ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

کمیک‌های اولیه انت من - Banner
کمیک بوک

۸ بخش مضحک کمیک‌های اولیه انت من

هنک پیم (Hank Pym)، با نام مستعار انت من (Ant-Man) یا همان مرد مورچه‌ای، یکی از اعضای پایه‌گذار اونجرز و یکی از اولین قهرمانان اورجینالی بود که در دهه ۶۰ میلادی توسط مارول احیا شد. ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ | ۱۹:۰۰

هنک پیم (Hank Pym)، با نام مستعار انت من (Ant-Man) یا همان مرد مورچه‌ای، یکی از اعضای پایه‌گذار اونجرز و یکی از اولین قهرمانان اورجینالی بود که در دهه ۶۰ میلادی توسط مارول احیا شد. اما پس از گذشت موفقیت دوران نقره‌ای، انت من تبدیل به یکی از قهرمانان دور از توجه در دنیای مارول شد. واقعاً تا اقتباس دنیای سینمایی مارول طول کشید تا این شخصیت دوباره مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. البته این نسخه از انت من حتی انت من اولیه نیز نبود.

اما احتمالاً حرکت درستی بود که از اسکات لنگ (Scott Lang) به جای هنک پیم کلاسیک استفاده شد. چون که حتی پل راد نیز نمی‌توانست باعث شود تا برخی از بخش‌ها و داستان‌های اولیه انت من جلوه خوبی داشته باشند.

از زمان معرفی انت من هنک پیم در شماره ۲۷ کمیک Tales to Astonish در سال ۱۹۶۲، این شخصیت‌های داستان‌های عجیب و غریبی را تجربه کرده است. با سر زدن به برخی از این ماجراها می‌توان متوجه شد که چرا انت من هیچگاه به اندازه دیگر ابرقهرمانان کمیک‌های مارول به موفقیت نرسید.

حالا در این مطلب قصد داریم به سراغ ۸ مورد از این بخش‌های عجیب و غریب و مضحک داستان‌های کلاسیک انت من از اوایل دوران حضورش در کمیک‌های مارول برویم.


۸. بزرگ‌ترین دشمن انت من، اگ‌هد بود

اگ‌هد، یکی از دشمنان انت من، یکی از مضحک‌ترین ویلن‌های ممکن است

در اوایل دوران فعالیت انت من، اگ‌هد (Egghead) مشهورترین ویلن این شخصیت محسوب می‌شد. اگ‌هد مثلاً یک ابرنابغه بود که سری به شکل تخم‌مرغ داشت. این تمام ویژگی‌های این شخصیت منفی محسوب می‌شد.

البته باید توجه داشت که نباید خیلی روی کلمه «نابغه» حساب باز کنید. هر شخصیت کمیک بوکی ادعا دارد که یکی از باهوش‌ترین افراد دنیاست اما رفتار آن‌ها چنین چیزی را بازتاب نمی‌کند. برای مثال، اگ‌هد در اولین حضورش در شماره ۳۸ کمیک Tales to Astonish، این نقشه بزرگ را داشت تا با قرار دادن مورچه‌های انت من در یک تله، او را گیر بیندازد. و این تله بزرگ چیزی نبود جز یک... کاغذ مگس‌گیر! قطعاً به ذهن یک نابغه چیزی بهتر از یک کاغذ مگس‌گیر می‌رسد. اما شاید هم واقعاً اگ‌هد یک نابغه باشد چرا که مجرمانی که او را استخدام کرده بودند برای این ایده او ۱۰ هزار دلار پرداخت کردند!

سر و کله اگ‌هد به طور مداوم در کمیک‌های اولیه انت من پیدا می‌شد اما همیشه در نهایت شکست می‌خورد. ایده داشتن یک ویلن ابرنابغه بدون قدرت فرا انسانی چندان بد نیست. لکس لوتر (Lex Luthor) را می‌توان یکی از بهترین نمونه‌های این چنین شخصیت‌ها در تاریخ کمیک در نظر گرفت. حتی دکتر اگ‌من (Dr. Eggman) از سری سونیک، ویژگی تخم‌مرغ‌گونه مشترکی با اگ‌هد دارد اما خیلی بهتر از این ویلن انت من از آب درآمده. اگ‌هد هیچ وقت نتوانسته خطری واقعی برای قهرمان داستان باشد و برای همین هیچگاه مورد توجه قرار نگرفت.

