تحلیل شخصیت گرالت – سری بازی‌های The Witcher

سری بازی ویچر، در خلق یک دنیای بزرگ با شخصیت‌های دوست داشتنی و قابل درک، توانست به یکی از بهترین تجربه‌های ویدیو گیمی بسیاری از گیمر‌ها تبدیل شود. شخصیت گرالت، جزو اصلی‌ترین دلایل محبوبیت این فرانچایز بزرگ است و از نظر روانشناسی، شخصیت قابل بحثی دارد. با تحلیل شخصیت گرالت همراه ویجیاتو بمانید.

پیش زمینه مختصر

در این بخش از مقاله، به نکات مهم از شخصیت گرالت که قراره جلوتر کامل بازش کنیم و در موردش صحبت کنیم اشاره کوچکی می‌کنیم تا پیش زمینه‌ای از کل مقاله داشته داشته باشید.

گرالت از ریویا، یک ویچر مسئولیت‌پذیر و قانونمند است و بدون دلیل منطقی دست به قانون شکنی نمی‌زند.

او به طور معمولی در گوشه و کنار دنیای بازی، به دنبال آگهی‌های آدم‌های مختلف مبنی بر کشتن هیولا‌ها می‌گردد و در ازای این خدمات سکه دریافت می‌کند.

برجسته‌ترین نکته در مورد این شخصیت، رابطه‌اش با سیری است. سیری، شاهزاده‌ی سینترا، یک دختر با ویژگی‌های خاص است که این ویژگی‌ها از خون سلطنتی که در رگ‌های او جریان دارد، ناشی می‌شود.

گرالت به دلیل اینکه قبل از به دنیا آمدن سیری، جان پدرش را نجات داده، از حق غافلگیری خود که یک رسم جدی در دنیای ویچر است، استفاده کرده و به این صورت سیری دختر خوانده او می‌شود.

گرالت به معنای واقعی مسئولیت‌های مربوط به دختر خوانده‌اش را می‌پذیرد و از او به خوبی مراقبت می‌کند.

از دیگر روابط مهم شخصیت گرالت، رابطه او با ینیفر از ونگربرگ است. ینیفر یک نوع دیگر از جادوگران است که طی یک سری اتفاقات، سرنوشت او با گرالت گره می‌خورد. گرالت عمیقا ینیفر را دوست دارد و از اینکه کنار او است احساس خوبی دارد.

زندگی عاشقانه گرالت اما تنها به ینیفر ختم نمی‌شود و با تریس مریگولد هم یک سری اتفاقات را می‌گذراند. در بخش تحلیل روابط شخصیت گرالت بیشتر در مورد این موضوع بحث می‌کنیم.

ویژگی‌های شخصیتی گرالت

در این بخش از مقاله رفتار و اعمال شخصیت گرالت را زیر ذره بین قرار می‌دهیم و در مورد ویژگی‌های شخصیتی او بحث می‌کنیم.

توجه به جزئیات

به طور کلی در این موضوع دو نوع شخصیت وجود دارد؛ شخصیتی که توجه عمیقی به جزئیات دارد و آن‌ها را بخشی از زندگی می‌داند و شخصیتی که به جای توجه به جزئیات بیشتر به کل و شکل هرچیزی توجه می‌کند و جزئیات برای او چیزی جز عناصر اضافی نیستند.

شخصیت گرالت جزو دسته اول است. او به جزئیات اطرافش توجه عمیقی می‌کند. یکی از بخش‌های شخصیت گرالت، روحیه کارآگاهی‌اش است. این ویژگیِ توجه به جزئیات به بهتر انجام شدن اعمال کارآگاهی او کمک بزرگی می‌کند.

استعداد در انجام کار‌های از پیش تعیین شده

یکی از ویژگی‌های شخصیت گرالت، برنامه ریزی و آمادگی برای حوادث و اتفاقات آینده است. او در عین این که در زمان حال زندگی می‌کند، سعی می‌کند نسبت به بعضی موضوعات آمادگی قبلی داشته باشد.

او در انجام دادن این نوع کار‌ها که برای‌شان آمادگی قبلی دارد بی نظیر است؛ اما او آنچنان قدرت زیادی در حل بحران‌های ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی ندارد و اگر راه حل زور بازو او نباشد، ممکن است شکست بزرگی بخورد.

