فیلم انفرادی قرار است که گیشه را بترکاند، اصلا با همین فرضیه اکران شده و در طول این فیلم کمدی هم دو سه ماشین (از نوع درب و داغان) در آن ترکانده میشود و برای فیلم هزینه شده چرا که سازندگان به فروش دهها میلیارد تومانی آن ایمان دارند. فیلم بازگشت رضا عطاران است به سینما آن هم پس از دو سه سال و کارگردانش هم همانی است که «دینامیت» را ساخت و در ایام کرونا پرفروشترین فیلم تاریخ ایران را برای خودش رقم زد. همه اینها در پشت پرده اسم فیلم انفرادی قرار دارد و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را میبیند، احتمالا به خودش لعنت میفرستد و میگوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!» فیلم انفرادی مهمل، بیمعنا و افتضاح است. با ویجیاتو همراه باشید تا بیشتر از ویژگیهای منفی فیلم بدانیم.
مطلب پیشنهادی:۱۲ فیلم تماشایی با چاشنی ماجراجویی در جنگلورود به حیات وحشرضا عطاران، احمد مهرانفر و مهدی هاشمی سه نفر هستند که پولهایشان را یک موسسه اعتباری خورده و حالا آه در بساط ندارند. آنها تصمیم میگیرند خلاف کنند تا به زندان بیفتند بلکه در آنجا نان و آبی گیرشان بیاید و هر کاری میکنند، کسی آنها را دستگیر نمیکند.
این دو خط بالا فیلمنامه فیلم انفرادی را تشکیل میدهد، البته اگر بتوان نام فیلمنامه روی آن گذاشت چرا که پایههای این فیلمنامه کاملا روی آب چیده شده است. ما سه شخصیت داریم که یکی از یکی مسخرهتر هستند و قرار است آنها را طی خلافهایی که میکنند تا بلکه به زندان بیفتند، پیگیری کنیم. آنها پارتی میروند، دزدی میکنند، آب بازی در پارک میکنند و بانک هم میزنند و چند کار دیگر. در این صحنههای مثلا ممنوعه هم قرار است که ما به لوده بازی سه شخصیت اول اصلی فیلم بخندیم. وقتی از واژه «لوده بازی» استفاده میکنم واقعا معنایش «لوده بازی» است.
زمانی عطاران کار طنز انجام میداد و جنس کمدیاش را میشد با اندکی اغماض ستایش کرد. عطاران اندک اندک به مسیر لوده بازی کشیده شد و شخصا مرا یاد آدام سندلر در سینمای جهان میاندازد. سندلر هم سعی کرد فیلمهای جدی بازی کند و خودش را بهتر بشناساند اما در نهایت دید که تماشاگران از او همان لودهای را میخواهند که در برخی فیلمهایش وجود دارد و در نهایت هم بیشتر در همان کالبد باقی ماند. عطاران هم به همین وضع دچار شده و تصمیم گرفته به سیم آخر بزند. او در «انفرادی» رسما یک جور کمدی به اصطلاح شانه تخم مرغی را بازی میکند، یعنی در فیلمی ظاهر شده که نهایتا به درد سینمای خانگی بخورد و نقش آفرینی او هم هیچ بهرهای از هنرمند بودن ندارد.
مطلب پیشنهادی:۷۰ فیلم اکشن که هیجان را به رگهایتان تزریق میکنندتزریق آدرنالین به مخاطب تشنه هیجاندر کنار عطاران مهدی هاشمی را داریم که بدترین بازی عمر کارنامه هنری خودش را ارائه میدهد، او حتی از نقش آفرینیاش در تگزاس ۲ که یک عقبگرد حسابی بود فراتر رفته و حالا رسما جلوی دوربین مسخره بازی در میآورد. احمد مهرانفر سعی کرده کمی متفاوت بازی کند و در نهایت گیر منجلاب فیلمی افتاده که به زور دنبال خنداندن تماشاگر است.
