ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد مستند They Shall Not Grow Old – آن‌ها پیر نخواهند شد

با اینکه جنگ کلاً ضد انسانی است ولی جنگ جهانی نخست نسبت به جنگ جهانی دوم، انسانی‌تر بود. در جنگ جهانی دوم، جهان شاهد روی کار آمدن ایدئولوژی‌های پیچیده‌ای بود که ملت را یک کل ...

داود حسینی
نوشته شده توسط داود حسینی | ۲۷ مهر ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

با اینکه جنگ کلاً ضد انسانی است ولی جنگ جهانی نخست نسبت به جنگ جهانی دوم، انسانی‌تر بود. در جنگ جهانی دوم، جهان شاهد روی کار آمدن ایدئولوژی‌های پیچیده‌ای بود که ملت را یک کل واحد در نظر می‌گرفت؛ منظور این است که میلیون‌ها آدم باید یک خط فکری داشته باشند و اگر غیر از این فکر کنند، مهمل است. جنگ جهانی اول این‌گونه نبود؛ دفاع از وطن یک ارزش فردی بود و شرکت در جنگ، می‌توانست برای هر شخص، معنای جداگانه‌ای داشته باشد. دقت کنید؛ دفاع از وطن. هیچ‌گاه مفهوم سلاخی کشیدن فردی بخاطر مغایرت با ایدئولوژی‌های یکدیگر، مطرح نبود. لُپ کلامم را ساندرو بکولا، هنر پژوه ایتالیایی در کتاب هنر مدرنیسم گفته است:

-        جنگ جهانی اول مانند جنگ جهانی دوم، درگیری بر سر ایدئولوژی‌های سیاسی یا اصول سازماندهی نبود، بلکه صرفاً یک مبارزه قدرت برای استیلای اقتصادی و سیاسی بر اروپا و جهان بود.

و اصولاً با پیشینه بشر، جنگ‌ها آن‌قدر طولانی و فرسایشی نمی‌شد. جنگ جهانی نخست چهار سال کش پیدا کرد و در آخر با معاهده آتش‌بس و پذیرش شکست از سوی آلمان، خاتمه یافت. سربازان عادی، کسانی که به جنگ پیوسته بودند برای اهداف شخصی خود (یکی سرگرمی، یکی برای مرد شدن، یکی از سر هیجان و ...)، در این جنگ فرسایشی شروع به پرسیدن کردند: برای چی می‌جنگیم؟ جنگ چرا این‌قدر طولانی شد؟

این‌جاست که می‌شود گفت، جنگ ماهیت فردی خود را از دست می‌دهد چون برای فرد دیگر دارای معنا و ارزش نیست. چهره زشتی پیدا می‌کند که ابداً مهم نیست در آخر روی خوشش را به کی نشان می‌دهد، چون هر دو طرف بازنده‌اند. این مضمونی است که پیتر جکسون از دل 600 ساعت نوار صوتی گفتگو با بازماندگان جنگ جهانی اول، بیرون کشیده که با استفاده از تصاویر این جنگ (به صورت رنگی‌شده البته)، تجربه خاصی را برای مخاطبش پدید می‌آورد. با نقد مستند «آن‌ها پیر نخواهند شد» در ویجیاتو همراه باشید.

سربازان جنگ را سیاه و سفید تجربه نکردند

پدربزرگ پیتر جکسون نیز در جنگ جهانی نخست شرکت کرده بود و از آن دست سربازهای ساده‌ای بود که بعد از جنگ به دست فراموشی سپرده شدند. سرگذشت حضور او در جنگ، مایه الهامی شد برای جکسن تا با کمک بی‌بی‌سی به سراغ آرشیو غنی تصاویری از جنگ بروند که حاوی جزئیات بسیاری است؛ از نحوه استخدام در ارتش گرفته تا شرایط فجیع بهداشت در سنگرهای خط مقدم. جالب است که جکسن اول تصاویر را پیدا کرده و با کمک تیمی متبحر به ترمیم و رنگی‌کردن آن‌ها مشغول شده است. وقتی که همه چیز تکمیل شد، تازه دنبال روایتی گشته که در نهایت، «آن‌ها پیر نخواهند شد» را به مستند تبدیل می‌کند.

ما فقط صدای راوی‌ها را داریم و نه اسمی از آن‌ها می‌شنویم و نه تصویری از شخص خودشان می‌بینیم لیکن توضیحاتش آن‌چنان آکنده از جزئیات است که از هر تصویری، زنده‌تر است. در مصاحبه‌ای، جکسون گفته که دلیل رنگی‌کردن شات‌ها، این بوده که هر سربازی که در جنگ شرکت کرده، جزئیات وحشتناک و دلخراش آن را «سیاه و سفید تجربه نکرده است». همه چیز رنگی بوده ولی نکته زیرکانه‌ای در مستند وجود دارد؛ فقط تصاویر مربوط به خط مقدم که بخش قابل توجهی از روایت را پر می‌کند، رنگی است. قبل و بعد تصاویرِ رنگیِ خط مقدم، در مورد ثبت نام و آماده‌سازی نیروها و سپس در مورد زندگی بعد از جنگ است که همه سیاه و سفید است.

