۱۰ انیمیشن فراموش شده دیزنی که لایق یک شانس دوباره هستند

از انیمیشن کلاسیک سفیدبرفی و هفت کوتوله در سال ۱۹۳۷ گرفته تا Encanto که در سال ۲۰۲۱ اکران شد، دیزنی در مجموع ۶۰ انیمیشن ساخته است. بسیاری از آنها آثار کلاسیک دوست‌داشتنی هستند که تا دهه‌ها مورد توجه طرفداران بودند، اما برخی دیگر به راحتی کنار گذاشته شده و مخاطبان به طور کامل آن‌ها را از یاد برده‌اند.

رکود پیش آمده در دهه های ۹۰ و ۲۰۰۰ مقصر اصلی تغییرات مهم در استودیو بود و از همین رو، چندین شکست ناامیدکننده در باکس آفیس برای این کمپانی رقم زد که موقعیت آن‌ را بسیار به خطر می‌انداخت. شاید بتوان گفت که در آن زمان گستردگی اینترنت و فضای مجازی و بازار تبلیغات هم به اندازه این روزها داغ نبوده و هر انیمیشن جدید، پس از مدتی به راحتی از یادها می‌رفت و تاریخ می‌پیوست.

مطلب پیشنهادی:بهترین فیلم های ترسناک ایرانی که این ژانر را زنده نگه‌داشتندوحشت از جنس بومی

هرچه که باشد، این آثار قدیمی و محبوب لیاقت یک شانس دوباره و توجه بیشتر از سوی طرفداران را دارند و البته دوران تعطیلات عید هم فرصت خوبی برای تماشای انیمیشن‌های فراموش‌ شده دیزنی و یا حتی تجدید خاطره با آنهاست. در مقاله پیش رو به ۱۰ مورد از این آثار خواهیم پرداخت؛ با ویجیاتو همراه باشید.

۱۰. The Black Cauldron (دیگ سیاه ــ ۱۹۸۵)

The Black Cauldron را می‌توان یکی از جنجالی‌ترین و شاید بدنام‌ترین انیمیشن‌های دیزنی در تمام دوران دانست، زیرا زمانی که در سال ۱۹۸۵ اکران شد این کمپانی را در معرض خطر مالی شدید قرار داد.

با این حال از آن زمان به بعد این انیمیشن طرفدارانی را بدست آورد و مانند گذشته به بدی از آن یاد نمی‌شود. در انیمیشن «دیگ سیاه» با داستان یک نوجوان بی‌نوا که برای متوقف کردن شاه شاخدار، یک سفر خیالی تاریک حماسی را آغاز می کند، همراه می‌شویم که داستان آن با استانداردهای امروزی یک ماجرای بسیار زیباست. با این حال، دهه ۸۰ میلادی، برای دیزنی مانند یک گردش تاریک به نظر می رسید، و بنابراین سزاوار جایگاه بهتری در تاریخچه استودیو است.

۹. Home On The Range (خانه‌ای در مزرعه ــ ۲۰۰۴)

هنگامی که مزرعه لبنیاتی با تهدید سلب مالکیت مواجه می‌شود، سه گاو شیرده به نام‌های مگی، گریس و خانم کالووی برای نجات مزرعه وارد ماجراجویی می‌شوند. این انیمیشن فضای شاد و پرنشاط و دوست‌داشتنی دارد و پر از آهنگ‌های به یاد ماندنی است.

زمانی که این انیمیشن در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، با موجی از استقبال مخاطبان روبه‌رو شد، اما منتقدان در نهایت دریافتند که این یک انیمیشن متوسط است که با آثار کلاسیک و افسانه‌ای دیزنی سازگاری ندارد. اکنون با گذشت بیش از ۲ دهه هنوز تغییری در این موضوع ایجاد نشده و Home on the Range ممکن است به نوعی توسط برخی دیگر از آثار ناامیدکننده دیزنی در دهه ۲۰۰۰ پایین کشیده باشد، اما سزاوار توجه و بررسی دوباره است.

