مارول سرآغاز داستان پانیشر را تلختر از قبل میکند
خطر اسپویل: این مطلب داستان شماره 4 از کمیک بوک Savage Avengers را لو میدهد. ظاهراً پانیشر خونبارترین و تراژدیکترین داستان سرآغاز را در بین تمام شخصیتهای دنیای کمیک بوکهای مارول دارد اما جدیدترین دشمن ...
خطر اسپویل: این مطلب داستان شماره 4 از کمیک بوک Savage Avengers را لو میدهد.
ظاهراً پانیشر خونبارترین و تراژدیکترین داستان سرآغاز را در بین تمام شخصیتهای دنیای کمیک بوکهای مارول دارد اما جدیدترین دشمن او، اوضاع را تلختر از قبل کرده. میپرسید چگونه؟ با پرده برداری از فرانک کسل ترسو در شب به قتل رسیدن خانوادهاش!
مطمئناً پیچش داستانی قابل بحثی خواهد بود، چه تأیید شود که جزوی از دنیای اصلی مارول بوده یا نه. اما حالا فرانک کسل باید با کابوسی دست و پنجه نرم کند که توانایی انجام هیچ کاری برای آرام کردن خودش را ندارد. چگونه پانیشر آرام بگیرد وقتی که میداند به جای این که سعی کرده باشد خانوادهاش را نجات دهد... از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده کرده است؟!
این تغییر در اولین گامِ فرانک کسل برای تبدیل شدن به پانیشر در شماره 4 از کمیک بوک Savage Avengers روایت میشود. در این ماجرا فرانک و بقیه اعضای تیم دور هم جمع میشوند تا Kulan Gath، شروری از داستانهای کونان وحشی را (Conan the Barbarian) که حالا در دنیای کمیک بوکهای مارول جولان میدهد، بکشند.
وقتی تلاشهای Kulan Gath برای ضربه زدن با شکست رو به رو میشود، از استراتژی جدیدی استفاده میکند. او به ذهن فرانک کسل نفوذ میکند تا داستان سرگذشتش را با چشمان خودش ببیند.
پیکنیک فرانک کسل با دو بچه و همسرش که تبدیل به یک حمام خون شده با هنرمندی Mike Deodato, Jr به خوبی مرز بین یک رویا و کابوس را تداعی میکند. آن هم در حالی که خندههای Kulan Gath در حال دیدن این خاطرات به شما یادآوری میکند او از آن دسته از شخصیتهاست که باید از آنها متنفر باشید.
برای کسانی که با شخصیت Kulan Gath آشنا نیستند، بهتر است توضیح دهیم قدرتهای او فقط معطوف به ذهن خوانی و خندههای شیطانی نیست اما مأموریت حال حاضر او باعث شده تا بتواند خاستگاه کسی مثل پانیشر را تغییر دهد. با وجود این که او در دنیای باستانی کونان وحشی زندگی میکند اما به نحوی توانسته وارد دنیای مدرن مارول شود. حالا هم دنبال همان هدفی میگردد که هر جادوگر شروری آن را در ذهن میپروراند. احضار Jhoatun Lau، الههای منحوس، تا بتواند زمین را مال خود کند.
هر کدام از اعضای Savage Avengers دلایل خود را برای متوقف کردن او دارند. Kulan Gath هم برای این که اثبات کند بیشتر از کشت و کشتار از دستش برمیآید، از قابلیت ذهن خوانیاش استفاده کرده و زخمی را به فرانک کسل وارد میکند که از عهده هیچ تیغ و تفنگی برنمیآمد.
بعد از تماشای خاطرات مرگ خانواده پانیشر، Kulan Gath به نکته دیگری اشاره میکند. او میگوید وقتی که به سمت آنها تیراندازی شد، غریزه فرانک در جهت محافظت از آنها نبوده بلکه به دنبال یک پناه میگشته... آن هم در پشت همسرش.
طرفداران پانیشر ممکن است این را فقط حقهای از جانب شرور داستان بدانند اما پاسخ خود فرانک جای سوال باقی میگذارد. او به حالت شوک به روی زانوانش میافتد و با دخالت همراهانش است که دوباره به خود میآید. این کار او خیلی در جهت رد کردن مورد بیان شده توسط Kulan Gath نیست.
با وجود این که باورش سخت است اما به نظر این خود پانیشر است که تاریکترین لحظه آن شب شوم را رقم زده. شاید همین روز که دوباره جزئیات آن شب را به یاد میآورد دومین روز تلخ زندگیاش به حساب آید. آن هم با قولی که به Kulan Gath میدهد؛ گرفتن جانش به خاطر کابوسی که یادآوری کرده.
نظر شما چیست؟ آیا واقعاً فرانک از روی غرایزش اقدام به قربانی کردن همسرش برای نجات خودش کرده؟ یا تمام این ماجرا زیر سر Kulan Gath و جادوگریهای اوست؟ نظرات خود را با ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این قضیه(قربانی کردن خانواده برای نجات خود)کاملا اشتباه هستش چرا؟ به نظرتون از آدمی با این سطح از بزدلی کسی مثل پانیشر شکل می گیره؟ گذشته از اینها پانیشر قبلا سرباز بوده و روحیات یک سرباز همیشه محافظت کردن از چیزی هستش که بهش محول میشه حالا اگه اون چیز خانواده آدم باشه که هیچ حرفی باقی نمیمونه. این کاملا یه دروغ از سمت gath هستش که پانیشرو به خودش مشکوک بکنه چون همینجوریش هم عذاب وجدان داره به اندازه کافی و این مورد بنظرم تنها نقطه ضعف پانیشر هستش. دشمن هم که همیشه از نقاط ضعف فرد مقابل استفاده میکنه.یه نکته دیگه هم بگم اونم اینکه توی یه سری از کمیک ها گوست رایدر اون نگاه معروف رو روی پانیشر امتحان کرد که هیچ تاثیری روش نداشت اینم می تونه دلیل خوبی برای اشتباه بودن این کلک باشه.