ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسطوره‌شناسی

همه چیز درباره هیم‌دال، میمیر و پل رنگین‌کمان

هیم‌دال، نگهبان خدایان هیم‌دال (Heimdall) یا هیم‌دالر (Heimdallr) یکی از خدایان اِسیر اساطیر نورس است که وظیفه دیدبانی و نگهبانی از سرزمین آنها یعنی اَزگارد را بر عهده دارد. ‌هیم‌دال در هیمین‌یورگ -قلعه‌ای در صخره‌های ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۱۴ مهر ۱۴۰۱ | ۲۲:۳۶

هیم‌دال، نگهبان خدایان

هیم‌دال (Heimdall) یا هیم‌دالر (Heimdallr) یکی از خدایان اِسیر اساطیر نورس است که وظیفه دیدبانی و نگهبانی از سرزمین آنها یعنی اَزگارد را بر عهده دارد. ‌هیم‌دال در هیمین‌یورگ -قلعه‌ای در صخره‌های آسمان که بر فراز پل رنگین‌کمان و مشرف به آن قرار دارد- واقع شده است.

هیم‌دال در قلعه‌اش در آسمان که بر پل رنگین‌کمان مشرف است

طبق اساطیر نورس، هیم‌دال کمتر از یک پرنده‌ی شکارچی به خواب احتیاج دارد، و دقیقاً به اندازه قدرتمندترین شکارچیان بینایی بی‌نظیری دارد که کوچک‌ترین چیزها را تا هزاران کیلومتر دورتر در روشنایی و تاریکی می‌بیند و قدرت شنواییش به قدری قوی است که حتا صدای روییدن چمن بر روی زمین را نیز می‌شنود. هیم‌دال در قلعه خود منتظر می‌ماند و نگهبانی می‌دهد و انتظار می‌کشد تا با دمیدن در شاخ مخصوصش یالارهُرن (Gjallarhorn) ورود بیگانگان را به اطلاع اهالی اَزگارد برساند.

همه خدایان می‌دانند که در روزی مشخص صدای آوای متفاوتی از شاخ هیم‌دال را خواهند شنید که سراسر عوالم ۹گانه را طی می‌کند و خبر از شروع آخرالزمان یا همان رگناروک و نبرد مرگ‌بار خدایان را می‌دهد که با قدم گذاشتن جاینت‌ها، به رهبری لوکی خیانت‌کار، طوفانی سراسر اَزگارد را دربرمی‌گیرد و هیم‌دال برای آخرین بار در شاخ مخصوصش دمیده و سپس آماده مبارزه با لوکی می‌شود.

هیم‌دال مشابه بسیاری از خدایان اَزگارد از فرزندان اودین است که طبق اساطیر نورس از ۹ مادر متفاوت بر لبه دنیا یا سوار بر امواج دریایی سرد به دنیا آمده است. برخی تاریخ‌دانان اعتقاد دارند که این 9 مادر هیم‌دال در حقیقت همان ۹ دختر جاینت صاحب دریاها یعنی آگیر (Aegir) هستند که متاسفانه به دلیل نبود مدارک تاریخی کافی نمی‌توان در مورد آن مطمئن بود.

هیم‌دال در زمان ورود بیگانگان بر پل رنگین‌کمان بر یالارهُرن می‌دمد

داستان‌های باقی مانده از هیم‌دال بسیار محدود هستند اما با بررسی همین آثار باقی مانده واضح است که هیم‌دال یکی از خدایان مهم وایکینگ‌ها محسوب می‌شود. یکی از نکات جالب درباره هیم‌دال در مجموعه‌ای از اشعار وایکینگ‌ها اشاره شده است که صدای هیم‌دال ریشه در اعماق زمین جایی در زیر درخت ایگدراسیل (Yggdrasil) دارد، دقیقاً محلی که اودین به ازای نوشیدن جرعه‌ای از آب چشمه‌ی بصیرت، چشم خود را فدا می‌کند و در آب می‌اندازد. شاید هیم‌دال هم به ازای دستیابی به قدرت ماورایی بینایی و شنوایی چیزی را فدا کرده و چشمه بصیرت انداخته است.

