بررسی فیلم Pokemon Detective Pikachu؛ دنیای شاد و رنگارنگ پوکمونها
در مطلب بررسی فیلم Pokemon Detective Pikachu به اولین اثر لایواکشن از فرنچایز پوکمون می پردازیم که با بودجه ای 150 میلیون دلاری ساخته شده و توانسته اخیرا تبدیل به پرفروشترین فیلم گیمی تاریخ تبدیل ...
در مطلب بررسی فیلم Pokemon Detective Pikachu به اولین اثر لایواکشن از فرنچایز پوکمون می پردازیم که با بودجه ای 150 میلیون دلاری ساخته شده و توانسته اخیرا تبدیل به پرفروشترین فیلم گیمی تاریخ تبدیل شود. با ویجیاتو همراه باشید.
در محافل دوستانه زمانی که صحبت از نقد و بررسی یک فیلم میشود، بارها و بارها تاکید میکنم که هر فیلمی را باید در جایگاه خودش شناخت؛ منظور از این جایگاه، هدفی است که فیلم به دنبال آن است. البته خودم میدانم که این گزاره میتواند باعث شود که بر فرض تولید و عرضه تمامی فیلمهای کمدی بی سر و ته اکران شده در سینماهای کشور توجیه منطقی پیدا کند (چرا که این آثار به دنبال فروش در گیشه هستند و عمدتا این مورد برایشان پیش میآید) ولیکن باید گفت که تاریخ نشان داده بفروش بودن مستلزم لوده بودن نیست. بسیاری از فیلمهای کمدی سخیف امروزی با فروش بدی مواجه میشوند و آثار درخشانی چون متری شیش و نیم به فروش خوبی دست پیدا میکنند؛ پس در نتیجه به همان حرف اول میرسیم.
حال بیایید سر وقت فیلم مورد بحث خودمان برویم؛ «کارآگاه پیکاچو». پوکمون یک برند با ارزش بیش از ده میلیارد دلار است که بیش از 20 سال است در مدیومهای مختلف سرگرمی جولان میدهد. برند پوکمون تاکنون در قالب بازیهای ویدئویی، انیمه، انیمه سینمایی، اسباب بازی و صدها وسیله روزمره به دست هوادارانش رسیده است. هر بار پوکمون در یک جایگاه ظهور پیدا کرده، سود هنگفتی نصیب خالقینش کرده و از آنسو سیل عظیم طرفداران را هم راضی کرده است.
رویای تبدیل شدن پوکمون به یک فیلم سینمایی لایواکشن، از دیرباز در ذهن همه طرفداران نقش بسته بود. همه میدانستند که اگر کشور مهد سازنده این هیولاهای پاکتی یعنی ژاپن، نسبت به ساخت لایواکشن پوکمون اقدام کند، احتمالا با یک اثر نه چندان جالب روبرو خواهیم شد. از آنسو هالیوود تا مدتها برگ سبزی به ساخت آثار سینمایی از روی انیمهها نمیداد چرا که معدود تلاشها علی رغم انتظارات بالا به شکست رسیده بود. فارغ از این دو مساله، خود طرفداران نیز با توجه به ساخت فیلمهای بسیار ضعیف لایواکشن از روی انیمههای محبوبشان (آثاری مانند دراگن بال محصول سال ۲۰۰۹ و فیلم دفترچه مرگ محصول سال ۲۰۱۷) چندان دلشان نمیخواست که پوکمون به دست استودیوهای غربی بیفتد. نتیجه؟ پوکمون تا سالها در مدیوم انیمه باقی ماند و حتی هیچ گاه ساخت یک انیمیشن سه بعدی پیرامون آن در دستور کار قرار نگرفت.
با گذشت زمان و موفقیت روزافزون این برند (به ویژه ساخت بازی Pokemon Go و فراگیر شدن آن در سطح جهان) نظرات نسبت به ساخت آثار جدیدی از دنیای پوکمون عوض شد. پوکمون در جهان انیمهای خود ریبوت شد تا طرفداران قدیم و جدید را در کنار هم داشته باشد و بازیهای جدیدی از روی آن ساخته و عرضه شد که کمی تا قسمتی سنت شکنی کردند. بازی Detective Pikachu یکی از همین عناوین به شمار میرفت که حالا بعد از چند سال عرضه شدنش روی 3DS، دستمایه ساخت اولین فیلم سینمایی از دنیای پوکمونها قرار گرفته است.
