۱۰ فیلم مستندنما (Mockumentary) برتر تاریخ
قدمت مستندها حداقل به Nanook of the North در سال 1922 بازمیگردد. فیلم مستندنما یا Mockumentary تقریباً از همان دوران هم وجود داشت، با نمونههای اولیه از جمله سرزمین بینان یا سرزمین بدون نان (Las ...
قدمت مستندها حداقل به Nanook of the North در سال 1922 بازمیگردد. فیلم مستندنما یا Mockumentary تقریباً از همان دوران هم وجود داشت، با نمونههای اولیه از جمله سرزمین بینان یا سرزمین بدون نان (Las Hurdes: Tierra Sin Pan) ساخته لوئیس بونوئل (Luis Buñuel) در سال ۱۹۳۳ و برنامه رادیویی معروف به نام جنگ دنیاها (War of the Worlds) ساخته اورسن ولز (Orson Welles) در سال ۱۹۳۸. برخی افراد بودند که به اشتباه فکر میکردند برنامه اورسن ولز واقعاً اخبار دنیای واقعی را بازگو میکند.
آثار مستندنما در دهههای ۶۰ و ۷۰ با فیلمهایی مانند A Hard Day's Night و David Holzmann's Diary، بیشتر توسعه یافتند، تا اینکه در دهه ۸۰ وارد دوران پررونق خود شدند. این دهه دوره فیلمهای مستندنمایی مثل کافه هستهای (The Atomic Cafe)، زلیگ (Zelig)، خدایان باید دیوانه باشند (The Gods Must be Crazy) و این اسپینال تپ است (This is Spinal Tap) بود. این ژانر در سالهای اخیر به تولید فیلمها و سریالهای فوقالعاده و موفقی مانند The Office، Documentary Now! Popstar: Never Stop Never Stopping، Borat Subsequent Moviefilm و غیره ادامه داده است.
بهترین فیلمهای مستندنما پر محتوا و سرگرم کننده هستند. اگر در حوزه آثار مستندنما، عنصر کمدی را اضافه کنید اثری ویژه به دست خواهید آورد که برای روایت یک رویداد واقعی، فردی یا گروهی از افراد ساخته شده است. در اینجا فهرستی از بهترین فیلمهای مستندنما تهیه کردهایم که ارزش وقت و توجه شما را خواهند داشت.
۱۰. A Mighty Wind (2003)
باد توانا (A Mighty Wind) یک فیلم مستندنما و موزیکال به کارگردانی کریستوفر گست (Christopher Guest) و نویسندگی گست و یوجین لوی (Eugene Levy) است. این فیلم داستان سه نفر از نوازندگانی را دنبال میکند که قبلاً بخشی از یک گروه موسیقی محلی به نام «فولکسمن» بودند که برای یک کنسرت تازه گرد هم میآیند. از طریق این شخصیتها، فیلم احیای موسیقی فولک دهه ۶۰ میلادی را مسخره میکند.
گست، مایکل مک کین (Michael McKean) و هری شیرر (Harry Shearer) اعضای گروه فولکسمن را بازی میکنند. شخصیتهایی که آنها برای اولین بار در برنامه Saturday Night Live در سال ۱۹۸۴ از آنها پرده برداری کردند. در این فیلم، کاترین اوهارا (Catherine O'Hara)، جین لینچ (Jane Lynch)، و جنیفر کولیج (Jennifer Coolidge) دیگر بازیگرانی هستند که به آنها ملحق میشوند. سایر نکات برجسته فیلم عبارتند از آهنگهای تقلیدی نوشته شده توسط گست و تقلیدهای جالبی که از راکهای فولکلور دهه ۶۰ میلادی اجرا میکنند.
۹. Borat (۲۰۰۶)
مرد هزار چهره این روزها، ساشا بارون کوهن (Sacha Baron Cohen)، شخصیتهای زیادی را در طول سالها ساخته است که نام بردن تمامی آنها کار سختی خواهد بود. علی جی احتمالاً بهترین آنها است، و فیلم Who Is America بهترین بازی او را به نمایش میگذارد، اما هیچ کدام به اندازه اولین نقش آفرینی او به عنوان روزنامه نگار قزاقستانی تأثیرگذار نبود.
بورات یک رویداد فرهنگی پاپ بود و دهها صحنه و نقل قول به یاد ماندنی را به روح زمانه معرفی کرد: شیفتگی او به پاملا اندرسون (Pamela Anderson)، اجرای سرود ملی قزاقستان برای جمعیتی تحت تأثیر قرار نگرفته در یک رودئو، و البته مایوی مخصوصش (Man-kini). این فیلم مستندنما به راستی تصویری دیوانه کننده از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی است. بینظیر!
