ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Shang-Chi And The Legend Of The Ten Rings – اژدهای مارول وارد می‌شود

فیلم «شانگ چی و افسانه ده حلقه» شخصیت‌های جذاب، اکشن الهام‌بخش و احساسات مؤثر را ترکیب می‌کند تا یک منظره ابرقهرمانی فانتزی را خلق کند. در ادامه با نقد فیلم Shang-Chi And The Legend Of ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۰ آبان ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۰

فیلم «شانگ چی و افسانه ده حلقه» شخصیت‌های جذاب، اکشن الهام‌بخش و احساسات مؤثر را ترکیب می‌کند تا یک منظره ابرقهرمانی فانتزی را خلق کند. در ادامه با نقد فیلم Shang-Chi And The Legend Of The Ten Rings همراه ویجیاتو باشید.

پس از سال‌ها ساخت فیلم‌هایی که تقریباً صرفاً حول محور مردان سفیدپوست به نام کریس بودند، دنیای سینمایی مارول به آرامی شروع به تنوع بخشیدن به فهرست ابرقهرمانان خود کرد. این تغییر آگاهانه در سال 2018 با اکران «Black Panther» آغاز شد، که انقلابی در نحوه نمایش جامعه سیاهان در سینما، به ویژه در فضای ابرقهرمانی ایجاد کرد. در واقع با نمایش این فیلم آنها دیگر به نقش‌هایی که برای «یاران خردمند» اختصاص داده شده بود تنزل داده نشدند.

اکنون، این گروه رنگین پوست نیز می‌توانند دارای ستاره‌هایی باشند که از نظر قدرت و برجستگی با همتایان سفیدپوست خود برابری می‌کنند. از طرف دیگر، مارول با تولید فیلم بسیار معمولی «کاپیتان مارول» اولین فیلم ابرقهرمانی این استودیو مبنی بر صداهای اغلب نادیده گرفته شده جامعه بانوان را در دنیای سینمایی خود کلید زد؛ حالا کوین فایگی و همکارانش که از این دستاوردها جسورتر گشته‌اند، متعهد شده‌اند که همین فرصت‌ها را به گروه‌های اقلیت بیشتری بدهند.

برای مثال: فیلم Eternals که اخیرا در جهان نمایش داده شد، بهشتی برای تنوع است و شامل اولین ابرقهرمانان ناشنوا، هندی، کره‌ای و … می‌شود. با این حال، قبل از نمایش این فیلم، «شانگ چی و افسانه ده حلقه» ساخته دستین دنیل کرتون آمد تا زمان مورد انتظار جامعه آسیایی برای درخشش در کانون توجه ابرقهرمانان را به پایان برساند، و حالا شخصاً مشتاقم که بگویم این فیلم، اثری است که موفق شده هدفش را به انجام برساند. کرتون به عنوان کارگردان اولین فیلم مارول با محوریت یک داستان شرقی و یک قهرمان آسیایی، نُسخه یک تراژدی تکان دهنده درباره پدران، پسران و وزن خُردکننده انتظارات بین آن‌ها را در یک درام تاثیرگذار می‌پیچد.

در واقع کمپانی مارول با تولید شانگ چی و افسانه ده حلقه، قالب خود را در چندین جبهه شکست؛ بیست و پنجمین فیلم مارول که یک درام خانوادگی تأثیرگذار بر پایه یک داستان ابرقهرمانی آمریکایی آسیایی است، یک تراژدی تاریک و غافلگیرکننده را با جلوه‌های یک حماسه هنرهای رزمی شرقی ترکیب می‌کند و داستانی افسانه‌ای و فانتزی را روایت می‌کند.

سه عنصر مهم در «شانگ چی و افسانه ده حلقه» وجود دارد که بسیار خوب در کنار یک دیگر چفت و جور شده‌اند. اولی غافلگیری، دومی صحنه‌های مبارزه و سومی یک درام آشنا؛ اجرای درست هر سه این عناصر به فیلمی ختم می‌شود که بسیار سرگرم‌کننده است، احساس تازگی دارد و بدون شک شانس آورده که کاملاْ با فرمول مارول آرایش نشده است. اما پس از همه این‌ها شاید سوال اصلی یک مخاطب این باشد که از اساس این مرد یا همان شانگ چی کیست؟! که این فیلم به سراغ داستان او رفته است. شانگ چی (با بازی سیمو لیو) بدون پسوند «man» یا قدرت‌های قابل مقایسه با دیگر جنگجویان شنل پوش ابرقهرمان، با هنجارهای دنیای سینمایی مارول غریبه است. او تقریباً 50 سال پیش در کتاب کمیک Master of Kung Fu معرفی و محبوب شد.

