ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال Reacher
فیلم و سریال

نقد سریال Reacher – ترکیب عضلات آرنولد با هوش شرلوک هولمز

سریال «Reacher» یک مجموعه هشت قسمتی اکشن هیجان‌انگیز است که بر اساس اولین رمان جک ریچر به نام «Killing Floor» یا قتلگاه نوشته لی چایلد ساخته شده است. کتاب‌های لی چایلد حدود 200 میلیون نسخه ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ | ۲۰:۳۰

سریال «Reacher» یک مجموعه هشت قسمتی اکشن هیجان‌انگیز است که بر اساس اولین رمان جک ریچر به نام «Killing Floor» یا قتلگاه نوشته لی چایلد ساخته شده است. کتاب‌های لی چایلد حدود 200 میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروخته‌اند، بنابراین اگر بگوییم که این سریال اثری است که مشتاقانه توسط طرفداران رمان‌ها مورد انتظار بوده، حرف دور از ذهنی نزده‌ایم. لازم به ذکر است که ترجمه این سری رمان در کشور ما ایران نیز توسط محمد عباس آبادی انجام شده و از «انتشارات کتابسرای تندیس» چاپ و منتشر شده است. در ادامه با نقد سریال Reacher همراه ویجیاتو باشید.

نقد سریال Reacher

سریال «ریچر» که هشت قسمت آن به صورت همزمان از استریم آمازون پرایم منتشر شده است، اولین باری نیست که شخصیت جک ریچر لی چایلد را از دل ادبیات داستانی به مدیوم رسانه‌های تصویری می‌آورد. در سال‌های 2012 و 2016، تام کروز نقش این شخصیت اصلی مجموعه کتاب‌های محبوب را در دو فیلم سینمایی به کارگردانی کریستوفر مک‌کوری بازی کرد. آن فیلم‌ها بدترین فیلم‌هایی نبودند که تا کنون ساخته شده‌اند، اگرچه فیلم دوم به‌طور قابل‌توجهی بدتر از اولی بود. با این حال، طرفداران کتاب‌های «ریچر» کمی گیج شده بودند که چرا تام کروز نقش شخصیتی را بازی می‌کند که در کتاب چیزی در ابعاد آرنولد شوارتزنگر معرفی شده است. بازی‌های کروز در آن دو فیلم چشمگیر بود (بالاخره او تام کروز است)، اما بسیاری از جمله خود چایلد اعتراف کردند که شخصیت او دارای ویژگی‌هایی نیست که ریچر را به شخصیت مورد علاقه میلیون‌ها نفر تبدیل کرده است.

حالا اقتباس جدید آمازون پرایم از کتاب‌های لی چایلد، آلن ریچسونِ بزرگ اندام و عضلانی را برای نقش جک ریچر انتخاب کرده تا کاملا در راستای شخصیت پردازی درون کتاب حرکت کند. اما شاید برای خیلی‌ها که با کتاب‌ها آشنا نباشند این سوال وجود داشته باشد که از اساس جک ریچر کیست؟ اگر شرلوک هلمز، مک گیور و ترمیناتور بچه‌دار می‌شدند، آن بچه خیلی بزرگ، ریچر بود و آلن ریچسون این نقش را به زیبایی تجسم می‌بخشد. جک ریچر، یک بازپرس یا پلیس نظامی کهنه کار است که به تازگی وارد زندگی غیرنظامی شده است. در واقع ریچر مصداق یک روح سرگردان است؛ شخصی که به طور مداوم از مکانی به مکان دیگر، بدون خانه یا شغل ثابت در حال حرکت است.

نقد سریال Reacher

اما طرفداران کتاب خوشحال خواهند شد که بدانند داستان فصل اول این سریال چیزی نزدیک به اولین کتاب «ریچر» یعنی «Killing Floor» یا قتلگاه است. بیشتر وقایع این سریال در شهر مارگریو، در ایالت جورجیا آمریکا اتفاق می‌افتد، جایی که ریچر به عنوان یک مرد سرگردان، از آنجا دیدن می‌کند و متعاقباً قبل از اینکه بتواند یک لقمه پایِ هلو بخورد، به جرم یک قتل دستگیر می‌شود. در حالی که او برای اثبات بی گناهی خود تلاش می‌کند، یک توطئه عمیق شروع به ظهور می‌کند، توطئه‌ای که برای مقابله با آن به ذهن تیزبین و مشت‌های سخت ریچر نیاز است.

