تیم ویجیاتو: تومخیترین چیزایی که باعث میشن یه بازی رو نصفه رها کنیم!
حتما برای شما هم پیش اومده که وقتی خواستین یه بازی رو ادامه بدین، از یه جایی به بعد خسته شدین یا حتی بازی کاری کرده که وقت و زمان باارزشتون رو بردارید و با ...
حتما برای شما هم پیش اومده که وقتی خواستین یه بازی رو ادامه بدین، از یه جایی به بعد خسته شدین یا حتی بازی کاری کرده که وقت و زمان باارزشتون رو بردارید و با بیشترین سرعت به سمت بازی بعدی فرار کنید! توی این مطلب سراغ یه سری از بچههای تحریریه رفتیم و ازشون خواستیم تا بهمون بگن که رد فلگشون برای یه بازی چیه!
زمانی که Red Dead Redemption: Undead Nightmare منتشر شد برای تجربش نمیتونستم صبر کنم. فرض کنید از تو دل یه بازی وسترن و جهانباز یه بازی زامبیمحور بیرون کشیده بودن! حالا دیگه شما بودین و دنیای بزرگ RDR که توش بچرخید و برای خودتون زامبیهارو درو کنید یا حتی سوار اسبی شید که خودش زامبی شده! اما این بازی با وجود فوقالعاده بودنش یسری مشکلات فنی عجیب و بزرگ داشت که عملا ادامه دادنش رو تبدیل به یک غیرممکن میکرد. به شخصه دیدم که یکی از NPCهای بازی که باید ازش مرحله رو میگرفتم غیب شده و هیچ راهی برای برگردوندنش وجود نداشت! کاش این باگها وجود نداشتن و من میتونستم همون موقع Undead Nightmare رو تموم کنم… .
من با بازیهایی که خیلی الکی بزرگن و یه جورایی دنیاشون انگار کپیپیست شده، مشکل اساسی دارم. نیاز به توضیح اضافه نیست که خیلی از بازیهای یوبیسافت توی چند سال اخیر روی چنین فرمولی ساخته شدن وگرنه اصلا منطقی نیست که یوبیسافت سالی ۲-۳ تا بازی اپن ورلد منتشر کنه و انتظار داشته باشیم که کیفیتش در حد اپن ورلدهای راکستار یا بازیهای انحصاری پلیاستیشن مثل گوست آو سوشیما یا گاد آو وار باشه. بذارید بهتون اینجوری بگم که من مشکلی با گشتن توی مپ، خود اپن ورلد بودن بازی یا حتی گشت و گذار ندارم. مشکل اصلی اینجاست که بازیهایی که توی فرمول یوبیسافت ساخته میشن، دیر یا زود دم خروسشون از یه جا بیرون میزنه و راحت میتونید تکراری بودن محیط و ضعف خلاقیت سیستماتیک بازی رو از اون بین ببینید. شاید برای همینه که اساسینز کریدهای قدیمی بازیهای به مراتب بهتری بودن؛ چرا که مخاطب رو برای دیدن محتوای جدید زجر نمیدادن.
اتفاقا دیروز بود که با نیما داشتیم درباره Pacing یا سرعت و روال یک بازی و البته اهمیت اون صحبت میکردیم. و به نظر من هم یکی از دلایلی که خیلی از ما بازیها رو ادامه نمیدیم هم همین موضوعه. برای مثال بازیای مثل رزیدنت اویل ۴ با پیسینگ فوقالعادهاش از همون ضرب اول بازی ما رو وسط یک درگیری رها میکنه و اصلا فرصت خسته شدن به ما نمیده. از طرفی هم باید گفت آهسته یا سریع بودن Pacing یک بازی اصلا موضوع ثابتی نیست و این سرعت و جریان باید کاملا با بازی همخوانی داشته باشه. مثلا Red Dead Redemption 2 ریتمی کاملا آروم و مناسب روایتش داره. اما بازیای مثل Days Gone این مشکل رو به گفته اکثر افراد داره و درگیری شما با بازی خیلی سخت و دیر شکل میگیره و شما رو خسته میکنه. البته این موضوع تا حد زیادی سلیقهایه و شاید افراد با بازیهای مختلفی مشکل داشته باشن.
