نقد فیلم Malignant – بازگشت شگفتانگیز جیمز وان به ژانر وحشت
اگر شما در گذشته یک فیلم از آثار جیمز وان را دیده باشید، قطعاً میدانید که با چه نابغهای در فیلمسازی روبرو هستید. او کارگردانی است که توانایی فوقالعادهای در استفاده از ژانرها دارد. اما ...
اگر شما در گذشته یک فیلم از آثار جیمز وان را دیده باشید، قطعاً میدانید که با چه نابغهای در فیلمسازی روبرو هستید. او کارگردانی است که توانایی فوقالعادهای در استفاده از ژانرها دارد. اما ژانری که نام جیمز وان را به سرِ زبانها آورد، ژانر محبوب و کلاسیک وحشت بود. حالا جیمز وان پس از تولید یک فیلم ابرقهرمانی، در بازگشت مجدد خود به ژانر وحشت به ما یادآوری میکند که چرا او استاد تولید فیلمهای ترسناک است. وان در جدیدترین فیلم خود یعنی «بدخیم» به تماشاگران نشان میدهد که او در احیای ژانر وحشت «جالو» ایتالیایی که اغلب شامل قاتلان نقابدار، دستکشهای سیاه، کشتارهای وحشتناک و زنانِ مرموز است هم یک استاد تمام و کمال است. برای آشنایی بیشتر با فضای این اثر در ادامه با نقد فیلم Malignant همراه ویجیاتو باشید.
خلاصه داستان: اوایل دهه 90 میلادی است، و یک بیمارستان وسیع مانند قلعهای گوتیک که در انزوای روستایی قرار دارد، یک ناهنجاری پزشکی را در خود جای داده است. همین ناهنجاری وسیلهای است که کُلیت فیلم بدخیم را به حمام خونی از جریانات عجیب بدل میکند و شخصیتهای فیلم را به یکدیگر پیوند میزند.
نقد فیلم: جیمز وان با فیلم «بدخیم» همچنان ثابت میکند که میتواند بینندگان را به وحشت اندازد و آنها را از ابتدا تا انتها سرگرم کند. اگر بخواهیم این فیلم را همانند سریال محبوب این روزهای کمپانی مارول یعنی ?…What If تعریف یا عنوان بندی کنیم باید گفت: چه میشد اگر «ونوم» یک فیلم جالو ایتالیایی بود؟! علت این تشبیه یا تعریف این است که اساساً ژنتیک و اسکلت بندی فیلم جدید جیمز وان بر پایه ژانر ایتالیایی جالو بنا شده است. اما شاید برای شما سوال باشد که جالو چه گونهای از سینما را شامل میشود؟! جالو گونهای از آثار تریلر یا ترسناک ادبیات و سینمای ایتالیا در قرن بیستم میلادی است که مؤلفههایی از ژانرهای جنایی، اسلشر، معمایی، تریلر روانشناختی و وحشت روانشناختی را با خود دارد.
با این اوصاف فیلم «بدخیم» از دور شبیه اسب تروآ است که با خیلی از شاخصههای سینمای وحشت تزئین شده و وعده تکرار بسیاری از تجربیات شیرین فیلمهای ترسناک جیمز وان را میدهد، اما در عمل ما با یک اثر فریبنده، خونین و گاهاً مضحک طرف هستیم که جنون موجود در ژانری فراموش شده را به میدان عمل آورده و در خود جای داده است. به طور کلی باید گفت فیلم «Malignant» اثری هیجانانگیز است تا ترسناک. این اثر یک ترکیب بازیگوش، کافئیندار و سرگرمکننده است که جیمز وان خواسته با ساخت آن ارجاعات زیادی به سینمای افرادی چون ماریو باوا، داریو آرجنتو، برایان دی پالما و سم ریمی داشته باشد. اساساً تأثیر سینمای این افراد در نقاط مختلف و دیوانه کنندهای از این اثر مشاهده میشود.