۸. Waiting for Guffman (۱۹۹۶)
فیلم مستندنما دیگری از کریستوفر گست، در انتظار گافمن، یک انجمن تئاتر را دنبال میکند که قصد دارند نمایشی درباره تاریخ شهر کوچکشان اجرا کنند. کارگردان کورکی (گست) ترتیبی میدهد که یک تهیه کننده برادوی در اجرای آنها شرکت کند و بازیگران را متقاعد میکند که این میتواند بلیط آنها برای ستاره شدن باشد.
بازیگران با شخصیتهای خاصشان برای مقابله با فشار تلاش میکنند و بسیاری از تعاملات ابزورد به وجود میآید. بار دیگر، آهنگهای مضحک بسیاری از خنده دارترین لحظات فیلم را تشکیل میدهند. بازیگران نیز به خوبی نقش آفرینی میکنند و دیالوگهای مضحک فراوانی دارند.
۷. Man Bites Dog (۱۹۹۲)
یک گروه فیلمبرداری یک قاتل زنجیره ای را تعقیب میکنند و جنایات او را برای مستندشان ضبط میکنند. آنها به عنوان ناظران بیطرف (اگرچه از نظر اخلاقی عجیب) شروع میکنند، اما در نهایت به شریک جرم تبدیل میشوند. نیویورک تایمز این اثر را «یک شوخی وحشتناک در قالب فیلم» نامید.
انسان سگ را گاز میگیرد یک کمدی کاملاً سیاه و سفید به کارگردانی فیلمسازان بلژیکی رمی بلوو (Rémy Belvaux)، آندره بونزل (André Bonzel) و بنوا پولورد (Benoît Poelvoorde) است. پولورد همچنین نقش قاتل کاریزماتیک و خودشیفته به نام بن را بازی میکند. کارگردان شناخته شده بریتانایی، ادگار رایت (Edgar Wright)، از طرفداران این فیلم است و آن را در بین ۱۰۰۰ فیلم مورد علاقه خود قرار داده است.
۶. Best in Show (۲۰۰۰)
سلطه کریستوفر گست بر این فهرست همچنان ادامه دارد. این بار، او به دنیای نمایشهای سگ و افرادی که آنها را بیش از حد جدی میگیرند، وارد میشود. فیلم Best in Show چندین صاحب سگ عجیب و غریب را در روزهای منتهی به مسابقه سگهای مهم فیلادلفیا دنبال میکند. فشار تاثیر خود را میگذارد و مسائل و درگیریهای اساسی شخصیتها به سطح خارق العادهای میرسد.
این فیلم دارای بازیهای فوقالعادهای است که امکان ندارد در اینجا به طور کامل از عالی بودنشان صحبت کرد: یوجین لوی و کاترین اوهارا به عنوان یک زوج متاهل از حیوانات خانگی خود استفاده میکنند تا از مشکلات موجود در رابطهشان دوری کنند. مایکل مک کین از سریال Better Call Saul که دیوانهی شیتزو خود است، فرد ویلارد (Fred Willard) در نقش مفسر نمایش سگها و البته خود گست در نقش هارلن پپر، یک آدم عجیب و غریب که اغلب به عنوان سگ خانگیاش صحبت میکند.
۵. A Hard Day's Night (۱۹۶۴)
این کمدی موزیکال سی و شش ساعت از زندگی اعضای بیتلز در اوج شهرت این گروه بریتانیایی را دنبال میکند. آنها به جنجالهای مختلف میرسند و توسط طرفداران هیجان زده تعقیب میشوند. این وسیلهای سرگرم کننده برای موسیقی بیتلز و تصویری از نوازندگان جوان در لحظهای مهم از صعودشان است.
این فیلم صحنههای به یاد ماندنی زیادی را در مدت زمان کم هشتاد و هفت دقیقه خود جای داده است، بنابراین جای تعجب نیست که در باکس آفیس موفقیت بزرگی بود و دو نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلمنامه اصلی را دریافت کرد. از آن زمان تا به امروز توسط تایم و موسسه فیلم بریتانیا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای موزیکال در تمام دوران شناخته میشود.
۴. Forgotten Silver (۱۹۹۵)
نقره فراموش شده یک فیلم تلویزیونی به کارگردانی پیتر جکسون (Peter Jackson) و کوستا بوتس (Costa Botes) است که داستان زندگی کالین مک کنزی (توماس رابینز) فیلمساز خیالی نیوزیلندی را بازگو میکند. طبق این فیلم، مککنزی پیشگام چندین اختراع سینمایی (اغلب تصادفی) بود. پیتر جکسون (در نقش خودش) «کلیپهایی» را ارائه میکند که از فیلمهای مککنزی گرفته شدهاند.