باگ و ایرادات فنی واقعا مشکل زیادی درست میکنن و اعصاب آدم کاملا خراب میشه، ولی نقطه ضعف اصلی من، باسفایتهای خیلی قدرتمند و سخته. واقعا وقتی یک باسفایت Overpowered باشه و نشه تکنیک و ترفند خاصی رو اجرا کرد فقط به اعصاب و صبر آدم آسیب میزنه. برای همین دلیله که من نتونستم دارک سولز یک و سکیرو رو تموم کنم. البته که بعضی وقتها تحت هیچ شرایطی تسلیم نمیشم و شکست دادن یک باسفایت جزو دغدغههای زندگیم میشه.
تو مخیترین چیزها برای من توی ویدیو گیم دو مورد هستن:
۱- بازیهایی که خلاقیت توی طراحی مرحله ندارن. مثال بارزش نسخه ونگارد کالاف دیوتی هستش. ونگارد برای من هیچ چیز جدیدی برای ارائه نداشت و کاملا تکرار مکررات بود، بنابراین نتونستم چهار ساعت گیم رو تحمل کنم و ترجیح دادم ادامهش رو از یوتیوب ببینم 🙂
۲- بازیهایی که اصرار زیادی روی متن خوندن دارن. مثالم برای این مورد بازی کوآنتوم بریک هستش. کوآنتوم بریک برای حل یه سری پازلهای داستانی و درکشون، شما رو مجبور به خوندن متن میکنه و بیاین قبول کنیم که کسلکنندهست. متن یا پادکست باید صرفا یه سری اطلاعات اضافه رو بهتون بده، نه که بخشهای مهم قصه رو تحویلتون بده!
پ.ن: کوآنتوم بریک رو نصفه رها نکردم اما خیلی نزدیک بود 🙂
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
رزیدنت اویل 4 و batman Arkham city و gta san Andreas ولی مثلاً 1 هفته بازی نمیکردم یه خاطر یک مرحله چند بار میباختم از بازی میآمدم بیرون ولی رزیدنت اویل 4 خاموش میکردم دستگاه را ps2 داشتم بازی دوبله پردیس گیم بود خیلی دوبله جذابی داشت واقعا ولی بعضی کلمات با بقیه دوبله ها و زبان اصلی یک مقدار فرق داشت ولی همه این بازی ها عالی هستند
رزیدنت اویل یک به من اجازه نداد بازی رو تا نصفه ببرم چون که بدجوری اعصابم رو خورد کرد 😤
من که اصلا سیستمم نمیکشه بازی رو شروع کنم که بعدش بخوام نصفه و نیمه تمومش کنم
خوش ب حالتون
این بازی هایی ک شما نصف نمیه ولش میکنین ارزو خیلی از ماهاست ک پول خرید ی سیستم خوب رو نداریم
من خودم تا کالاف مدرن 3 تونستم برم اونم رو lowصد بار هم تموم کردم
الانم دارم صلیبی یک میزنم
تموم بازیی هایی ک نمیتونم رو از یوتویب میبنیم
بازیای یوبی سافت واقعا سوهان روح من شدن. همین اول کار بگم من با اساسینز کرید اوریجینز تمام خاطرات خوبم از سری اساسین به گند کشیده شد و کسایی که میگن بازی خوبیه رو درک نمیکنم. سیستم لوت مسخره ، داستان بی هدف ، کاراکترا خسته کننده و بدون کاریزما ، فضا و محیط بازی الکی. کاری با من کرد این بازی که یه روز هم نذاشتم رو سیستمم فضای الکی بگیره که یک درصد بخوام وقتمو توش به معنی واقعی کلمه هدر بدم. کلا بازیایی که مخاطبشون رو خر فرض میکنن و با ماموریت های بی خود با پاداش های بیخود تر و بی معنی توی داستان ، میخوان به تایم گیم پلیشون اضافی کنن مشکل دارم. نمونه هم خیلی زیاده یکیش رو گفتم کافیه
من یه خصوصیت دارم.. بازی رو باید فرست ترای 100 درصد کنم. و واسه این کار معمولا باید کل مراحل فرعی رو بری... و راستش تکراری بودن مراحل بازی و روند کل منو خیلی اذیت میکنه و این مراحل فرعی تکراری اساسینز کرید 2 و روند کندش باعث شد یه شاهکار داستانی رو نصفه و نیمه رها کنم.. خیلی جالبه باز اونور اساسینز کرید برادرهود رو بیش از 10 بار تموم کردم!