به همین دلیل در این گونه موارد گرالت سراغ دوستان و عزیزانش می‌رود تا با کمک آن‌ها به حوادث و رویداد‌های غیر قابل پیش بینی واکنش نشان دهد. در این موارد شخصیت‌هایی مثل تریس، ینیفر، وزمیر و دیگر دوستان گرالت به دادش می‌رسند.

واقع‌بینی

شخصیت گرالت یک شخصیت واقع بین و به دور از خلق فانتزی‌های عجیب و غریب است. البته استفاده از کلمه واقعیت در دنیای ویچر شاید آنچنان عاقلانه به نظر نرسد اما به هر حال هر دنیایی مرز‌های خودش را دارد و نوعی از واقعیت برای آن تعریف شده است.

گرالت معمولا از امور ملموس و واقعی به عنوان مدرک و منبع معتبر استفاده می‌کند. همچنین در حل کردن مسائل به جای استفاده از راه‌حل‌های خلاقانه و آرمانی، سعی می‌کند از راه‌حل‌های واقعی‌تری استفاده کند.

توجه: سه پاراگراف بعدی پایان بازی The Witcher 3 را اسپویل می‌کند.

البته این واقع‌گرایی برای شخصیت گرالت بدی‌هایی را به همراه دارد. بعضی از مسائل و امور نیاز به راه‌حل‌های جدید و آرمانی‌تری دارد. به عنوان مثال، در پایان بازی ویچر 3 که سیری توسط گرالت بالاخره پیدا می‌شود؛ جنگ بزرگی راه برای گرفتن سیری توسط وایلد هانت اتفاق می‌افتد. ابعاد این جنگ به قدری بزرگ و عظیم است که گرالت با واقع‌گرایی نمی‌تواند برای آن راه حل پیدا کند.

در این مواقع شخصیت ینیفر که برعکس گرالت به جای واقع‌گرایی کمی از موهبت آرمان‌گرایی نیز برخوردار است به کمک گرالت می‌آید. در نهایت آرمان‌گرایی ینیفر و تریس در کنار فداکاری‌های وزمیر باعث پیروزی بر وایلد هانت شد.

اگر گرالت همچنان بدون مشورت با ذهن واقع‌گرایش تصمیم می‌گرفت و همه گوش می‌کردند، قطعا این جنگ قربانی‌های بیشتری به جا می‌گذاشت.

ذهن قانونمند گرالت

یکی از ویژگی‌های شخصیت گرالت که پیروی از قوانین است. البته، نه هر قوانینی، بلکه قوانینی که خودش برای خودش تعیین می‌کند و درواقع خط قرمز‌های ذاتی او است.

در واقع ذهن گرالت در طول زندگی‌اش با توجه به عقاید و تجربه‌هایی که داشته، یک ساختار و یک قوانین خاصی را برای او تعریف کرده است. این ساختار از اصلی‌ترین نقاط قوت گرالت است.

بسیاری از شخصیت‌ها در طول روز ذهنیت آشفته و دگرگونی دارند. زیرا آن‌ها ذاتشان اهمیت دادن به اطرافیانشان است. در نتیجه علاوه بر مشکلات ساده و معمولی که ذهنشان را درگیر می‌کند، مشکلات دیگران هم ممکن است ذهن آن‌ها را آشفته کند.

این شخصیت‌ها به دلیل آشفتگی بیش از حد ذهنی، نیاز دارند تا با کمک یک سری روش‌ها مقداری از این آشفتگی و بی قراری خود کم کنند تا بتوانند به تدریج به آرامش برسند.

شخصیت گرالت از آن دست شخصیت‌هایی است که علاوه بر خودش، به دیگران و اطرافیانش نیز اهمیت می‌دهد. هر چند او برای گرفتن سکه هیولا‌ها را می‌کشد، اما بخشی از تلاش او در این زمینه برای دور کردن شیاطین از دنیای انسان‌ها است.

یکی از مشکلات گرالت قبل از فراموشی، بی خوابی و مشکلات مربوط به خوابش بود(اشاره به سریال ویچر). دلیل این مشکلات خواب، همین مشغولیت ذهنی و آشفتگی خاطر گرالت است.

