چرا استودیو مارول از استخدام نویسندگانی که عاشق کمیک های مارول هستند خودداری می کند؟
مصاحبهای جدید با نیت مور (Nate Moore)، مدیر اجرایی استودیو مارول نشان داد که تیم دنیای سینمایی مارول از استخدام نویسندگانی که عاشق مارول کامیکس هستند برای کار روی پروژههایشان خودداری میکند. استودیو مارول و ...
مصاحبهای جدید با نیت مور (Nate Moore)، مدیر اجرایی استودیو مارول نشان داد که تیم دنیای سینمایی مارول از استخدام نویسندگانی که عاشق مارول کامیکس هستند برای کار روی پروژههایشان خودداری میکند.
استودیو مارول و دنیای سینمایی آن بیش از چهارده سال است که در گیشه به موفقیت میرسند و فیلمسازانی از کلویی ژائو گرفته تا کنت برانا در یک مقطع زمانی در ساخت پروژههای مارول نقش داشتهاند.
بدیهی است که این سازندگان تا زمان شروع پروژه با دنیای مارول (یا حداقل قهرمان اصلی مورد نظرشان) به خوبی آشنا میشوند. اما آنها از قدیم یا کودکی علاقهای به این دنیا و شخصیتهایش نداشتند. مطمئنا، کارگردانانی مثل رایان کوگلر هم هم وجود دارند که از «طرفداران بزرگ کتاب های مصور» مارول هستند، اما این در مورد همه صدق نمیکند. به گفتهی نیت مور، مدیر اجرایی مارول، این استودیو در واقع از نویسندگانی که طرفدار کمیکها هستند، پرهیز میکند.
استودیو مارول از طرفداران کتابهای مصور دوری میکند
نیت مور، معاون تولید و توسعه استودیو مارول در مصاحبهای با پادکست The Town with Matt Belloni (مت بلونی) راجع به این موضوع صحبت کرد که استودیو مارول از همکاری با نویسندگانی که عاشق کتابهای مصور مارول هستند دوری میکند.
پس از اینکه میزبان پادکست، مت بلونی از او پرسید که آیا نوعی دوره خاص و بوت کمپ برای کارگردانان و نویسندگان مارول وجود دارد، یا اینکه آیا دانش ذاتی از لازمههای پیوستن به پروژههای دنیای سینمایی مارول است، مور اینگونه پاسخ داد: «راستش را بخواهید نه واقعاً.»:
مت بلونی: «وقتی این فیلمها بیرون میآیند و نشست مطبوعاتی را پشت سر میگذارند اتفاق خنده دار و عجیبی میافتد، ناگهان هر فیلمسازی تبدیل به پر و پا قرصترین طرفدار کمیکهای مارول میشود، و همهشان وقتی شش ساله بودند با کمیکها و اکشن فیگورها بازی میکردند و همه چیز را راجع به شخصیتها میدانستند. احمقانه است. منظورم این است که ما میدانیم اکثر این فیلمسازان کشته مرده کمیکها نبودند و یک روز مدیر برنامههایشان به آنها تماس گرفته و گفته است: «هی، این پروژه نیاز به کارگردان داره. دوست داری فیلم مارول بسازی یا نه؟» و سپس آنها وارد دنیای شما میشوند. بنابراین آیا نوعی بوت کمپ مارول وجود دارد که این فیلمسازان را به آن میفرستید تا آنها را با این دنیا آشنا کنید و همه چیزهایی که باید بدانند را یاد بگیرند؟»
نیت مور: «راستش را بخواهید، نه واقعاً.»
بلونی: «یا تیم نظارتی دارید؟ و شما همیشه هنگام فیلمبرداری در آنجا حضور دارید.»
مور: «ما آنجا هستیم، ما آنجا هستیم. من خودم آن بچه کشته مرده مارول بودم و منظورم این است که من هنوز آن مردی هستم که جعبههای بلندی در گاراژش دارد که همسرم آرزو دارد از شر آنها خلاص شوم، بنابراین من چیزهای زیادی را میدانم. و چیزهایی هم که نمیدانستم، مطمئناً تا الان یاد گرفتم. من فکر میکنم که آنها بیشتر از آن چیزی که دارید میگید طرفدار کمیکها هستند، اما مطمئناً نه با همان عمقی که توصیفش میکنند. راستش جو [روسو] کلکسیون کمیک جمع میکرد، رایان کوگلر هم همینطور.»