این سریال اقتباسی از ماجراهای جک ریچر که برای آمازون ساخته شده است، با صحنه‌ای شروع می‌شود که اساساً همه چیز را می‌گوید؛ هم در مورد قهرمان و هم در مورد قراردادی که سازندگان از فضا ترسیم می‌کنند. در اینجا جک ریچر، یک ولگرد و یک افسر پلیس نظامی سابق، از اتوبوسی در جنوب ایالات متحده پیاده می‌شود، جایی در نزدیکی یک شهر آرام که توسط مزارع ذرت احاطه شده است. قبل از ورود ریچر به یک اغذیه فروشی کنار جاده‌ای، یک معتاد عصبانی به دوست دخترش فحاشی می‌کند، که این عمل واکنش ریچر را برمی‌انگیزد.

در ادامه قهرمان داستان با شانه‌های بلند خود تلالو خورشید را می‌پوشاند و با نگاهی بی‌طرف مهاجم را در جای خود چون یخ منجمد می‌کند، در ادامه فرد عصبانی مؤدبانه عذرخواهی می‌کند و قول بهبود رفتار می‌دهد. سپس ریچر وارد اغذیه فروشی می‌شود، به پیشخدمت لبخند می‌زند و قهوه و پای سیب هلو سفارش می‌دهد. اما او صبحانه نخورده باید منتظر بماند، زیرا پلیس‌های تا دندان مسلح، بدون ترس از جان خود جک را به یک قتل متهم می‌کنند، و این شروع یک ماجرای درهم چیچیده است.

فرمول سریال ریچر ترکیبی از خشونت، ساختار کلیشه‌ای آثار اکشن و درام، طنز و یک قهرمان مدرن با اصول سنتی ناسازگار است. جالب است بدانید که این سریال توسط نیک سانتورا ساخته شده، فردی که سریال محبوب «فرار از زندان» یکی از آثار ماندگار کارنامه کاری اوست. نوشته‌های نیک سانتورا همیشه جوهر شخصیت را بدون قربانی کردن نشانه‌های ساختاری آن در ادبیات، به تصویر می‌کشد و مسیر اقتباس دقیق از منبع را را انتخاب می‌کند. به همین منظور در دل این اثر اقتباسی نیز اکشن موجود در درون رمان، در کانون توجه قرار دارد، جرقه‌های طنز درست زمانی می‌آید که به آن نیاز است و اصولا همه چیز خیلی شیک در جای خودشان روایت می‌شوند.

نقد سریال Reacher

اما چیزی که سریال برای پرواز و گرفتار نشدن در معرکه محصولات معمولی خوب کم دارد، اراده خالص و ساده برای غلبه بر یک طرح چند‌لایه دارای جزئیات است. اکشن شدید است و استحکام و تعادل خوبی دارد، شخصیت‌ها و بازی‌ها همه یکدست و تمیز هستند اما به نظر می‌رسد صد نمونه دیگر از این دست را پیش از این سریال هم دیده‌ایم است. بنابراین، این مجموعه هشت قسمتی مطمئناً خالی از ایراد نیست، مخصوصا که ریتم سریال کمی در میانه راه در چاله تکرار فرو می‌رود و گهگاه از اثربخشی ستاره مرکزی خود می‌کاهد تا جایی برای معرفی شخصیت‌های جانبی باز کند، اما در کل اقتباسی موثر از قهرمان اکشن محبوب لی چایلد ارائه می‌دهد که طرفداران باید از آن قدردانی کنند.

از بسیاری جهات، اقتباس از جک ریچر بر روی این سریال کوچک به خوبی کار می‌کند، به ویژه از نظر باز کردن طرح هزارتویی آن در ابتدا کار؛ جدای از این کلید موفقیت سریال در عملکرد آلن ریچسون در نقش ریچر نهفته است. اجرای ریچسون زمین تا آسمان با بازی تام کروز در قامت این شخصیت تفاوت دارد. ریچسون فضایی برای رشد در این نقش دارد و یک کاریزما و جذابیت طبیعی دارد که نادیده گرفتن آن سخت است.

نقد سریال Reacher

مواقعی وجود دارد که به نظر می‌رسد عملکرد ریچسون در کار معمولی است، به‌ویژه زمانی که او باید خطوط طولانی دیالوگ‌های سنگین نمایشی را ارائه دهد، اما این بازیگر خود را در صحنه‌های اکشن به خوبی ارتقا می‌دهد و شخصیت دوست‌داشتنی و باورنکردنی از جک ریچر می‌سازد. فیلمنامه چند مشکل دارد، اما ریچسون در قسمت‌های مورد نیازد آنقدر خوب کار می‌کند که عملکرد کاملی به ما بدهد. همچنین فیزیک بدنی او سکانس‌های اکشن این بازیگر را چشمگیرتر می‌کند.