بنابراین برای اینکه گرالت بتواند کمی از این مشغولیت فکری کم کند، ناچار است از قوانینی استفاده کند به زندگی‌اش نظم می‌دهد. این قوانین باعث می‌شود تا گرالت بتواند ذهن خود را منظم کند و در مورد مسائل مهم تصمیم بگیرد تا وقت زیادی صرف قضاوت در مورد درست و غلط نکند.

به عنوان مثال، یکی از قوانین گرالت، این است که آدم نمی‌کشد و فقط برای کشتن هیولا‌ها کار می‌کند. این قانون باعث می‌شود تا زیاد خودش را درگیر مسائل قضاوتی نکند. البته وقتی احساس کند تصمیم او در کشتن یا نکشتن یک انسان می‌تواند تاثیر بزرگی در رویداد‌های اطرافش بگذارد، این قانونش را زیر پا می‌گذارد.

تحلیل روابط شخصیت گرالت

یکی از راه‌های تحلیل یک شخصیت، بررسی روابط نزدیک او با دیگران است. در واقع هر رابطه‌ای چه خانوداگی، چه دوستانه و چه عاشقانه، به خاطر یک دلیل خاص آغاز می‌شود. بررسی کنش و واکنش‌های بین دو طرف و نوع شخصیت آن‌ها باعث می‌شود به بسیاری از مسائل عمیق شخصیتی پی ببریم. در ادامه روابط شخصیت گرالت با سیری، ینیفر و تریس را تحلیل و بررسی می‌کنیم.

تحلیل رابطه گرالت و سیری

از اصلی‌ترین عناصر داستانی دنیای ویچر، رابطه بین گرالت و سیری است. این رابطه در ظاهر یک رابطه پدر و دختری ساده است که پدر حاضر است برای دختر هر کاری بکند. اما در بطن این رابطه، فقدان‌ها، احساس نیاز و عقده‌هایی وجود دارد که برای حل و فصل شدن نیاز به برقراری این رابطه پدر و دختری دارند.

شخصیت گرالت، ظاهرا به صورت ناخواسته پدر خوانده سیری شده و هیچ برنامه ریزی برای پدر شدن نداشته. با نگاهی به کودکی گرالت و روند تبدیل شدندش به ویچر، می‌توانیم بفهمیم که گرالت از کودکی آموزش دیده تا سخت ترین و چالشی‌ترین مسئولیت‌ها را قبول کند.

در واقع قبول مسئولیت و به سرانجام رساندن آن توسط گرالت، باعث می‌شود احساس ارزش کند.

مسئله‌ای خیلی مهم در مورد هر شخصیتی، میزان و ماهیت معنایی است که از زندگی می‌گیرد. در واقع معنا همان دلیل زندگی است. گاهی می‌تواند یک ماهی خانگی که هر روز به آن غذا می‌دهیم باشد و گاهی یک دختر بچه که نیاز به آموزش دیدن دارد باشد.

بنابراین شخصیت گرالت با بازی کردن نقش پدر برای سیری، به زندگی‌اش معنا می‌بخشد و آن بخش از زندگی که مدام او را در تاریکی و افسردگی فرو می‌برد را از خودش دور می‌کند.

تحلیل رابطه گرالت و ینیفر

روابط عاطفی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین عناصر زندگی انسانی است. فرض کنید در دنیایی زندگی می‌کنید که هیچ شخصی در آن وجود ندارد. نه تنها از نظر احساسی هیچ عزیزی را ندارید بلکه از نظر وجودی کسی کنارتان نیست. به نظر من این خود جهنم است. چراکه انسان به روابط نیازمند است.

اما آن چیزی که مهم‌تر است و نیاز به بررسی و تحلیل دارد ماهیت این روابط است. مثلا چرا گرالت از ینیفر خوشش می‌آید؛ یا رابطه بین این دو نفر به هرکدام چه ارزشی می‌دهد که باعث دوام آن می‌شود؟

شخصیت ینیفر یک شخصیت قدرتمند و متفکر است. او ایده‌های کاربردی و راه‌حل‌های آرمان‌گرایانه اما هدفمند به دیگران ارائه می‌دهد و همین ویژگی او، باعث شده تا گرالت نسبت به ینیفر احساس وابستگی پیدا کند.

