چرا فیلم تروی بهترین اثر درباره عشق و افتخار است؟
فیلم تروی اثری جنگی-حماسی محصول کشور آمریکا است که بر اساس «ایلیاد»، شعری از هومر ساخته شده. حال ما در این مطلب قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا فیلم تروی بهترین اثر ...
فیلم تروی اثری جنگی-حماسی محصول کشور آمریکا است که بر اساس «ایلیاد»، شعری از هومر ساخته شده. حال ما در این مطلب قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا فیلم تروی بهترین اثر دربارهی عشق و افتخار است؟ در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
داستانهای مربوط به عشق و افتخار میتوانند شما را به دورانی برگردانند که جنگهای باستانی دورههای خاصی از تاریخ بشریت را تعریف میکردند. فیلمهای حماسی مانند «Gladiator» و «Braveheart» و حتی مینی سریال «The Odyssey» داستانهای بزرگی را درباره جنگجویان ارائه میدهند که برای کسب فضیلتهای مختلف میجنگند. اما یکی از بهترین فیلمهایی که به خوبی عشق و افتخار در آن جریان دارد فیلم «تروی» ساختهی ولفگانگ پترسن است.
«فیلم تروی» علاوهبر اینکه به شدت سرگرمکننده است، بهترین اقتباس از افسانههای هومر نیز به حساب میآید. کارگردان این فیلم، ولفگانگ پترسن در سال ۲۰۰۴، افسانهی تروی را زیرورو و فیلمی اکشن با بودجهی ۱۸۵ میلیون دلاری ارائه کرد. او در تولید این فیلم از جلوههای کامپیوتری دیوانهواری استفاده نمود؛ بهطوری که در صحنههای جنگ با داشتن هزار سرباز، نبردی عظیم و پنجاههزار نفری خلق کرد.
همانگونه که در ابتدا گفتم، وقتی از فیلم تروی حرف میزنیم از اثری تاریک با حالوهوای مهیج سخن میگوییم که یکی از مهمترین جنگهای حماسی یونان باستان را به تصویر کشیده: جنگی که در کتاب ایلیاد هومر نیز به آن اشاره شده است. داستان فیلم نوعی رویارویی غیر کلیشهای میان دو جبهه را به تصویر کشیده به گونهای که در پایان فیلم نمیدانیم حق را به چه کسی بدهیم: آشیل که انتقام پسر عمویش را از هکتور گرفت؟ یا پاریس که آشیل را ناجوانمردانه کشت؟ برای پریام دل بسوزانیم که شهرش در آتش سوخت یا با ادیسه همراه شویم که به فکر سربازانش است؟ فیلمنامهی مناسب و دقیق تمامی این موارد را به تصویر میکشد و از سوی دیگر بازی خوب بازیگران بر قدرت صحنهها میافزاید.
با مدت زمان دو ساعت و چهل و سه دقیقه، فیلم تروی میتوانست یک اتلاف وقت تمامعیار باشد؛ اما حتی وقتی پترسن نبردهای اکشن فیلم را به سومین بخش میرساند؛ جایی که آشیل و هکتور در نبردی تن به تن و مرگبار صف آرایی میکنند و یونانیها در حال مخفی شدن در اسب تروایی ۳۸ فوتی هستند؛ هیجان به هیچوجه از بین نمیرود. فیلم تروی با همهی نقدهای وارد به آن توانسته روایتی پرکشش را برای تماشاگر به ارمغان بیاورد و همین امر باعث شد بسیاری بکوشند از این الگو کپی کنند، هرچند غالباً شکست خوردند.
این واقعیت که فیلم تروی بهطور بالقوه بر اساس یک داستان واقعی و تلفیق آن با یک افسانه ساخته شده؛ تماشای آن را باشکوهتر میکند. هستهی اصلی این فیلم، داستان جنگ یک مرد جوان با سیاستهای پیرمردان است. البته اعتراف به این حقیقت که آثاری چون فیلم تروی تاریخ پادشاهان را به یاد میآورد، نه سربازان بزرگ، خود نکتهی غمانگیزی است. اما در پایان یک داستان حماسی چه کسی این همه جلال و افتخار را دریافت میکند؟ قهرمان در میدان جنگ یا فرمانروای کاخ نشین؟! بیایید طومارها را باز کنیم و ببینیم که چهگونه فیلم تروی داستان کامل عشق و افتخار را بیان میکند.