مصاحبههای جدی با چهرههای شناخته شده صنعت سینما مانند سام نیل (Sam Neill) و لئونارد مالتین (Leonard Maltin) و همچنین صحنههایی از حماسه کتاب مقدس مک کنزی که در جنگلهای نیوزلند فیلمبرداری شده است، عالی هستند. نقره فراموش شده نگاهی اجمالی به مغز جکسون در آن مقطع از زندگی حرفهایاش دارد، زمانی که هنوز چندین سال به موفقیت بزرگ ارباب حلقهها (Lord of the Rings) باقی مانده بود.
۳. What We Do in the Shadows (۲۰۱۴)
تایکا وایتیتی (Taika Waititi) با جامین کلمنت (Jemaine Clement) از Flight of the Concords برای تولید این کمدی در مورد هم خانههای خون آشام که در شهر ولینگتون امروزی با هم زندگی میکنند، همکاری کرد. یکی از آنها مرد جوانی به نام نیک (کوری گونزالس-ماکور) را به یک خون آشام تبدیل میکند، اما برای نیک سخت است تا خود را با زندگی جدیدش وفق دهد. داستان این فیلم مستندنما از این جا آغاز میشود و شامل شکارچیان خون آشام، زامبیها و گرگینه های غیرعادی و البته مودب میشود.
What We Do in the Shadows به راحتی یکی از بهترین پارودیها از فیلمهای خون آشامی است که تا به امروز ساخته شده است. این اثر شامل پارودی و ارجاعات به اکثر فیلمهای اصلی، از Nosferatu، The Lost Boys، و Interview with the Vampire تا Blade، Buffy the Vampire Slayer، و حتی Twilight است. سریال آمریکایی بر اساس این فیلم مخاطبان بیشتری پیدا کرده است، اما فیلم اصلی جذابیت منحصر به فرد و عجیب خود را حفظ کرده است.
۲. District 9 (۲۰۰۹)
منطقه 9 در یک جدول زمانی موازی اتفاق میافتد که در آن یک فضاپیمای بیگانه بر فراز ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی در سال ۱۹۸۲ ظاهر شد. دولت جمعیت بیگانه را در کشتی به یکی از زاغههای شهر میفرستد و به نوعی زندانی میکند. وقتی مامور دولتی به نام ویکوس ون در مروی (شارلتو کوپلی) شروع به تبدیل شدن به یک بیگانه میکند، تمامی معادلات به هم میخورد.
کارگردان نیل بلومکمپ (Neil Blomkamp) از فرمت ویدئوی پیدا شده در کنار مصاحبههای تخیلی و کلیپ های خبری برای ایجاد دنیایی همه جانبه و معتبر استفاده میکند. این یک تفسیر سرگرم کننده (و هوشمندانه) در مورد آفریقای جنوبی معاصر و به طور کلی اختلاف طبقاتی در جهان است. ناگفته نماند، بیگانگانی که توسط کمپانی پیتر جکسون به نام Weta Workshop طراحی شدهاند از خاطره انگیزترین بیگانگان سینمای قرن بیست و یکم هستند.
۱. This is Spinal Tap (۱۹۸۴)
فیلم Stand By Me شاید شاهکار راب راینر باشد، اما اولین فیلم او همچنان خنده دار ترین فیلم سینمایی اوست. این اثری مستندنما، موزیکال و خنده دار (یکی از اولینها در نوع خود) درباره یک گروه متال بریتانیایی خیالی در تور ایالات متحدهشان است. حتی تاثیرگذارتر، بازیگران اصلی همگی آمریکایی هستند که لهجههای بریتانیایی را به کار میبرند.
اعضای گروه لوس، خودپسند، نابالغ هستند و دائماً دعوا میکنند، اما آنقدر احمق هستند که نمیتوانند دوست داشتنی نباشند. آنها در کنار هم صحنههای فوق العاد خنده داری را خلق میکنند. صحنه با آمپلی فایر وجود دارد که به ۱۱ میرسد. سبزیجاتی که به دلایل زیباییشناختی در شلوارشان فرو میکنند، استونهنج کوچک خجالتآور، آلبومشان با جلدی سیاهرنگ، تقلیدی مضحک از روی آلبوم سفید بیتلز. شخصیتها در یک نقطه از فیلم با تاملی فیلسوفانه میگویند: «مرز بسیار ظریفی بین حماقت […] و هوش است».
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.