گرالت اما در ارائه راه حل‌های خلاقانه کمی ضعیف است. او مرد عمل است اما بیشتر با راه‌حل‌های منطقی و کلا افکار واقع‌گرایانه‌تری سر و کار دارد. بنابراین می‌توان گفت که ینیفر آن بخش از شخصیت گرالت که نیاز به خلاقیت، فانتزی و رویاپردازی دارد را شکوفا می‌کند.

گاهی حتی اختلافات بین دو نفر در یک رابطه، می‌تواند عامل وابستگی آن‌ها به هم باشد. این اختلافات همان عناصر مثبت و منفی هستند که یکدیگر را جذب می‌کنند تا کامل شوند.

شخصیت گرالت علاقه زیادی به قوانین دارد. در واقع قوانین برای او مثل عناصر مقدسی هستند که باید از آن‌ها پیروی کند. ینیفر اما آنچان خودش را در زنجیر قوانین زندانی نمی‌کند و از شکستن آن‌ها ترسی ندارد.

این اختلاف بین این دو شخصیت در رویداد‌ها و حوادث مختلفی که برای آن‌ها رخ می‌دهد موقعیت‌های جالبی خلق می‌کند که وابستگی آن‌ها را نسبت به هم بیشتر می‌کند.

قبل از اینکه بریم سراغ تحلیل رابطه گرالت و تریس، بیایید ابتدا دلیل ایجاد سردی بین گرالت و ینیفر را بررسی کنیم. گاهی در طول داستان بازی، این دو نفر نسبت به هم احساس دلزدگی پیدا می‌کنند. دلیلش این است که ینیفر به خاطر شخصیت خاصی که دارد گاهی برای تجدید قوا و استراحت نیاز به تنهایی طولانی مدت دارد و حتی گرالت را نمی‌تواند در این مواقع قبول کند.

اما گرالت به دلیل ماهیت شخصیتی خود دوست دارد با عزیزان خود رابطه نزدیکی داشته باشد و حتی در تنهایی‌اش آن‌ها را قبول می‌کند. تناقض بین این دو نفر باعث ایجاد سردی و دلزدگی بین آن‌ها می‌شود.

تحلیل رابطه گرالت و تریس

شخصیت تریس، یکی دیگر از شخصیت‌های داستان است که با گرالت گاهی روابط نزدیکی برقرار می‌کند و بنا بر انتخاب بازیکن می‌تواند به عنوان معشوق اصلی گرالت باشد.

به طور کلی، چرا باید گرالت با وجود داشتن پیشینه عشق و عاشقی با ینیفر سراغ ایجاد یک رابطه جدید برود؟ البته ما بیشتر در مورد اتفاقات داستان بازی سوم و زمانی که حافظه گرالت برگشته است بحث می‌کنیم. با اینکه بازیکن حق انتخاب دارد اما این موضوع دلیل بر این نمی‌شود که گرالت حسی به تریس ندارد.

در این بخش از مقاله این را بررسی می‌کنیم که چرا گرالت با وجود ینیفر بازهم تریس را دوست دارد و ممکن است هر لحظه ینیفر را کنار بگذارد و با تریس بماند؟

شخصیت تریس بزرگ‌ترین تفاوتش با ینیفر برونگرایی‌اش است. در واقع تریس آن بخش از شخصیت گرالت که دوست دارد با عزیزانش رابطه نزدیکی داشته باشد را ارضا می‌کند.

از آنجایی که تریس یک شخصیت برونگرا است به همین دلیل بیشتر اوقات برای تصمیم‌گیری و عمل بهتر نیاز به یک همکار و همراه دارد تا باهم روی یک موضوع فکر کنند. چه کسی بهتر از گرالت برای درخواست کمک مناسب است؟

اما در مقابل، ینیفر بیشتر کار‌هایش را تنهایی انجام می‌دهد و صرفا با درخواست اعتماد از گرالت از او می‌خواهد که در کارش دخالت نکند و همان کاری را کند که او می‌گوید. این موضوع این حس را به گرالت می‌دهد که ینیفر او را یک شخصیت باهوش و متفکر نمی‌داند.

به همین دلیل وقت‌هایی که با تریس است احساس بهتری دارد. زیرا تریس گرالت را وارد افکار خود می‌کند و از آن‌ها برای گرالت تعریف می‌کند و خیلی ملموس و بدون پیچیدگی ازش کمک و همفکری می‌خواهد. رابطه گرالت با تریس، به گرالت عزت نفس و احترام می‌بخشد و در مقابل، رابطه گرالت با ینیفر، با وجود عشق زیاد، گرالت را سمت تاریکی و حقارت می‌کشاند.