فیلم Malignant در یک بیمارستان تحقیقاتی وحشتناک و گوتیک در دهه 1990 آغاز میشود. در این صحنه هرج و مرج شدیدی وجود دارد زیرا گروهی از پزشکان نمیتوانند کسی یا چیزی را که در داخل یکی از اتاقها است کنترل کنند. این موجود هر چه هست، درمان کمکی به آن نکرده است. بنابراین، اینجاست که یک پزشک با صدایی خسته و لرزان به صراحت میگوید: وقت آن است که این غده سرطانی را قطع کنیم. پس از این شروع طوفانی در فیلم، ما در زمان حال با آنابل والیس در نقش مدیسون روبرو میشویم، زنی با تصورات ذهنی یک قاتل سریالی عجیب و غریب به نام گابریل که تمایل به کشتار پزشکان بازنشسته دارد.
مدیسون در ابتدا حال مناسبی ندارد زیرا اخیراً سقط جنینهای متعددی را به واسطه سوء استفاده رفتاری و خشونت همسرش تحمل کرده است. اما در شبی که مدیسون بار دیگر با رفتار خشونت آمیز همسرش روبرو میشود، ناگهان موجودی عجیب همسر او را به قتل میرساند و بچه در شکم او نیز سقط میشود. از این لحظه به بعد مخاطب در ذهنش با پرسشهایی روبرو خواهد شد؛ پرسشهایی که میگویند آیا مدیسون با یک دیوانه ارتباط روانی دارد؟ یا چیزی به مراتب غیرعادیتر در جریان است. مثلاً نوعی راز ماوراء طبیعی عجیب و غریب که تنها به قهرمان مشکل دار داستان و خواهرش مربوط میشود.
با این اوصاف، داستانِ فیلم بدخیم بیشتر در مورد سفر است تا مقصد. جیمز وان به عنوان کارگردان و فیلمنامه نویس از نظر روایت هیچ پیچ و خم شگفت انگیزی را به داستان تزریق نمیکند، اما در عوض از بازی با ژانر مورد نظرش نهایت لذت را میبرد. بدون شک بازگشت وان به ژانر وحشت آن چیزی نیست که بیشتر مخاطبان از این فیلمساز انتظار دارند. چرا که او روند و سبک گذشتهاش را به طور کامل کنار گذاشته و به عصر و ژانری بازگشته که در آن تریلرهای مربوط به قاتلان زنجیرهای حرف اول را در ژانر وحشت میزدند. اساساً «بدخیم» از منظر لحن یک کابوس خیالی است که مرز بین ماوراء طبیعی و علمی تخیلی را در بر میگیرد.
بنابراین، فضای فیلم «بدخیم» جایی است که میتوان در آن قاتلان و قهرمانان را از نظر روانی به هم مرتبط کرد، و کارآگاهان که وظیفه حل قتلها را بر عهده دارند را نیز به حاشیه کشاند و با آنها شوخی کرد. بنابر همین محتوای به شدت ساده و گاهاً خشن و البته عجیب، شاید کسانی که با این سبک آشنا نیستند، ممکن است زمان بیشتری را برای ارتباط با آنچه وان تلاش کرده بسازد، نیاز داشته باشند؛ و شاید از اساس خیلی از افراد زمین بازی را درک نکرده و دست از دیدن آن بکشند.
اما از نظر بصری، بدخیم مانند یک کابوس الهام گرفته از آثار «داریو آرجنتو» است، آن هم در حالی که هیولایی از تصاویر آبی و قرمز شگفت انگیز تخیل مدیسون مانند فردی کروگر با کت چرمی نیز در آن ظاهر میشود. اما داستان پُشت این شرور یک راز پیچیده با لایههای متعدد است. نتیجه این فرمول یک ملودرام مضحک اما هنوز هم وحشتناک است که بیشتر شبیه یک فیلم هیجانی عمل میکند تا یک فیلم صرفاً ترسناک.
