ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven
سریال

نقد مینی سریال Under the Banner of Heaven – زیر بیرق بهشت

اولین باری که با مورمون‌ها آشنا شدم، هنگام دیدن سریال South Park و اپیزود کلاسیک All About Mormons بود. اپیزودی که دوباره نام تری پارکر و مت استون را سر زبان‌ها انداخت و برای باری ...

اهورا نصرالهی
نوشته شده توسط اهورا نصرالهی | ۱۳ تیر ۱۴۰۱ | ۲۰:۲۴

اولین باری که با مورمون‌ها آشنا شدم، هنگام دیدن سریال South Park و اپیزود کلاسیک All About Mormons بود. اپیزودی که دوباره نام تری پارکر و مت استون را سر زبان‌ها انداخت و برای باری دیگر، توجه عام را به سوی فرقه مورمون جلب کرد. فرقه‌ای که هم اکنون، پیروان زیادی در آمریکا دارد و در حال زندگی خود هستند. فرقه‌ای که تاریخ خشن و ترسناکی دارند و حال، مینی سریال Under the Banner of Heaven ما را به درون یکی از این اتفاقات ترسناک مرتبط با دین مورمون‌ها می‌برد. اتفاقی که اعتقادات بسیاری از مورمون‌ها را به چالش کشاند. با نقد مینی سریال Under the Banner of Heaven همراه ویجیاتو باشید.

مینی سریال Under the Banner of Heaven، در ژانر درام، جنایی، معمایی و هیجانی، ساخته داستین لنس بلک و اقتباسی از کتابی به این نام به نویسندگی جان کراکائر معروف (نویسنده کتاب Into the Wild) است. تیم بازیگری نیز از اندرو گارفیلد، دیزی ادگار جونز، سم ورتینگتون و دنیز گوخ تشکیل شده است. داستان درمورد کارآگاه مورمونی به نام جب پایری است که درگیر پرونده قتل وحشتناکی می‌شود که به مورمون‌های بینادگرا مربوط می‌شود و این پرونده، اعتقادات او را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در نگاه اول، انگار با یک True Detective دیگر طرف هستیم، اما خیر. نه به معنای ضعیف بودن، بلکه از این جهت که سریال، اهداف و مفاهیم متفاوتی را دنبال می‌کند. پس از همین ابتدا بهتان می‌گویم به چشم یک سریال پوچ گرایانه با تم ترسناک، به آن نگاه نکنید.

مطلب پیشنهادی
همیشه که پول ملاک نیست!
برترین انیمیشن‌ های شکست خورده‌ای که ارزش دیدن دارند!

کارگردانی و فرم

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

کارگردانانی که برای قسمت‌های مختلف انتخاب شده‌اند، یا تازه کار هستند یا کارنامه درخشان و قابل قبولی دارند. به طور مثال از دیوید مک‌کنزی کارگردان Hell or High Water بگیرید تا خود داستین لنس بلک که Under the Banner of Heaven به نوعی اولین تجربه کارگردانی او محسوب می‌شود. با این حال، هر کارگردان در هر قسمت به شدت در کارش درخشیده است. به طوری که می‌توان گفت این مینی سریال، از لحاظ کارگردانی می‌تواند جز بهترین‌های نوع خودش در ژانر جنایی باشد.

از موسیقی متن پست راک جف آمنت (گیتاریست Pearl Jam) بگیرید تا فیلمبرداری، حتی تدوین نیز مخاطب را بیشتر از قبل درگیر داستان می‌کند. از این لحاظ، این موضوع به شدت قابل تقدیر است که کارگردانان تنها به داستان، برای روایت فیلم بسنده نکرده‌اند و از تمامی ابزار و امکاناتی که داشتند، استفاده کرده‌اند. درخشان‌ترین بخش سریال در فرم، لحظات پایانی قسمت پنجم است. تدوین فوق العاده جاستین لیهنس توانست سه خط موازی داستان را در کنار هم قرار بدهد و مخاطب را برای بخش پایانی قصه آماده کند.