مطلب پیشنهادی
همسان... ولی نه یکسان!
سری به برجسته‌ترین دنیاهای موازی مارول بزنید

۷. واسپ را برای انتقام پدرش تبدیل به یک ابرقهرمان می‌کند

همدردی؟ نه! تلاش برای استخدام یک سایدکیک

در شماره ۴۴ کمیک Tales to Astonish، جنت ون دین (Janet van Dyne) برای اولین بار به عنوان دختر یک دانشمند که سعی دارد با موجودات فرازمینی ارتباط برقرار کند پا به دنیای کمیک‌ها می‌گذارد. این دانشمند برای کمک در آزمایشاتش سراغ هنک پیم می‌رود. این جا بود که هنک برای اولین بار با جنت ملاقات می‌کند. با این که اولین دیدار آن‌ها کوتاه بود اما احتمالاً بر روی هر دوی آن‌ها تأثیر داشته؛ چرا که به محض کشته شدن پدر جنت به وسیله یک گاز مرموز، او به عنوان اولین نفر به سراغ هنک می‌رود.

جنت جنازه پدرش را در حالت کاملاً بی‌جان و ساکن پیدا می‌کند. او با هنک تماس می‌گیرد تا این خبر را بدهد اما به دلیلی، هنک فکر می‌کند که این یک شوخی مسخره است. چند ثانیه بعد، مورچه‌های هنک این خبر را تأیید می‌کنند تا او به آن مکان برود. حالا انت من چه می‌کند؟ با جنت صحبت می‌کند؟ سعی دارد ابراز همدردی داشته باشد؟ نه، البته که نه!

هنک در حالی که پدر جنت از دنیا رفته، به جای این که مثل یک انسان سعی در ابراز همدردی کند از جنت می‌پرسد که آیا دوست دارد با تبدیل به یک ابرقهرمان شد انتقام پدرش را بگیرد یا نه. جنت این درخواست را قبول می‌کند تا به این ترتیب واسپ (Wasp) به وجود بیاید.



۶. پی بردن به جنایات از طریق سخن‌چینی مورچه‌ها

یکی از عجیب و غریب‌ترین و حتی شاید وحشتناک‌ترین بخش‌های کمیک‌های اولیه انت من نحوه پی بردن او به جرایم است. هر از چند گاهی، او خودش به یک صحنه جرم برخورد می‌کند اما در اکثر اوقات این مورچه‌هایش هستند که چنین خبرهایی برای هنک می‌آورند.

چرا آن‌ها این کار را می‌کنند؟ طبق گفته خود هنک، دلیلش این است که مورچه‌ها دوستان و شرکایش در مبارزه علیه جرم و جنایت هستند. این که چرا مورچه‌ها اصلاً باید به جرایم اهمیت بدهند خودش جای سوال دارد.

ظاهراً هنک پیم تمام مورچه‌های شهر را در اختیار دارد تا هر گاه از موضوعی آگاه شدند، به او خبر بدهند. مورچه‌ها همه جا هستند و روی کاغذ، هنک می‌تواند در مورد هر چیزی در هر جایی خبردار شود. اما به جای خبر دادن به هر کس دیگری برای کمک در توقف جنایات، وظیفه خودش می‌بیند که نقش یک ابرقهرمان را بازی کند. انت من نه تنها نتوانسته به درستی از یکی از قدرتمندترین توانایی‌هایش بهره ببرد بلکه یک سیستم نظارت وحشتناک به وجود آورده که پتانسیل زیادی در سوء استفاده دارد.