هیم‌دال علاوه بر شاخ مخصوصش شمشیری افسانه‌ای به نام هافود (Hǫfuð) دارد که در زبان ایسلندی به معنای «سر» است. حال اینکه این اسم اشاره به قدرت و تیزی شمشیر در شکافتن جمجمه دشمن را دارد یا به نوعی توانایی تفکر و اراده‌ای مستقل دارد متاسفانه به طور دقیق مشخص نیست؛ اما مشخص است که هیم‌دال در نهایت از آن برای مبارزه با لوکی در نبرد آخرالزمان استفاده خواهد کرد.

در زمان نبرد آخرالزمان هیم‌دال برای آخرین بار بر شاخ مخصوصش می‌دمد

در اساطیر نورس هیم‌دال در جریان سفرش به سرزمین انسان‌ها، به دهکده‌ای ساحلی می‌رسد و به مردم دهکده که تنها شامل سه خانواده می‌شد، خود را ریگ (Ríg) معرفی می‌کند. هیم‌دال سه شب در دهکده می‌ماند و هر شب در خانه یکی از این سه خانواده سپری می‌شود، پس از آن او بر اساس نوع پذیرایی و رفتاری که از هر یک از اهالی دهکده می‌بیند آنها را به طبقات اجتماعی پادشاه، کشاورز و برده تقسیم می‌کند. مردمان نورس نظام اجتماعی خود را نیز بر اساس داستان‌های اساطیری تعیین کرده بودند.

دشمنی هیم‌دال و لوکی به نظر می‌رسد تنها به داستان نبرد آخرالزمان آنها خلاصه نشود، بلکه احتمالاً داستان‌هایی وجود داشته که از تقابل لوکی و هیم‌دال و بحث و جدل آنها روایت‌هایی ارائه می‌دهد (مشابه دشمنی ثور و یورمنگاندر) که در نهایت به قرار گرفتن این دو در نبرد رگناروک در برابر هم ختم می‌شود.

در رگناروک هیم‌دال پیش از تمام خدایان اَزگارد وارد نبرد با جاینت‌های یخی می‌شود

بیفراست، پل رنگین‌کمان

بیفراست (Bifröst) یا بیل‌راست (Bilröst) پلی از جنس رنگین‌کمان است که سرزمین خدایان اَزگارد را به میدگارد، سرزمین انسان‌ها متصل می‌کند و توسط هیم‌دال نگهبانی می‌شود تا روزی که جاینت‌ها در رگناروک رو آن پا می‌گذارند تا به نبرد با خدایان بپردازند و به این ترتیب منجر به شکستن و نابود شدن آن می‌شوند.

کلمه بیلراست از بیل (bil) به معنای هر آنچه شکننده است و راست (röst) به معنای راه و مسیر تشکیل شده است، از طرفی معنای لغوی بیفراست اشاره به خط یا نوری نازک از رنگین‌کمان دارد که نشان می‌دهد این پل، مشابه رنگین‌کمان در دنیای واقعی، شکننده است و سازه‌ای بسیار ظریف و طبیعی دارد که عبور از آن باید به شیوه خاصی صورت گیرد و به همین دلیل است که ثور با آن ابعاد و جثه، اجازه عبور از روی این پل را ندارد.

ثور به دلیل سنگینی و سربه‌هوایی اجازه عبور از پل رنگین‌کمان را ندارد

بیفراست به عنوان پلی میان دنیای مادی و دنیای معنوی یا دنیا و بهشت، به اشکال دیگری در اساطیر تمام تمدن‌ها حضور دارند.

دانای خدایان؛ میمیر

میمیر (Mimir) یکی دیگر از خدایان اَزگارد است که نامش به معنای کسی که "به خاطر می‌سپارد" اشاره به علم و دانایی او برای دادن مشاوره به خدایان اَزگارد دارد که البته گروهی از تاریخ‌دانان اعتقاد دارند که او از نسل خدایان نیست بلکه مانند لوکی یک جاینت است که در میان خدایان آسیر زندگی می‌کند.

میمیر در مرکز هستی، در کنار جشمه‌ای به نام جشمه‌ی میمیر (Well of Mimir) زندگی می‌کند، همان چشمه‌ای که اودین چشمش را قربانی بصیرت کرده و در آن می‌اندازد تا بتواند یک جرعه از آب این چشمه را بنوشد.

اودین همواره از میمیر مشورت می‌خواهد

در جریان جنگ میان خدایان آسیر و وانیر، میمیر به عنوان غرامت جنگی از طرف خدایان آسیر به خدایان وانیر داده می‌شود تا در میان آنها زندگی کرده و از علم و آینده‌بینی او استفاده کنند، اما به دلایلی خدایان وانیر سر او را برده و نزد اودین می‌فرستند و اودین موفق می‌شود با استفاده از جادو سر میمیر را زنده کرده و در مواقع اضطراری از او راهنمایی و مشورت بگیرد.

میمیر پیش از این جنگ اما با استفاده از شاخی مخصوص به نام یالارهُرن (همان شاخی که پس از قطع شدن سر میمیر به هیم‌دال می‌رسد تا در آن بدمد) هر روز سه مرتبه از آب مقدس و جادویی چشمه میمیر می‌نوشید و بصیرت و آگاهی بیشتری کسب می‌کرد.

وایکینگ‌ها اعتقاد داشتند که حضور این خدای بدون تن، به خدایان آسیر برای گرفتن تصمیمات درست کمک می‌کند. در هر صورت با توجه به اطلاعات باقی مانده و نقل شده از راویان مسیحی، میمیر خدایی مرموز، تنها کسی است که می‌تواند اودین را وادار کند مطابق میل او رفتار کند.

اودین سر میمیر را زنده کرده و به محل چشمه باز می‌گرداند

حضور میمیر دانای کل و چشمه‌ی میمیر در کنار یکی از ریشه‌های ایگدراسیل مفاهیم مختلفی به همراه دارد:

1. اودین با حلق آویز کردن خود از شاخه ایگدراسیل به مدت 9 شبانه‌روز موفق می‌شود به طلسم‌های بصیرت دست پیدا کند، انتظار می‌رود که میمیر، با تسلطی که بر آب چشمه‌ی بصیرت دارد با دیدن فداکاری‌های اودین برای رسیدن به علم و دانش پس از 9 شبانه‌روز اجازه داده باشد تا دانش به شکل آب از ریشه‌ها، ساقه و شاخه‌ی ایگدراسیل عبور کرده و در مقابل دیدگان اودین قرار بگیرد.

2. نورن‌ها (Norns) سه خواهری که مسئول حکاکی سرنوشت هر انسان بر روی قطعه‌ای چوب هستند، در ارتباط به چشمه‌ی مخصوص خود که همان اورد است (Well of Urd) توسط ریشه‌های ایگدراسیل، اطلاعات سرنوشت موجودات را در اختیار چشمه‌ی میمیر قرار داده باشند و میمیر با نوشیدن از آب این چشمه قادر به درک و دیدن آینده شده باشد.

میمیر در بازی گاد آو وار راهنمای کریتوس و آترئوس است
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • emperorpalpatin
    emperorpalpatin | ۱۵ مهر ۱۴۰۱

    اساطیر نورس مشکلاتی دارد مثل کمبود نوشته خود وایکینگ ها که از الفبای رونیک فینی استفاده میکردند زیاد خوندن و نوشتن بلد نبودن زیرا آموزش زبان فینی براشون سخت بود به همین دلیل کمتر کسی در اسکاندیناوی نوشتن بلد بود ای کاش خودشان یه الفبای جداگانه درست میکردند واقعا با اینکه متقدم ما ایرانی ها با زبان و نوشته های خود کم پرداخته شده ایم و باید بیشتر به اساطیر پارسی پرداخته شود ولی وافعا اساطیر نورس نیز داستان های خیلی خوب و جذابی دارند

  • london is red
    london is red | ۱۵ مهر ۱۴۰۱

    مقاله خوبی بود حالا من که اطلاع ندارم کامل بود یا نه ولی یه نیم نگاهی هم به اساطیر پارسی داشته باشید:)))

  • iman-generous
    iman-generous | ۱۵ مهر ۱۴۰۱

    بسیار درود و سپاس - نمی دانستم اساطیر نورث هم از داستان نویسی و ادبیات غنی برخوردار است - عالی

  • Niko_Blade
    Niko_Blade | ۱۵ مهر ۱۴۰۱

    ممنون از مقاله خوبتون خانم‌ احمدی ?
    میتونید درباره سرنوشت خدایان آزگارد در رگناروک هم بزارید؟

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۲۳ مهر ۱۴۰۱

      مچکرم
      اولین مقاله من در ویجیاتو رگناروک بود بزن روی اسمم برو توی اولین مقاله‌ای که ازم منتشر شده

      • Niko_Blade
        Niko_Blade | ۲۸ مهر ۱۴۰۱

        ممنون. رفتم مقاله رو دیدم کاملا مختصر ومفید بود??

مطالب پیشنهادی