاگونیست اصلی مقابل اتزیو در Assassin’s Creed: Brotherhood شخصیتی به نام Cesare Borgia بود. او یک نجیبزاده و سیاستمدار با درجه نظامی بالا بود که عطشش برای قدرت همهچیز را در زندگی او تحت شعاع قرار داد. به شکلی که حتی با کشتن و کنار زدن پدر خود، به مقام مرشد اعظم تمپلارهای ایتالیا رسید.
علاوه بر این، او رابطهای نزدیک با خواهرش، به شکلی که در «بازی تاج و تخت» دیدیم داشت و بالاتر از همه اینها، مسئول قتل عموی اتزیو یعنی ماریو بود. عطش سیری ناپذیر او برای قدرت در نهایت منجر به این شد که اتزیو او را برای همیشه سرنگون کند.
Aspasia – ۱۶
همه ما با صحنههایی آشنایی داریم که در آن شخصیت منفی واقعی داستان طی اتفافی نقاب خود را برمیدارد و همه را بهتزده میکند. این دقیقا اتفاقیست که در Assassin’s Creed: Odyssey برای «آسپاسیا» رخ میدهد. او زنی بسیار باهوش و بانفوذ بود که قسمت اعظمی از نفوذ خود را مدیون ازدواج خود با سیاستمدار یونانی یعنی «پریکلس» بود.
اما در زیر چهره مردمی و سیاسی او، رهبر یک فرقه زیرزمینی بدنام به نام «Ghost of Kosmos» وجود داشت که در نهایت با سقوط آن، بازیکن میتوانست انتخاب کند که به زندگی او پایان دهد یا نه.
بیشتر بخوانید:
- بازی بعدی Assassin’s Creed احتمالا در کشور هند جریان خواهد داشت
- با قطع کردن اینترنت، مهارتهای جدید به بازی Assassin’s Creed Valhalla اضافه میشود
- این بازوی مکانیکی جدید مستقیما از Assassin’s Creed Odyssey الهام گرفته است
- مکانهای دیدنی در Assassin’s Creed Valhalla
Charles Dickens – ۱۵
در فرانچایز اساسینز کرید، شخصیتهای واقعی بسیاری حضور دارند که هرکدام به نوعی در روال داستانی نقش دارند. در جریان Assassin’s Creed: Syndicate هم که در لندن دوران انقلاب صنعتی اتفاق میافتد، ما نویسنده مشهور ویکتوریایی یعنی چارلز دیکنز را ملاقات میکنیم. او طی داستان بازی دوقلوهای فرای را به «باشگاه شبح» معرفی میکند. باشگاهی که اعضای آن همواره پیگیر اتفاقات عجیب و مرموزی هستند که در سطح لندن در آشوب، در حال رخ دادن هستند. راستش را بخواهید وجود دیکنز در کنار شخصیتهای دیگر بازی یکی از نقاط قوت آن حساب میشود، مخصوصا وقتی که متوجه میشوید همکاری او با دوقلوهای بازی یعنی جیکوب و ایوی، الهام بخش کارهای روزمره خودش نیز هست.
Élise de la Serre – ۱۴
Assassin’s Creed: Unity، رابطه عاشقانه رومئو و ژولیتای را به نمایش میگذاشت که شاید در تاریخچه سری برای اولین بار دیده میشد. الیز دارای پیشینه و ریشهای از سمت تمپلار بود و از کودکی برای پیروی از دستورات و نظم آنها آموزش دیده بود. برخلاف آرنو دوریان که توسط پدر الیز به سرپرستی گرفته شده بود اما دارای خوی و ریشه اساسینی بود. در نهایت هم در مدتی که پشت میلههای زندان بود، با آموزش یکی از زندانیان به یکی از اساسینها تبدیل شد. شیمی بین این دو شخصیت یا حتی بهتر بگوییم شخصیت پردازی الیز به تنهایی یکی از پررنگترین نقاط قوت این قسمت از سری است. ناگفته نماند که طراحی زیبای موهای او نیز یکی از به یاد ماندنیترین عناصر شخصیت او است.
Aveline de Grandpré – ۱۳
آولاین از پدری بازرگان و ثروتمند، و مادری افریقایی و رهایی یافته از بردگی متولد شد. او در دوران کودکی به شکل ممتازی تربیت شد. به شکلی که در دوران جوانی کاملا از نابرابریهای حاکم بر جامعه آگاه بود. او وقتی ۱۲ ساله شد به خود قول داد که وقتی بزرگ شد نیرویی علیه تجارت بردهها باشد و متعاقباً آموزش خود را برای تبدیل شدن به یک اساسین شروع کرد. او برای مدتی با کانر کنوی نیز همکاری کرد و در نهایت به درون تمپلارها نفوذ کرد، آنها را پایین کشید و کاری کرد تا نیواورلئان از اعمال ستمگرانه حذب بردهداری خلاص شود.
