ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال Stranger Things | فصل چهارم بخش اول
فیلم و سریال

نقد سریال Stranger Things | فصل چهارم بخش اول

تقریباً سه سال پس از پایان فصل سوم «Stranger Things» در نتفلیکس، فصل چهارم بالاخره آمد. فصلی که می‌توان آن را تاریک‌ترین، وحشتناک‌ترین و حتی جاه‌طلبانه‌ ترین فصل آن تاکنون دانست. برادران دافر پس از ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰

تقریباً سه سال پس از پایان فصل سوم «Stranger Things» در نتفلیکس، فصل چهارم بالاخره آمد. فصلی که می‌توان آن را تاریک‌ترین، وحشتناک‌ترین و حتی جاه‌طلبانه‌ ترین فصل آن تاکنون دانست. برادران دافر پس از همه‌گیری کرونا فرصت مناسبی یافتند تا با دقت قصه‌ای خلق کنند که مسیر داستان را به سمت یک تعادل کامل در روند قصه‌گویی سوق می‌دهد. روندی که داستان سریال را از یک لحن علمی‌تخیلی به سمت سورئال ترین و رویایی ترین پتانسیل‌های «جهان وارونه» هدایت می‌کند. در ادامه با نقد سریال Stranger Things همراه ویجیاتو باشید.

سریال Stranger Things

در همین ابتدا باید گفت برادران دافر با تولید فصل چهارم Stranger Things، شروع به پاسخ‌گویی به حفره‌های موجود در بدنه قصه سریال در سه فصل گذشته کرده‌اند؛ این یعنی دنیای وارونه حالا دارای یک معنی و مفهوم است. بنابراین این جهان موازی اکنون یک قلمرو جهنمی است که در آن نه تنها دموگرگن‌ها وجود دارند که از نظر آناتومی مصداق یک هیولا هستند، بلکه اکنون چهره‌های شیطانی انسانی نیز در آن ساکن هستند که آگاهی ما نسبت به این جهان را تغییر می‌دهند و مخاطب را وارد زمینی متفاوت از ویژگی‌ها می‌کنند که تاکنون در داستان سریال به کار گرفته نشده بود.

اما فصل چهارم سریال از همان ابتدا، با لحن خاص خود همه ما را شگفت‌زده می‌کند، لحنی که دقیقاً مخاطب را به درون آثار ترسناک یا اسلشر دبیرستانی می‌برد. این لحن ترکیبی از صحنه‌های خشن با برخی از لحظات ترسناک است که روی کاغذ می‌تواند بخشی از دنباله‌ آثار سینمایی شاخص چون «کابوس در خیابان الم» یا فیلم «It» باشد. همچنین انتخاب این لحن تاریک چیزی است که نه تنها باعث گسترش ژانر‌های سریال می‌شود، بلکه یکی از ستون‌هایی است که برای رویارویی با گذشته شخصیت «ال» و هر آنچه در فصل‌ها پیشین در آزمایشگاه هاوکینز رخ داده است، نقش مهمی دارد. در واقع این لحن حکم یک پل ارتباطی بین قصه فصول گذشته را بازی می‌کند.

نقد سریال Stranger Things

انتخاب این سبک و داستان یک برنامه عالی است که در نهایت این فصل را به پاسخی مستقیم به سؤالات ایجاد شده در آغاز سریال در سال 2016 تبدیل می‌کند. سوالاتی مانند این که آیا «یازده» یا ال چه ربطی به دنیای وارونه دارد، یا آزمایش‌های انجام شده در آزمایشگاه هاوکینر چه رابطه‌ای با موجودات شیطانی دارند. یا از اساس آفت شکل گرفته در زیر هاوکینز به دلیل وجود چه عاملی است. سازندگان سریال برای پاسخ گفتن به این سوالات، فصل چهارم را به طولانی‌ترین فصل آن تاکنون بدل کرده‌اند. در واقع کوتاه‌ترین اپیزود این فصل 63 دقیقه طول می‌کشد.