جدا از ساخت انیمیشن سه بعدی پوکمون توسط ناشر ژاپنی، کمپانی برادران وارنر تصمیم گرفت تا پوکمونها را در نهایت وارد یک فیلم سینمایی کند و برای این کار از بازی متفاوت Detective Pikachu الهام گرفت؛ یک اثر ماجراجویی در دنیای پوکمونها که نسبت به بقیه بازیهای این سری داستان سرراست تر و بدون حاشیهتری داشت. برای لذت بردن از داستان Detective Pikachu نیازی به دانستن پیشینه شخصیتها نبود و نیازی به حضور کاراکترهای اصلی مجموعه که سالیان سال شخصیت پردازی شدهاند و طبیعتا درآوردن آنها در یک فیلم سینمایی کار بسی سخت ، حس نمیشد.
اخبار ساخت فیلم Pokemon Detective Pikachu از روزهای اول تا انتهایی اکران فیلم به شدت شگفت انگیز بودند. عجیبترین لحظه نیز برای طرفداران حضور رایان رینولدز در نقش پیکاچو بود؛ بازیگری نسبتا سرخورده که با سری ددپول توانسته خودش را احیا کند و به یک تیپ خاص (و البته +۱۸!) در دنیای سینمای ابرقهرمانی تبدیل شود.
فیلم Pokemon Detective Pikachu تقریبا همان داستان بازی را روایت میکند با این تفاوت که داستان ساده و سرراست بازی را دارای یک سری پیچیدگی کرده که از سر تا پای این پیچشها حماقت میبارد. فیلمنامه فیلم از هر زاویهای، ولو زاویه دید کودکان طرفدار این سری نگاه شود یک اثر بی سر و ته بوده که به ویژه در دقایق پایانی فاجعه آمیزتر از همیشه میشود. طبق هیچ صراطی نمیتوان داستان فیلم را غنی شمرد ولیکن میتوان با ارفاق آن را قابل قبول برای کودکان (که مخاطبین اصلی فیلم هستند) دانست و از استفاده کردن حس نوستالژیک در آن لذت برد.
داستان فیلم پیرامون پسری است که پدر کارآگاهش گم شده و او قصد دارد که پدرش را پیدا کند چرا که به گفته یک دختر غریبه، گم شدن پدرش یک داستان بزرگ است و او باید آن را کشف کند. پسرک که تیم نام دارد در این راه تنها نیست و پوکمون پدر گمشدهاش نیز کنار اوست. یک پیکاچو که برخلاف دیگر پوکمونها میتواند صحبت کند و قادر به تکلم است ولی آوا و صحبتهای او را فقط و فقط تیم میفهمد و بس. پیکاچو و تیم یک گروه دو نفره را تشکیل میدهند که برخلاف زوج فیلم «چه کسی برای راجر خرگوشه پاپوش دوخته است» (نزدیکترین فیلمی که از لحاظ داستانی به فیلم Pokemon Detective Pikachu پیدا میشود) خیلی زود دوستان جون جونی هم میشوند.
شیمی بین پیکاچو و تیم همانطور که گفته شد بسیار زود جوش میخورد و همین موضوع اندکی به زوج اصلی فیلم ضربه زده است. اینکه تیم سر چند دقیقه با پوکمونی به اسم پیکاچو طرح رفاقت میریزد صرفا عجولانه بودن فیلمنامه را یادآوری میکند و همچنین نقطه ضعف بزرگ آن را یعنی نابود کردن یک رابطه که میتوانست به مراتب بامزهتر باشد؛ ولی این بامزگی در حال حاضر صرفا و صرفا بر عهده رایان رینولدز گذاشته شده است.
رینولدز در اینجا نسبت به ددپول با حیاتر شده و با اینکه تا جایی که جا دارد کرمهای شوخیهای بیادبی را میاندازد ولی پیکاچو را به شکل درخوری زنده کرده است. همانطور که همه ما از حرف زدن تام و جری در یک انیمیشن واهمه داریم (هرچند آنها هم چند بار این کار را کردند و برخلاف تصورات نتیجه آنچنان هم بد نشد) از حرف زدن پیکاچو هم استرس داریم. رینولدز اما به خوبی این استرس را از بین میبرد و به طرفداران ثابت میکند که لیاقت پیکاچو شدن را دارد. پیکاچوی فیلم Pokemon Detective Pikachu بامزه و بانمک از آب در آمده و کمتر کسی میتواند در برابر قربان صدقه رفتنش از خودش مقاومت نشان دهد.
