ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Those Who Wish Me Dead – یک مبارزه آتشین برای بقا

فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» به کارگردانی تیلور شریدان (نویسنده فیلم سیکاریو) یک اثر اکشن بقا محور در محدوده ژانر وسترن است که آنجلینا جولی در مقام بازیگر نقش اصلی، حکم ستاره آن ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۰

فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» به کارگردانی تیلور شریدان (نویسنده فیلم سیکاریو) یک اثر اکشن بقا محور در محدوده ژانر وسترن است که آنجلینا جولی در مقام بازیگر نقش اصلی، حکم ستاره آن را دارد. این فیلم هیجان انگیز بر اساس رمانی به همین نام نوشته مایکل کوریتا تولید شده است. در ادامه با نقد فیلم Those Who Wish Me Dead همراه ویجیاتو باشید.

در حین تماشای فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» نمی‌توان به آثار اکشنی که در دوره نوجوانی از کلوپ‌های اجاره فیلم به صورت نوار VHS می‌گرفتیم فکر نکرد. اما چرا؟! چون DNA این اثر اکشن اشتراکات فراوانی با همان فیلم‌های اکشن قدیمی در دهه 80 و 90 میلادی دارد. در آن روز‌های خوش که برای ما به دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی برمی‌گردد؛ آثار اکشن زیادی بودند که در آن قهرمانان شاخص تنها با اتکا به توانایی‌های خاص خود، یک نفره به جنگ قاتلان شرور کلیشه‌ای می‌رفتند. از جمله این آثار می‌توان به فیلم‌هایی چون «Cliffhanger» با بازی سیلوستر استالونه، «Under Siege» با بازی استیون سیگال، «The Rock» با بازی نیکولاس کیج و «Drop Zone» با بازی وسلی اسنایپس اشاره کرد.

حالا دومین فیلم بلند تیلور شریدان به عنوان کارگردان که با بازی آنجلینا جولی تولید شده، درست در مرکز چنین سناریو‌هایی قرار می‌گیرد. برای مثال ما در این اثر اکشنِ سُنتی، یک جفت قاتل بی رحم و کارآمد داریم که با وجود بی‌ نام بودن، جذابیت خاص خود را به عنوان شرور دارند. همچنین در سوی دیگر داستان ما با عاملی مثل یک پسر بچه تیزهوش روبرو می‌شویم که به واسطه یک ماجرای جنایی تقریباً ناشناخته، شاهد قتل پدر خود می‌شود؛ و به همین منظور او از قاتلان گفته شده فرار می‌کند. از طرف دیگر ما با یک قهرمان شُسته و رُفته کلیشه‌ای با مهارت منحصر به فرد و گذشته‌ای آشفته نیز روبرو هستیم که به صورت ناخودآگاه به جریان جنایی این پسربچه وصل می‌شود.

آنجلینا جولی که پس از حدود یک دهه، دوباره به ژانر محبوب اکشن بازگشته است؛ نقش شخصیت هانا، یک آتش نشان آشفته را بازی می‌کند که وظیفه همیشگی او چتربازی در آتش سوزی‌های دورافتاده جنگلی و کمک به کنترل آنها است (یک مهارت منحصر به فرد). حالا او به دلیل آسیب دیدگی ناشی از آتش سوزی اخیر در جنگل (گذشته آشفته)، زمین گیر و افسرده شده و همین دلیلی است که او برای تابستان به یک برج مراقبت از آتش سوزی نقل مکان کند. این برج‌ها در سراسر بیابان‌های آمریکا قرار دارند تا مراقب آتش سوزی جنگل‌ها قبل از اینکه از کنترل خارج شوند، باشند. حالا با این اوصاف فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» یک تفاوت نیز با آثار اکشن کلیشه‌ای دارد؛ که آن چیزی نیست جز شخص تیلور شریدان.

اگر یک فیلم تیلور شریدانی دیده باشید، می‌دانید منظور من از تفاوتی به نام شریدان چیست؛ بینندگان آشنا با سینما و قلم این فیلمساز می‌دانند که باید از آثار او چه انتظاری داشت. برای مثال: اکثر آثار او چه در مقام فیلمنامه نویس و چه در مقام کارگردان، حاوی یک نوع هرج و مرج آهسته، بی رحمانه و خشن است که رفته رفته کاملاً شدید می‌شود. همچنین لازم به ذکر است که مهم‌ترین مولفه آثار و داستان‌های او جریان داشتن آن‌ها در فضای نئو وسترن است. بنابراین فیلم جدید او با وجود یک رویکرد کاملاً کلیشه‌ای و سرگرم‌کننده به فیلم‌های اکشن، کماکان از منظر فضا سازی نزدیکی زیادی به ژانر وسترن دارد.