۸. Chicken Little (جوجه کوچولو ــ ۲۰۰۵)

می‌توان گفت این انیمیشن به آثار دیگر دیزنی مانند دیو و دلبر (Beauty and the Beast)، مولان و شیرشاه شباهت دارد، اما این قدرت را ندارد که با آن‌ها رقابت کند. با این حال، در زمان اکران بسیار موفق ظاهر شد و در دهه ۲۰۰۰ توانست بیش از ۳۰۰ میلیون دلار در فروش جهانی به دست آورد.

اما متاسفانه منتقدان و تماشاگران به اندازه کافی از آن استقبال نکردند و هنوز هم میان کم امتیاز‌ترین آثار دیزنی قرار دارد. با این حال، جوجه کوچولو لیاقت یک شانس دوباره را دارد و دیدن آن حتی برای یک‌بار خالی از لطف نیست.

۷. James And The Giant Peach (جیمز و هلوی غول‌پیکر ــ ۱۹۹۶)

این انیمیشن علمی‌تخیلی و موزیکال بر اساس رمان رولد دال به همین نام توسط هنری سیلیک ساخته شده است. داستان درباره پسری به نام جیمز است که با از دست دادن والدینش، زندگی سختی را تجربه می‌کند.

جیمز روزهای سخت زندگی‌اش را به امید رفتن به نیویورک می‌گذراند تا اینکه با گروهی از حشرات انسان‌نما که در یک هلوی غول‌پیکر زندگی می‌کنند دوست می‌شود و برای فرار از مراقبان بدخواهش، او و دوستانش هلو را به سمت اقیانوس هدایت و سفری را به سوی شهر نیویورک آغاز می‌کنند.

این یک ماجراجویی خارق‌العاده است که ذهن مخاطبان را مجذوب می‌کند و تخیل کودکانی که آن را تماشا کرده‌اند، برانگیخته است. این انیمیشن پس از آثار موفق دیزنی مثل Hercules، مولان و تارزان به طور کاملا از یادها رفت.

۶. The Brave Little Toaster (توستر کوچولوی شجاع ــ ۱۹۸۷)

این انیمیشن اقتباسی، بدون شک یکی از کم‌ خاطره‌ترین تلاش‌های دیزنی در چهار دهه گذشته است. در انیمیشن همانطور که از نامش پیداست، یک توستر کوچولوی شجاع همراه با دوستانش (پتو، چراغ مطالعه، رادیو و جاروبرقی) به شهر سفر می‌کنند تا صاحب اصلی‌شان را پیدا کنند.

ایده این اثر کمی عجیب و دور از ذهن است و به اندازه دیگر انیمیشن‌های والت دیزنی جذاب نبوده و می‌توان همین را دلیلی بر استقبال ضعیف مخاطبان دانست. شاید اگر بازاریابی این انیمیشن و تبلیغات آن به روش مناسب‌تری صورت می‌گرفت، می‌توانست موفقیت بیشتری کسب کند. اما در نهایت اکران محدودی در سینماها داشت و سال بعد با ظهور سینما خانگی محبوبیت بیشتری پیدا کرد.

۵. Atlantis: The Lost Empire (آتلانتیس: امپراتوری گم‌شده ــ ۲۰۰۱)

گویا در آن زمان همه چیز دست به دست هم داده بود تا شاهد یک اثر جذاب و فوق‌العاده باشیم و انتظار می‌رفت این انیمیشن بتواند بسیار مورد استقبال طرفداران این ژانر قرار بگیرد.

موضوع انیمیشن Atlantis: The Lost Empire بر اساس چیزی است که مدت‌ها بود ذهن و تخیل طرفداران سای‌فای را به خود جلب کرده بود. داستان آن روی گروهی از ماجراجویان متمرکز بود که تصور می‌کردند آتلانتیس یک مکان واقعی است و فقط باید کشف شود.