در کنار پیکاچو با انبوه پوکمونهای دیگری در طول فیلم روبرو هستیم که برگ برندههای فیلم هستند. پیکاچو (که برگه آس این برگهای برنده به شمار میرود) و دوستانش جهانی را ساختهاند که در آن فانتزی موج میزند. دیر ساخته شدن فیلم پوکمون و عرضه آن در سال ۲۰۱۹ باعث شده که فیلم از لحاظ بصری و جلوههای ویژه به حد بسیار مطلوبی برسد و در این زمینه باید برای سازندگان هورا کشید. کافی است تا یک صحنه از عبور و مرور مردم و پوکمونهایشان را در فیلم Pause کنید و شروع به شمردن پوکمونها در نمای روبرویتان کنید. پوکمونهای فیلم برادران وارنر به بهترین نحو ممکن از دل انیمه و بازی بیرون کشیده شدند و طرفداران را نیز به وجد میآورند.
با اینکه جان اسمیت (که برخلاف برخی شایعات هیچ ربطی به ویل اسمیت هم ندارد) بازی نسبتا قابل قبولی را از خودش در نقش تیم (پسرک قهرمان قصه) ارائه میکند اما عملا او دیگر کاراکترهای انسانی فیلم نقش مترسکهایی را در دنیای هیولاهای پاکتی دارند. کاراکترهای انسان در فیلم Pokemon Detective Pikachu بی خاصیتتر از فیلم گودزیلا بوده و صرفا نقش پر کردن حواشی فانتزی فیلم را دارند. متاسفانه عدم وجود یک آنتاگونیست پر و پیمان هم به فیلم لطمه دیگری وارد کرده (فریب تریلرها و حضور با ابهت میوتو، یکی از پوکمونهای مشهور و معمولا نقش منفی این سری را نخورید) و قهرمانان داستان نمیتوانند آنطور که باید قهرمانانه رفتار کنند.
کارگردان ترجیح داده قهرمانان فیلمش همچون بازی بیشتر از مغز خود استفاده ببرند تا نیروی فیزیکی؛ هرچند موضوعات کارآگاهی فیلم و معماهای داستانی بیشتر شبیه به یک جوک و داستان کودک میمانند تا یک کارآگاه بازی تمام عیار. اصرار کارگردان بر حضور این صحنهها به جای نبردهای تخیلی باعث شده که در نتیجه تا دقایق پایانی فیلم شاهد نبردی درست و حسابی نیستیم. راب لترمن کارگردان اما در همان بیست دقیقه پایانی تا جایی که میتواند نقصان نبودن صحنههای اکشن در فیلمش را جبران میکند و نبردی جانانه میآفریند که به مذاف طرفداران بسیار خوش میآید.
ابتدای صحبتم درباره جایگاه و هدف هر فیلم سینمایی در دنیا صحبت کردم و باید در خاتمه مطلب یادآوری دوبارهای کنم که پوکمون برای کودکان ساخته شده تا آنها را بار دیگر با این برند، این بار در یک مدیوم کاملا جدید و پولساز، آشنا کند. شاید فروش بیش از ۴۰۰ میلیون دلاری فیلم در قبال بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری آن در نگاه اول یک سوددهی نباشد؛ اما با کمی تامل میتوان به سود عجیب و غریب این فیلم پی برد. فیلم Pokemon Detective Pikachu لایف استایلی جدید را برای کودکان سراسر دنیا میسازد و آنها را به سمت تمام وسایل مزین به آرم و نقاشیهای پوکمون سوق میدهد.
فیلم Pokemon Detective Pikachu تعریف دقیقی است از تبدیل یک صنعت میلیاردی از یک انرژی به انرژی دیگر بدون آنکه خاصیت و ماهیت آن عوض شود. پوکمونها این بار از انرژی شگفت بازی و انیمه تبدیل به انرژی هالیوودی و سینما شدند و ماهیت سرگرم کننده بودن خود را حفظ کرده و خاصیت مفرح بودن برای کودکان را نیز تر و تازه نگه داشتهاند. یک برند موفق در همه جا موفق است و هواداران دو آتشه بزرگترین سرمایه پوکمونها و خالقین آنها هستند.
پی نوشت با طعم گیم: به نظر میرسد که رقابت سالم نینتندو و سگا در مدیوم سینما نیز بازهم مثل روال سالهای اخیر به نفع نینتندو تمام شده است. هر چند اثر سینمایی لایواکشن سونیک هنوز رنگ اکران را به خود ندیده ولی تریلرها و نارضایتی کاربران از وضعیت سونیک اخبار چندان جالبی را نمیدهد. برادران وارنر و کمپانی پوکمون با ظرافت و دقت تمام هیولاهای پاکتی را به تصویر کشیدند و همین ظرافت و رضایت کاربران به خودی خود برگ برنده سبز را لااقل عجالتا (و احتمالا تا مدتهای مدید) به دست آنها میدهد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با کیفیت hdrip فیلم جدید دیدن حرام است
الان که فیلم بلوری اومد و دوبله هم شد ببین و نظرتو بگو بهمون محمدرضا جان