نوع فیلمبرداری در بیشتر داستان به صورت دستی صورت گرفته که به القای تنش و استرس کمک زیادی کرده‌ است. ایراد واضحی که مقداری ممکن است ارزش کار را پایین بیاورد، صحنه‌های خشونت آمیز هستند. به طور مثال در سکانس تیراندازی به مسافران واگن قطار، چند نفر بدون آنکه تیری در سرشان بخورد می‌افتند! این عدم کنترل درست بر روی سیاهی لشکران، ایرادی است که می‌توان به بخش کارگردانی و فرم گرفت. به طور کلی، سریال در این بخش بی‌نظیر عمل کرده و شایسته تقدیر است.

مطلب پیشنهادی
آثاری همراه با درس‌هایی از گذشته
بهترین سریال‌ های بر‌ اساس واقعیت | آپدیت ۲۰۲۳

بازیگری

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

نه کتاب و نه سوژه مینی سریال، بلکه این اندرو گارفیلد بود که توجه بسیاری را به سوی این مینی سریال جلب کرد. با توجه به پیرنگ داستان، حال او باید در نقش یک پدر و یک کارآگاه بازی می‌کرد و برای بسیاری کنجکاوی برانگیز بود. اندرو گارفیلد را با نقش جوانی می‌شناسند که انگار بغضی در گلویش گیر کرده و یک نا امید عاشق است! اما او خود را به چالش کشانده و نشان می‌دهد که چرا به عنوان یکی از بازیگران درجه یک سینمای امروز شناخته می‌شود.

گارفیلد حال نقش یک مورمون را دارد که به لطف پرونده قتل، به اعتقاداتش شک می‌کند. او از شروع تا پایان، درگیر یک جنون و گیر افتادن بین دوراهی است و این را به خوبی در چهره‌ و بازی‌اش نشان می‌دهد. از آنجایی که گریه کردن از نظر بسیاری بازیگری محسوب می‌شود(!)، در سکانسی که جب پایری متوجه حقایق تلخی درمورد دینش می‌شود، گارفیلد به زیبایی آن شکنندگی را به تصویر می‌کشاند. چیزی که بازی گارفیلد را چند برابر با ارزش‌تر می‌کند، این است که او این نقش را همزمان با فیلم Tick Tock Boom ایفا کرده است.

چیزی که بخش بازیگری را فوق العاده جلوه می‌دهد، این است که بازی دیگر بازیگران به حدی محشر است که زیر سایه بازی گارفیلد قرار نگرفته‌اند! گیل برمینگهام در نقش بیل تابا، به شدت نقش یک کارآگاه خونسرد و مصر را به تصویر کشیده است. او نه تنها به آرامی هر شخصیت را به چالش می‌کشاند، بلکه مهربانی و حمایتی که نسبت به جب دارد قابل درک است و همه این‌ها، به لطف صدا و بازی بی‌نظیر برمینگهام مهیا شده است. او قطعاً لیاقت یک نامزدی امی را دارد! دیزی ادگار جونز نشان می‌دهد که بی‌شک یکی از ستاره‌های نوظهور سینما و تلویزیون امروز است. او با هنرمندی تمام، آن معصومیت و شجاعت برندا را به تصویر می‌کشد.

سم ورتینگتون حال در نقشی چالشی‌تر، به زیبایی مجنون شدن ران لافرتی را نشانمان می‌دهد. این کار را وایت راسل با هنرمندی هرچه تمام‌تر و فوق‌العاده‌تر نیز انجام می‌دهند و هر دو، به آنتاگونیست‌های ترسناک این سریال تبدیل می‌شوند. بیلی هاول، بار زیادی از دیالوگ‌های سریال را به دوش می‌کشد. او به خوبی آن لحن ترس و وحشت را قاطی دیالوگ‌ها می‌کند و بدین ترتیب، حس همدردی مخاطب را به دست می‌آورد. دیگر بازیگران سریال بازی‌های بسیار خوب و درجه یکی را ارائه داده‌اند و بدین ترتیب، Under the Banner of Heaven لایق تمجید و تشویق‌های فراوانی در بخش بازیگری است.