اما اولین حضور Shang-Chi در MCU حکم یک ناک اوت دیدنی برای دیگر ابرقهرمانان مارول را دارد. اما چرا؟ چون شانگ چی با مهارتی عالی و سبک مبارزه و قوس شخصیتی خود، مصداق یک اژدها تازه نفس است که می‌تواند با دَم آتشین خود همه را ذوب و مجذوب کند. داستان زندگی و ریشه‌های شخصیت شانگ چی بسیار شنیدنی است؛ او در یک خانواده سخت و عجیب پرورش یافت، خانواده‌ای که پدری ابرشرور با اشتهای بدون پایان و هزار ساله برای قدرت در یک سوی آن قرار دارد و مادری که نگهبان یک سرزمین افسانه‌ای است در سوی دیگر آن؛ اما نقطه دراماتیک این خانواده این است که مادر تنها کسی بود که در برابر شرارت پدر ایستاد و او را رام کرد.

بنابراین، دوران بچگی شانگ چی و شالینگ، خواهر کوچکترش سرانجام با گناهان قدیمی پدر و مرگ غم انگیز مادر از بین می‌رود. پسر خود را از پدر ستمگرش جدا می‌کند، در سانفرانسیسکو پنهان می‌شود تا زندگی مخفی و محزون خودش را داشته باشد. حالا او در گوشه‌ای از شهر با دوستش آبجو می‌خورد و شب‌ها را در کلوپ‌ها می‌گذراند. اینجاست که باید بگوییم آیا این یک نمایشنامه‌ از ویلیام شکسپیر است یا یک داستان اورجینال از مارول؟ مساله این است!

از طرف دیگر، بیست و پنجمین فیلم MCU، بیش از آن که شبیه به دنیای ابرقهرمانی باشد که تاکنون از مارول دیده‌ایم، بیشتر شبیه یک اثر حماسی است که مستقیماً از اساطیر باستانی گرفته شده؛ این قصه اولین قدم مارول است که به گنجینه‌ای از داستان‌های فولکلور چینی دست یافته است. در «شانگ چی و افسانه ده حلقه» ما مبارزات و دوئل‌هایی را در مناظر جنگلی تماشا می‌کنیم، که در آن سبک‌های مختلف مبارزه شرقی شامل ووشیا و کونگ‌فو، دیده می‌شود. ما همچنین مبارزات جذابی داخل اتوبوسی با سرعت بالا مشاهده می‌کنیم که می‌تواند در نسخه بی‌خون «The Raid 2» اتفاق بیفتد. علاوه بر این، دوئل در یک قفس، سلاح‌های عجیب و غریب، مناظر خیره کننده و اسطوره‌های دنیای باستان و جانوران خارق العاده همه گویای حماسی بودن و فانتزی شدن این اثر است.

البته نقطه اتصال تمام این موارد یک کلمه است، و آن چیزی نیست جز مفهوم خانواده؛ این فیلم، درام خانوادگی زیادی در خود دارد به طوری که ممکن است دومینیک تورتو جهان سریع و خشن از حسادت سرخ شود. در واقع این پیوندهای خانوادگی است که باعث می‌شود عناصر فانتزی و علمی تخیلی نیز در زیر لایه‌های این داستان ساده به حرکت در بیایند. همچنین، نباید فراموش کرد شانگ چی یک فیلم رزمی است که می‌خواهد ادای احترامی به سینمای اکشن شرق آسیا باشد.



جالب است بدانید تفاوت‌های زیادی در سینمای آمریکا و آسیا وجود دارد، اما هیچ کدام آن‌ها به اندازه شیوه استفاده از سکانس‌های بدلکاری برجسته نیست. اغلب اوقات، یک سکانس بدلکاری در فیلم‌های آمریکایی بیشتر به دنبال شوکه کردن مخاطب است تا جلو بردن قوس‌های روایت یا شخصیت، اما در مقابل، در فیلم‌های آسیایی، اکشن اغلب یک عنصر جدایی‌ناپذیر است. این یعنی هر درگیری فیزیکی به همان اندازه که تماشاگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، جنبه‌ای درونی را نیز در بر می‌گیرد.