Shay Cormac – ۱۲
Assassin’s Creed: Rogue، داستان اساسینی به نام شای پاتریک کورماک است که قصد دارد سیب عدن را از دست فرقه تمپلارها خارج کند. اما بعد از رخ دادن مجموعه اتفاقاتی، شای با اساسین ها به مشکل خورده و به جبهه رقیب می پیوندد. پس میتوان گفت این اولین باری است که کنترل شخصیتی را بر عهده داریم که به نوعی میتوان گفت یک خیانتکار است. روایتی از داستان اساسینها این بار از دید یک دشمن. از نظر شخصیت پردازی شای تفاوت زیادی با قهرمانان شناخته این سری مثل اتزیو و ادوارد کنوی دارد. او ساکت و گوشه گیر بوده و در بسیاری از موارد مطیع دستورات بالا سری های خود است.
Desmond Miles – ۱۱
دزموند در اولین بازی سری با عنوان Subject 17 معرفی شد. او متولد سال ۱۹۸۷ و ساکن نیویورک سیتی است که اجداد او تماما از اعضای قسم خورده اساسینها بودند. در سپتامبر ۲۰۱۲ او توسط شرکت آبسترگو که سازمانی متعلق به تمپلارها میباشد ربوده میشود و در آنجا زندانی میشود. سپس او را مجبور میکنند که وارد دستگاهی به نام انیموس شود تا خاطرات جدش «الطائر بن لا أحد» را حین جنگ صلیبی سوم مرور کند و به این روش مکان سیب عدن را آشکار کند. او در ادامه ماجرا از آبسترگو فرار میکند و پس از مدتی با استفاده از انیموس خاطرات اجداد دیگرش مانند اتزیو و کانر را مرور میکند و مهارتهای آنها را کسب میکند.
Jacob Frye -۱۰
جیکوب فرای و خواهر دوقلویش ایوی، دو شخصیت اصلی و قابل بازی در Assassin’s Creed: Syndicate هستند که در ابتدا تفاوتهای بسیاری در رفتار و شیوه مبارزه دارند. مثلا جیکوب شخصیتی شوختر و به مراتب فانتر دارد و در مقابل ایوی، شخصیتی کاملا باجذبه و جدی است. در شکل مبارزه نیز قبل از آپگرید کردن شخصیتها، بازی سعی میکند که ایوی را شخصی با سبک مبارزه مخفی و بیسر و صدا و در مقابل حیکوب را فردی ماهر در مبارزات خیابانی و شلوغ نشان دهد. و این دقیقا چیزی است که جیکوب را گاها دوست داشتنی تر و سرگرم کنندهتر میکند.
جیکوب در طول بازی گروهی به نام Rooks را رهبری میکند که در مقابل دستههای خاصی از تمپلارهای لندن ویکتوریایی مبارزه میکنند و گاها شخصیتها مهم آنها را ترور میکنند.
این هم از قسمت اول لیست برترین کاراکترهای این سری محبوب. به نظر شما در ادامه این لیست باید چشم به راه چه شخصیتهایی باشیم؟ حتما نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
هعی …. ماریو ادیتوره دهنم سرویس شد مراحلشو توی ۲ رفتم ۲ رو تموم کردم
برادرهود رو نصب کردم که دیدم ماریو مرد *__*
یه لحظه هم ناراحت شدم و هم اصبانی و هم خوشحال که توی برادرهود مراحل سختشو نمیریم XD
یچیز جالب توی برادرهود همون اوایلش چرا اون یارو به ماریو تیر زد ما زخمی شدیم *________*
از آساسین ۱ تا بلک فلگ رو چندبار ۱۰۰ درصد تموم کردم، یونیتی و سندیکیت هم بازی کردم، با افتخار هم می گم از اوریجین به بعد رو اصلاً سمتش هم نرفتم چون توهین به خودم و فن بیس آساسین میدونم. همه اینا رو گفتم که بگم هیثم کنوی و ماریو آودیتوره دو تای آخر نیستن. چزاره بورژیا هفدهم؟ یا دزموندی که کل داستان بازی حول محور اون می چرخید یازدهم؟
سریع تر قسمت ۲ رو بده دیگه تا اتزیو نگیریم اروم نمیگیگیریم??
خسته نباشد
ولی واقعا در حق شای بدی کردین
من با اساسین کرید روگ بزرگ شدم
من هیچوقت تا حالا اساسین بازی نکردم نمی دونم چرا ولی باهاش حال نمیکنم ??تنها سری ای که مث ادم بازی کردم ری بازی های مورتال کمبت بوده ?
خیلی جالب بود – حضور آسپاسیا هم تو این لیست و هم توی خوده بازی متعجبم کرد ولی اسم اون فرقه تو اساسینز کرید: اودیسه ” Cult of Kosmos” هستش که اگه میشه اصلاح کنید!
فقط این دیالوگ اتزیو «The Aditores is not dead. It’s me, ezio, ezio aditore»
قضیه حرف ت برمیگرده به ایتالیایی بودن یک سری کلمات. مثل پیتزا، فورتزا یا پاپاراتزی. ت توی املای کلمه وجود نداره ولی توی تلفظ چرا.