نقاط قوت و ضعف‌های شخصیت گرالت

یکی از بخش‌های مقالات تحلیل شخصیت بررسی نقاط قوت و نقاط ضعف شخصیت است. هر شخصیتی بسته به ماهیتی که دارد، یک سری موقعیت‌ها یا ویژگی‌های ذاتی‌اش به او احساس قدرت و انگیزه می‌دهد. در مقابل، یک سری موقعیت‌ها و ویژگی‌ها، شخصیت را به اوج ضعف و شکست می‌رساند.

نقاط قوت

• توجه به جزئیات و درک روابط بین این جزئیات
• توجه به حال حاضر به جای کاوش در گذشته و آینده
• اراده قوی و تلاش برای حل مشکلات
• قانونمند بودن

نقاط ضعف

• واقع‌گرایی بیش از حد و فرار از راه‌حل‌های آرمان‌گرایانه
• ضعف در انجام کار‌های تیمی بزرگ
• ناتوانی در گرفتن تصمیمات معنوی و احساسی
• احساس وابستگی بیش از حد به عزیزان

نکات و فکت‌هایی از شخصیت گرالت

• زخم صورت گرالت، توسط توسعه‌دهندگان بازی به شخصیت او اضافه شده است

جالب است بدانید که زخم صورت شخصیت گرالت که به او جلوه خاصی داده، در کتاب‌های سری ویچر وجود ندارد. به گفته سازندگان بازی، این زخم روی صورت شخصیت گرالت باعث شده تا گرالت جذاب‌تر و جالب‌تر به نظر برسد.

• گرالت از دیگر ویچر‌های هم دوره‌ای خودش قوی‌تر و سریع‌تر است

برای اینکه یک ویچر بتواند با هیولا‌های بسیار قدرتمند و بزرگ‌تر از خودش مقابله کند باید دوره‌ها و آموزش‌هایی را بگذارند تا میزان استقامتش بیشتر شود. شخصیت گرالت در این آزمون‌ها نسبت به دیگر ویچر‌ها سرعت و قدرت بیشتری از خود نشان داده است. حتی تعداد بسیاری از ویچر‌های جوان در این آزمون‌ها جان خود را از دست دادند؛ اما ویچر از آن‌ها زنده بیرون آمد و نسبت به دیگر بازمانده‌ها نیز قدرت و استقامت بیشتری نشان داد.

• گرالت پیرتر از آن است که به نظر می‌رسد

ظاهر شخصیت گرالت در بازی‌ها، شبیه به انسان‌های میانسالی است که به تازگی پنجاه سالگی را پشت سر گذاشتند؛ اما شخصیت گرالت در حقیقت در Witcher 3 نزدیک ۱۰۰ سالگی است!

• گرالت یکی از آخرین ویچر‌های دنیا است

سال‌ها قبل بیشتر پناهگاه‌ها و خانه‌های ویچر‌ها مورد هجوم مردم خرافاتی قرار گرفتند و بسیاری از ویچر‌ها کشته شدند. حتی دیگر علم ساختن ویچر جدید و تربیت کودکان از بین رفته است. بنابراین گرالت و ویچر‌های دیگری که در داستان حضور دارند جزو آخرین ویچر‌ها هستند.

سخن آخر

گرالت جزو به یادماندنی‌ترین شخصیت‌های ویدیو گیم است. این شخصیت به دلیل داشتن ویژگی‌های خاص و کاریزماتیک، جذابیت منحصر به فردی دارد که ظرفیت نوشتن چنین مقاله‌ای را داشت.

اگر شخصیت دیگری را سراغ دارید که دوست دارید تحلیل شخصیت آن در ویجیاتو نوشته شود حتما در قسمت نظرات برای ما بنویسید.

بیشتر بخوانید:

• تحلیل شخصیت ایدا وانگ – سری بازی‌های Resident Evil
• تحلیل شخصیت مکس پین – سری بازی‌های Max Payne
• تحلیل شخصیت اتزیو – سری بازی‌های Assassin’s Creed
• تحلیل شخصیت نیتن دریک – سری بازی‌های Uncharted