هنر مدرن چه تاثیری بر طراحی هیولاهای سایلنت هیل داشته است؟
سایلنت هیل، فرانچایزی که به داشتن ویژگیهای هراسافکن، داستانهایی پریشانکننده و موسیقیهایی مخوف معروف است. اما قسمتی که احتمالا در این سبک بازیهای وحشت-بقا معروفترین ویژگی آنها باشد، طراحی و شمایل موجودات آن است. جایی ...
سایلنت هیل، فرانچایزی که به داشتن ویژگیهای هراسافکن، داستانهایی پریشانکننده و موسیقیهایی مخوف معروف است. اما قسمتی که احتمالا در این سبک بازیهای وحشت-بقا معروفترین ویژگی آنها باشد، طراحی و شمایل موجودات آن است. جایی که امثال کلههرمی معروف، بعد از دو دهه از اولین رخنمایی در سایلنت هیل ۲، هنوز هم توجه بسیاری از بازیکنان را به خود جلب میکند.
ماساهیرو ایتو (Masahiro Ito)، هنرمند مبتکری است که این هیولای فراموشنشدنی را خلق کرده است. طرفداران مجموعه نیز هنوز امید دارند که شایعات مربوط به ریبوت بازی با حضور مجدد وی، صحت داشته باشد. جدا از همه اینها، طراحان ساکنان مخوف شهر متروکه، از چندین اثر مدرن هنرمندان سالهای اخیر الهام گرفتهاند.
مهمترین آثار تاثیرگذار در طراحی موجودات نسخههای اولیه سایلنت هیل
سایلنت هیل در سال ۱۳۷۷ برای پلیاستیشن ۱ عرضه شد و از همان موقع، بسیاری از طرفداران آن را فراتر از زمانه خود میدانستند. در زمانهای که منبع اقتباس اصلی بازی، رزیدنت اویل، از هیجانات و وحشتهای سطحی برای ترساندن استفاده میکرد؛ سایلنت هیل پا به میدانی گذاشت که در آن مردم به دنبال ترسی عمیقتر و روانیتر بودند. بازی هم با استفاده از مکانیکهایی نوآورانه سعی داشت تا این ترس را به مرحلهای غیر قابل تحمل برساند. مثل وجود رادیویی خراب که نزدیک بودن هیولاها را با نویز خود هشدار میداد و یا تبدیل مکانهایی با ظاهر امن، مانند مدارس و بیمارستانها به سیاهچالهایی مخوف.
بازی علاوه بر الهامگیری از عناوین معروف غربی ژانر وحشت، هم چون آثار استفن کینگ (Stephen King) - البته با نگاهی ژاپنی توسط تیم سازنده بازی در کونامی - از دیگر عناوین کمتر شناخته شده نیز بهره بردهاند. یکی از منابع اصلی الهامات، کارهای دیوید لینچ (David Lynch) بود. ظاهر شهر و ساکنان آن، خصوصا با دیالوگهای وهمآلود و علاقه شدید بازی به کشیدن بازیکن به بعدهای عجیب دیگر، یادآور سریال تلویزیونی معروف وی، Twin Peaks است.
بر خلاف بلند نگریهای بازی، سازندگان از تصویرسازی خشونتهای سنگین در مواقع نیاز، ابایی نداشتند. بعضی از صحنههای وحشتآفرین و سورئال سایلنت هیل، خصوصا در محیط غرق به خون و زنگار گرفته Otherworld، عمیقا از آثار هنرمند قرن ۱۵ میلادی، هایرونیوس بوش (Hieronyus Bosch) الهام گرفته شدهاند. هیولاهای موجود، از سگهای بدون پوست تا پرستاران با بدنهای به شدت تغییر شکل یافته، به شدت ناموزون و بد ریخت بودند.