من که فرست ترای تا نصفه میرم بعدش از اول شروع میکنم
معمولا هیچ بازی ای رو نیمه کاره رها نمیکنم
مگر اینکه گیر کنم و نتونم برم
البته مجبور شدم دارک سولز رو رها کنم چون به دلیل نامعلومی سیو نمیشه
با اینکه خیلی توی بازی حرفه ای شدم و اکثر باس ها رو اولین تلاش زدم و خیلی از چالش ها رو راحت پشت سر گذاشتم ولی تا نتونم مشکل سیو نشدنش رو درست کنم انگار هیچ کاری نکردم
هر دفعه که باس میزنی بعدش تو بونفایر میشینی؟
لگو اونجرز مارول پازل خیلی داشت و منم که اصلا حوصله پازل و معما ندارم و مشکل اعصاب دارم به خودم گفتم ادامش ندم
بازی های لگو پازل هاشون بعد یه مدت تکراری میشن
من اگر سیستم لگ بخوره و ادامه داشته باشه نمیتونم بازی و ادامه بدم . ولی عاشق باس فایت های سختم و تا نکشمش ولش نمیکنم
آقا اعصابم خورد شده
سر فارکرای ۶
مزخرف به تمام معنااااا
یبار با خودتون بگید شاید دارک سولز سخت نیست ما هنوز بازیمون ضعیفه
دارک سولر سخت نیست
بازی منم ضعیف نیست ?
چرا sekiroعاشق این بازی ام باساش دهنتو سرویس میکنن ولی خیلی خوبه کلا بازیی که باس سخت داره دوس دارم هیجان میده بم تا حالا ۱۹ باری سکیرو رو تموم کردم دیکه مثل اب خوردن شده باساش برام
جی تی ای وایس سیتی استوریز روی psp بخواطر یک مشکل که وقتی میخواستم ماموریت رو انجام بدم روی loading میموند و نمیشد ماموریت رو انجام داد و بازی رو نتونستم کامل کنم و وسطش ولش کردم ولی بعدا روی ps2 بردمش بدون باگ و هیچ مشکلی ولی بلز هم نتونستم بازی رو تموم کنم چون ps2م وسط بازی لنزش سوخت و خراب شد
سخت ترین بازی که کردم تایم کریسیس بود هم باید سرعت عمل خوبی داشتی هم حواس خوبی اگه میباختی مراحل از اول شروع میشد منی که دارک سولز الدن رینگ بازی کردم به جرعت میتونم بگم اصن در مقابل همچین بازی سخت به حساب نمیومدن?
راستش تا حالا بازی ای نبوده ک نتونم تمومش کنم اونم ب خاطر سختیش الا ریترنال..واقعا از لحاظ اعصاب خیلی اذیتم کرد.تا باس چهارم میرفتم میمردم و بازم میومدم اول اول.ی چند روزی کنارش گذاشتم ببینم اعصابم میکشه شروعش کنم یا نه
برای من درگیر نشدن با یه بازی هست یعنی داستان جوری نیست که شما درگیرش بشین و وقتی بازی میکنین احساس میکنین فقط دارین چند تا دکمه رو فشار میدین. مثالش برای من days gone بود?
دارک سولز بخاطر سختیش
من هیچجوره یه بازی رو ول نمیکنم چون مگه الکیه سالی به دوازده ماه یه بازی میخرم که نصفه رها کنم؟
بدترین بازی عمرم که اصلا نتونستم تحملش کنم just cause 2 بود
از بدترینهای یوبیسافت هم بدتره
تقریبا چون پول بازی رو میدم از بازی متنفرم بشم باز ادامه میدم.«متاسفانه» مثلا از هورایزون فوربیدون وست رو اصلا خوشم نمیاد اما بزور دارم بازی میکنم ?
برای من ، تنها چیزی که مانع تموم کردن یک بازی میشه سیستم مبارزات . همین باعث شد که من خیلی از بازی های خوب رو مثل ویچر۳ و اسکایریم رو نصفه و نیمه ول کنم .
اسکایریم?؟؟//ویچر۳????