برادران دافر با کارگردانی قسمت اول از همان ابتدا لحن کلی این فصل را تعیین کرده، و زمان پخش 75 دقیقه‌ای آن را به یک مینی فیلم مقدماتی تبدیل می‌کنند. در واقع آن‌ها از همان صحنه افتتاحیه خوفناک قسمت اول، همه چیز را به شخصیت «ال» گره می‌زنند. بدون شک سکانس ابتدایی فصل چهارم تلاش می‌کند با یک افتتاحیه ویژه همه را به فکر فرو ببرد. و جالب اینجاست همین سکانس در پایان کلید درک نه تنها این فصل، بلکه مکانیزم داستانی کل چهار فصل سریال است. در شروع این فصل همانطور که شخصیت‌ها با تراژدی فصل سوم سروکار دارند، خطوط داستانی متفاوت در جهت‌های مختلف دنبال می‌شوند که این به خودی خود مقیاس روایت را افزایش می‌دهد.

شخصیت الون

با نگاهی کلی به بخش اول از فصل چهارم سریال، می‌توانیم به این نکته اشاره کنیم که هر آنچه در مورد این فصل گفته می‌شود درست است. این فصل جدید بلندپروازانه‌تر است. به راحتی می‌توان گفت که هر قسمت واقعا 30 میلیون دلار خرج برداشته، و در بیشتر موارد به عنوان یک کاوش در اسطوره شناسی سریال که در دو فصل قبل نادیده گرفته شده بود، کار می‌کند. از قاب‌ها و تصاویر خیره‌کننده و پویا گرفته تا طراحی تولید نمونه و جلوه‌های بصری خیره‌کننده، همه از جمله بهترین‌هایی هستند که مطمئناً در هر سریال تلویزیونی می‌بینید. فصل چهارم مدرک دیگری را ارائه می‌کند که Stranger Things در حال حاضر یکی از دقیق‌ترین سریال‌ها از منظر زیبایی‌شناختی روی آنتن است.

سریال «Stranger Things» شش سال است که وارد زندگی ما شده؛ بنابراین پس از بیش از نیم دهه، فرمول موفقیت آن بیش از حد واضح است: این سریال مواد و زمینه‌های متعالی بر روی فیلم‌های بلاک‌باستر را با شخصیت‌های بی‌نظیر و جذاب ترکیب می‌کند. برای مثال دیدن یک خط داستان مشهور در هالیوود به نام فرار از زندان خود به خود جالب است. حالا تصور کنید چنین ساختار آشنا و دوست‌داشتنی با شخصیت جذاب و محبوب جیم هاپر (دیوید هاربر) ترکیب شود؛ نتیجه یک خط داستانی آشنا اما سرگرم‌کننده است. وقتی چیزهای عجیب به نقطه شیرینی بین زیبایی شناسی موجود در فیلم‌ها و توسعه شخصیت‌های تلویزیونی می‌رسد، تعداد کمی از سریال‌ها می‌توانند با آن برابری کنند. و این دلیل موفقیت سریال است.

اما از میان خطوط داستانی متعددی که در فصل چهارم «چیزهای عجیب» مورد توجه قرار می‌گیرند، خط داستانی شهر هاوکینز تا حد زیادی بهترین است. اما چرا؟ چون اکثر بازیگران اصلی در هاوکینز باقی می‌مانند، و از آنجایی که شهر تا این مرحله در داستان همیشه مهم بوده است، بازهم این مکان مواد داستانی بیشتری را برای بازی در اختیار دارد.

Stranger Things

از همان ابتدا، قوس داستانی هاوکینز محیط اصلی برای خلق فضای ترسناک این فصل است. در واقع شخصیت شرور «وکنا»، بد بزرگ و جدید دنیای وارونه، آشوب مرگبار خود را کاملاً در محدوده این شهر انجام می‌دهد. به طور کلی خط داستانی الهام گرفته شده از شخصیت شرور فرنچایز «کابوس در خیابان الم» یعنی فردی کروگر برای ایجاد شخصیت وکنا، بسیار سرگرم‌کننده است و پیچ و تاب متفاوتی را به تهدیدات دنیای وارونه می‌افزاید.

