نقد انیمه Chainsaw Man
چینسا من (Chainsaw Man) یکی از مورد انتظارترین انیمهها بود. حتی قبل از اینکه یک فریم از این انیمه نمایش داده شود، طرفداران پیشبینی کردند که این اقتباس سریعاً به انیمهای کلاسیک تبدیل میشود. اما ...
چینسا من (Chainsaw Man) یکی از مورد انتظارترین انیمهها بود. حتی قبل از اینکه یک فریم از این انیمه نمایش داده شود، طرفداران پیشبینی کردند که این اقتباس سریعاً به انیمهای کلاسیک تبدیل میشود. اما حالا که فصل اول به پایان رسیده، مشخص است که این اقتباس استودیو ماپا (MAPPA)، شروع دورهای تازه برای انیمهها نبود. هیچ انقلابی هم در اقتباس از شونن مانگاهای اکشن ایجاد نکرد. با این حال، چینسا من فصل اول فوقالعاده جذاب و تاثیرگذاری را به نمایش گذاشت. این انیمه موفق شد یکی از بهترین مانگاهای شونن چند سال گذشته را با نگاه فاخر سینمایی (اما مناسب برای یک برنامه تلویزیونی) ترکیب کند.
فصل اول چینسا من اقتباسی است از سی و هشت فصل اول مانگای تاتسوکی فوجیموتو (Tatsuki Fujimoto). این فصل پایههای اصلی داستان را به تصویر میکشد و به معرفی شخصیتها، رابطهشان با یکدیگر، انگیزه، کشمکش و شرور اصلی داستان میپردازد. علیرغم قسمتهای نه چندان زیادش، چینسا من داستانی گسترده را به خوبی به تصویر میکشد. این انیمه هر چند دقیقه یک بار چیز جدیدی برای معرفی کردن دارد، خواه شوخی خنده دار، اتفاقی هولناک یا حال بهم زن، شخصیتی جالب و جدید، دعوایی خونین یا فقط یک لحظه احساسی کوچک.
در واقع همین لحظات احساسی انیمه Chainsaw Man، بهترین بخشهای آن هستند. چیزی که واقعاً این داستان را متمایز میکند رویکرد آن نسبت به نمایش احساسات روزانه شخصیتهایش است. چینسا من مملو از صحنههای خون آلود، دنیایی در ژانر وحشت با داستانهای پیچیده و سکانسهای اکشن بسیار زیبا است، اما چیزی که واقعاً آن را خاص میکند این است که قدرت سکوت را به گونهای درک میکند که بیشتر به سینما شبیه است تا انیمه.
مانند Odd Taxi، چینسا من بیشتر به سریالهای تلویزیونی این دوره شباهت دارد تا انیمههایی مثل جوجوتسو کایزن و شیطان کش. این اثر از زوایای خلاقانه دوربین، نمای نقطه نظر، ویرایش هوشمندانه و تکنیکهایی بهره میبرد که حس بصری خاصی به آن میدهند. واقعاً منحصر به فرد است. به عنوان مثال، یک صحنه ساده از آکی در بیمارستان را در نظر بگیرید: دوربین روی صورت ثابت او میماند و به ما اجازه میدهد در احساسات او غرق شویم. انیمیشن این صحنه به اندازه انیمیشن صحنههای نبرد و اکشن به جزئیات اهمیت میدهد. همه اینها، تا ما سرانجام شکستن آکی، عصبانیت، اندوه و به گریه افتادنش را ببینیم.
با این حال، این نکته که چینسا من اغلب از صحنهای احساسی به صحنهای فوقالعاده خندهدار با دنجی و پاور میپرد، گواهی بر تعادل استادانه و هنرمندانهای است که این سریال به دست آورده. طنز جنسی دهه ۲۰۰۰ چینسا من، در هر انیمه دیگری حال بهم زن و بیخود میشد، اما در اینجا به خاطر دنیایی که تاتسوکی فوجیموتو خلق کرده، به طرز غافلگیر کنندهای جالب است. فوجیموتو، نویسنده جوان، دیدگاه تیره و تار هم نسلیهایش نسبت به جهان را به تصویر میکشد (با دلایلی موجه). چینسا من دائماً اهمیت رها شدن و فرار از ظلم دنیا را برجسته میکند، حتی اگر این رهایی موقت، به معنای شوخی خرکی کردن با رفیق آدم باشد.
برخلاف اکثریت قریب به اتفاق انیمههای شونن که در دبیرستان اتفاق میافتند، Chainsaw Man بیشتر یک سریال ترسناک، اکشن و کمدی اداری است. فوجیموتو میداند که دوست پیدا کردن در بزرگسالی و همنشینی با کسی فراتر از همکار بودن، چقدر سخت است. او میداند که همچین اتفاق و دستیابی به آن چقدر نادر و خاص است. روابط در اینجا راجع به بهترین دوستها یا نیمههای گمشده نیستند بلکه راجع به همکاران، شرکا و حتی هم اتاقیها هستند. دیدن دنجی، پاور و آکی که کم کم به یکدیگر اعتماد میکنند و علاقهمند میشوند (نه فقط چون کار آنها را مجبور به معاشرت کرده)، بسیار رضایت بخش است.