اما تازه در سایلنت هیل ۲ بود که تیم طراحی خلاقیت خود را به طور کامل به کار انداختند. با ورود ماساهیرو ایتو، تیم توسعه تصمیم گرفتند تا استفاده از دشمنان ترسناک معمول، غولهای بد ریخت و زامبیها را کنار گذاشته و برای ایجاد ترس در بازیکنان به سراغ طراحیهای روانی-جنسی بروند.
در نتیجه این تصمیم، بازیکنان با موجوداتی منزجر کننده مثل مانکنها - مانکنهایی که به جای سر و دست، یک جفت پای اضافه دارند - روبهرو شدند که به شدت تداعی کننده اثر معروف هانس بلمر (Hans Bellmer)، Dolls در سری تصاویر سورئال او منتشر شده در سال ۱۹۳۶ به نام Die Puppe (عروسک) بود. بلمر عروسکها را به شکلی منزجر کننده در هم میریخت و باعث ایجاد سوالاتی در مورد طبیعت تمایلات جنسی میشد. بازی هم به شکل مبتکرانهای از همین ایده برای نمایش خواستههای سرکوب شده و احساس گناه شخصیت اصلی بعد از مرگ همسرش استفاده کرده است.
هنرمند مشهور دیگری که منبع اقتباس طراحی موجودات بازی کونامی واقع شده، فرانسیس بیکن (Francis Bacon) است. بسیاری از تصاویر او، همانند نقاشی "Study after Velázquez's Portrait of Pope Innocent X" او در سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۱-۱۳۳۲)، به شکلی است که به نظر میرسد شخصیتها داخل قفسی سیمی قرار دارند و احتمالا در حال عذاب کشیدن هستند. چند مورد از موجودات سایلنت هیل ۲ نیز به شکلی مشابه در بند هستند؛ مثل باس آخر بازی، مری، که چارچوب دورش به شکل تختی است که به خاطر بیماری فلجکنندهاش به آن محدود شده است.
حتی کلاهخود مثلثی کلههرمی مشهور نیز برای آن بوده تا رنج بیپایان این موجود را نشان دهند. موجودی که با بسته شدن این هرم سنگین فلزی به سرش، به زحمت قادر به راه رفتن است. یکی از ایدههای طرفداران بازی این است که احتمال دارد زیر این کلاهخود دلهرهآور، جنبه شخصیتی دیگری از خود جیمز را شاهد باشیم.
تکامل طراحی هیولاهای سایلنت هیل
نسخههای آخر سایلنت هیل نیز اقتباس گستردهای از آثار هنری مدرن داشتهاند. در سایلنت هیل ۳ صحنهای خوفآور از پاهای آویزان چند زن وجود دارد که نشان دهنده رخ دادن ماجرایی زجرآور بر این زندانیان است. این ماجرا از رمان کوبو آبه (Kobo Abe) "The Box Man" منتشر شده در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱-۱۳۵۲) الهام گرفته شده است. تیم توسعه دهنده سایلنت هیل ۴ تایید کردهاند که برای داستان این نسخه از بازی، از رمان "Coin Locker Babies" به قلم ریو ماروکامی (Ryu Murakami) منتشر شده در سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹-۱۳۶۰) الهام گرفتهاند.
بعد از عرضه نسخه چهارم بازی و انحلال تیم سازنده قدیمی، تیم جدید، نگاهی متفاوت به هیولاهای بازی داشتند. با توجه به میزان شهرت موجودات بازی و شناختهشدن بیشتر آنها بعد از موفقیت فیلم اول سایلنت هیل که برای تبلیغات به شدت از این موجودات بهره جسته بود؛ سازندههای دنبالههای موفقتر بازی متوجه اهمیت این موجودات در افزایش شانسمیزان موفقیت خود شده بودند.