داستان یک عشق، موازی با یک تراژدی
همین ابتدا باید گفت «عشق» چیزی بود که ۱۰۰۰ کشتی را برای مبارزه در «جنگ تروجان» راهی میدان نبرد کرد. اگر از علاقهمندان به تاریخ هستید، حتماً داستانهایی را دربارهی «هِلِن تروایی»، زیباترین زن اساطیر یونان خواندهاید. تاریخ نقل میکند که چهره و سیمای هلن دلیلی است که یونانیان ۱۰۰۰ کشتی را برای نبرد به آب انداختند. امروزه از این عبارت برای توصیف زیبایی استفاده میشود. اما هلن چهگونه باعث آغاز بزرگترین جنگ در اساطیر یونان شد؟ همه چیز با یک عشق شروع میشود.
برادر آگاممنون، منلائوس، پادشاه اسپارت، از نبرد خسته شده بود و به دنبال صلح با رقیب قدرتمند تروایی بود. منلائوس با زیباترین زن جهان، هلن ازدواج کرد اما ازدواج آنها بیرنگ و احساس و از روی جبر بود. بنابراین، در یک ضیافت چندروزه برای جشن صلح بین دو پادشاهی، پاریس، جوانترین شاهزادهی تروا و هلن، عاشق یکدیگر شدند و با هم فرار کردند. در این میان منلائوس که پر از خشم و تلخی در مورد خیانت بازدیدکنندگانی بود که به تازگی از آنها میزبانی کرده بود، نزد برادرش رفت تا برای تهاجم به تروا به دنبال اتحاد باشد. آگاممنون که همیشه به دنبال فرصتی برای حمله به تروا میگشت؛ بیش از حد آماده بود تا هزاران کشتی را برای مبارزه با تروجانها، بزرگترین رقیب آنها، بفرستد. بنابراین، این بهترین بلیط آگاممنون برای کنترل کل دریای اژه در صورت سقوط تروا بود.
از سوی دیگر، تروا قلعهای مستحکم بود که برای مقاومت در برابر محاصرهای ۱۰ ساله ساخته شده بود. و شاهزاده هکتور از تروا بهترین ارتش منطقه را کنترل میکرد. اما این باعث نشد که آگاممنون از زیادهخواهی خود چشمپوشی کند. در نتیجه او جنگ را با گفتن این جمله شروع کرد: «من با بزرگترین نیرویی که جهان تا به حال دیده است به آنها حمله خواهم کرد». در مقابل پسران تروایی، شاید صندلهایی شبیه به صندلهای زنانه به پا داشته باشند، اما میتوانند شمشیر به دست بگیرند و در موقعیتهای بغرنج خونریزی به راه بیندازند.
افتخار باعث شد نام آشیل برای هزاران سال باقی بماند
قبل از اینکه یونانیها به سواحل تروا سفر کنند، آشیل (برد پیت) برای ملاقات و مشورت نزد مادرش تتیس رفت؛ او به عنوان الههی دریا کسی بود که میتوانست آینده را ببیند. بنابراین، تتیس به آشیل گفت: «اگر بمانی آرامش خواهی یافت، یک زن شگفتانگیز و یک خانواده خواهی داشت و آنها تو را دوست خواهند داشت. اما وقتی بمیری، چند نسل بعد نامت فراموش خواهد شد. اما اگر به تروا بروی، شکوه و جلال برای تو خواهد بود. و آنها هزاران سال درباره پیروزیهایت داستان خواهند نوشت و جهان نام تو را به یاد خواهد آورد، اما اگر به تروا بروی؛ هرگز به خانه نخواهی آمد، زیرا شکوهت دست در دست عذابت میدهد.
آشیل یک جنگجو بود که ارتشی از میرمیدونها را رهبری میکرد؛ یعنی گروهی متشکل از ۵۰ جنگجوی نخبه. آشیل با اینکه برای یونانیان جنگید، اما مطیع پادشاه نبود. این شخص همیشه دارای یک موقعیت خاص بود که سبب تنفر آگاممنون از او میشد، اما برای پیروزی در نبردها به آشیل نیاز داشت. در نتیجه میبینید، آشیل کسی نبود که شخصی بتواند او را کنترل کند.
او یک جنگجو بود که فقط باید آزاد میشد تا به میدان نبرد برود. آشیل برای پایان دادن به زندگی به میدان آمد و همه این را میدانستند. او در جنگ تروا شجاعانه جنگید، اما با تیر شاهزاده پاریس تروایی از اوج به زمین خاکی سقوط کرد. سقوط او بر تاریخ یونان تأثیر گذاشت. و وفادار به پیشگویی مادرش، نام او امروز زنده است. به عنوان مثال، ما از عبارت «پاشنهی آشیل» برای اشاره به نقطه ضعف استفاده میکنیم. اگر تحت تاثیر فیلم تروی قرار گرفتید، باید تعدادی از نمادینترین نقشهای برد پیت را در این «مطلب» ببینید.
نکته: پادشاهان برای سلطه و سربازان برای عشق و افتخار میجنگند
در صحنهی اول فیلم تروی ما با آگاممنون پادشاه یونان در حال حمله به پادشاهی تسالی آشنا میشویم. اما، به جای رفتن به جنگ همهجانبه، او پیشنهاد میکند که جنگ را با استفاده از روش قدیمی حل و فصل کند. یعنی بهترین جنگجویان از هر دو ارتش تا حد مرگ باهم بجنگند تا نتیجه نبرد از دل این مبارزه بیرون بیاید. و اینجاست که ما با بزرگترین جنگجوی تاریخ، آشیل از ارتش یونان و بوآگریوس از تسالی آشنا میشویم. این روش قدیمی مانند یک طلسم کار میکرد. اما به دلیل تنش بین پادشاه یونان و آشیل همیشه بدون حرف و حدیث نبود. لازم است بدانید برایان کاکس در فیلم تروی نقش شاه آگاممنون را بازی کرد و در حین فیلمبرداری فیلم، بارها برد پیت را تحسین کرد.
آشیل تا حد استخوان از آگاممنون متنفر بود و این در اولین تعامل آنها در صحنهی اول فیلم مشهود است. آشیل دیر وارد شد تا با بواگریوس جنگجوی تسالیایی بدجنس بجنگد و آگاممنون تهدید کرد که به خاطر دیرآمدن او را شلاق خواهند زد. آشیل مغرور با کنارهگیری از جنگ پاسخ داد که این جنگ او نیست. اما یکی از مشاوران سلطنتی شاه برای آشیل پیام آورد که: «میتوانی با تاب دادن شمشیر خود به این جنگ پایان بدهی. فکر کن چند آهنگ به افتخار تو خواهند خواند.» حتی زمانی که آشیل و میرمیدونهایش ساحل تروا را تصرف کردند؛ یکی از قویترین سربازان یونانی پس از پیروزی به او نزدیک شد و گفت: «تو مثل خدایان نترس هستی. من افتخار میکنم که با شما وارد جنگ شوم.» اما نکتهی پایانی همهی جزئیات این است که پادشاه میل به فرمانروایی دارد و سرباز خواهان افتخار است.
وسعت داستان و افسانه در مورد افتخار پیرامون سربازان در دوران باستان بسیار قابل توجه است. برای مثال در یک نقطه از داستان جنگ تروا، آشیل تصمیم گرفت که هکتور را صبح زود نکشد؛ زیرا برای کشتن یک شاهزاده خیلی زود بود. پس از کشتن هکتور در نبرد تن به تن، او موافقت کرد که به دشمن ۱۲ روز بدون نبرد فرصت دهد تا تروجانها بتوانند مراسم دفن یک شاهزاده را در اندازهی خودش انجام دهند. برای جمعبندی همه چیز، باید گفت سربازانی مانند آشیل و هکتور برای خانواده، افتخار، عشق و پرچم خود بدون هیچ سوالی جنگیدند. اما پادشاهان همیشه در مورد اینکه چه کسی بزرگترین ارتش را فرماندهی میکند و پادشاهیهای دیگر را پشت سر میگذارد، با هم رقابت میکردند، و این نکته مهمی است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نمیدونم چرا آگاممنون آدم بده حساب میشه
خب آره دنبال کشور گشایی بود ولی این یکی از خصوصیات هر پادشاهی چه تو اسطوره ها چه واقیت هستش
از اولین کشته تا آخریش تو این جنگ تقصیر پاریسه که به خاطر عشق و عاشقی خودخواهانه خودش باعث مرگ هزارن نفر شد
آره یونانی ها بیچاره تروی هارو کشتند و هزاران سال بعد آمریکا با ساخت فیلمی یونانی هارو پیروز و در راه راست نشون داد نمیدونم چرا یاد سرخ پوست ها افتادم