مطلب پیشنهادی
به مناسبت روز سنت پاتریک
۸ کاراکتر ایرلندی دنیای مارول

۵. دشمنان انت من معمولاً همان کسی بودند که نقش قربانی اولیه را بازی می‌کردند

یک روند عجیب در کمیک‌های اولیه انت من وجود دارد. ویلن‌های او معمولاً همان کسی هستند که در ابتدا با او برای مبارزه با جنایت تماس گرفته‌اند. به طرز عجیبی، هنک پیم ظاهراً همیشه می‌داند که جریان از این قرار است.

مشخص نیست که آیا استن لی داستان شماره‌های پیشین کمیک را فراموش کرده بود یا برایش چندان اهمیتی نداشت. اما در حدود ۱۰ داستان اول انت من می‌توان دید که ۳ داستان شامل یک مجرمی است که تظاهر به قربانی بودن در یک جنایت می‌کند. تا این که انت من پرده برمی‌دارد که این قربانی از همان ابتدا شخصیت منفی اصلی بوده است.

سپس هنک برای پلیس یک سخنرانی طولانی می‌کند که این شخص شرور صرفاً تظاهر به قربانی بودن می‌کرد تا توجهی به خود او نشود. البته که انت من نیز به عنوان یک ابرقهرمان نابغه همیشه متوجه این موضوع بود.

این موضوع وقتی عجیب‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم هنک پیم از طریق مورچه‌هایش به این جرایم پی می‌برد. پس یعنی این مجرمانِ ظاهراً باهوش بدون این که بدانند سیستم استراق سمع هنک پیم چگونه کار می‌کند تمام نقشه‌شان را طوری چیده‌اند که انت من به نوعی به آن پی ببرد. احتمالاً با بلند صحبت کردن در مورد نقشه‌شان در یک اتاق خالی. در هر صورت، به نظر این روشِ کاری برای انت من جواب داده است.



۴. نظرات زن ستیزانه فراوان انت من

انت من هنک پیم یک شخصیت زن ستیز بود

یکی از بهترین موارد مربوط به سری کمیک Tales to Astonish این است که یکی از اولین ابرقهرمانان مونث مارول را معرفی کرد. واسپ به عنوان شریک هنک پیم در شماره ۴۴ این سری کمیک در حالی معرفی شد که مارول در آن زمان ابرقهرمانان مونث کمی داشت و همان‌ها نیز فرصتی به اندازه مذکرها برای دیده شدن نداشتند.

با این اوصاف اما همکاری‌های بین انت من و واسپ آن محتوای فمینیستی که انتظارش را می‌توان کشید نداشت. انت من هنوز هم رهبر گروه بود و می‌دانست چه کاری باید انجام دهد. در حالی که واسپ فقط یک شخصیتی بود که همراه او می‌شد. شخصیت پردازی واسپ نیز به گونه‌ای انجام شده بود که او را در قالب کلیشه غیرمنطقی و سطحی بودن زن‌ها جای می‌داد.

چنین چیزهایی حتی مختصر و جزئی هم نبودند. انت من مشکلی با اظهار نظرهای جنسیت‌زده در حضور واسپ نیز نداشت. در هر حال کمیک‌های اولیه انت من به دهه ۶۰ میلادی مربوط می‌شدند که کلیشه‌های جنسیتی کاملاً رایج بود. اما در هر صورت خواندن این کمیک‌ها اصلاً حس خوبی ندارد. به راحتی می‌توان با مطالعه این داستان‌ها به این نتیجه رسید که برای مدت زمانی طولانی، کمیک‌ها کسب و کار منزویانه‌ای محسوب می‌شدند که در آن صدای زن‌ها شنیده نمی‌شد.