شما می‌توانید این را در اوج نبرد فیلم چینی و اکشن «Raging Fire» به کارگردان بنی چان، یا هر درگیری و مبارزه‌ای در درام علمی-تخیلی کره‌ای به نام «Seobok»، ببینید. حالا این لحظات را با اکثر صحنه‌های فیلم «F9» به کارگردانی جاستین لین مقایسه کنید و خواهید دید که نسخه آمریکایی یک اکشن، صرفاً مجموعه‌ای از صحنه‌های ظاهراً بزرگ است که بن‌بست‌های مختلفی را برای خود ایجاد می‌کند. حالا علیرغم تمایلات آشکار استودیو مارول برای نمایش چنین اکشنی، «شانگ چی و افسانه ده حلقه» بیشتر شبیه یک داستان مدرن به سبک «ووشیا» است تا یک اکشن استاندارد آمریکایی؛ به طور کلی این فیلم مارول از اکشن برای برقراری ارتباط درونی به شیوه‌هایی ظریف و آشکار و کاملاً جذاب استفاده می‌کند.

اساساً شانگ‌چی مملو از سکانس‌های اکشن با محوریت هنرهای رزمی چشم‌گیر است که دوران اوج جکی چان و البته بروس‌لی فقید را به یاد می‌آورد. در اینجا، یک شخصیت واقعی و حس سرگرم‌کننده در اکشن وجود دارد، که ادای احترامی است به تمام آثار اکشن سینمای شرق که البته در عین حال از فناوری‌های مدرن فیلمسازی نیز نهایت استفاده را می‌برد. در این بین تیم تولید به اکشن فیلم چاشنی شخصیت پردازی را نیز تزریق کرده‌اند که خود یک نیروی محرک است. شخصیت پردازی در هر داستان اورجینال بسیار مهم است و خوشبختانه این یکی از قوی ترین دارایی‌های شانگ چی است.

بخش اعظمی از این فیلم به بررسی گذشته پویا و پر دردسر خانواده شانگ چی اختصاص دارد و فیلمساز او و خواهرش شالینگ را به افرادی کاملاً قابل درک و فراتر از فرزندان یک شرور تبدیل می‌کند. اما ون‌وو با بازی مستحکم تونی لیانگ مطمئناً قوی‌ترین و جذاب‌ترین کاراکتر را در کل فیلم دارد، و تضمین می‌کند که او صرفاً یک آنتاگونیست سطحی و ملایم نیست، بلکه مردی به همان اندازه هیولا است که به راحتی قابل درک است.

با این تفاسیر باید گفت هیچ فیلمی از مارول بی عیب و نقص نیست و «شانگ چی» نیز از این دایره خارج نمی‌شود. متأسفانه این یک شکایت رایج در مورد فیلم‌های MCU است که علیرغم بودجه 200 میلیون دلاری آن‌ها، مقدار زیادی از CGI یا جلوه‌های بصری ضعیف در این آثار یافت می‌شود. با این اوصاف، اگرچه Shang-Chi یک منظره بصری جالب دارد، اما برخی از سکانس‌های مبتنی بر پرده سبز نسبتاً ناهموار هستند. به عنوان مثال، سکانس مبارزه در اتوبوس که در پرده اول فیلم نمایش داده می‌شود، مملو از کارهای دیجیتالی مبتنی بر پرده سبز و برخی از مدل‌سازی‌های اتوبوس به سبک CGI با کیفیت خنده‌دار است که ذهن مخاطب را از صحنه‌ای بیرون می‌کشد که بسیار درست است.

اما اوج مشکلات فیلم به‌طور محسوسی در سومین پرده پُر هرج و مرج‌تر آن احساس می‌شود، جایی که به نظر می‌رسد جلوه‌های ویژه کاملا در متن هستند و دیگر نکات فیلم حکم یک پاورقی حاشیه‌ای را دارند، اما ظاهرا این متن بودن جلوه‌های بصری نیز آنقدر کافی نیست که اکشن بلندپروازانه و در مقیاس بزرگ را کاملاً متقاعدکننده کند. البته این نبرد پایانی مطمئناً هرگز به زشتی و شلوغی نبرد نهایی فیلم Black Panther نمی‌رسد، اما با این همه پول روی میز، چنین صحنه‌هایی باید بسیار بهتر از این به نظر برسد. به طور کلی تا حد زیادی بدترین قسمت کل فیلم، پرده سوم آن است که به طور غیرقابل انکاری تسلیم مشکل همیشگی آثار MCU شده است.