در این دو برهه (آستانه و بعد از جنگ)، در اروپا سور و سات و جشن به پا بود، دست کم اینکه بعد از جنگ، در انگلیس این شرایط برقرار بود و به نوعی، هپروت بشر است و همه چیز را سیاه و سفید (پیروزی و شکست) می‌بیند. تصاویر رنگی و دقیق خط مقدم، حاکی از یک چیز است؛ برنده‌ای وجود ندارد و با این جرئیات رنگی، محال است که بگوییم یکی باخته و دیگری پیروز شده است؛ هر دو سر بازنده بودند و وقتی روایت می‌گوید «در جنگ جهانی نخست، یک میلیون سرباز بریتانیایی کشته شد» ابداً خیال ندارد که فَر و شکوهی به جبهه جنگ ببخشد.

قبل از اینکه سراغ روایت بروم، مایلم به کار حیرت‌انگیز جکسن و تیم‌اش در اتاق تدوین بیشتر بپردازم. همان‌طور که می‌دانید، فیلم‌ها در سال‌های جنگ جهانی نخست، با 16 فریم بر ثانیه ضبط می‌شدند که سرعتی نامعمول و بالایی به حرکت‌ها می‌داد ولی زمانی که جکسن به آرشیو تصاویر دسترسی پیدا کرد، متوجه شد که خیلی از این فیلم‌ها به علت عجله فیلم‌بردار در میدان جنگ، حتی زیر 16 فریم و بیشتر بین 10 تا 13 فریم بودند.

تمام این فریم‌ها ترمیم شدند و بوسیله برنامه‌های جدید تدوین، هر شات را به 24 فریم تبدیل کرده‌اند تا تصاویر واقع‌گرایانه باشد. واقع‌گرایی فقط به رنگی کردن فریم‌ها و طبیعی کردن سرعت شات‌ها، خلاصه نمی‌شود؛ بواسطه طبیعی‌شدن سرعتِ «آن‌ها پیر نخواهند شد»، تیم جکسون متوجه شد که می‌توان حرف‌های افراد حاضر در فیلم‌ها را لب‌خوانی کرد! (از آن‌جا که همگی صامت بودند) و با ضبط دیالوگ‌ها، همه چیز با یکدیگر تطابق اعجاب‌انگیزی پیدا می‌کند، به شکلی که مخاطب فکر می‌کند این فیلم‌ها از همان ابتدا، باکلام ضبط شده‌اند.

کار صداگذاری حتی فراتر می‌رود؛ موزه جنگ امپریال و بی‌بی‌سی تمام تجهیزات جنگ را مثل تفنگ، تانگ‌ و خمپاره‌اندازها را در دسترس سازندگان می‌گذارند و با ضبط صداهای جدید، به فیلم‌ها حیات تازه‌ای می‌دمند. به هر حال همیشه رابطه خوب پیتر جکسون با تکنولوژی زبان‌زد است و بی‌خود نیست که می‌گوید «آن‌ها پیر نخواهند شد». می‌توان با تکنولوژی به آن‌ها جوانی بخشید.

جنگ همیشه دو سر باخت است

روایتی که جکسون از ساعت‌ها خاطره‌گویی سربازان جنگ جهانی اول بیرون کشیده، روایتی نزولی است. در ابتدا با مردمان شاد و زنده دلی سر و کار داریم که نمی‌دانند جنگ یعنی چه و بیشتر برای شکستن دایره ملال زندگی، به ارتش می‌پیوندند. راویان همه داستان را از نقطه دید انگلیسی‌ها در جنگ بازگو می‌کنند ولی روند آن‌ها طوری است که می‌شود به راحتی گفت تمام گفته‌هایشان، برای جبهه مقابل، یعنی ارتش آلمان هم صادق است.

ابتدا سرتاسر هیجان است و گذر از هر مرحله تا رسیدن به خط مقدم، رنگ و بویی مطبوع دارد. اکثر سربازان اعتراف می‌کنند که صغر سنی داشتند و از آن‌جایی که ارتش به نیرو نیاز داشته، این مورد را نادیده می‌گرفت. تقریباً اکثر روای‌ها به این نکته تنه می‌زنند که شرکت در جنگ، نشانه «مردانگی» است چون «دفاع از کشور» یک ارزش مردانه است. حال آن که افراد بسیاری که هنوز نوجوان بودند، می‌خواستند به پاسداری از این ارزش بربیایند و قدم در دنیای مردانه بگذارند.

همین‌طور روایت پیش می‌رود و لباس واقعیت به تن خود می‌کند؛ سربازهای نوجوان می‌فهمند که قدم در راهی گذاشته‌اند که غیر قابل بازگشت است. با جدیت جنگ آشنا می‌شوند و باید روحیه پیشین خود را کنار بگذارند. تصاویر همچنان سیاه و سفید و قاب تصویر هنوز با رزولوشن استاندارد امروزی تناسب پیدا نکرده است. هر چه روایت تاریک‌تر می‌شود، اندازه قاب گسترده و سپس با بیان فجایع جنگ و خط مقدم، همه‌چیز رنگی می‌شود. آن هم با بالاترین وضوح؛ بیماری قانقاریا، موش‌های رخنه کرده در سنگرها، نحوه استراحت در خط مقدم و ... همه با لحنی تصویر شده‌اند که شوخی در کار جنگ نباشد.

در اصل، با علم بر اینکه «آن‌ها پیر نخواهند شد» با تکیه بر روایت راوی‌های ناشناس پیش‌روی می‌کند اما خود اثر هم آگاهانه، از قهرمان‌پردازی ناکارآمد فاصله می‌گیرد و فقط یک چیز را خیلی مهم در نظر می‌گیرد؛ عریان‌سازی چهره جنگ. بله، شرور اصلی این اثر جنگ است و نه آلمانی‌ها یا سیاست‌مداران. وقتی که سربازان بریتانیایی از سربازان آلمانی صحبت می‌کردند، کلام آن‌ها آمیخته بود با انسان‌دوستی و هم‌دلی. روایت به سمتی می‌رود که تمام این سربازان را جلوه حقیقی ارزش‌های خودشان روبه‌رو می‌کند. آن‌ها هم بعد از این مواجهه، با بیهودگی جنگ بیشتر آشنا می‌شوند.

در نهایت، بازگشت به تصاویر سیاه و سفید و زندگی سابق. جکسن روایت خود را این‌گونه می‌بندد که این سربازان، با از سر گذراندن جنگ، دیگر متعلق به این دنیا نیستند و محال است مردم درک کنند که چه چیزها را به عین دیده‌اند. حقیقت هم همین‌گونه است؛ دوباره تکرار می‌کنم که جنگ جهانی اول نسبت به جنگ بعدی‌اش، انسانی‌تر بود چون دست کم آن‌که سربازان، نماینده ملت‌شان بودند و نه ایدئولوژی صرف. مغز آن‌ها دست‌کاری نشده بود و حداقل ارزش‌های انسانی بیشتر به اعمال نفوذ می کرد.

نقل است که در جنگ جهانی اول و در روز کریسمس، سربازان دو جبهه آتش‌بس موقتی دادند و با یکدیگر فوتبال بازی کردند یا سیگار می‌کشیدند! حداقل در این‌گونه اعمال نوعی قهرمان‌پروری دیده می‌شود و روایت هم از تلاشی کم نمی‌گذارد تا این انسان‌ها را، واقعاً انسان نمایش بدهد و نه ماشین‌های بی‌کله‌ کشتار. سربازان می‌فهمیدند که دفاع از وطن یک چیز است و خشونت‌گری یک چیز دیگر.

جمع‌بندی؛ آن‌ها پیر نخواهند شد

اگر از دستاورد فوق‌العاده جکسون و تیم‌اش در احیای تصاویر و زندگی افرادی که به نظر مرده می‌آمدند، گذر کنیم، می‌رسیم به مضمون «آن‌ها پیر نخواهند شد». ابداً با آن کلیشه‌های سیاه و سفیدی که در مورد نمایش چهره آلمان متخاصم یا هوشمندی سیاست‌مداران است، سر و کار نداریم. مستند در مورد سربازان ساده‌ای است که جان‌شان را برای دفاع از ارزش‌های شخصی فدا می‌کنند. حیرت آن‌ها زمانی که به دوربین (این اختراع بدیع بشر) زُل زده بودند، طنز جذابی دارد. اینکه بالأخره زمانی می‌رسد که اشخاصی به آن‌ها دوباره جانی بدمند و صد سال بعد، با حیرت به صورت یکایک آن‌ها نگاه کنیم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • amingh3
    amingh3 | ۲۹ آبان ۱۳۹۸

    آقای داود حسینی. آقا شما کارت خیلی درسته. قشنگ معلومه که بالا و پایین روایت و سینما رو میفهمی و من بسیار از خوندن مطالبت لذت میبرم. یادداشت نمینویسی و قشنگ شروع تمام چیزها رو دقیق و کامل میگی تا مخاطب اول مزه مزه کنه و بعد از خوندن و فهمیدن نوع. نگرشت لذت ببره. ممکنه مخاطب عام خیلی حال نکنه و حوصلش نکشه اما من به جرئت میتونم بگم تمامی کلماتتو از تا اول تا آخر خوندم و جرئه جرئه سیراب شدم. خسته نباشی دستت هم درد نکنه. حواست باشه که بشه برای متن هات کامنت گذاشت چون حس خوبی میده خوندن مطالبت و به نظرم مخاطب دوست خواهد داشت بعدش بهت خسته نباشید بگه و باهات حرف بزنه. همینطوری قشنگ بنویس

  • sajjadbsh
    sajjadbsh | ۲۸ مهر ۱۳۹۸

    خیلی ممنون بابت نقد. ولی فکر می کنم که به عنوان مستند یه جور دیگه هم میشه نگاه کرد یعنی They shall not grow old رو اینجوری ترجمه کنیم که اونا نباید پیر بشن و اینطوری وقتی به عنوان قهرمان به اون سربازا نگاه می کنیم واقعا تاثیر گذار میشه.

مطالب پیشنهادی