با وجود این که فیلم «Those Who Wish Me Dead» یک اثر اقتباسی است؛ اما با قرار گرفتن در کوه‌های وسیع و سرسبز مونتانا آمریکا، از لحاظ خط روایی و همچنین تمرکز روی شخصیت‌ها از بسیاری جهات با رمانی که براساس آن ساخته شده متفاوت است.

برای مثال: در جایی که کتاب به کلانتر شهر، ایتان ساویر (جان برنثال) متمرکز است، فیلمنامه شریدان به سمت هانا فابر (آنجلینا جولی)، یک آتش نشان باسابقه که به دنبال تلاش ناموفق خود برای نجات سه بچه کوچک در آتش سوزی قبلی در جنگل، از PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه) رنج می‌برد، متمایل می‌شود. به طور کلی ما هرگز نمی‌فهمیم که شخصیت کانر یا همان پسر بچه، چه اطلاعاتی را با خود حمل می‌کند؛ و همچنین هیچ گونه تفسیر اضافی درباره حوادث یا شخصیت‌ها دریافت نمی‌کنیم. در عوض، شریدان یک اکشن هیجان انگیز به ما ارائه می‌دهد که هدف آن سرگرمی ما است و نه چیز دیگر.

شریدان در شرح شخصیت‌های اصلی و البته کلیشه‌ای خود با نشان دادن آنها به عنوان مردمی معمولی که در یک شهر کوچک ساکن هستند، کار جالبی انجام می‌دهد. ما یک کلانتر وظیفه شناس، همسر باردار او، خواهرزاده جوانش و یک آتش نشان افسرده که گذشته او را آزار می‌دهد، داریم که باید هنگام شکار توسط قاتلان معروف به برادران بلک ول (آیدان گیلن و نیکلاس هولت) زنده بمانند. در اجرا شاید این معرفی شخصیت به شدت ساده به نظر برسد، اما همین شخصیت‌های به ظاهر کلیشه‌ای شما را به جایی می‌رساند که واقعاً به این افراد ساده در یک شهر کوچک اهمیت می‌دهید، مخصوصاً وقتی در کنار اقدامات بیرحمانه قاتلان قرار می‌گیرند.

در این میان یک حس واقعی موش و گربه بازی بین بلک ول‌ها و بقیه وجود دارد که به پیشبرد طرح فیلم کمک می‌کند. این فرمول بیشتر با شخصیت‌های مکمل کلانتر و همسر باردارش، آلیسون به چشم می‌آید. هر دوی آنها می‌توانستند شخصیت‌های مکمل پوچی باشند، اما شریدان آن‌ها را بی وقفه درگیر ماجرا می‌کند و روش‌های هوشمندانه‌ای را برای درگیر کردن آن‌ها با اهداف نمایشی پیدا می‌کند، که به تنش‌های درون فیلم دامن می‌زند تا این شخصیت‌ها را دوست داشته باشیم. حتی می‌توان گفت شخصیت آلیسون به عنوان یک زن باردار که دارای محدودیت است، نقش قهرمان اکشن را به مراتب بهتر از آنجلینا جولی اجرا می‌کند.

شریدان با تصرف مناظر گسترده و زیبا با نگاهی تیزبین به وسعت بیابان و جنگل، خود را یک کارگردان قدرتمند نشان می‌دهد. او همچنین در ساخت سکانس‌های اکشن که به طور معمول دارای یک سطح در مقیاس کوچک و همچنین یک سطح بزرگتر و گسترد‌‌ه تر هستند، کاملاً خوب است. برای مثال: در سکانسی که افراد مسلح دکل را احاطه می‌کنند، ماهیت کلاستروفوبیک گرفتار شدن در یک مکان به درستی به بیننده القا می‌شود، همچنین در سکانس‌های اکشن بزرگتر نیز حوادث به طور موثر اجرا شده‌اند.