کارگردان فیلم انفرادی تصور میکند ساخت یک سکانس دزدی بانک که روی آن آهنگ بالاتر از خطر گذاشته شود و همه چیز به طور صحنه آهسته به نمایش در بیاید و بازیگران در آن به هم برخورد کنند، خنده دار است. این جنس کمدی برای بچههای پنج شش ساله هم دیگر جواب نمیدهد. استفاده از دوربین در این سکانس و بقیه لحظات فیلم به بدترین شکل ممکن است، صداگذاری در این سکانس و دیگر سکانسها آنچنان آماتور است که انگار دست یک دانش آموز دبستانی داده شده تا کار صداگذاری را انجام دهد.
در واقع فیلم انفرادی خواسته یک کمدی اکشن باشد، چیزی که مثلا رامبد جوان با قانون مورفی دنبال آن رفت و باز توانست در خلق صحنههای اکشن راضی کننده باشد. فیلم انفرادی اما سکانسهای اکشنی دارد که با جلوههای ویژه بسیار مضحک و طراحی صحنه بسیار بدی همراه است. تک تک سکانسهای اکشن فیلم بیشتر شبیه به آبروریزی است تا یک صحنه نفس گیر و تلاشی که برای خلق این صحنهها انجام شده کاملا هدر رفته است.
به جز صحنههای اکشن فیلم انفرادی که رسما با آثار خلق شده در فضای مجازی توسط کاربران آماتور برابری میکند، سکانسهای کمدی فیلم هم مایه آبروریزی است تا خنده دار بودن! مثلا سکانسی را داریم که در آن بازیگران مرد زنانه حرف میزنند و بازیگران زن زنانه، با گریمی مسخره و اگزجره و صداگذاری بازهم افتضاح و موسیقی کاملا بچهگانه که این صحنهها را همراهی میکند. بازیگران دنبال بازی میکنند و لابد قرار است تماشاگر از دیدن دنبال بازی این بازیگران بخندد.
انفرادی میخواهد یک کمدی اجتماعی باشد و به مسائلی چون روحانیت، موسسات اعتباری و مالی، وضعیت قوانین قضایی کشور و سیستم فاسد در نیروهای پلیس و…. هم ورود پیدا میکند اما مساله اینجاست که نمایش این موارد فقط برای ژست آن است. کارگردان مثل مسافران تاکسی خطی میماند که شروع به تفسیر وضعیت سیاسی اجتماعی روز میکنند، مواردی را میگوید که مثل روز روشن است (و البته برخی مثل آب بازی جوانان در پارکها به شدت کهنه و قدیمی است) و میخواهد از این موضوعات مثلا انتقاد کند. طنز انتقادی فیلم انفرادی بیشتر شبیه به یک جوک بیمزه است که واقعا نمیتوان به آن به عنوان یک طنز عمیق نگاه کرد.
مطلب پیشنهادی:۱۵ فیلم ترسناک کیهانی یا لاوکرافت که باید تماشا کنیدیک وحشت متفاوتفیلم انفرادی کمدی اسلپ استیک نیست، کمدی موقعیت هم نیست و حتی یک کمدی سخیف هم نیست. فیلم انفرادی رسما یک فاجعه است که در آن هیچ چیزی برای عرضه وجود ندارد. هیچ یک از عوامل فنی از کارگردان گرفته تا گریمورها و فیلمبردار و صداگذار و تدوینگر و… همه چیز را به آماتورترین شکل ممکن پیش بردند. اطیابی کارگردانی است که مثلا فیلمی چون خاک و مرجان را در کارنامه خود دارد و قطعا خودش هم میداند چه اثر ضعیفی ساخته، او از زمانی که وارد ساخت تگزاس شد و به سینمای گیشه کشیده شد، نبض فروش گیشه را فهمیده و قصد پیشرفتی هم در آن ندارد. او و بسیاری که مثل او هستند در منجلابی گیر کردند که خودشان هم به خوبی از آن آگاه هستند و به رویشان نمیآورند چرا که جیبهای پرپول، تمام این ضعفها را توجیه میکند.
اگر دینامیت لحظاتی را خلق کرد که میشد به آنها خندید و سعی کرد نگاهی انتقادی به وضعیت دگماتیسم مذهبی در ایران داشته باشد (فارغ از اینکه موفق شد این کار را بکند یا نه) فیلم انفرادی رسما به هیچ چیزی نگاه ندارد به جز سه بازیگر اصلیاش و به خصوص عطاران. انفرادی میخواهد با این بازیگران و تیزرهایش که در آن آهنگهای تند خارجی گذاشته شده و چند دیالوگ خط قرمزی وجود دارد، خودش را یک کمدی غیرپاستوریزه معرفی کند که قرار است ممنوعه باشد!
