نقد انیمیشن Strange World
انیمیشن «دنیای عجیب» ریسک بزرگی برای استودیو والت دیزنی به شمار میآید. دیزنی ریسک ساخت این انیمیشن را به جان خریده تا یک تابوشکنی در دنیای انیمیشنها بکند و احتمالا از این هم آگاه بوده ...
انیمیشن «دنیای عجیب» ریسک بزرگی برای استودیو والت دیزنی به شمار میآید. دیزنی ریسک ساخت این انیمیشن را به جان خریده تا یک تابوشکنی در دنیای انیمیشنها بکند و احتمالا از این هم آگاه بوده که با هجمه منتقدین و برخی والدین روبرو میشود. در واقع انیمیشن Strange World فدای یک موضوع فرعی در داخل انیمیشن شده و داستان حفاظت از محیط زیستی آن در سایه موضوعهای دیگر قرار گرفته است.
انیمیشن دنیای عجیب با انتخاب یک موضوع جنجالی که در اوایل انیمیشن به آن اشاره میشود، نشان میدهد که برای اولین بار در یک اثر انیمیشن بلند دیزنی، ما با کاراکتری روبرو هستیم که گرایش جنسی خاصی دارد. نمایش چنین موضوعی در یک انیمیشن دیزنی، موضوع کاملا تازهای است و واکنشهای مختلفی در سراسر دنیا داشته است. اکران انیمیشن در بسیاری از کشورها ممنوع شده و فیلم حتی نتوانسته بودجه خودش را در بیاورد.
اما فارغ از این موضوع که از نظر من حاشیه است و نه اصل، خود انیمیشن Strange World نیز جسارت خاصی در روایت قصه خود داشته است. سازندگان این بار دست روی بحرانهای مختلفی گذاشتند که در کمتر انیمیشنی به آنها اشاره شده است. موارد مطرح شده در انیمیشن گستره زیادی دارد و به خوبی بین این موارد ارتباط برقرار شده است. مفاهیمی نظیر روابط پدر و پسری و حفاظت از محیط زیست، جزو موارد اصلی هستند که Strange World روی آنها تاکید دارد و البته مثل پیام بسیاری از دیگر انیمیشنهای دیزنی؛ مفهوم پذیرش خود به هر شکلی که هستید از نکات پررنگ مطرح شده در Strange World است.
داستان درباره یک پدر کاوشگر و پسر دانشمندش است که در یک سفر علمی، میخواهند به آنسوی کوهها بروند اما پسر تصمیم میگیرد که در وسط راه و با پیدا کردن یک گیاه خاص، برگردد و با پرورش همان گیاه؛ تاثیرش را روی دنیا بگذارد. پدر اما راه خود را ادامه میدهد و مسیر زندگی این دو عوض میشود.
سالها میگذرد و سلسله اتفاقاتی رخ میدهد که باعث میشود این پدر و پسر دوباره همدیگر را ببینند و این بار با کمک تیمی که همراهشان است، باید ماموریت جدیدی را به سرانجام برسانند؛ ماموریتی برای نجات زمین.
انیمیشن Strange World همانطور که از اسمش برمیآید یک دنیای عجیب و غریب است با قصهای عجیب و غریبتر. داستان در اواسط کار خود به مشکل میخورد و صحنههای اکشن نتوانسته آنطور که باید از آب در بیاید. در واقع انیمیشن Strange World یک سری سکانس اکشن دارد و یک سری سکانس درام که ترکیب این دو به شکل زمختی صورت گرفته به طوری که ترکیب خوبی از این دو مقوله به وجود نیامده است. شما میتوانید صحنههای اکشن را Skip کنید و به دیالوگهای بخش درام فیلمنامه گوش دهید و عملا هیچ چیز خاصی از انیمیشن هم از دست ندهید. صحنههای اکشن فقط برای پر کردن انیمیشن به وجود آمدهاند و هدف خاصی پشتشان نیست و از همه مهمتر اینکه با وجود پتانسیل جذابی که دنیای کاملا بدیع و نو انیمیشن دارد؛ از این پتانسیل به کمترین شکل ممکن استفاده شده است. البته ناگفته نماند Strange World با پیشروی به سمت قسمتهای پایانی جذابتر میشود و این نقص به آرامی درست میشود؛ به طوری که یک سوم پایانی Strange World بهترین بخش آن به شمار میآید و تماشاگر دوست دارد که کاش زودتر به این مرحله رسیده بود.
بخشهای پایانی انیمیشن Strange World مفاهیمی را مطرح میکند که خلاقانه به حساب میآیند. در این بخش پیامهایی کاملا بدیع وجود دارد از جمله اینکه گاهی باید از همه چیز گذشت تا به جهانی که در آن زندگی میکنیم؛ کمک کرد. در واقع نیرویی که کمک حال بشریت شده، در یک آن رنگ عوض میکند و باید با آن طور دیگری برخورد کرد. چرخش داستانی که در قسمتهای پایانی پیش میآید؛ واقعا جذاب از آب درآمده است و به جرات میتوان گفت Strange World پایان بسیار بهتری نسبت به آغاز خود دارد.
مشکلی که تا بخش پایانی همراه با انیمیشن است، شخصیت پردازی ضعیف کاراکترهایی است که قرار است ما مشکلات بین آنها را درک کنیم. با وجود اینکه سکانسهای درام در انیمیشن به کرات دیده میشود و شخصیتها با یکدیگر ارتباط زیادی برقرار میکنند اما متاسفانه ما با دغدغههای این شخصیتها به درستی آشنا نمیشویم. درواقع پیچیدگیهایی که از شخصیتهای داستان برای ما به نمایش گذاشته میشود؛ موضوعاتی کاملا دم دستی و ساده است و سازندگان سعی نمیکنند آنها را باز کنند. فیلمنامه به سادهترین شکل ممکن این شخصیتها را معرفی میکند و قصد ارائه پیچیدگی خاصی در روابط شخصیتهای خود ندارد تا با ایجاد چالشهایی؛ شخصیتهای خود را دوستداشتنیتر کند.
درواقع سازندگان تصور کردند با انتخاب یک گرایش جنسی خاص برای یکی از کاراکترهای اصلی خود، حجت را تمام کردند و نیازی به توضیح و تشریح این شخصیت ندارند. درباره شخصیت پدر و پدربزرگ ماجرا نیز با اینکه کمی تا قسمتی کار بهتر پیش میرود؛ اما در نهایت رابطه بین این دو نفر نیز حفرههای زیادی دارد که باعث شده اهمیت خاصی برای مخاطب نداشته باشد.
در این بین انیمیشن کلا نقش مادر و همسر را نادیده میگیرد و محوریت کار خود را تنها روی روابط پدر و پسری پیش میبرد؛ به عنوان مردی که این رابطه را پدر خود تجربه کردم باید بگویم که در ابتدای امر از این مساله خوشحال بودم که قرار است چنین رابطهای به تصویر کشیده شود (درست مثل انیمیشن Onward که به زیبایی هرچه تمامتر رابطه بین دو برادر را به تصویر کشید) اما با پیشروی انیمیشن متوجه شدم که این رابطه به سطحیترین شکل ممکن خود تعریف شده و کلیشه از آن میبارد.
از آنسو نباید فراموش کرد که طراحی این کاراکترها با توجه به سیاستهای اخیر دیزنی به بهترین شکل ممکن انجام شده. دیگر خبری از کاراکترهایی با معیارهای زیباییشناسی امروزی نیست و دیزنی در انیمیشن جدید خود هم کاری کرده تا این معیارها تغییر پیدا کنند. نه شخصیت اصلی و نه هیچ یک از کاراکترهایی که در انیمیشن وجود دارند، شبیه به پرنسسها و پرنسهای آثار گذشته این استودیو نیستند و حالا با چهرهها و تیپهایی کاملا معمولی روبرو هستیم که حس بسیار بهتری برای همه ایجاد میکند.
اما به جز این نکته مثبت در طراحی کاراکترها، دنیای کاملا تازهای که سازندگان خلق کردند، در ابتدا جذاب به نظر میرسد اما همانطور که پیشتر گفته شد، از پتانسیل آن اصلا استفاده نشده است. هیچ کدام از موجودات در ذهنمان ثبت نمیشود و محیط های داخلی و سفیه به شدت بی استفاده کار شده است. موجودات ساخته شده شاید بدترین موجودات خلق شده در دنیا دیزنی است و طراحی ظاهر شخصیتها نیز چنگی به دل نمیزند. ما نه تصویر درستی از شهر به دست میاوریم نه جهان زیرین را به درستی درک میکنیم.
فیلمنامه این انیمیشن از طریق سه نسل از خانواده کلیدها، بازهم نتوانسته آن بحران «ترومای بین نسلی» را به تصویر بکشد.تعیین مسیر برای فرزندان یا اجازه دادن به آنها برای تصمیمگیری، کشمکشی است که هر والدینی با آن روبهرو میشود و مشکل جذابی است اما مساله اینجاست که پیش از این، بارها و بارها تکرار شده است و تماشاگر انتظار ارائه یک خلاقیت تازه از جادوگران دیزنی در نحوه روایت چنین معضلی دارد. شاید انتظار بیش از حد از دیزنی باعث شده که آدم از انیمیشن Strange World کمی ناامید میشود وگرنه واقعیت اینجاست که کلیت انیمیشن یک سر و گردن از بسیاری آثار سینمایی بهتر است.
این انیمیشن تنها در مورد کشف جهانی تازه یا سفری در مورد خودشناسی نیست بلکه در مورد تصمیمگیریهای درست است که روی محیط زیست و همچنین نسلهای آینده تاثیر میگذارد. اگر به این مفاهیم و پیچش پایانی آن بیشتر توجه شود و حواشی دیگر آن را تبدیل به معضل و مساله بغرنجی نسازیم، میتوان از دیدن آن لذت برد؛ هرچند واقعیت اینجاست که در نهایت با یک شاهکار به یاد ماندنی روبرو نیستیم. با این حال تماشای انیمیشن Strange World بعید است کسی را پشیمان کند؛ هرچند اگر با قضیه مطرح شده درباره کاراکتر اصلی آن چالشی دارید (موضوعی که انصافا زیاد هم روی آن مانور داده نشده)؛ بهتر است قید تماشای آن را بزنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
انیمیشن رنگ و وارنگی بود ولی به خاطر شخصیت رنگین کمانیش اصلا از فیلمش خوشم نیومد
یه سوال، تو این انیمیشن دقیقا به کدوم یه از اون موضوعات اشاره شده و نشون داده شده؟
هردوتا موضوع
سیا*ت های کث*ف دیزنی داره کث*ف تر میشه(از لایتیر که یک شخصیت فرعی رنگين کمونی بود حالا شخصیت اصلی)
دیزنی تبدیل به نت فیلیکس شده
هم پره سیاه پوسته هم پره گ.ی
مثل لایتیر و پسر این یارو تو این فیلمه