از طرفی نام آنجلینا جولی در یک فیلم اکشن کماکان باعث هیجان می‌شود؛ در واقع هنوز هم نام او به تنهایی می‌تواند مخاطب را به خود جلب کند. جولی دارای یک کاریزمای طبیعی یا درونی است که حتی وقتی که در اینجا نقش یک زن معمولی را بازی می‌کند، بازهم به شدت دارای یک اجرای خوب و مخاطب پسند است. البته اجرای آیدان گیلن و نیکلاس هولت نیز به عنوان برادران بلک ول، دو آدم کش حرفه‌ای که به اندازه یخ سرد هستند نیز قابل ستایش است. برای مثال آیدن گیلن یک قاتل خون سرد با رفتار خشونت آمیز را به روشی دیدنی و ترسناک در بازی‌اش اعمال می‌کند. با این اوصاف اگر شریدان تصمیم بگیرد این کار را مانند آنچه که با سیکاریو انجام داد دنباله‌ای کند و کاملاً روی ماجراهای آدمکش‌ها تمرکز کند، من شکایتی نمی‌کنم.

البته این فیلم مشکلات فراوانی در فیلمنامه و توسعه شخصیت و داستان دارد که غیر قابل چشم پوشی است. من کتاب مایکل کوریتا را که فیلم براساس آن ساخته شده است نخوانده‌ام، اما مطمئن هستم که او تحقیقات کافی انجام داده است تا بداند برج‌ها یا دکل‌های آتش نشانی باید در مقابل صاعقه بیشترین ایمنی را داشته باشند، زیرا آنها بلندترین سازه چنین محیط‌هایی هستند؛ بنابراین هنگامی که در یک صحنه، صاعقه شخصیت جولی را از دکل بیرون می‌کشد، ساختار صحنه کاملاً ساختگی و دم دستی احساس می‌شود.

در ظاهر صدمات وارده به شخصیت هانا باید در این فیلم به رشد شخصیت او بستگی داشته باشد، اما در «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» هیچ قوس واقعی برای شخصیت اصلی وجود ندارد. او از حالت ناراحت به کمی خوش‌حالتر می‌رود؛ که این اساساً یک قوس شخصیتی نیست، بلکه این یک خط مستقیم است. حتی با پیشرفت فیلم وقتی رعد و برق در یک سکانس مهم دیگر خودنمایی می‌کند، این برداشت برای بیننده تداعی می‌شود که هوا فقط از شخص هانا متنفر است. اگر این جملات من خیلی سخت گیرانه به نظر می‌رسد، به این دلیل است که به نظر در فیلم ظرفیت‌های زیادی هدر رفته است.

فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» دومین فیلم شریدان به عنوان کارگردان، به شدت نواقص وی را به عنوان نویسنده برملا می‌کند. کسی که استاد روایت‌های پر تنش به نظر می‌رسید؛ حالا کمی عقب گرد کرده است. برای مثال: یک مورد فساد سیاسی گسترده، حادثه تحریک کننده این اکشن خشونت آمیز است، با این حال ویژگی‌های این حادثه هرگز برای بیننده شرح و گسترش نمی‌یابد، چه رسد به اینکه در آن کاوش شود. این فیلم به عنوان یک تریلر اکشن، لذت بخش ترین پروژه شریدان تا کنون است. اما وقتی با فیلمنامه‌های ابتدایی او مقایسه می‌شود، نمی‌توان احساس برتری در ساختار قصه آن دید.

در نتیجه باید گفت: برای کسانی که مایل به تماشای یک تریلر اکشن سُنتی هستند، فیلم «کسانی که آرزوی مرگ مرا می‌کنند» هیجان و تعلیقی را که آن‌ها دوست دارند را فراهم می‌کند. همچنین فیلم با وجود نقص‌های عمده در داستان، دارای یک چشم انداز فنی سینمایی است، که یک طراوت بصری را به بیننده القا می‌کند. شاید این اثر اکشن به عمق مضامین داستانی نمی‌رود یا حتی شخصیت‌ها را آن طور که دوست داریم کاملاً کاوش نمی‌کند؛ اما از نظر ایجاد یک حس سرگرمی، هیچ کمبودی برای بیننده ندارد. بنابراین اگر می‌خواهید به مغز خود کمی استراحت بدهید، دیدن این فیلم اکشن برای اوقات فراغت بهترین پیشنهاد خواهد بود.

بهترین فیلم‌های اکشن از نگاه ویجیاتو را بشناسید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Amirggsain
    Amirggsain | ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰

    سلام. من راستش از بازی آنجلینا جولی خوشم نمیاد ?(نظر منه!!!!!!)ولی فیلم باید خیلی هیجان انگیز باشه?

    • Amirggsain
      Amirggsain | ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰

      خوبه گفتم نظر منه نمیگفتم میکوبندینم تو منفی ⁦☹️⁩??

مطالب پیشنهادی