ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Spiral – حرکت مارپیچِ فرنچایز اره به سمت کلیشه‌ها

وقتی فیلم اره یا «Saw» در سال 2004 برای اولین بار به نمایش درآمد، یک زیرژانر نه چندان آشنا را در گونه فیلم‌های ترسناک معرفی و محبوب کرد؛ آن زیرژانر چیزی نبود جز فیلم‌های اسپلتر ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۵۵

وقتی فیلم اره یا «Saw» در سال 2004 برای اولین بار به نمایش درآمد، یک زیرژانر نه چندان آشنا را در گونه فیلم‌های ترسناک معرفی و محبوب کرد؛ آن زیرژانر چیزی نبود جز فیلم‌های اسپلتر «Splatter»؛ این دسته از فیلم‌ها گونه‌ای از ژانر وحشت هستند که به عمد بر روی خشونت و شکنجه‌های گرافیکی تمرکز دارند. فیلم اره ساخته جیمز وان با دستمایه قرار دادن این فرمول و البته ترکیب آن با یک طرح متشنج و جنایی، موفق به کسب مخاطب فراوان و البته‌ دنباله‌های متعدد شد. حالا فیلم «مارپیچ: از کتاب اره» به عنوان یک اسپین‌آف سعی دارد نه تنها فرنچایز را احیا کند بلکه حتی می‌خواهد از نسخه اصلی نیز پیشی بگیرد؛ آیا فیلم به چنین خواسته‌ای رسیده است؟ برای یافتن پاسخ با نقد فیلم Spiral همراه ویجیاتو باشید.

نقد فیلم Spiral
اولین مرگ در فیلم مارپیچ که به راحتی تعلیق آفرین ترین آنها است.

مجموعه‌ فیلم‌های ترسناک همیشه کالایی جالب در فضای سینمایی جهان بوده است. در ظاهر به نظر می‌رسد که اکثر فرنچایز‌های ترسناک دارای یک فرمول تکرار شونده هستند که به سرعت به حالت بازدهی کمرنگ می‌رسند و با هر دنباله بعدی بیات‌تر می‌شوند. با این حال، حتی وقتی کیفیت چنین آثاری همیشه مطابق با استاندارد‌ها نیست، بازهم چیزی در درون آن‌ها وجود دارد که ما را مجاب به دیدشان می‌کند. شاید این حلقه اتصال همان حس نوستالژیک فیلم اولیه و یا سرگرمی ذاتی آن‌ها است که ما را بعد از چندین سال کماکان مشتاق دیدار مجددشان می‌کند.

یکی از بهترین فرنچایز‌های دنباله‌دار سینمای وحشت، سری فیلم اره است؛ این مجموعه خشونت بار با وجود فراز و نشیب‌های گسترده‌اش بیشترین ماندگاری را در طی این‌ سال‌ها داشته است. حالا با این گذشته فرنچایز، فیلم «Spiral» یا مارپیچ تلاش کرده تا مسیر منحصر به فردی را برای خود رقم بزند. برای انجام این کار، مارپیچ یک چیز را که این فرنچایز هرگز نداشته است به مجموعه تزریق می‌کند: یک پیام سیاسی. (خوب، اگر کریس راک و ساموئل ال جکسون را حساب کنید سه چیز وجود دارد). اما پیام سیاسی فیلم چیست؟!

نقد فیلم Spiral

افسران پلیس در فیلم مارپیچ درباره قانونی قدیمی به نام «ماده 8» حرف می‌زنند که به آنها آزادی عمل می‌دهد تا شهر خود را از هر طریق لازم تمیز کنند، این امر به منزله ارجاع مستقیم به قوانین زندگی واقعی در‌ آمریکا مانند مصونیت واجد شرایط است که پلیس را از پاسخ دادن به رفتار خود در حین کار محافظت می‌کند. حالا همین عامل کاملاً سیاسی درون داستان، نکته‌ای است که چرخ جنایت و عدالت درون فیلم را می‌چرخاند.

داستان این فیلم بر روی پلیسی به نام زک بنکس با نقش‌آفرینی کریس راک (Chris Rock) تمرکز دارد که به همراه همکار تازه‌کارش مشغول بررسی یک سری از قتل‌های بسیار وحشتناک است که به کارهای کاراکتر جیگ‌ساو در قسمت‌های قبلی این فرنچایز شباهت بسیاری دارد. قاتل این فیلم تمرکزش بر شکار پلیس‌های فاسد است؛ بنابراین تمرکز سیاسی مارپیچ بر همین موضوع استوار است. در شرایط کنونی جامعه ایالات متحده و با وجود تظاهرات مردمی اخیر علیه فساد پلیس و نژادپرستی برخی از آن‌ها در قبال رنگین‌ پوستان و به طور مشخص سیاه پوستان، شاید بهترین موقعیت برای ساخت و پخش چنین فیلمی همین زمان کنونی باشد.