ولی موضوع آخری که بهش اشاره کردی کاملا برمیگرده به لهجه.
سلام، ممنون بابت مقاله باحالتون. به نظر من اتزیو بهترین شخصیت اصلی این سری بازیه. دوستان دزدی هم که در اساسینز کرید ۲ در ونیز همراهیش میکنن، شخصیتهای جذابی داشتن. شخصیت منفی اون نسخه هم برام جذاب بود که در نهایت شد پاپ!
فورزا (for,zuh) تلفظ آمریکایی و فوتسا (fawt,sah) تلفظ بریتیشه.
حرف شما درسته ولی واقعا با گفتن اتزیو یا اتسیو کسی دچار اشتباه نمیشه و در هر دو صورت طرف میفهمه منظور کیه. بعدشم بحث لحجه هست. ما میگیم جیسون، درستش جیسِن هست، تو فارکرای سه با جیسَن صدامون میکردن مردم محلی. بعید میدونم شما تو حرف زدن معمول بگید ادوُرد یا کِسَندرا.
مقاله خوبی بود خسته نباشید . به نظرم بازی های assassins creed از لحاظ احساسی و روابط رمانتیک در سطح خیلی پایین تری از witcher 3 قرار میگیرند البته ممکن چندان درست نباشه این دو بازی ها رو با هم مقایسه کرد ولی ایکاش در هر سری روابط بین شخصیت ها قوی تر باشه به خصوص در روابط عاشقانه . در اساسین کرید برادرهود اوج این روابط احساسی بود که بنظرم در بازی های بعدی بسیار کمتر شد
فقط الطییر و اتزیو و آدوله
اقا شما اصلا روت میشه اتزیو رو نذاری اول؟ اصن اتزیو رو یه لحظه تصور کن چه شخصیتی بود… چی بودا اصن
بنظر من اتزیو اول هستش
الطایر دوم
ادوارد سوم
کانر چهارم
الکسیوس و کاساندرا نهم XD
ارنو پنجم
ایوور ششم
بایاک هم هفتم
البته این نظر منه ^___^
ولی هرکی بگه اتزیو باید اخر باشه ( چون میدونم کسی نمیگه ) واقعا خره
گاد آف وار و رد دد و و وچیر رو هم برین
لیستتون دیگه خیلی کلیشه ای هست. الان همه جا این رتبه بندی هست. کاش یه کار متفاوت تر می کردین. همه هم می دونیم نفر اول کیه.
سلام،
جدیدترین Assassin’s creed که سبکش rpg نیست، syndicate هست؟ سطح زبان انگلیسی بازیش در چه حده؟
هیتم به نظرم لیاقتش بیشتر بود. شخصیت پیچیدهای داشت و این که با همهی اتفاقاتی که براش رخ داده بود باز هم تمپلارهارو انتخاب کرد به نظر من جای تحسین داره.
الیز رو هم خیلی دوست داشتم، کاراکترش نسبت به آرنو خیلی خیلی خیلی کاملتر و بهتر پرداخته شده بود بهش.
آسپاسیا هم سورپرایز جالبی بود، با توجه به نویسندگی بازیای اخیر یوبی انتظار داشتم با همون قایم شدن تو جزیره داستانشو ببندن، اصلا انتظار نداشتم اینجور در بیاد.
فکر میکنم کانر کنوی هم باید تو این لیست میبود.
شماره ۱ که از همین الان معلومه.
بعد از اونم بنظرم بایک از همه بهتره.
بعدشم ادوارد کنوی.
ممنون به خاطر این مقاله جذاب.
یه مقاله خوب
ممنون
سری بازی مورد علاقم
خیلی عالی
بهترین شخصیت هم قطعاً اتزیو
فقط اسم هارو خوندم.
برا من تا الان بهترین کاساندرا بوده. گرچه AC Odyssey همه شخصیت هاشون خشک بودن ولی واقعا بهترین اساسینی بود که بازی کردم. امیدوارم جزو ۹ تای برتر شما هم باشه. بعدش هم خیلی با شخصیت ایوور مرد حال کردم. شاعر بود واسه خودش. در ضمن روح هم داشت?
بایک هم خوب بود. آقا اصلا کلا شخصیت های سه تا اساسین آخری خوب بودن.
اتزیو هم خیلی میگن خوب بود. من اون زمان بچه بودم بازی کردنی یادم نیست.
توی والهالا از شخصیت فینیر هم خیلی خوشم اومد. فولکه هم خوب بود. کلا اکثر شخصیت های سه تا اساسین آخری خوب بودن فقط خون تو بدنشون نبود. از درون بی روح و کال بودن
عالیی بود!
عشقم فقط جیکوب فرای!
حیف شد که پایان بندی دی ال سی جک جوری بود که دیگه نمیشه ادامش داد.