شدیدا به یه دکتر نیازمندی پسر
نظر لطفته ، حتما اگه وقتم آزاد شد یک زنگی به منشی dr.stop می زنم برام وقت بگیره :)
محیط بازی خیلی تاثیر داره مثلا برای مثال گاد اف وار 2 کلی جاهای مختلف داشت و خیلی داستان باحالی هم داشت
تنها بازی ک ولش کردم واچ داگز ۲ بود اونم از بس کرش میکرد یه مرحله رو شیش ماه میرفتم یجا ثابت کرش میکرد البته کرش داشت قبلش اما بلاخره یجور زورکی رد میشد اما یادمه تو اون مرحله هیچ جوره رد نمیشد شیش ماهیی دستم بند بود بهش تا دل کندم دلیتو نثارش کردم
علی امین گفته از متن خوندن زیاد خوشش نمیاد حس میکنم موقع بازی الن ویک سرشو کوبیده تو دیوار
سلست سختی بسیار
من تنها چیز ها دنیای بزرگ ولی موچ و باگ و گلیچه
در حقیقت عوامل زیادی هستش که باعث بشه که ی بازی رو نصفه رها کنیم (حداقل برای من)
واسه مثال طولانی بودن روند کلی، باگ گیلیچ های آزار دهنده، تکراری شدن روند بازی و......
نمیدونم یادتون هست یا نه ، یوبیسافت یه قسمت جدا از سری فار کرای ساخت که قرار بود یه اکسپنشن برای فارکرای ۵ باشه . بعد عملا new dawn حتی برای یه دی ال سی هم بی محتوا بود چه برسه به یه بازی ! عملا نقشه و محیط همون بودن ، فقط سه چهارتا ماشین وارونه رو زمین گذاشته بودن . و یه فرق دیگه که داشت این بود که گلاش بنفش شده بودند .
نمیدونم چرا ولی هیچ وقت باس فایت های سری سولز اذیتم نکرده ، همرو زیر ۳ ۴ بار ترای زدم مخصوصا دارک سولز ۱ شاید برا اینه تقریبا استراتژی باس فایت هارو میدونم
پیچیده بودن بیش از حد پازل های بازی از نظرم یکی از مهمترین عواملش هست.
من خودم بازی control رو سرِ یکی از پازل های ول کردم با اینکه عاشق گیم پلیش بودم??
کنترل پیچیده نبود پازلهاش ، خود نقشه بازی پیچیده و افتضاح بود من بازیو تموم کردم بدون بدست اوردن دو سه تا از قدرت هاش بعد تو یوتیوب نقداشو میدیدم تازه فهمیدم انگار قدرتهای دیگه ای هم داشته خواهرمون و نرفتم سمتش نقشه بازی افتضاح بود و آخرا بازی تازه داشتم نقششو درک میکردم چی ب چیه فکر کنم یه مراحلش بود تو دی ال سی ها پیداش نمیکردم داشتم میدویدم تو محیط یهو افتادم تو یه چاه و فهمیدم اینجا همون جاست که باید میومدم
باگ و مشکلات فنی خیلی چیز رو مخی اند و قطعا سبب می شه آدم به پاک کردن زود هنگام فکر کنه.
و این که آقای علی امین، من هم با کوآنتوم بریک دقیقا همین مشکل رو داشتم. یعنی رفتن برای بازی یه سریال و کلی کات سین ساختن بعد میان خیلی از بخش های مهم داستان رو تو متن تعریفف می کنن. یعنی جداً با خودشون چی فکر می کردن؟ هر چند که سبب نشد بازی رو نصفه ول کنم ولی خوندن اون همه متن اونم به انگلیسی به شدت آزار دهنده و رو مخ بود.
باگ سنخیت نداشتن با سلیقم
گیمپلی تکراری
بین این مسائل، افتتاحیه حوصله سر بر باعث می شه که آدم بازی رو با بی حوصلگی شروع کنه و حتی از اول بازی هم به پاک کردن اش فکر کنه.
مثال ای که به ذهن ام میاد alien isolation هست. من به شخصه فن فیلم های alien ام اصلا به خاطر همین بازی رو مصب کردم. من گرفتم بازی رو شروع کردم و 5 ساعت بازی اش کردم تو این 5 ساعت آدم می تونست بره 2 تا فیلم alien ببینه ولی تو بازی اش رسما هیچ اتفاقی نمی افته و کل بازی اینه که از نقطه a بری b و بعد اون 5 ساعت اومد و بهمون زینومورف رو نشون داد من با خودم گفتم چه عجب بازی شروع شد. ولی به جای این که بریم با زینومورف درگیر بشیم ما رو می فرسته یه سر دیگه سفینه و می گه برو با چند تا آدم در گیر شو. همون موقع بازی رو پاک کردم. بعد ها شنیدم که بعضی ها بازی رو خیلی دوست داشتن و از هوش مصنوعی بازی تعریف کردن. ولی من به شخصه حال ندارم که برم دوباره افتتاحیه حوصله سر بر بازی رو بازی کنم به امید این که بعد از 6 ساعت زینومورف رو ببینم.