در حالی که این انیمیشن در زمان اکران آنچنان محبوب نبود، ویدئو و پلتفرم‌های استریم به آن زندگی دوباره‌ای بخشیدند. با این حال، جزو آن دسته آثاری است که هنوز کاملا مورد توجه قرار نگرفته است.

۴. Brother Bear (برادر خرس ــ ۲۰۰۳)

«برادر خرس» داستان قدرت خویشاوندی در مواجهه با مشکلات و ناملایمات زندگی را در آلاسکا نشان می‌دهد و واکین فینیکس و جرمی سوارز از جمله صداپیشگان این انیمیشن دیزنی هستند.

در حالی که این فیلم عملکرد تحسین برانگیزی در باکس آفیس داشت، در نهایت فیلم‌های مطرح آن زمان مانند Scary Movie 3 و Elf از آن سبقت گرفتند و به اندازه دیگر انیمیشن‌های دیزنی به خوبی از آن یاد نمی‌شود.

۳. Bolt (تیزپا ــ ۲۰۰۸)

بولت یا تیزپا (با صداپیشگی جان تراولتا) یک سگ سفید آمریکایی از نژاد شفرد است و دختر بچه‌ای به نام پنی (کلویی گریس مورتس) صاحاب اوست. تیزپا بیشتر زندگی خود را به عنوان ستاره یک سریال تلویزیونی در نقش سگ قهرمان بازی کرده ولی بر اثر یک حادثه از گروه جدا شده و در خیابان‌های نیویورک سرگردان می‌شود.

او به همراه یک گربه و یک همستر در جستجوی راه خانه بوده و در همین راه تیزپا متوجه می‌شود که او واقعا یک قهرمان قدرتمند نبوده و قادر به انجام دادن کارهای خارق‌العاده نیست و از خودش ناامید می‌شود. این انیمیشن در مجموع نقدهای مثبتی از سوی کارشناسان دریافت کرد و عملکرد نسبتا خوبی در گیشه داشت، اما تاثیر آن میان مخاطبان و عموم مردم تا حدی که انتظار می‌رفت نبود. علاوه بر آن، این فیلم بخاطر آثار تاثیرگذاری مانند Brave و Frozen که سال‌های بعد اکران شدند، عمدتا کنار گذاشته شد.

۲. Oliver & Company (اولیور و دوستان ــ ۱۹۸۸)

انیمیشن «اولیور و دوستان» اقتباسی آزاد از داستان کلاسیک چارلز دیکنز، یعنی اولیور توئیست محسوب می‌شود و داستان گربه‌ای ژولیده به نام الیور را دنبال می‌کند که با گروهی از سگ‌ها برای زنده ماندن در خیابان های بی‌رحم نیویورک همراه می‌شود.

اولیور و دوستان که مدتی پس از «دیگ سیاه» اکران شد، در باکس آفیس فروش خوبی داشت، اما مانند همین انیمیشن نتوانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. این انیمیشن بیشتر بخاطر همزمانی اکران آخر هفته آن با (The Land Before Time) اثر دان بلات شناخته شود، و در نهایت علیرغم اینکه نهایتا در گیشه دوم شد، بیشتر از «اولیور و دوستان» مورد توجه قرار گرفت.

۱. Dinosaur (دایناسور ــ ۲۰۰۰)

در دهه ۲۰۰۰ به نظر می‌رسید که جلوه‌های ویژه گام بسیار مهمی در تحول آثار انیمیشنی و همچنین سینمایی محسوب می‌شود و پس از موفقیت داستان اسباب‌بازی‌های پیکسار پنج سال قبل (۱۹۹۵)، استودیو والت دیزنی به دنبال کسب موفقیت با انیمیشن دایناسور بود.

اگرچه این اثر مبتکرانه بود، اما مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار نگرفت و همچنین علیرغم عملکرد قابل قبول در گیشه، نتوانست هزینه‌های بالای بازاریابی را جبران کند.

---

مطلب پیشنهادی:۱۵ فیلم ترسناک کیهانی یا لاوکرافت که باید تماشا کنیدیک وحشت متفاوت