البته، چینسا من هنوز سریالی اکشن است و در این بخش بسیار عالی ظاهر میشود. صحنههای مبارزه خیرهکننده، پویا و مملو از هیجان هستند، اما در عین حال به جنبههای سینمایی نیز توجه دارند. سازندگان همچنین با اجتناب از کش دار کردن صحنههای مبارزه، بینندهها را غافلگیر میکنند. البته بدون اینکه از هیجان نبردها بکاهند.
آیا Chainsaw Man بهترین اثر تلویزیونی است؟ نه. هنوز نه. اما هر قسمت از انیمه چینسا من در تلاش است پتانسیل خود را دریابد و بهترین باشد و این دقیقاً همان چیزی است که ما از این انیمه انتظار داریم.
فصل اول چینسا من، یکی از پرطرفدارترین مانگاهای چند سال گذشته را با اقتباسی خارقالعاده به تصویر میکشد. این اثر نه تنها وفادارانه روح منبع اصلی را با خود حمل میکند، بلکه با الهام از سینما این دنیا را گستردهتر میکند. این موضوع باعث میشود این دنیای خندهدار، بیرحم و پوچ به طور باورنکردنی واقعی و قابل درک شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اینکه میگیم اونی که میخواستیم نبود به خاطر هایپ بودن زیادمون بود و چیزی که تو ذهنمون ساخته بودن اما اگه مثل تمام انیمه های فصلی خیلی عادی تو لیست تماشامون میومد خیلی بیشتر ازش لذت میبردیم چه بسا که الانم لذت بردیم و به عنوان کسی که مانگا نمیخونم بی صبرانه منتظر فصل دومشم چون بعد از مدت ها انیمه ای رو دیدم که برای وقتم ارزش قائل میشد پس بدون هیچ چیز دیگه ای فقط میتونم بگم عالی بود...
عکس و پوسترش شبیه سنگین ترین آثار اسلشر هست؛ اما نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه اشتباه می کنم و داستانش در مورد یک قاتل سادیسمی نیست.
نه نیست
اسپویل
.
.
.
راجب یه بدبخیه برای اینکه جای خواب و غذا داشته باشه شیطان می کشه
یه کوچکو هم منحرفه
یه کوچولو منحرفه؟
الان که افتاده دنبال اهریمن تفنگ تا بکشتش بخاطر چیه؟
عشق ?
بخاطر فشردن سی...ه?
عه. چه موضوع داستانش لوس و خز شد. امیدوارم خود داستانش خوب باشه.
نه آنقدر هم لوس نیست جالبه باید خودت ببینی اینجوری تو کامنت نمیتونم بهت توضیح بدم
چقدر انیمه ها خشن تر شدن ???
منم تو فکر ساختن انیمه افتادم ?
عانیمه مرد آفتابه ای ؟?
پ ن:اسمش چطوره?
عالی ?
پر فروش ترین میشه ?
به نظرم کاراکتر خودتون هم باید حضور داشته باشه?
شرک عشقه شرک زندگیه؟?
واقعا قشنگ بود و cgi خیلی تمیزی داشت.
خیلی صبر کردم که بیاد و بازم ماپا تونست خودشو اثبات کنه.
فقط امیدوار بودم بتونه چپتر های بیشتری رو پوشش بده.
من مانگا رو خوندم و کلا با داستانش حال نکردم خود انیمه هم مشکل زیاد داره از سی جی گرفته تا اکشناش(البته اکشن هاش خوبن ولی نه در حدی که تو تریلر نشون دادن) و کلا با این ج.ن.سی کردن داستان های انیمه ها به صورت کل حال نمیکنم و یکی از دلایلی که اخیرا خیلی کم انیمه میبینم همینه دیگه چیز جدیدی ندیدم ازشون
تنها امیدم به انیمه همین انیمه جدید میازاکیه و امیدوارم چیز خفنی در بیاد همین
خیلییی قبلش از چپ و راست هایپ شدیم من مانگا خون نیستم ولی عجیب منتظر این بودم چون گفتم واو عجب چیززز خفن بشه٬انیمه متفاوت و واقعن قشنگی بود ولی خوب اون چیزی که تو ذهنم طرفداراش ساخته بودن نبود دقیقا مثه چیزی ک تو متن اشاره شده
اولین انیمه ای بود که تو زندگیم دیدم اگه این انیمه نبود شاید هیچ وقت اتک و اورلورد نمی دیدم با اینکه فقط سیزده هفته گذشته ولی احساس اوتاکو بودن می کنم از بس انیمه دیدم
فقط میتونم بگم:
مانگاش بهتره
اکشن های مانگا زیبا هستن
درسته اکشن های انیمه "خوب"هستن ولی به پای مانگا نمیرسه
Cgi هم زیادی به کار برده شده و واقعا بد نشسته
درباره بقیه چیزایی که سر داستان و محتویاتش هست نمیتونم چیزی بگم ، چون میشه خیلییییی راجبش حرف زد و چندتا دیدگاه متفاوت هم هستند
پس میتونم بگم من از این انیمه اصلا خوشم نیومد
حداقل مانگاش فایت هاش جذاب بود
و میتونم بگم اگه از cgi انقدر استفاده نمیکردن حداقل ظاهر بهتره داشت
من با تیتراژ پایانیش حال کردم هر دفعه یه جدیدشو می دادن بیرون
منتظر حمله جارود و عمو سوری به این نقد هستم
(: