بزرگترین شرور های ترسناک قرن بیست و یکم

در طول بسیاری از تاریخ سینمای ترسناک، این ژانر توسط شخصیت‌های شرور نمادینش جاودانه شده است. از کنت اورلوک در «نوسفراتو» بگیرید تا گالری سرکش یونیورسال با هیولاهای سینمایی‌اش و البته سلاطین سبک اسلشر در دهه ۸۰ میلادی. با این حال، در چند دهه اخیر، تمرکز بر ترس بیشتر از ساختن شخصیت‌های شرور افسانه‌ای به سمت مضامین احساسی و قوس‌های شخصیتی متفکرانه تغییر کرده است. صرف نظر از این، بازهم تعداد انگشت شماری از شرور ‌های ترسناک مدرن به دل و ذهن طرفداران این ژانر نفوذ کرده‌اند و برای سال‌های آینده نمادهای این ژانر باقی خواهند ماند. حال ما در این مطلب از ویجیاتو قصد داریم بزرگترین شرور های ترسناک قرن بیست و یکم را به شما معرفی کنیم.

جیگساو | فرنچایز اره

فرنچایز «اره» قربانیان ناآگاهی را دنبال می‌کند که خود را در چنگال قاتل سریالی مرموز Jigsaw (توبین بل) می‌یابند. روش کار او شامل استفاده از تله‌های مضمونی است که اغلب بر اساس نقاط ضعف قربانیانش طراحی می‌شوند. به لطف فیلم‌های «اره» و شرور همیشگی‌شان، دیالوگ «می‌خواهم یک بازی انجام دهم» به یکی از تکراری ترین و شناخته شده ترین خطوط دیالوگ در آثار وحشتناک سینمای مدرن تبدیل شده است. در طول 9 اثر سینمایی این فرنچایز، این مجموعه فیلم به بررسی پس‌زمینه غم‌انگیز شخصیت شرور جان کرامر پرداخته و مأموریت اخلاقی نادرست او را قانع‌کننده‌تر کرده است.

پاتریک بیتمن | روانی آمریکایی

پاتریک بیتمن (کریستین بیل) یک تاجر خوش تیپ است که در دهه 1980 میلادی در شهر نیویورک در حال پیشرفت است. آنچه او را از همکاران یقه سفید خود متمایز می‌کند، زندگی دوم و شبانه او به عنوان یک قاتل زنجیره‌ای است. در کمدی تاریک «روانی آمریکایی» (American Psycho) شخصیت‌های جذاب بسیاری وجود دارند؛ از کارآگاه کیبمال (ویلم دفو) گرفته تا پل آلن (جارد لتو) که دراوج قساوت با یک تبر سلاخی می‌شود. اما تنها شخصیتی که ظاهر و حرکات او در این فیلم برای طرفداران سینما به یاد ماندنی شد بدون شک شخصیت اصلی و شرور داستان، پاتریک بیتمن بود.

او جوان، خوش تیپ و ثروتمند است. در کنار این صفت‌های خوب وی به شدت از زنان بیزار است، گوشت بدن قربانیان خود را می‌خورد و یک قاتل سریالی تمام عیار است. ترکیبی از کاریزما و غیرقابل پیش بینی بودن بیل، پاتریک را به یک طلسم ترسناک برای مخاطب و همچنین یک شرور واقعاً به یاد ماندنی برای اعصار مختلف تبدیل کرده است.

گابریل | بدخیم

هنگامی که یک قاتل مرموز شروع به یک کشتار خشن می‌کند، شخصیتی به نام مدیسون (آنابل والیس) شروع به دیدن چشم اندازهای عجیبی از این قتل‌ها می‌کند که در آن شاهد هر قتلی است که قاتل مرتکب می‌شود. او این موضوع را با مقامات و پلیس در میان می‌گذارد به این امید که قاتل را قبل از اینکه سرنوشتش با او برخوردی داشته باشد، پیدا کنند. اما در یکی از وحشی‌ترین چرخش‌های داستانی سینمای اخیر، سومین پرده فیلم نشان می‌دهد که قاتل، یا همان گابریل، موجودی شبیه تومور در پشت سر مدیسون است و او به‌طور دوره‌ای بدن را به دست می‌گیرد تا جنایات شریرانه‌اش را اجرا کند.

بقیه‌ی فیلم مجموعه‌ای از قطعات بسیار غم‌انگیز است، وقتی گابریل را تماشا می‌کنیم که به روش‌های آزاردهنده‌ای برای پاره کردن قربانیانش به هم می‌پیچد. شاید تغییر لحن فیلم برای بسیاری از بینندگان آزاردهنده باشد، اما بیشتر آنها موافقند که تصویر صورت گابریل که در پشت موهای مدیسون به چشم می‌خورد، تصویری است که به این زودی‌ها فراموش نخواهند کرد.

راهبه والاک | فرنچایز احضار

این روح شیطانی که برای اولین بار در The Conjuring 2 ظاهر شد، به شکل یک راهبه ترسناک است که قربانیان خود را به وحشت می‌اندازد. این شخصیت شرور چنان تأثیری بر تماشاگران گذاشت که فیلم خود را در دنیای احضار به نام The Nun دریافت کرد. شخصیت‌های مذهبی اغلب می‌توانند در فیلم‌های ترسناک، موجودی وحشتناک باشند، اما تصویر راهبه والاک کاملاً هشدار دهنده است. صورت رنگ پریده و دندان‌های تیز او بسیار ترسناک است و باعث می‌شود مردم احساس خوشبختی کنند که هرگز مجبور به مقابله با راهبه‌ای به این شکل نبوده‌اند. این شیطان در ترساندن مردم نیز عالی است. صحنه مربوط به نقاشی او هنوز هم مخاطبان را تا به امروز آزار می‌دهد.

هیولای بابادوک | فیلم بابادوک

مادر بیوه آملیا (اسی دیویس) برای پشت سر گذاشتن روال روزمره زندگی خود تلاش می‌کند، با تنهایی، افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند و پسر شش ساله خود ساموئل (نوح وایزمن) را به تنهایی بزرگ کند. با افزایش استرس و ناامیدی او، کتابی عجیب در خانه‌اش ظاهر می‌شود که به طور بالقوه هیولای ترسناکی را که داستان آن را روایت می‌کند، بیدار و هوشیار می‌کند.

بابادوک هیولایی از یک کتاب تخیلی است که شروع به ترساندن خانواده‌ای در تریلر روانشناختی با همین عنوان می‌کند. هیولای فیلم ترسناک The Babadook دارای طراحی منحصر به فرد و خزنده با کلاهی جالب، انگشتان بلند و چنگال مانند و رنگ پریده است. در حالی که این هیولا زمان زیادی برای خودنمایی در فیلم بابادوک ندارد، اما حضورش در کل فیلم احساس می‌شود. می‌توان استدلال خوبی داشت که بابادوک می‌تواند به طور کامل از فیلم حذف شود، زیرا او اساساً تجسمی از غم و اندوه و افسردگی فزاینده آملیا است. با این حال، وجود یک موجود فیزیکی بر روی آملیا در طول فیلم بیشتر بر بار آزاردهنده و خفه کننده‌ای که او در هر گوشه احساس می‌کند، تأکید دارد. این فیلم تاثیر زیادی در بین بسیاری از مخاطبان گذاشت و بسیاری بابادوک را یکی از ترسناک ترین فیلم‌های ژانر وحشت در یک دهه دهه اخیر می‌دانند.

خانواده آرمیتاژ | برو بیرون

آنچه ممکن است حتی ترسناک تر از هیولاها و شیاطین باشد، نژادپرستان واقعی در این جهان هستند. خانواده آرمیتاژ آنتاگونیست‌های اصلی فیلم Get Out هستند که از دخترشان برای فریب دادن سیاه‌پوستان به خانه‌شان استفاده می‌کنند و در آنجا آگاهی خریداران سفیدپوست را به بدن‌شان منتقل می‌کنند و مردان و زنان سیاه‌پوست را در مکان مورد نظرشان به دام می‌اندازند. جدای از نژادپرستی وحشتناک این خانواده، شرارت واقعی آنها انجام شکنجه‌های بی حد و مرز آنها است. جردن پیل خانواده‌ای را در این فیلم ایجاد کرد که بسیار ترسناک هستند زیرا آنها بسیار واقعی به نظر می‌رسند. از اساس این فیلم جردن پیل بیشتر ترس‌های خود را از مسائل دنیای واقعی می‌گیرد، بنابراین منطقی است که شرورهای آن نیز با نزدیک بودن به واقعیت موثرتر شوند.