مطلب پیشنهادی
ایونت مارولی این هفته رو از دست ندید!
کوییز ۴۵ ویجیاتو؛ چقدر با دنیای مارول آشنا هستید؟

۳. انت من یک بیوه بود

شاید برخی ندانند که واسپ اولین معشوقه هنک پیم نبود. پیش از جنت، هنک با زنی با نام ماریا تروایا (Maria Trovaya) ازدواج کرده بود. ماریا یک پناه‌جوی سیاسی از مجارستان بود که به همراه پدرش به ایالات متحده فرار کرد. او و هنک به هم علاقه پیدا و در نهایت با هم ازدواج کردند. وقتی صحبت از ماه عسل به میان آمد، ماریا بیان کرد که نسبت به میهنش احساس دل‌تنگی دارد.

هنک گفت که این فکر خوبی نیست اما ماریا تصمیم خودش را گرفته بود. او باور داشت که حالا به خاطر این که نام قانونی‌اش به ماریا پیم تغییر پیدا کرده، دیگر کسی او را نخواهد شناخت. صفحه بعد کمیک، او ربوده و به صورت آف‌پنل کشته شد. سپس این اتفاق تبدیل به بهانه‌ای می‌شود تا هنک خودش را با خشم درگیر فعالیت‌هایش کند.

این ماجرا یک داستان پس‌زمینه ناراحت کننده برای هنک و یک ماجرای غم‌انگیزتر برای ماریا محسوب می‌شود. نکته عجیب این است که کمی بعد در همان شماره کمیک، جنت ون دین ظاهر می‌شود و هنک خیلی سریع اشاره می‌کند که او چقدر شبیه به ماریاست. این اتفاق باعث می‌شود که به این فکر بیفتیم رابطه این دو شخصیت صرفاً به خاطر احساس گناه پیم نسبت به همسر فوت شده‌اش آغاز شد.



۲. داشتن فنر در کفش‌هایش

با این که بزرگ و کوچک شدن قدرت‌هایی هستند که انت من معمولاً با آن‌ها شناخته می‌شود اما کسی هست که نداند او صاحب کفش‌های فنردار بوده؟ احتمالاً هیچکس چنین چیزی را نداند!

انت من از این قابلیت تقریباً فقط یک بار بهره می‌برد؛ وقتی که سعی دارد از کاغذ مگس‌گیری که توسط اگ‌هد کار گذاشته شده فرار کند. کمیک در مورد این قابلیت یک بار مصرف این گونه توضیح می‌دهد که مورچه‌های انت من از قبل به او درباره این تله خبر داده بودند. برای همین نیز هنک پیم این کفش‌های فنردار را به پا کرده بود.

شاید در ابتدا چنین چیزی کمی منطقی به نظر برسد. آیا راه ساده‌تری برای خلاص شدن از کاغذ مگس‌گیر نبود؟ خلاقیت هنک جالب است اما برای مبارزه با جنایت و شرارت بهترین کار، ساده‌ترین کار محسوب می‌شود.

مطلب پیشنهادی
«رفیق بی‌کلک مادر»
بهترین مادران دنیای مارول

۱. شلیک کردن خودش به وسیله یک تفنگ برای رسیدن به مقاصدش

وسیله نقل و انتقال انت من در کمیک‌های اولیه‌اش

شاید مضحک‌ترین بخش کمیک‌های اولیه انت من نحوه رسیدن او به صحنه‌های جرم بود. او برای خودش یک منجنیق مینیاتوری ساخته بود (که اسمش منجنیق بود اما در ظاهر بیش‌تر شبیه به یک توپ یا تفنگ به نظر می‌رسد) تا بتواند در سریع‌ترین حالت ممکن در شهر جا به جا شود. یک ویژگی جالب، طوفانی و خنده‌دار؛ دقیقاً چیزهایی که در دوران نقره‌ای کمیک‌ها زیاد دیده می‌شد. اما اگر واقعاً در مورد آن بیندیشید، یک ایده شدیداً احمقانه را خواهید یافت.