مور اشاره کرد که نویسندگانی که از قدیم به مارول علاقه داشتند برای او همیشه خطرناک به نظر میرسند. از طرفی دیگر، مور به نویسندگان سه گانه کاپیتان آمریکا کریستوفر مارکوس و استفن مک فیلی به همراه کارگردان Thor: Ragnarok تایکا وایتیتی اشاره میکند. او توضیح میدهد که این افراد نمونههایی از سازندگانی هستند که نگاهی منحصر به فرد به پروژههای خود اضافه کردند:
بلونی: «دقیقاً. و برخی از این فیلمسازان، اصلاً بهشان نمیخورد. اما شاید این کار جواب میدهد.»
مور: «من واقعاً فکر میکنم که اینطور است. داشتید راجع به روند کار میگفتید و برای من، یک چیزی خیلی حائز اهمیت است، و به طور خاص درمورد نویسندگان، میتوانم بگویم، بسیاری از اوقات، نویسندگانی به ما معرفی میشوند که مارول را دوست دارند. و برای من، این همیشه اوضاع را خطرناک میکند. چون با خودم میگویم، «اوه، نمیخواهم شما از قبل تصوری از آنچه هست داشته باشید، زیرا شما با جلد ۱۵ این داستان بزرگ شدید و این چیزی است که میخواهید بازسازی کنید...» من کسی را میخواهم که داستانی که تا الان نوشته شده است را جدی بگیرد. کسی که میپرسد این نکته به چه معناست؟ یا میگوید من در فلان بخش میتوانم فیلمی را تصور کنم و شاید بهتر است از این زاویه به آن بپردازیم.
و فکر میکنم، باز هم، بهترین مثال برای من مارکوس و مکفیلی هستند، که آدمهای اهل کمیک نبودند، اما میگفتند: «صبر کن، کاپیتان آمریکا؟ خب این بخش کمی عجیب به نظر میرسد. چه میشود اگر از این زاویه به قضیه نگاه کنیم؟» و آنها با هیچ چیز خو نگرفته بودند، هیچ چیزی از قبل وجود نداشت، میدانید، هیچ چیز برایشان مقدس نبود. و من فکر میکنم این مهم است که بتوان گفت: «ببینید، منبع اصلی عالی است، و من آن را دوست دارم، و کمیکها در رسانهای که در آن ساخته شدهاند کار میکنند، اما فیلم یک ترجمه مستقیم نیست. ما دنبال بهترین نسخه سینمایی هستیم.» و گاهی اوقات کسی که خارج از این فرهنگ کمیک است باید حضور داشته باشد و بگوید: «هی، میدانم که فکر می کنی باید تصویر این شکلی باشد، اما شاید باید به راه دیگری فکر کنیم.»
منظورم این است که تایکا یک نمونه عالی از چیزی است که از آن صحبت کردم، درست نمیگویم؟ «هی، من میدانم که ثور به طور سنتی کمی خشک است، کمی شکسپیر شکل است. اگر آن را تغییر دهیم چه؟ اگر لحن را به طور کامل تغییر دهیم، چه میشود؟»… منظورم این است که لحن راگناروک تماماً متعلق به تایکا است، زیرا او با ثور کمیک بزرگ نشده بود… من همه کتابهای ثور را نخواندهام، اما زیاد خواندهام، نمیتوانم هیچ کمیکی معرفی کنم که شبیه راگناروک باشد. این فیلم جایگاه خاص خودش را دارد و این به خاطر فیلمساز آن است.»