نقد فیلم Spiral
ساموئل ال جکسون نقش پدر کریس راک و رئیس پلیس بازنشسته فیلم Spiral را بازی می‌کند.

از مشخصه‌های بارز فیلم‌های «اره» همیشه دو ماده اصلی بوده است: یک، اجرای خلاقانه تله‌های مرگبار و پیچیده؛ دو ساخت یک طرح داستانی که بیشتر به بازی با برداشت از زمان متکی است. اما فیلم مارپیچ به هیچ یک از این شاخص‌ها توجه خاصی ندارد. برای مثال طرح داستان با فلاش‌بک و ویرایش موازی کمی خود را خاص نشان می‌دهد، اما همین عناصر داستانی نیز بیشتر به قوانین فرمولی پایبند است. بنابراین کم و بیش به نظر می‌رسد که «مارپیچ» یک کپی کلیشه‌ای از دو قسمت ابتدایی و بهتر فرنچایز اره است. شما می‌توانید سازندگان فیلم را برای تلاش در تولید داستانی که ادای احترام به گذشته فرنچایز است و در عین حال مخاطب مدرن را نیز به سمتی جدید سوق می‌دهد، تمجید کنید. اما این رویه خیلی خوب از کار در نیامده است.

نقد فیلم Spiral


اکثریت قریب به اتفاق فیلم‌های اره در بازه زمانی 80 تا 90 دقیقه‌ تولید شده‌اند؛ و گرچه این معمولاً چیز خوبی است، اما همین مقوله در مورد Spiral باعث می‌شود که کل فیلم کاملاً آشفته و عجول به نظر برسد. ممکن است فوریت و ریتم تند برای هر فیلم از فرنچایز اره ضروری بوده باشد، اما با توجه به اینکه مارپیچ اساساً به عنوان یک اسپین‌آف باید ما را با بازیگران و شخصیت‌های کاملاً جدید با پس زمینه‌های متمایز خود آشنا کند، زمان 93 دقیقه‌ای و ریتم تند اثر کمی عجولانه و شلخته به نظر می‌رسد. بنابراین شخص دارن لین بوسمن به عنوان کارگردان، به اکثر صحنه‌ها اصلاً جایی برای نفس کشیدن نمی‌دهد و با ریتمی تند بینندگان را بین تله‌های ناخوشایند، موش و گربه بازی داستان و آن فلاش بک‌های فوق الذکر جا‌به‌جا می‌کند.

نقد فیلم Spiral

به طور خلاصه می‌توان گفت سازندگان این اثر خواسته بودند فیلم مارپیچ چیزی شبیه به یک هیجان کارآگاهی و متفکرانه‌تر چون Se7en باشد؛ اما حاصل کار آن‌ها برای چنین نتیجه‌ای به شدت آشفته است. همان طور که گفتم علت اصلی این آشفتگی زمان کوتاه فیلم است؛ برای مثال اکثر صحنه‌های مهم فیلم لحظه‌ای که معنای اصلی خود را پیدا می‌کنند قطع می‌شوند و خود این ماجرا مانع از این می‌شود که تماشاگران بتوانند طعم بسیاری از چیزها را بچشند.

یکی دیگر از ایرادات این فیلم که به فیلمنامه کلیشه‌ای آن مربوط می‌شود، پیچ و خم‌های قابل پیش بینی آن است. یکی از مزیت‌های همیشگی فیلم‌های اره تار و پود رمزگونه‌ جنایت‌ درون آن بوده است؛ اما همین مزیت در فیلم مارپیچ یک نکته منفی است. در واقع فیلمنامه نویس فکر می‌کرده باهوش است، اما بیننده‌ای که طی این‌ سال‌ها با فرنچایز اره همراه بوده به راحتی می‌تواند پیچ و تاب داستان را پیش بینی کند؛ در نتیجه عامل هیجان‌انگیز و تکان‌ دهنده که فیلم‌های بهتر فرنچایز «Saw» را تعریف می‌کند، اصلاً در اینجا نیست.