مطلب پیشنهادی
موش‌ و گربه بازی به سبک ژانر وحشت
۱۰ فیلم ترسناک با مضمون تعقیب و گُریز

روایت و شخصیت پردازی

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

کتاب Under the Banner of Heaven بر روی دو خط داستانی قتل برندا و اریکا لافرتی و تاریخ مورمون‌ها تمرکز دارد. نویسندگان این سریال، سعی کرده‌اند با اضافه کردن جب پایری و خانواده‌اش، نشان بدهند که چه بلایی ممکن است سر یک نفر و اعتقاداتش بیافتد وقتی می‌بیند افرادی به واسطه آن، دیوانه می‌شوند. اما از طرفی، نویسندگان خواستند که به کتاب پایبند باشند و همین، سبب شد که ما شاهد جزئیات و توضیحات فراوانی در سریال باشیم که سبب می‌شود مخاطب تا حد زیادی درگیر داستان بشود. متاسفانه این کار، سبب شد که بخش زیادی از پتانسیل شخصیت پردازی از بین برود.

در ادامه متن، احتمال اسپویل شدن داستان وجود دارد.

از شخصیت پردازی سریال شروع کنیم. جب پایری، مردی معتقد، خانواده دوست و مهربان. او از شروع کارش به عنوان کارآگاه پرونده قتل برندا و اریکا لافرتی، لحظه‌ای درنگ و عقب نشینی ندارد. در ادامه، او متوجه می‌شود که هر چقدر پیشروی دارد، همانقدر نیز دچار شک و ترس درباره مذهبش هم می‌شود. جب پایری به طور کلی، نماینده اشخاصی از جامعه هستند که تمام عمرشان، مخلص یک دین بوده‌اند و بعد از آنکه از حقایق خوفناک دینشان باخبر می‌شوند، فروپاشی‌های روانی و ترس‌های زیادی را تجربه می‌کنند.

فشار این وحشت چنان بر روی جب بالا است که دیگر نمی‌داند چطور از خانواده‌اش محافظت کند. چگونه به کلیسایش برود و خدا را دعا کند. چگونه می‌تواند حقایق جدید را قبول کند. او نمی‌خواهد همانند دیگر مورمون‌ها، چشم‌هایش را به روی حقایق ببندد. زیرا می‌داند با این کار، شاید چشمش را بر روی هزاران فاجعه دیگر به نام دین را نیز بسته است. هرچه به پایان نزدیک‌تر می‌شویم، آن جب پایری خونسرد و مهربان به یک کارآگاه ضمخت و خشن تبدیل می‌شود که به لطف بازی گارفیلد، این موضوع به زیبایی نشان داده می‌شود.

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

شخصیت تابا، از لحاظ اعتقادی نقطه مخالف پایری است. او به خدا اعتقاد ندارد. زندگی معمولی و بدون استرسی دارد و بیشتر ترس و اضطرابش، مربوط به محل کارش است. حاضر جواب بودن او باعث می‌شود در طول داستان، شخصیت‌های مذهبی بارها به چالش کشیده شوند و گاهی، ذات خود را رو کنند. تابا بر اساس غریزه خود تصمیم می‌گیرد و به لطف این موضوع، در چند مورد پایری را از آن اضطراب و وحشت خود دور می‌کند. در کل، شخصیت تابا سبب شده زوج کارآگاهی جذابی شکل بگیرد که دوست داشتنی باشند و به یادمان بمانند.

اما آنقدری که لازم است، سریال افکار درونی شخصیت‌های خط داستانی پایری را مورد کند و کاوش قرار نمی‌دهد. از سویی، ما شاهد شکل گیری چند شخصیت شرور و ترسناک هستیم که باعث می‌شوند شخصیت پردازی سریال بد نباشد. از ران شروع کنیم. ران به عنوان فرزند بزرگ خانواده، این حس را دارد که باید رهبر بعدی باشد. اما بعد از آنکه آمون لافرتی، دن را انتخاب می‌کند، او آرام آرام به دیوانگی‌اش پیش می‌رود. در ابتدا، او به نوعی شخصیت خوبی است. اما وقتی در ادامه زندگی‌اش هم کار و هم زنش را از دست می‌دهد، دیگر جنون را بغل می‌کند!

ران برخلاف دیگر برادرهایش، شخصی بود که همه چیز داشت و حال که دیگر چیزی را ندارد، تصمیم می‌گیرد به نوعی رهبری خانواده را به دست بگیرد. ران می‌خواهد حاکم هر چیزی باشد. یا حداقل، هر چیزی در زندگی‌اش، طوری باشد که بالا دست آن است. از دست دادن خانواده و کار، باعث شد او نیز در بحث "وحی شدن" به ران بپیوندد و در ادامه، این ران است که جرقه کشتن برندا و حکم دادن به کشتن چند فرد دیگر می‌شود. ران، عقده‌ای است که به آرامی بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. زخم می‌خورد، عفونت می‌کند و در نتیجه، شخصی چرکین با عقده را به بیرون پرتاب می‌کند.

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

از سوی دیگر، ما دن را داریم. برخلاف ران، دن فکر می‌کند حال که رهبر خانواده است، می‌تواند هر دستوری بدهد و به استناد به کتاب‌های دینی، خود را در برابر قانون شکنی‌ها معصوم بداند. هرچه او جلوتر می‌رود، بیشتر درگیر هوس‌ها و خواسته‌های خود می‌‌شود، اما چه راهی بهتر از پشت دین قایم شدن؟ او در هر بحثی، به تاریخ مورمون‌ها و کتب دینی ارجاع می‌زند بلکه خودش را منطقی نشان دهد. در نهایت، این دیوانگی ناشی از به قدرت رسیدن و هوس داشتن هر چیزی در این دنیا، سبب می‌شود دن، یکی از شخصیت‌های ترسناک این سریال شکل بگیرد.

برندا، نمونه ساخت یک شخصیت زن قوی و دوست داشتنی است. با اینکه او تا آخرین لحظات عمرش، به مورمون بودن خود وفادار بود، سعی داشت آلن را از خطرناک بودن برادرهایش آگاه کند. او هیچوقت نگذاشت او را به چشم یک کنیز و خدمت گزار ببینند. با اینکه همین موضوع بود که او را به کشتن داد، شخصیت برندا تلنگری به جامعه است که طرز تفکر ضدزن و سمی چه عواقب وحشتناکی را به دنبال دارد.

در کنار قوس شخصیتی که جب پایری طی می‌کند، این آلن لافرتی است که تاثیر زیادی بر روی او دارد. دیالوگ‌های آلن زیاد هستند و درمورد قتل برندا و تاریخ مورمون‌ها به جب اطلاعات زیادی می‌دهد. آلن متوجه می‌شود هرچه بیشتر درباره دینش یاد بگیرد، بیشتر در ایمانش دچار تردید می‌شود. بعد از قتل برندا، به لطف کارهای عجیب برادرهایش و از طرفی، عشقی که به او داشت، او سعی می‌کند از تفکرات سمی خانواده‌اش و حقایق ترسناک دینش دوری کند؛ تا هم برندا را داشته باشد و هم، دینش را. در نهایت، به هدفش نمی‌رسد و ایمانش را هم از دست می‌دهد.

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

دیگر شخصیت‌های سریال، نمونه‌های کوچکی از شخصیت‌های ذکر شده هستند. رابین، بابت اینکه هیچگاه در برابر برادرهایش قرار نگرفت، احساس تنفر از خود دارد. از طرفی، می‌خواهد به هر نحوی شده خودش را نجات بدهد. ساموئل، نسخه کوچکی از دن است که خودش را به جنون می‌زند و به دروغ، خودش را فرستاده خدا نشان می‌دهد. او حتی پوسته جدیدی که در آن فرو رفته را باور ندارد! دایانا، به لطف برندا خودش را پیدا می‌کند و می‌فهمد مسئولیتی در برابر ران ندارد و خودش را،‌ از شر او نجات می‌دهد. وجود چنین شخصیت‌های مکملی،‌ سبب شده شکل گیری شخصیت‌های اصلی سریال،‌ بهتر صورت بگیرد.

روایت سریال، طولانی و پر از جزئیات مختلف است. می‌توان آن را به سه خط داستانی تقسیم کرد. خط داستانی جب پایری که زاده فکر نویسندگان است، با هدف نشان دادن از دست دادن تدریجی ایمان یک شخص روایت می‌شود. شاید اگر بازی خوب بازیگران نبود، این ایده یک ایده کاملاً شکست خورده محسوب می‌شد. با اینکه مدت زمان هر قسمت بالای یک ساعت است، اما اصرار نویسندگان بر روی روایت کامل و رعایت جزئیات خط داستانی جوزف اسمیت و خانواده لافرتی، باعث شده که تا حد زیادی پتانسیل‌های خط داستانی جب پایری از بین برود. در نهایت، این حرکت ریسکی بود که به خوبی به ثمر ننشست.

اما خط داستانی جوزف اسمیت،‌ به شدت باارزش است. از این جهت که شما را با تاریخچه مورمون‌ها و اعتقاداتشان آگاه می‌کند و بابت دادن اطلاعات، مفید واقع می‌شود. به خوبی نشان می‌دهد که یک مذهب، چگونه شکل می‌گیرد و یک شخص با پیامبر نامیدن خود، تا چه حد همه چیز برایش بدون حد و مرز می‌شود. خط داستانی لافرتی، به نوعی نشان دهنده ظهور افرادی با توهم پیامبر بودن در جامعه مدرن را نشان می‌دهد. قتل‌های مربوط به دین، امروزه کم نیستند و بیشتر انگیزه قاتلان، ایمان و تفکرات خطرناک به باورهایشان است.

نمایی از مینی سریال Under the Banner of Heaven

لافرتی‌ها علاوه بر آنکه می‌خواستند جلوی دولت بایستند، سعی داشتند به نوعی راهشان را به سوی سیاست باز کنند. در این مرحله، آنان ابتدا از سوی کشور و سپس، از سوی دیگر مورمون‌ها طرد می‌شوند. در ادامه، ران به لطف هوس‌های خود برای داشتن زن‌های بیشتر، وارد تفکرات خطرناک زن ستیزانه‌ای می‌شود که حال هرکس را بد می‌کند. در نهایت نیز، دن هم به این تفکرات دچار می‌شود. می‌توان ادعا کرد که بهترین خط داستانی سریال، خط داستانی لافرتی‌ها است که با جزئیات خوب و پیچش‌های هولناک به نمایش گذاشته شده است.

از سویی، تمرکز سریال بر روی افشای هویت قاتلان نیست. چه بسا، بتوانید از همان قسمت اول قاتلان را به درستی پیدا کنید. چیزی که سبب شده یک بار مورمور کننده به آن اضافه شود، نشان دادن چگونگی قتل و هدف قاتلان است. از این جهت، بارها و بارها مخاطب را به چالش می‌کشاند و باعث می‌شود او عقایدش را به چالش بکشاند. ببیند چند نفر در اطراف او وجود دارند که چنین تفکراتی را دارند و بابت آن، احساس قدرت و برتری می‌کنند. روایت Under the Banner of Heaven به معنای واقعی کلمه، چالش و تفکر برانگیز است و به لطف این مورد، سبب می‌شود جز بهترین مینی سریال‌های جنایی باشد.

مطلب پیشنهادی
عاشقانه‌هایی برای ایجاد حس دلگرمی
۱۰ صحنه عاشقانه سینما که همچنان مخاطب را تکان می‌دهند

جمع بندی

بازیگری محشر، کارگردانی بسیار خوب و روایت چالش برانگیز، نشان داد Under the Banner of Heaven چیزی فراتر از "یک مینی سریال جنایی با بازی اندرو گارفیلد" است! همگی از این موضوع آگاه بودند که قرار نیست کل بار سریال بر دوش یک فوق ستاره باشد و دیگر عوامل نیز، این بار را به دوش کشیده‌اند. در مجموع، این سریال برای من با ارزش بود. بدین جهت که بسیار با آن ارتباط برقرار کردم و اطلاعات مفیدی که درباره مورمون‌ها و باورهای مشترک دینی یاد گرفتم. بارها و بارها در طول دیدن آن به چالش کشیده شدم و همین موضوع، سبب شد از دیدنش لذت ببرم. سریال احتمالاً در امی به شدت بدرخشد و جوایز زیادی را نامزد و یا برنده شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (3 مورد)
  • SpIdAy
    SpIdAy | ۱۳ تیر ۱۴۰۱

    هنوز ندیدم ولی تو لیستمه
    بنظر خودم ارزش خواهد داشت
    نظر شما کاربرای سایت چیست؟

    • اهورا نصرالهی
      اهورا نصرالهی | ۱۴ تیر ۱۴۰۱

      دوست دارم نظرات دیگران رو هم بدونم ولی اگه نظر من رو می‌خواین، از دستش ندین بهتره.

      • SpIdAy
        SpIdAy | ۱۴ تیر ۱۴۰۱

        سپاسگزارم

مطالب پیشنهادی