اما وان استاد وحشت است و نشان میدهد که هنوز میتواند مردم را بترساند و نیازی به اتکای مطلق به ترسهای جامپ اسکر در فیلم «بدخیم» نیست. یکی از راههای او در این مسیر، شیوه کارگردانی موثر اوست که در نهایت مخاطب را در وسط کار قرار میدهد. برای مثال، او سوژههای خود را در اتاقی قرار میدهد که تاریکی در اطراف آنها وجود دارد یا شخصیت به سمت سیاهی حرکت میکند. در این شرایط با برداشتن هر قدم بدون اینکه بدانند با چه چیزی ممکن است روبرو شوند، بینندگان نیز احساس اضطراب میکنند و همین باعث میشود که از خود بپرسند چه چیزی ممکن است در تاریکی ظاهر شود یا آنها را بگیرد.
به طور کلی از اولین دقیقه تا آخرین لحظه، جیمز وان هر ترفندی را که در کارنامه کاری خود آموخته به کار میگیرد تا فیلم را از نظر بصری جذاب نگه دارد؛ دامنه این ترفندها از دوربین پرانرژی و روان در همه جا گرفته تا قابهای جذاب و استفاده از جلوههای بصری و فیزیکی در نوسان است. بنابراین در یک کلام میتوان گفت فیلم Malignant به شدت زیبا و تکنیکی است. البته جدای از کارگردانی شیک جیمز وان نمیتوان از موسیقی متن جذاب جوزف بیشارا نیز به سادگی گذشت. موسیقی بیشارا به طرز تحسین برانگیزی بسیار متنوع است، این یعنی تِم پایه کار در مواقعی باعث تشدید حس و حال سکانسهای نمایشی وحشتناک میشود، به طور کلی این سبک موسیقی نیز از دل ژانر جالو ایتالیا بیرون آمده است.
با همه این تفاسیر باید گفت فیلم «Malignant» یا بدخیم یک اثر ترسناک پاپ کورنی است که طرح دیوانه واری دارد و برای سرگرمی محض تولید شده است. لحظات بسیاری شامل تزریق خشونت تا تعلیقهای انفجاری در این اثر وجود دارد که من واقعاً از دیدنشان لذت بردم. در واقع علت این جذابیت این است که جیمز وان میداند چگونه صحنههای ترسناک را هدایت کند. تصاویری که در اینجا ایجاد شده بسیار غنی است و یک فیلم ترسناک کلاسیک را در خود دارد. مهارتهای کارگردانی وان نیز به طور کامل همه چیز را پوشش داده و من تحت تأثیر نحوه انتخاب او برای فیلمبرداری از صحنههای خاص قرار گرفتم.
از طرف دیگر پرده سوم فیلم نیز از یک اثر ترسناک مرموز به یک فیلم ترسناک با لحن آثار اکشن «بی مووی» تبدیل میشود که اکشن موجود در آن تَنه به آثار ویدئو گیمی میزند؛ البته ممکن است برخی از تماشاگران سینما یا منتقدان از این تغییر لحن لذت نبرند، اما خود من به عنوان یک مخاطب ژانر وحشت از این حمام خون نهایت لذت را بردم.
پس در نتیجه باید گفت: فیلم Malignant را باید دید تا بتوان توصیفات این بررسی را بیشتر درک کرد، اما نمیدانم آن را دوست خواهید داشت یانه! با این اوصاف حتماً باید دیدن آن را تجربه کنید.
بهترین فیلمهای ترسناک از نگاه ویجیاتو را بشناسید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فیلم ترسناک و نمیگسندم. واقعا اخرین چیز ترسناکی که دیدم خودکشی اختاپوس بود با تمام نکته ها مثل اون... از مظر خویش واقعی نبوده یکجوری بودش
اگه اسپم اینو حساب میکنید ببخشید?♥
میدونم ربطی نداره اما
ویجی لاگ پلاس چی شد پس گفتین از دوشنبه شروع میشه??
واجب شد ببینم حتماً !