اخه همینه مشکل کلونیال مارینز درست کردن گفتین میرن ها خیلی قوین دیگه حس ترس نداره الان اصلا نمیتونید الین رو بکشین میگن خسته کننده شده
من وقتی باعث میشه یه بازی رو نصفه ول کنم
اینه که سازنده ها میان تمام تمرکز رو میزارن رو یه بخش و بخش های دیگه رو فراموش میکنن
مثلا میان تمام تمرکز رو میزارن روی طراحی گرافیک و اصلا توجهی به گیمپلی و داستان نمیکنن
و این باعث میشه یه بازی رو نصفه ول کنم
و یک چیزه دیگه هم که باعث میشه یه بازی رو ادامه ندم
اینه که بازی مراحل خسته کننده و تکراری داشته باشه
Pay To win بودن
مثله زولا
تا حالا نشده
شده بخاطر باگ،کندی اینترنت،کاتسین چرت، مراحل تکراری عصبانی بشم و به سازندش فحش بدم،،، اما نشده بازی رو دیگ ه ادامه ندم
هر چیه سر همون بازی پول اینترنت حروم شده?
شخصا به دو دلیل بازی های رو نصفه ول میکنم
1:داشتن باگ و بی منطق بودن یه بازی
2:داشتن مراحل اضافی و بی اهمیت و حوصله سربر
مثلا من شخصا هورایزن زیرو داون رو نصفه ول کردم بخاطر داشتن مراحل بی اهمیت مثلا یکی از مراحل جانبی بی اهمیتش این بود که باید یه وسیله ای رو از این سر مپ برای یه فردی ببری اون سر مپ و تهش هیچ...(آقا این نظر شخصی منه و همین الان بگم که این موضوع سلیقه ای و من با سری هورایزن حال نکردم)
و یه بازی دیگه هم بخاطر مورد اول رها کردم
آراگامی۱و۲،این بازی پر باگه پر باگ این قضیه توی نسخه اولش خیلی زیاده همچنین به مشکل دیگه داشت نسخه اولش هیچ گوینده ای نداشت صرفا چند تا کلمه بود که زیرنویس میشد و فقط صدای هیش هیش از دهه کاراکترها بیرون میومد به امید بهبود این مشکلات نسخه دو رو هم امتحان کردم ولی حتی اونم نا امیدم کرد و نصفه ولش کردم
خطاب به آقای طالقانی:ترینر?
ما هم با اقای علی لمین هم عقیده ایم.فقط به جای بعد ۴ ساعت،کل گیمو از یوتیوب میبینیم?.البته نه بخاطر ایرادات.بلکه بخاطر نداشتن سیستم
بازی که تاحالا منو اذیت نکرده
اما اگه یه باس منو عذاب بده جوری که 24 ساعت بهش فکر کنم چجوری بزنمش اون موقع اون بازی رو پاک میکنم ( سایبر شدو یکیش بود) به دلیل باس فایت های سخت هم سراغ دارک سولز و کلا بازی های سولز لایک نرفتم
مهم ترین چیز کش دادن بیخود بازی بدون داشتن چیزی برای ارائه است. بدون شک سلطان اینکار یوبیسافت! تجربه خودم تو far cry 3 با این که میگن بهترین فارکرای هست اما با این حال فقط یک سوم اول بازی مفیده و بقیهاش فقط تکرار ایده های نسبتا خوب همون اول بازی (صحنههای توهم، فرار اکشن، نشون دادن دیوانگی شخصیتها) بود. یعنی بعد تموم کردنش وقعا احساس کردم عمرم رو حروم کردم!
سازندهها باید برای وقت مخاطب ارزش قائل بشن و اگه چیز جدیدی برای گفتن ندارن دیگه حداقل چیزهایی که چند بار نشونمون دادن رو تکرار نکنن.
تا حالا بازی خاصی نبوده که بخوام بخاطر یه مشکل رو مخی ولش کنم، ولی بازی مارول گاردین اف د گلکسی بخاطر کات سین های زیاد و الکی طولانی بودن مراحلش داره منو تحریک به پاک کردنش از روی کنسولم میکنه
هر چیزی که حوصله بخواد ولی وقت آدمو تلف کنه و بهت بگه : زمانی که تو برام گذاشتی ... خب که چی ؟ برام مهم نیست