نقد فیلم The Burning Sea – داستان آتشِ روی آب
«دریای سوزان» یک تریلر حادثهای با محوریت یک فاجعه زیستمحیطی است که برای ایجاد تنش و تعلیق بر شخصیتهای قابل درک تکیه دارد. این فیلم داستان افرادی است که کارهای باورنکردنی را در برابر شانسهای ...
«دریای سوزان» یک تریلر حادثهای با محوریت یک فاجعه زیستمحیطی است که برای ایجاد تنش و تعلیق بر شخصیتهای قابل درک تکیه دارد. این فیلم داستان افرادی است که کارهای باورنکردنی را در برابر شانسهای غیرممکن انجام میدهند و یک پیام زیستمحیطی قوی را ارائه میکنند که هرگز اجباری یا ناشیانه به نظر نمیرسد. در ادامه با نقد فیلم The Burning Sea همراه ویجیاتو باشید.
به عنوان یک قاعده کلی، اندیشیدن به سینمای بلاکباستر معاصر با محوریت یک فاجعه زیستمحیطی ما را دعوت میکند که ناخودآگاه به هالیوود برویم تا مجموعه عظیمی از آثار چند میلیون دلاری ویرانگر را به طور ذهنی مرور کنیم. اما دریای سوزان چهارمین فیلم فاجعهای بزرگی است که از سینمای نروژ میآید و بار دیگر این فیلم ثابت میکند که نروژیها فیلمسازان شایستهای هستند که داستانهای حادثهای خود را جدی میگیرند. با عناوینی مانند «The Wave» و «The Quake» و همچنین فیلم «The Tunnel» که نمونههای استثنایی از فیلمهای فاجعهآمیز هستند، سینمای نروژ بار دیگر با «The Burning Sea» نشان میدهد که سینمای حادثه محورش چیزی برای حسادت به بلاکباسترهای فاجعهای هالیوود ندارد.
اما داستان این فیلم بر روی میادین نفتی اورمن لانگ واقع در شمال غربی فلات قاره نروژ تمرکز دارد. اینجاست که صدها دکل نفتی پیدا میشود و کارگران همیشه در معرض خطر هستند، اما خوشبختانه هنوز هیچ اتفاقی به صورت واقعی در آن مکان نیفتاده است. اگر با دیگر فیلمهای فاجعهآمیز نروژی آشنا باشید، میدانید که این فیلمها از تهدیدات بالقوه زندگی واقعی الهام گرفته شدهاند. اگرچه خود فیلمها از سناریوهایی هستند که واقعی نیستند، اما بیننده را به این فکر میاندازد که آیا چنین رویدادی ممکن است رخ دهد و واکنش چه خواهد بود.
اگر همین داستان در آمریکا ساخته میشد، دو ساعت و نیم طولانیتر و آشفتهتر میشد. اما کارگردان جان آندریاس اندرسن آن را در 100 دقیقه به نمایش میگذارد و به همان اندازه – اگر نه بیشتر – بر شخصیتها تأکید میکند تا بر نمایش خام یک فاجعه. این دست فیلمها با یک نکته مهم ساخته شدهاند که باید به خاطر بسپارید و آن مورد چیزی نیست جز این که صرفا هدف این آثار ساختن فیلمهایی با جلوههای ویژه برای سرگرمکردن مخاطبانشان نیست. البته مطمئناً جلوههای ویژه در این فیلمهای نروژی به قدری چشمگیر است که گاهی اوقات فکهای ما تقریباً به زمین برخورد میکند. با این حال، چنین فیلمهایی به اندازهای هوشمند هستند که مخاطب را با توسعه شخصیتها و فیلمنامههای هوشمند درگیر کنند.