اما با تمام این ایرادات فیلم «مارپیچ» نکات مثبتی نیز درون خود دارد. برای مثال به راحتی قابل تحسین ترین جنبه Spiral کیفیت تولید آن است. این فیلم با بودجه 20 میلیون دلاری خودش (چیزی بیش از دو برابر بودجه فیلم Jigsaw ) از منظر بصری حرفه‌ای ترین و زیبا ترین فیلم اره تا به امروز است. فیلمبرداری، نورپردازی و طراحی تولید این اثر همه در راستای یک جهش اساسی برای این فرنچایز است که به ویژه هفت فیلم اول را پشت سر می‌گذارد و اطمینان حاصل می‌کند که حتی در بدترین لحظات آن نیز نگاه کردن به قاب‌ها حداقل جذاب است. با این شرایط فقط شرم آور است که مراقبت واضحی که از تولید فیلم صورت گرفته، چرا به فیلمنامه منتقل نشده است.

یکی دیگر از نکات مثبت فیلم عملکرد قابل قبول شخص کریس راک است. با اینکه راک همیشه در چارچوب نقش‌های کمدی و آثار کارتونی خوش درخشیده، اما او بعد از سریال فارگو نشان داد قابلیت اجرای نقش‌های جدید و دراماتیک را نیز دارا است. بنابراین عملکرد او در نقش یک پلیس بدقلق و ماجراجو در فیلم مارپیچ قانع کننده است. از این رو نقش کارآگاه بنکس او را به یکی از جالب ترین و ریشه دارترین شخصیت‌های فرنچایز اره تبدیل می‌کند. اما برخلاف کریس راک که حضور موفقی دارد، ساموئل ال جکسون یک عنصر اسمی و نادیده گرفته شده در فیلم است. در واقع محور استفاده ابزاری از بازیگری چون ساموئل ال جکسون در فیلم مارپیچ شرم‌آور است.

در نتیجه باید گفت: فیلم مارپیچ اثر کامل و خوبی نیست؛ شاید سازندگان این اثر سعی کرده باشند با این فیلم راه‌های هیجان انگیزی را برای ابداع مجدد فرمول فرنچایز اره پیدا کنند و رمز و راز جذاب تری را در مرکز داستان ایجاد کنند که سرگرم کننده باشد؛ اما بازهم نتیجه تکرار همان فرمول همیشگی است. البته کریس راک لحن شوخ طبع تری به فیلم‌های اره می‌آورد که اغلب دوست داشتنی است. همچنین جذابیت طبیعی ساموئل ال جکسون نیز موثر است و فیلمبرداری کار نیز بسیار پر جنب و جوش و پویاتر از آثار قبلی است. اما این فیلمنامه است که بیش از حد کلیشه‌های تکراری را مورد معامله قرار می‌دهد که باعث می‌شود قصه جذابیت کمتری داشته باشد و تلاش برای ایجاد ارتباطات عاطفی بیشتر با شخصیت‌ها توخالی باشد.

بهترین فیلم‌های ترسناک از نگاه ویجیاتو را بشناسید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • Quentin-Tarantino
    Quentin-Tarantino | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

    من کلاً به غیر از shining و split فیلم ترسناک دیگه ای ندیدم، بخاطر اینکه اصلاً جرأت نمی کنم، هی می خوام شروع کنم ولی نمی تونم…
    کسی پیشنهادی برای شروع کردن به دیدن فیلم های ترسناک برای من ندارد:))

    • امیر پریمی
      امیر پریمی | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

      اتفاقاً زمین بازی ژانر وحشت بهترین میدان برای کارگردان شناسی و بروز نخبه‌های جدیده، حتماً فیلم‌های این ژانر رو تماشا کنید

      • Quentin-Tarantino
        Quentin-Tarantino | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

        حتماً، به هر حال مهم نیست که بترسم دیگه باید شروع کنم.

  • Amirggsain
    Amirggsain | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

    سلام.بسیار مطالب زیبا (و همینطور خشن?)بود.من وقتی اره را دیدیم بسیار بسیار بیشتر از اینکه بترسم بیشتر رفتم تو حالت تهوع رفتم?

  • TLmen
    TLmen | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

    نقد عالی بود من از قسمت اول تا قسمت 8 رو نگاه کردم و طرفدار سرسخت این مجموعه هستم.فقط آیا قسمت 9 اره منتشر شده؟ و این که آیا فیلم مارپیچ ارزش نگاه کردن رو داره؟

    • Daeealireza
      Daeealireza | ۱۳ خرداد ۱۴۰۰

      ارزش نگاه کردنو داره ولی خب به نظر من زیاد فیلم ترسناکی نیست اگه دنبال فیلم ترسناکی

مطالب پیشنهادی