سپس با توجه به آنچه استودیو مارول واقعاً در فیلمسازان خود دنبال میکند، گفت که دو معیار وجود دارد که آنها به دنبال آن هستند. اول، «آیا آنها در گذشته نکته استثنایی از خود نشان دادهاند؟» و دوم، «آیا آنها مشتاق ساختن فیلمی هستند که ما [مارول] میخواهیم بسازیم؟»:
بلونی: «ما در مورد روند نگارش صحبت کردیم، و من میخواهم کمی در مورد فرآیند استخدام فیلمساز بپرسم، زیرا شما با فیلمسازانی که گزینههای معمولی برای این فیلمها نیستند، روند بیسابقهای را تجربه کردید. مرد آهنی اصلی، رفتن به سراغ شخصی مانند تایکا وایتیتی برای ثور، و جیمز گان برای نگهبانان کهکشان، افرادی که تصور نمیشد بتوانند فیلمهای پرفروش جریان اصلی خلق کنند، مثل رایان فلک و آنا بودن برای کاپیتان مارول. فکر میکنم بسیاری از عوامل دوست دارند بدانند چه چیزی در مورد فیلمسازان شما را وادار میکند بگویید: «این فیلم کوچک نیوزلندی را دیدهاید؟» این مرد میتواند برای «ثور: [راگناروک]» کارگردان خوبی باشد؟»
مور: «فکر میکنم چیزهایی که ما به دنبال آن هستیم، دو چیز است، و در تجربه من این جواب داده است. ما به دنبال فیلمسازانی هستیم که حداقل یک بار کار استثنایی انجام داده باشند، خب؟ زیرا ساختن یک فیلم سخت است و گاهی اوقات فیلمی که واقعاً روی آن سرمایه گذاری شده است، به دلایل زیادی که خارج از کنترل آنها است، جمع نمیشود. اما آیا آنها از خود کار استثنایی نشان دادهاند؟ و آیا آنها مشتاق ساخت فیلمی هستند که ما میخواهیم بسازیم؟»
مور گفت که این اشتیاق حداقل باید به نوعی به دنیای سینمایی مارول مربوط باشد زیرا «فیلمسازی سخت است و ما هم به فیلمسازان سخت میگیریم.»:
مور: «فیلمسازی سخت است و ما به فیلمسازان سخت میگیریم، زیرا همیشه سعی میکنیم فیلم را تا جایی که میتوانیم خوب بسازیم. و فیلمسازانی که میخواهند فیلم را بسازند، آنهایی هستند که استقامت لازم برای عبور از لحظات سخت که در آنها همه چیز اشتباه پیش میرود را دارند. زمانی که همه چیز بیش از بودجه است، یا کاری که ما میخواستیم انجام دهیم دیگر جواب نمیدهد. ما کسی را میخواهیم که بتواند با این موضوعات کنار بیاید. چون قصدش این است که این فیلم را بسازد.»
رمز موفقیت دنیای سینمایی مارول
با نگاهی به این نقل قولها از نیت مور، میتوان به راحتی شیوه غربالگری استودیو مارول هنگام انتخاب خالقان آثار دنیای سینمایی مارول را تشخیص داد.
همان طور که مور توصیف کرد ممکن است علاقه قبلی به منبع اصلی رضایت بخش نباشد، اما میتواند چیزی باشد که فیلمساز را وادار میکند تا بهترین نسخهای را که میتواند بسازد. مدیر اجرایی مارول خودش این را گفت، گاهی اوقات این سازندگان نیاز دارند در مقابل مشکلات عجیب و غریبی استقامت به خرج دهند و دوست داشتن قهرمانانی که با آنها سر و کار دارند، میتواند به پیش بردن کارها، زمانی که شرایط سخت میشود، کمک کند.
اما همانطور که مور توضیح میدهد، این هوادار بودن نیز میتواند باعث ایجاد مشکلاتی شود. میتواند چیزی باشد که نویسنده یا کارگردان را محدود میکند زیرا آنها به دنبال بازسازی لحظه مورد علاقه خود از یک کمیک خاص هستند، نه خلق بهترین داستان برای نسخه سینمایی آن.
این تعادلی ظریف است که استودیو مارول از سال ۲۰۰۸ مجبور به کنار آمدن با آن شده، و این کار را با موفقیت چشمگیری انجام داده است (البته، در بیشتر موارد)، به نامهایی مانند جیمز گان، برادران روسو، و تایکا وایتیتی کمک کرده تا به دلیل کارشان در این فرنچایز به شهرت جهانی برسند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
الان قابل درکتر هست که چرا مارول تونسته کل دنیای سینما رو تسخیر کنه
رمز موفقیت واقعا همینه
منظورم موفقیت مارول