با این تفاسیر «دریای سوزان» را میتوان بهعنوان بدل اسکاندیناویایی برای «جزر و مد نفتی» برجسته پیتر برگ در هالییود طبقهبندی کرد؛ در واقع این اثر به شدت شبیه به حادثه «Deepwater Horizon» است. البته به همان اندازه لذت بخش، اما افراط و تفریط حماسی بیش از حد فیلم پیتر برگ را با یک متانت لحنی و سبکی اضافی که داستان را ملموستر و طاقت فرساتر میکند، جایگزین کرده است. به این ترتیب، این فیلم فاجعه انسانی و زیستمحیطی را از طریق ساختار روایی بیعیب و نقصی بررسی میکند که ابایی ندارد نیمه اول خود را جوری سپری کند که شخصیتها شایسته برقراری ارتباط محکم با مخاطب باشند. این رویه سطح تنش و درگیری را در نیمه دومِ پر از آدرنالین فیلم افزایش میدهد.
فیلم در همان چند دقیقه اول به فاجعه اصلی خود میرسد. شکافی در کف اقیانوس باز شده و باعث سقوط یک سکوی نفتی به داخل اقیانوس شده است. به همین منظور از دانشمندان سوفیا (کریستین کوجات تورپ) و آرتور (رولف کریستین لارسن) خواسته میشود تا ربات زیردریایی هوشمند و کوچک خود را به سمت لاشه سکو بفرستند تا ببینند آیا کسی هنوز در یک حفره هوایی زنده است یا خیر. این تازه شروع ماجراجویی آنهاست، چرا که این ترک در نهایت بزرگتر از حد انتظار است و سی سکوی حفاری دیگر را نیز در معرض خطر فاجعه قرار میدهد.
فراموش نکنید که دریای سوزان نیز از کلیشههای فیلم فاجعهای مصون نیست و به ندرت چیزی جدید یا پیشگامانه ارائه میکند. اما به اندازه کافی برای شخصیت هایش تفاوتهای ظریفی ایجاد کرده که ما برای بقای آنها اهمیت قائل باشیم. با صرف زمان برای تعیین مخاطرات برای همه طرفهای درگیر، زمانی که اکشن اتفاق میافتد، تأثیر آن بیشتر از طریق گروه بازیگران دیده میشود تا کادر انفجارهای دیجیتالی CGI محور. البته این بدان معنا نیست که دریای سوزان از آتش بازی صرف نظر میکند، زیرا کارگردان به کمک فیلمبردار خود به طرز زیرکانهای شکوه و عظمت شکننده و زیبایی چشم انداز نروژ و سکوهای حفاری نفت آتشین بر فراز آب را به تصویر میکشند.
علاوه بر این، جلوههای دیجیتالی به طور یکپارچه با حوادث واقعی ادغام میشوند و به خطر و تعلیق حس همیشگی و فوری میبخشند. کارگردان جان آندریاس اندرسن در انتقال خطرات و بالا بردن تعلیق کار چشمگیری انجام میدهد. فیلمساز با کوچک نگه داشتن ابعاد داستان تا آن جایی که به زاویه انسانی مربوط میشود، کار فوق العادهای در شخصی سازی این بحران انجام میدهد. بنابراین من میتوانم این را به شما تضمین کنم؛ اگر از دیگر فیلمهای نروژی که قبلاً ذکر شد لذت بردهاید، از این فیلم نیز لذت خواهید برد.
در پایان باید گفت: دریای سوزان یک منظره فوقالعاده از جلوههای ویژه و توسعه شخصیتهای معتبر است که همگی در یک بسته انفجاری پیچیده شدهاند که باعث میشود بخواهید تا پایان ماجرای فیلم را دنبال کنید. کارگردانی به لطف جان آندریاس اندرسن به خوبی تثبیت شده است، و فیلمنامه با حسن نیت از هارالد روزنلو-ایگ و لارس گودمستاد، یک فیلم فاجعهآمیز جذاب را ارائه میکند که ایدههای بیشتری از تصاویر رنگارنگی که صفحه نمایش را پر میکنند، در ذهن خود دارد. دریای سوزان یک فیلم فاجعهبار باشکوه است که بهترین جلوههای ویژه را در یک درام انسانی صمیمانه به نمایش میگذارد. اگر از فیلمهای قبلی سینمای نروژ لذت بردید، از این فیلم نیز لذت خواهید برد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.