سریال Stranger Things همیشه یک اثر ترسناک علمی تخیلی بوده است، اما فصل چهارم واقعاً بخش ترسناک داستان را افزایش می‌دهد، به طوری که طرفداران آثار کلاسیک این ژانر مطمئناً با اشاره به فیلم‌های مهم ترسناک، لذت زیادی خواهند برد. واضح‌ترین نکته ترسناک داستان، توانایی آنتاگونیست سریال یعنی وکنا در تحریف واقعیت‌های قربانیانش و شکار از طریق ترس‌های آن‌هاست. این لحظات بسیار یادآور فرنچایز کابوس در خیابان الم و شخص فردی کروگر هستند.

وکنا

جالب اینجاست که رابرت انگلوند، هنرپیشه معروف شخصیت فردی کروگر، حتی در نقش مرد نابینایی که متهم به قتل خانواده‌اش است، نقش برجسته‌ای در این فصل سریال دارد. لازم به ذکر است که در جاهای دیگر ارجاعات آشکاری به فیلم سکوت بره‌ها و فیلم «Hellraiser»و همچنین متون متعدد استیون کینگ وجود دارد، آن هم با اشاره به خانه‌ای وحشتناک که قطعاً شباهت عمدی به خانه موجود در فیلم «It» دارد. در مجموع همه این ارجاعات بدون شک روشن می کند که برادران دافر علاقه واقعی به این ژانر دارند.

اما علاوه بر وکنا، خط داستانی شهر هاوکینز میزبان برخی از جذاب‌ترین شخصیت‌های سریال «Stranger Things» است. برای مثال رابین با بازی عالی و شیرین مایا هاک پس از حضور موفق در فصل سوم، واقعاً در این فصل نیز می‌درخشد و نوع منحصر به فردی از تعادل کمیک را به صحنه‌های وحشتناک سریال می‌آورد. همچنین شخصیت‌های مکس، استیو، داستین، نانسی، لوکاس و اریکا نیز همگی با هم لحظات با کیفیتی را به نمایش می‌گذارند، و با وجود انزوای نسبی دیگر خطوط داستانی این فصل، حس و حال اسپیلبرگی فصل‌های قبلی را حفظ می‌کنند.

سریال «چیزهای عجیب» در طول تمام فصل‌های خود هرگز از بررسی پویایی روابط بین شخصیت‌ها جدا نشده است، بنابراین جای تعجب نیست که مضامین بزرگ شدن و جدا شدن، و همچنین یافتن هویت در این فصل نیز به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال مکس خود را از دوستانش جدا می‌کند و نمی‌تواند با آنها روبرو شود زیرا سعی می‌کند از مواجهه با واقعیت مرگ بیلی اجتناب کند. یا لوکاس بین دوستان واقعی که همیشه داشته و باند جدیدش که تیم بسکتبال دبیرستان به حساب می‌آید، سرگردان است. جاناتان نیز بین دوست‌یابی مختلف و عشقش به نانسی دو دل است. در طول این فصل بسیاری از نوجوانان که حالا به دوران جوانی نزدیک می‌شوند، در یافتن اینکه چه کسانی هستند و چه کسی می‌خواهند باشند، با مشکلات هویتی روبرو هستند.

شخصیت شرور وکنا

اما اوج داستان این فصل سریال، معرفی و بیان خاستگاه یک شرور هولناک در دل قصه کلی است. فیلمنامه برادران دافر در طول هفت اپیزود بلند، داستان «001» یا همان شماره یک آزمایشگاه هاوکینز را با داستان ویکتور کریل با بازی «رابرت انگلوند» پیوند می‌دهند و در نتیجه پسرش هنری کریل را به اولین بیمار و موش آزمایشگاهی هاوکینز بدل می‌کنند. هنری کسی بود که باعث شد تمام قصه‌های سریال شروع شود. در واقع خاستگاه همه چیز در دل این سریال شخص هنری کریل یا همان وکنا است. فیلمنامه دافر‌ها با دقت تمام انگیزه‌ها و وسواس‌های این پسر را برای توضیح شخصیت شرور او در هم می‌آمیزد.