فیلم انفرادی حتی در شوخیهای جنسی و همان به اصطلاح غیر پاستوریزهای هم هیچ حرفی برای گفتن ندارد و نمیتواند درست روی خط قرمز راه برود تا هم خندهدار باشد و هم شوخی بالای هجده سال! فیلم در هیچ کاری موفق نشده به جز فروختن در گیشه که دلیل کافی برای گروه سازنده فیلم به حساب میآید.
در نهایت پیشنهاد میکنم اگر لااقل قرار است یک کمدی سخیف ببینید و بخندید، پولتان را خرج یک جنگ شبانه و تئاترهای شبانه کنید که لااقل در آن میتوانید با شوخیهای مبتذل و جوی که حاکم است، واقعا بخندید نه اینکه در مواجهه با سکانسهای انفرادی، پوکرفیس باشید!
پی نوشت:
ابراهیم عامریان، تهیه کننده فیلم انفرادی، معتقد است فروش 100 میلیاردی فیلم دور از ذهن نیست، او با همین باور چنین مهملی را روانه سینما کرده و بعید هم نیست باورش رنگ حقیقت به خود بگیرد. تا تماشاگر این آثار وجود داشته باشد، ساخت آنها هم ادامه دارد، در ویدیویی که در خاتمه مطلب قرار دادم، بهتر میتوانید دلایل فروش این آثار را درک کنید.
عطاران خواهشاً آبروی چندین و چندسالتو نبر تو دیگه خرابش نکن
خیلی خیلی قشنگ وخنده دار بود…فیلم برداری هم که عالی.حتما ببینید
لوده نبود مگه؟
از طنز های خوب و نابی مثل اجاره نشین ها رسیدیم به امثال این و گشت ارشاد سه
طنز ایران کلا تو دیواره
سینمای ایران داره توی مرداب پوچی غرق میشه آثار جدی شون که همش در مورد یه زن و مرده که حالا یا عاشق همن یا از هم متنفرن و بعد یکی میاد یکی دیگرو میکشه و ………… آثار طنزشون هم یه چیزی مثل همین فیلمه . در کل خیلییییی اوضاع خیطه ?
من که تو سینما دیدم خیلی هم حا کردم اصلا به نقد های منفی سایت شما و دیگر سایت ها قطره ای اهمیت نمیدهم.کاری که قرار انجام بده رو داد و من رو بعد از مدت ها خیلی خندوند
میدونید درد چیه؟
اینه که آدم از پر فروش های هالییود (امثال red notice و دنیای سینمایی اسپایدرمن سونی رو عرض می کنم نه فیلمی مثل فیلم های نولان یا کارگردان های مستقلی که یهو مثل چی زمین و زمان رو می ترکونند.) خسته میشه پناه میاره به سینمای ایران.
بعد میبینه اینا نه تنها توی فیلم جدید سازی بلکه حتی توی کپی ساختن از هالییود هم بد هستن به ناچار بر می گرده سراغ اونا.
حداقل کاش حالا که شاهکار هایی مثل Upgrade رو تلویزیون میذاره همین رو توی سینما اکران کنند. (اگه مشکل سانسوره نسخه ی تلوزیونی رو اکران کنند…) بابا خسته شدیم از نرفتن به سینما.
ویجیاتو تا حالا شده یه اثر ایرانی بیاد و تو هیت ندی آقا حداقل حمایت نمی کنید بر خلافش هم نرید
متاسفم
آنها تصمیم میگیرند خلاف کنند تا به زندان بیفتند بلکه در آنجا نان و آبی گیرشان بیاید و هر کاری میکنند، کسی آنها را دستگیر نمیکند.
تاهمینجا که خوندم قبل از اینکه ادامه بدم فهمیدم فیلمنامش افتضاحه اخه واس چی باید کسی که همه پولاشو از دست داده خودشو بندازه زندان ، تا فقط تو زندان غذا بخوره و بخوابه:/؟!برو کار میکن مگو چیست کار:)