کوین وندل کرامب (هیولا) | شکافته

وقتی سه نوجوان توسط مردی به نام کوین (جیمز مک‌آوی) که به نظر می‌رسد شخصیت‌های متعددی دارد ربوده می‌شوند، یکی از آن‌ها به نام کیسی (آنیا تیلور جوی) سعی می‌کند برای او استدلال‌های مختلفی بیاورد تا بتواند خود و دو قربانی دیگر را آزاد کند. با این حال، این امر به طور فزاینده‌ای دشوار می‌شود، زیرا بیشتر هویت‌های کوین خود را نشان می‌دهند و به نظر می‌رسد که هر کدام انگیزه‌های خاص خود را دارند. اینکه بگوییم عملکرد مک‌آوی در فیلم «شکافته یا Split» نمایشی باورنکردنی و زیبا از اوست، بزرگ‌نمایی نکرده‌ایم. این نقش در دست‌ بازیگران مختلف و با انتقال بین شخصیت‌های متعدد کوین می‌توانست سخت یا حتی ساده باشد. درعوض، با بازی جیمز مک‌آوری ما با توری از احساسات، قدرت و خشم وحشت‌آفرین مواجه می‌شویم که مطمئناً برای سال‌های آینده در ذهن مخاطبان باقی خواهد ماند.

باگول | شوم

باگول یک شرور اهریمنی از فیلم‌های Sinister و Sinister 2 است که روح کودکان انسان را می‌بلعد و قلمروی خاص خود را در اختیار دارد. او از طریق تصاویری از خود به دنیای فانی سفر می‌کند و در حالی که در یک عکس به اندازه کافی ترسناک است، هنگامی که به دنیای ما وارد می‌شود، شروع به کمین کردن در هر گوشه‌ای می‌کند و خانواده ها را به وحشت می‌اندازد. چهره او مانند یک لکه جوهر از «آزمایش رورشاخ» به نظر می‌رسد و تصویری ترسناک را ایجاد می‌کند که مدت‌ها پس از پایان فیلم در ذهن تماشاگران باقی می‌ماند. طبق برخی از نظرسنجی‌های رسانه‌ای، اخیراً فیلم Sinister به عنوان یکی از ترسناک ترین فیلم‌های قرن 21 معرفی شده است و شروری چون باگول می‌تواند بخشی از دلیل آن باشد.

آنابل | فرنچایز احضار

عروسک‌های وحشتناک و مورمورکننده، همیشه در فیلم‌های ترسناک محبوب بوده‌اند، اما آنابل ممکن است بدنام ترین آنها باشد. آنابل اولین بازی خود را در The Conjuring انجام داد و بعداً سه گانه جداگانه فیلم‌های خود را داشت، از جمله پیش درآمد Annabelle: Creation که چگونگی پیدایش عروسک تسخیر شده را توصیف می‌کند. چیزهای زیادی در مورد طراحی آنابل وجود دارد که او را به شروری ترسناک تبدیل می‌کند: لبخند عصبی او، گونه‌های قرمز گلگون و چشمان به ظاهر مرده. او ممکن است شبیه یک اسباب بازی به نظر برسد، با این حال، آنابل هر چیزی است جز یک موجود دوست داشتنی. به یاد داشته باشید، اگر یک عروسک خزنده را دیدید که در اتاقی نشسته است، احتمالاً بهتر است فقط بچرخید و از آن دور شوید.

پنی وایز | آن: بخش اول و دوم

در حالی که تیم کوری در نقش پنی وایز دلقک رقصنده در مینی سریال It عالی بود، اما بیل اسکاشگورد واقعاً از او چهره‌ای نمادین ساخت. پنی وایز با اجرای اسکاشگورد از لحظه‌ای که برای اولین‌بار در زیر فاضلاب ظاهر شد، تأثیری فوری بر تماشاگران گذاشت. او یک دشمن و شرور غیرقابل پیش‌بینی است که گاهی اوقات می‌تواند خنده‌دار و جذاب باشد و بلافاصله به یک قاتل شیطانی با دندان‌هایی تیز و چشمانی تشنه به خون تبدیل شود. این موجودی است که بر اساس ترس قربانیانش ظاهرهای مختلفی به خود می گیرد، بنابراین پنی وایز به راحتی به یاد ماندنی ترین شرور فیلم های ترسناک در قرن بیست و یکم است.