اما در ادامه نقد سریال Stranger Things باید بیان کرد که فصل چهارم «چیزهای عجیب» خیلی سریع همه درها را باز می‌کند و در عین حال ما به عنوان مخاطب می‌توانیم هفت یا هشت طرح مختلف را در سریال ببینیم. با این حال، آنها به خودی خود به اندازه کافی قابل تشخیص و جالب هستند که هرگز نمی‌خواهید یکی پایان یابد تا بتوانید به سراغ بعدی بروید. همه آنها مهم هستند، آنها بخشی از یک کل هستند و البته از همه مهم‌تر سرگرم‌کننده‌اند و کمک می‌کنند این فصل به یکی از بهترین سریال‌های سال تبدیل شود.

Stranger Things

اگر در فصل سوم «چیزهای عجیب» وارد ماجراجویی با هیولاهای غول پیکر شدیم، آن هم در فیلمنامه‌ای که بیشتر به سمت لحظات رمانتیک و کمدی گرایش داشت، در این فصل چهارم به لطف یک شخصیت شرور با طراحی کاملاً جذاب، همه چیز به یک اوج مهم ختم می‌شود که به شدت حماسی به نظر می‌رسد. از اساس رفتن به سمت یک شخصیت شرور انسانی‌تر و متفکرتر با قدرت فراوان، پس از هیولای غول پیکر بی فکر فصل‌های قبلی، به کلِ این فصل یک طراوت ویژه می‌بخشد.

نقد سریال Stranger Things

در پایان باید گفت: اکنون دو قسمت و به نوعی چهار ساعت تا پایان فصل باقی مانده است و بسیاری از موقعیت‌ها هنوز باید حل شوند، به خصوص اینکه چگونه بازیابی قدرت‌های ال روی نبرد او با شیاطین هاوکینز تأثیر می‌گذارد. اما در مجموع مقیاس کلی قصه این فصل سریال به یک چیز غول پیکر تبدیل شده است و باید دید که چگونه در دو اپیزود پایانی و البته فصل آخر آن جمع می‌شود. اما با توجه به این هفت قسمت می‌توان گفت که فصل چهارم Stranger Things از بهترین فصول سریال است، بسیار پخته‌تر با فیلمنامه‌ای خوب نوشته شده که به هیچ شکل وقت خود را از دست نمی‌دهد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Bmwman19
    Bmwman19 | ۱۲ خرداد ۱۴۰۱

    کلن این فصل ۴ از همه فصل ها به نظرم بهتر بود وحشت کافی داشت و دقیقا به ریشه ها برگشت که نمی دونستیم با چی طرفیم و عاشق اینم که چطور همه چی به هم وصل بود و با اون کلیف هنگر پایانی واقعا این فصل بر خلاف فصل ۳ (هر چند فصل سه هم قشنگ نمی دونم چرا ملت هیت می دادند) واقعا جذاب بود و شاید بگم از بین این چهار فصل این فصل عالی ترین بوده من لذت بردم و واقعا می توان گفت راضی بودم

  • omgb
    omgb | ۱۲ خرداد ۱۴۰۱

    فصل اول شاهکار بود فصل دوم نسخه بزرگتر شده و شلوغ فصل اول بود مثل یجور دنباله پرخرج از فصل اول فصل سوم یه مقدار ضعیف بود حرکت رو به عقب بود ولی فصل چهار سریال خودشو از جا کند مطمئنا بعد فصل اول بهترین اپیزود فصل چهاره طولانی هست ولی نکات مهمی رو بازگو میکنه تمام خلا داستانی پر شده تقریبا همه جوابا پاسخ داده شد تنها چیزی که گفته نشد ماهیت سلاخ ذهن یا همون هیلای بزرگ سریاله

مطالب پیشنهادی