محل اقامت انت من طوری است که توپ ثابتش فقط به یک سمت خروجی دارد. خدا نکند که یک جرم در سمت مخالف هدف منجنیق او اتفاق بیفتد! همچنین، این منجنیق احتمالاً نتواند او را به فاصله خیلی دوری پرتاب کند. پس اگر یک جنایت در فاصله بیش از یک مایلی خانه هنک اتفاق بیفتد، نقشه چیست؟ در این صورت او احتمالاً مجبور باشد تا مثل یک انسان عادی سوار ماشین شود.

حالا جدای این‌ها، راه‌حل انت من برای فرودش به خاطر شلیک شدن توسط یک تفنگ چیست؟ او یک دسته از مورچه‌ها را احضار می‌کند تا او را بگیرند و نگذارند تا هنگام برخورد له شود! این قضیه باعث می‌شود که به این فکر بیفتیم آیا واقعاً باید هنک پیم را یک نابغه در نظر بگیریم یا نه.


به مطالعه ادامه دهید

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (17 مورد)
  • ironboy134
    ironboy134 | ۲۹ اسفند ۱۴۰۰

    شماره یک خیلی ایده مزخرف و مسخره ای هست ?

  • Niyayesh-j
    Niyayesh-j | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

    کلا خودش هم مسخرس
    تو ام سی یو اصلا دوسش نداشتم

  • mahdi_lxo
    mahdi_lxo | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

    ببخشید من تازه میخوام شروع به کمیک خوندن کنم باید
    از کدوم سایت و از کدوم کمیک ها شروع به خوندنش کنم؟

    • 💗♥️alirezaa-j___sch♥️💗
      💗♥️alirezaa-j___sch♥️💗 | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

      چجور کمیک هایی دوست داری ؟
      ابر قهرمانی ؟
      جنایی ؟
      طنز؟

      • mahdi_lxo
        mahdi_lxo | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

        ابر قهرمانی

        • 💗♥️alirezaa-j___sch♥️💗
          💗♥️alirezaa-j___sch♥️💗 | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

          خب میتونی با کمیک بتمن دیمند
          بتمن سال اول
          امیزینگ اسپایدرمن
          جوکر
          شروع کنی سایت کمیکان و اسپایدی هم براز دانلود کمیک خوبن

    • good or bad
      good or bad | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

      خارجی میخوای getcomic
      ایرانی بخوای اسپایدی
      بعضی سایتای دیگه هم هستن
      ولی خب من این دوتا رو دنبال میکنم

      • mahdi_lxo
        mahdi_lxo | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

        ممنون

    • !Spider-Man
      !Spider-Man | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

      سلام
      بستگی داره که میخوای از کدوم کمپانی و کدوم شخصیت کمیک بخونی.
      اگه میخوای از مارول بخونی،بهتره اول رویداد های مهمش مثل دستکش بی نهایت خاندان ام و .....بخونی.بعد از شخصیت های مختلف مارول کمیک بخونی.مثلا اگه از مردعنکبوتی میخوای کمیک بخونی باز هم اون اول باید مهم ترین کمیک هاش رو بخونی.در مورد دیسی و شخصیت هاش هم همینطور.
      سایت ایرانی اسپایدی خیلی خوبه و بیشترین کمیک هارو ترجمه کرده.سایت خارجی هم به نظر خودم سایت read comics online میتونه مناسب باشه

      • mahdi_lxo
        mahdi_lxo | ۲۸ اسفند ۱۴۰۰

        اوکی ممنون

  • reza-a-m-p-r
    reza-a-m-p-r | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

    احساس میکنم فقط میخواستن یه چی ببافن داستان جلو بره
    اخه اینچه ایده هایی بود من دیدم !

  • Jumong
    Jumong | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

    واقعا مضحک بودن

  • AMH-186
    AMH-186 | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

    اگ‌هد منو یاد اگمن توی سونیک میندازه
    دو دانشمند(مثلا) که ادعا دارن ولی پخی بیش نیستن

    • Ilia2008
      Ilia2008 | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

      موافقم?

  • eMinecraft pocket edition of the phone
    eMinecraft pocket edition of the phone | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

    وات?چرا اخه ?فقط مورد ۲?

مطالب پیشنهادی