پس از حدود 90 دقیقه اکشن عالی، در مقیاس متوسط و کار با شخصیت‌های معنادار، پرده سوم به یک کلاژ دیوانه‌وار و بیش از حد شلوغ از ضرب وشتم جلوه‌های بصری بدل می‌شود، که بیشتر آن زیبایی‌شناسی موجود در بازی‌های ویدیویی را تداعی می‌کند. با توجه به ماهیت صمیمی درگیری شانگ چی با پدرش ون وو، یک مبارزه نهایی در مقیاس کوچکتر مناسب‌تر بود، اما در عوض، مارول ظاهراً احساس می‌کند که نیاز دارد بودجه هنگفت خود را با یک صحنه شلوغ توجیه کند. جشنواره‌ای که در نهایت کمی خسته کننده است. این پایان، احساسی را در مخاطب زنده می‌کند که متعلق به نوع دیگری از فیلم‌های ابرقهرمانی است، صادقانه بگویم اگرچه این شلوغی برای مخاطب عام بد نیست، اما یک فیلم بسیار سرگرم‌کننده را به یک نتیجه معمولی و خسته‌کننده می‌رساند.

در مجموع، «شانگ چی و افسانه ده حلقه» بزرگترین سورپرایز MCU از زمان قسمت اول «نگهبانان کهکشان» است؛ این یعنی به همان اندازه که «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» یک تریلر جاسوسی قوی است یا «ثور: راگناروک» و «نگهبانان کهکشان» را می‌توان ادیسه‌های فضایی به همان اندازه خنده‌دار و تاثیرگذار نامید، همچنین شانگ چی نیز می‌تواند روی پای خودش بایستد؛ و در عمل به عنوان یک فیلم ابرقهرمانی با محوریت هنر‌های رزمی شرقی خودنمایی کند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (15 مورد)
  • Berserk21
    Berserk21 | ۲۳ آبان ۱۴۰۰

    تازه تمومش کردم درکل فیلم خوبی بود
    اگه یه اثر مستقل بود احتمالا نگاش نمیکردم ولی اینکه داخل mcu جریان داشت ارزشش رو برد بالا(همون نفس تازه)
    متفاوت تر از بقیه بود که خودش هم نقطه قوت حساب میشه

  • Amir234
    Amir234 | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    نقد خیلی خوبی بود
    با توجه به نمراتی که گرفته معلومه که فیلم خوبیه و نسبت به بلک ویدو و اترنالز بهتره
    در اولین فرصت سعی میکنم ببینم این فیلمو ?

  • AVH265
    AVH265 | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    نقد خوبی بود. این که تو مارول cji گاهی وقت ها لنگ میزنه همیشه هست ولی به نظرم اون دوتا اژدها رو خیلی خوب درآورده بودن. اکشن های خیلی خوبی داشت من خیلی از صدای تیغه ها خوشم اومد. شما رو نمیدونم نیم ساعت اول فیلم خوب بود ولی بقیه‌ی فیلم انگار برام کش اومده بود طولانی شده بود. یه قسمتی که من خوشم اومده بود آخر فیلم وقتی پنج تا حلقه دست پدرش بود پنج تا دست خودش اون خیلی خوب بود. به نظرم باید نام فیلم رو میذاشتن افسانه ده حلقه و شانگ‌چی رو حذف میکردن چون فیلم شخصیت محور نبود و روی شخصیت های دیگه هم تمرکز کرده بود‌ در کل فیلم رو ببینین.

  • AtlasWesker
    AtlasWesker | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    نقد عالی بود

  • !Spider-Man
    !Spider-Man | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    ممنون نقدر خیلی خوبی بود.
    تا لان شانگ چی تا حدودی توقعات من از فاز چهارم مارول رو برآورده کرده.هنوز ندیدمش ولی با توجه به نمراتی که گرفته میشه فهمید که از بلک ویدیو و اترنالز بهتره.

  • Doosty
    Doosty | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    دیزنی هم که پاچه‌خوار چین، برای این فیلم معلومه مایه گذاشته

    • Blacky
      Blacky | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

      اولا
      http://vigiato.net/p/181644

      دوما ، مثه اینه که هر فیلمی مربوط به یک کشور بود میشه پاچه خواری

  • Broly
    Broly | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    بسیار فیلم خوبی بود از چیزی که انتظار داشتم خیلی بهتر بود سکانس های پس از تیتراج هم که نگم??

  • hurting-other-pepole
    hurting-other-pepole | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    نمرات که میگن از اترنالز بهتره. در حال حاضر فیلم های خوب کمی منتشر شدن و فیلم های بزرگ هم ۲۰۲۲ میان این فیلم میتونه دست گرمی خوبی باشه برای اسپایدر من جدیده .ممنون اقای پریمی بابا این نقد بسیار خوب .

  • Daeealireza
    Daeealireza | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

    میشه خوههشا اخرش ببینیم
    یا نبینیم رو اضافه کنید
    برای نقد هایتون یا بررسی ها

    • امیر پریمی
      امیر پریمی | ۲۰ آبان ۱۴۰۰

      شما این رو ببین اگر اکشن دوست داری

مطالب پیشنهادی