Needler در نسخه Homecoming سایلنت هیل، متشکل از تنهای انسانی با اندامهایی بلند و سری ما بین دو پایش بود. احتمالا این نوع طراحی اشارهای به یکی از مضمونهای بازی یعنی زایمان داشت. چنین نمادگراییای در طراحی Raw Shockهای نسخه Shattered Memories نیز به کار گرفته شده است. ظاهر آنها که تنها موجودات متخاصم موجود در بازی هستند، در طول روند پیشروی بازیکن، تغییر میکند تا رفتارها و ادراک روانی شخصیت را بازتاب دهند.
با این که بازیهای این سری به اضافه کردن چنین نوآوریهایی ادامه میدادند، برخی دیگر از موجودات نیز پای ثابت بازی شدند. پرستارهای کله حبابی با آن ظاهر اغراق شده جنسیشان تا آخرین نسخههای بازی حضور داشتند و به شهرتی برابر با کله هرمی رسیدند. اما بعضی از طرفداران نیز از حضور آنها ناراضی بودند. از نظر آنها حضور کله هرمی و پرستارها، تنها در سایلنت هیل ۲ معنا دارد؛ چرا که آنها بازتابی از وضعیت روانی جیمز ساندرلند (James Sunderland) بودند. قصاب نسخه Origins هم به عنوان کپیای بدون نوآوری از کله هرمی، مورد اعتراض مخاطبین واقع شد.
در کمال تاسف برای طرفداران بازی، از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل، Downpour، تقریبا یک دهه گذشته است. با وجود امیدهای فراوان به پروژه ساخت سایلنت هیل توسط هیدئو کوجیما و دمیدن روحی تازه در سری، اما ساخت آن بدون هیچ رحمی لغو شد و حالا آینده این بازی در هالهای از ابهام به سر میبرد. طرفداران هنوز هم امید دارند که در آینده نسخه جدیدی از بازی را در کنسولهایشان بازی کنند و انتظار دارند که طراحی موجودات آن در حدی از خلاقیت باشد که بتواند جا در پای نسخههای کلاسیک بازی بگذارد. برای برآوردن این انتظارات، توسعهدهندگان و طراحان نسخه آینده بازی میبایست از تاریکترین و سیاهترین گوشههای هنر مدرن دنیا برای الهامگیری خود استفاده کنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
احوال پرسی با شخصیت اصلی (:
هعی
سایلنت هیل
کجایی که به چون تویی نیاز دارم
این کونامی اگه کوجیما اذیت نمیکرد
شاید شاهد یک متال گیر سالید ۵بهتر
و یک سایلنت هیل میبودیم
بله:(
خسته نباشید عالی بود
من هر وقت کله هرمی رو میبینم واقعا خیلی میترسم
خیلی ممنون بابت این مقاله
واقعا جالب بود
کلا باس فایت های سالنت هیل یک چیز دیگن
کلا این بازی یک چیز دیگس?
سایلنت*
امیدوارم مثل ای فوتبال نشه
به به
خسته نباشید آقای جعفری
اولین مقالتون توی سایت به این پر و پیمونی... واقعا جای تقدیر داره
ممنونم!
دیدن کامنتهای شما، انرژی بخش ماست. به امید مطالب بیشتر و بهتر!
در همین ۲هفته پیش silent hill origins وsilent hill 1 رو تموم کردم هردوشون با وجود گرافیگ قدیمی و سیستم مبارزات کهنه عالی بودند
خیلی ممنون عالی بود
ولی نظر من رو بخواید، ترسناک ترین و زجر آور ترین موجود سری سایلنت هیل، کسی نیس جزززز
ماریا?
جدی ام
از همون اول که دیدمش حس بدی بهم دست داد
دیالوگاش همیشه پر از ابهام بود و منو تو سوالات بی جواب غرق میکرد
فقط یه چیزی رو هیچوقت نفهمیدم اگه میدونید لطفا جواب بدید
ماریا واقعی بود یا نه؟
طبق born from a wish, اون واقعی بود و تمام چیزی که ما از بازی اصلی فک میکردیم رو باز تو ابهام رها کرد...
خداییش کونامی چرا سایلنتو خراب کردی...