دو شخصیت اصلی دیگر سریال، راسکو کانکلین و اسکار فینلی هستند و در کمال تعجب، هر دو شخصیت کارهای ویژهای در پیشبرد طرح نه‌چندان کامل سریال دارند. نقش راسکو توسط ویلا فیتزجرلد و اسکار توسط مالکوم گودوین بازی می‌شود و هر دو واقعاً کارشان را خوب انجام می‌دهند. هر دو شخصیت کمی دیر شروع به خودنمایی می‌کنند، اما با بازی‌های ظریف، بازیگران نشان می‌دهند که این دو شخصیت عمق بسیار بیشتری از آنچه ما واقعاً می‌دانستیم دارند. همچنین، ریچسون، فیتزجرالد و گودوین شیمی خوبی دارند و این ماجرا در سریال از آب و گل درآمده است.

نقد سریال Reacher

جدای از این معرفی شخصیت‌ها، باید گفت سریال نیمه اول بهتر و نیمه دوم نامتعادلی دارد. مشکل این است که پایان ناراضی کننده است. چیدمان نمایش در چهار قسمت ابتدایی آنقدر خوب است که انتظار داشتیم پایانی به همان اندازه درخشان داشته باشیم. در عوض، پایانی بسیار متوسط داریم. و دلیل اصلی این عدم رضایت بخشی، آنتاگونیست نهایی است. وقتی برای اولین بار قاتلان مجهول داستان را با لباس سفید می‌بینیم، آن‌ها کاملاً شوم و ترسناک هستند. بنابراین، این واقعیت که ممکن است یک نظامی سابق از آمریکای لاتین در این قتل‌ها دخیل باشد، ماجرای سریال را جالب‌تر (و ترسناک تر) می‌کند. با این حال، فهمیدن هویت قاتلان و آنتاگونیست نهایی، واقعا ناامید‌کننده است.

با این حال، دو سوم اول سریال ارزش دیدن و ستایش را دارد و باید تماشا شود. سریالی مانند ریچر به چیزهای زیادی نیاز دارد، یک بازیگر خوب، تدوین خوب، کارگردانی، فیلمنامه، و غیره. برای مثال انتخاب فلاش‌بک برای سفر به گذشته ریچر لمس خوبی برای هویت شخصیت است، حتی اگر کمی ساده باشد. از طرفی همان‌طور که در بالا گفتم شیمی بین سه بازیگر اصلی، یعنی ریچسون، فیتزجرالد و گودوین عالی است و تعامل آنها کمک می‌کند تا صحنه‌هایی را که کمی بیش از حد جدی می‌شوند، شاداب کنند. البته این فرمول MCU که هر لحظه آماده کچی شدن است، پس از مدتی آزاردهنده می‌شود. از سوی دیگر نشان دادن هوش ریچر نیز یک نکته مثبت است، حتی اگر گاهی اوقات کمی بیش از حد مسخره و تقریبا شبیه شرلوک هلمز شود.

نقد سریال Reacher

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد موسیقی است. ریچر موسیقی درخشانی دارد که با لحن و موقعیت مطابقت دارد و سریال را حتی در زمان‌های آزاردهنده و یا آهسته بهتر می‌کند. کارگردانی، تدوین و فیلمبرداری کارهای خوبی انجام می‌دهند؛ مخصوصا با دوربین‌های درخشانی که به مخاطبان کمک می‌کند تا موقعیت را بدون ارائه توضیحی درک کنند. همچنین لحظاتی مانند سیگار کشیدن فینلی، تمایل ریچر به کشتن و البته عصبانیت گاها افسار گسیخته راسکو همگی در سریال به خوبی عمل می‌کنند و به تقویت رابطه بین شخصیت‌های اصلی کمک می‌کنند. سکانس‌های اکشن نیز بسیار خوب هستند، از جمله بخش‌هایی در صحنه جنگ/تقابل در انبار. البته آتش سوزی CGI واضح است که دیجیتالی است و نگاه کردن به آن کمی آزاردهنده است.

در مجموع، ریچر سریال خوبی است که به راحتی می‌توانست با چند ترفند در داستان و شخصیت‌های شرور، اثری عالی باشد. با این اوصاف فرضیه به اندازه کافی جالب است که شما را درگیر کند، تحقیقات پیرامون قتل شما را به دنبال کشف راز نهایی نگه می‌دارد و کنایه‌ها، شخصیت‌ها، موسیقی و سکانس‌های اکشن به شما کمک می‌کند تا سریال را تا به پایان آن همراهی کنید. من عمداً چیزهای زیادی را از این بررسی حذف کردم زیرا از اسپویل متنفرم. چیزی که در مورد ریچر خواهم گفت این است که این سریال باید تماشا شود! اگر یک داستان جنایی خوب را با تعداد زیادی حادثه دوست دارید، و منظور من از حادثه، اکشن زیاد است، ریچر سریال مورد نظر شماست.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • samyar239
    samyar239 | ۲۸ بهمن ۱۴۰۰

    من کامل دیدم پیشنهاد میکنم?

مطالب پیشنهادی