چرا Silent Hill 2 یکی از برترین بازیهای تمام دوران است؟
در چند سال اخیر، زیاد پیش آمده که اثری را شاهکار بدانیم. چه در دنیای سینما یا چه در دنیای بازیهای ویدیویی، برخی آثار وجود دارند که به سختی از ذهن ما خارج میشوند. انگار ...
در چند سال اخیر، زیاد پیش آمده که اثری را شاهکار بدانیم. چه در دنیای سینما یا چه در دنیای بازیهای ویدیویی، برخی آثار وجود دارند که به سختی از ذهن ما خارج میشوند. انگار که این آثار، تکهای از وجودشان را در ذهن ما باقی میگذارند و کاری میکنند تا این اثر را یک شاهکار فراموشنشدنی بدانیم. شاید برای بسیاری از گیمرهای دوران اولین کنسول پلیاستیشن، Silent Hill 2 یکی از همین عناوین باشد.
گاهی اوقات شاهکارها، عناوین بیعیب و نقص نیستند، بلکه آثاری هستند که با گذشت سالها، در یادها و محافل زنده میمانند. نسخه دوم سایلنت هیل چنین وضعیتی برای خود من دارد. حتی مونولوگ نسبتا ساده بازی، تاثیرگذار است؛ نشانه یک سفر عجیب و پیچیده است. داستان بازی از همان ابتدا همه چیز را واضح نشان میدهد اما باید در مه قدم برداشت و از حقایق پنهان پروتاگونیست داستان آگاه شد. اما چگونگی به تصویر کشیدن این حقایق، چیزیست که Silent Hill 2 را اثری زنده نگه داشته است.
با توجه به رونمایی از نسخه بازسازی Silent Hill 2 بد نیست تا به بازی اصلی هم نگاهی دوباره بیندازیم. در این مقاله از ویجیاتو، دستاوردهای این بازی را بررسی خواهیم کرد و میبینیم چرا Silent Hill 2 یکی از برترین بازیهای تمام دوران است. با ما همراه باشید.
فلسفه سایلنت هیل
در رویاهای آشفتهام، آن شهر را میبینم. سایلنت هیل.
Mary - Silent Hill 2Silent Hill 2 در عین حال که یک دنباله است، یک ریبوت هم محسوب میشود. دنباله نه به آن معنا که داستان نسخه قبلی بازتر شود و ادامه یابد؛ چرا که چنین چیزی در مقوله سایلنت هیل گنجانده نمیشود. بازیهای سایلنت هیل تماما درباره خودش است. این که چه مکانیست و چه فلسفهای دارد. اساسا وجه تمایز سایلنت هیل با دیگر آثار ترسناک در همین نقطه است. بازیهای ترسناک دیگر با متدهای مختلف، حس ترس را به مخاطب منتقل میکند. اما سایلنت هیل علاوه بر این متد، فضایی تراژیک دارد و از این فضا برای انتقال ترس استفاده میکند.
تمامی المانهای استفاده شده معنی خاص خودشان را دارد و به طور مستقیم با سایلنت هیل ارتباط دارند. سایلنت هیل، تنها یک مکان فیزیکی نیست؛ حتی اشتباه هم نمیکنیم اگر بگوییم ماهیت اصلی این مکان، غیرفیزیکی و ذهنیست. این مکان با المانها تعریف میشود و این افراد هستند که به آن نقشی پررنگ و ترسناک میدهند.
در نسخه اول، سایلنت هیل به واسطه نفرین یک دختربچه به مکانی طلسمشده تبدیل شد. مکانی که روزی، تفریحگاه مشهوری در آمریکا بود اما شایعات توانستند سایهای سنگین بر آن بیندازند. شایعاتی که میگفتند هسته این شهر شیطانیست یا سایلنت هیل دروازهای رو به جهنم است. نگاه خاص طراحان بازی به این موضوعات در بستر بازیهای ویدیویی آن هم در سالهای آغازین دهه ۲۰۰۰، اتفاقی بزرگ بود. این داستان که به نظر شخصی نمیآمد در نسخه دوم تبدیل به یک داستان شخصی شد. جیمز ساندرلند نامهای از همسر فوت شدهاش دریافت میکند که از او میخواهد به سایلنت هیل برود. چرا باید از دروازههای جهنمی عبور کرد؟
در این مقاله قصد نداریم تا داستان بازی را بازگو کنیم چرا که بررسی داستان آن باید همراه با اسپویل آن باشد. با توجه به آن که نسخه ریمیک در دست ساخت قرار دارد و شاید بسیاری برای اولین بار به تجربه Silent Hill 2 بپردازند، داستان بازی را به طور عمیق بررسی نمیکنیم و شاید در فرصتی بعد، نگاهی ویژه به داستان داشته باشیم.
کابوس یا تاوان؟
تاکایوشی ساتو (Takayoshi Saito) نویسنده داستان بازی سایلنت هیل، اعتقاد دارد که شناخت ترس، شناخت فرد است و زمانی ترس اثرگذار است که به ذهن، بدن و روح حملهای کرده باشد. ساتو میگوید که هرگز تصور نمیکردند که نسخه اول به موفقیت بزرگی برسد اما وقتی چنین اتفاقی افتاد، آنها متوجه شدند که حالا دست بازتری برای نسخه دوم دارند. از همان ابتدا تیم سازنده تمرکز خودش را به داستان بازی معطوف کرد. در زمانی که داستانها جایگاه ویژهای به شکل امروزی در دنیای بازیها نداشتند. این حرکت برای یک بازی ترسناک، ریسک زیادی داشت اما تیم سازنده با درک کامل از موضوع، این ریسک را پذیرفت.
Silent Hill 2 وجه انسانی زیادی دارد. با آن که موجودات فراطبیعی زیادی در بازی حضور دارند، اما داستان تماما درباره اعمال یک انسان است. مشخص نیست که نتایج اعمال، تاوان است یا کابوس و جیمز ساندرلند (James Sunderland) پروتاگونیست بازی، باید پاسخ این سوال را بیابد.
Silent Hill 2 بازتفکری فراطبیعی از جنایات و مکافات داستایوفسکی است. اثری که پیامدهای اعمال را در قالب یک داستان ترسناک نشان میدهد؛ تمرکز بر اخلاقیات دارد و سعی میکند تا فضای داستان برای هیچ مخاطبی غریبه نباشد. موضوعاتی به عنوان تاوان تعریف میشوند که شاید روزی از ذهن مخاطب هم گذری کرده باشد. دقیق به مانند آنچه که داستایوفسکی در اثر برجسته و جاودانه خودش انجام میدهد.
تفاوت بزرگ جیمز ساندرلند با هری میسون (Harry Mason) پروتاگونیست بازی اول، آن است که هری به شکلی کاملا تصادفی گرفتار طلسم سایلنت هیل شد. اما جیمز، با پای خودش قدم به سمت سایلنت هیل برداشت و تمامی عواقب را خودش پذیرفت.
با این حال ساختار داستان Silent Hill 2 شگفتانگیز است. وقتی بازی را به پایان میرسانید، دیدی کاملا متفاوت نسبت به بازی خواهید داشت و بیوقفه میخواهید تا داستان بازی را دوباره تجربه کنید. تمامی کاراکترها از جمله ویلنهای بازی، نقشی پررنگ در داستان و تعریف پروتاگونیست دارند. همچنین Silent Hill 2 داستانی کاملا بالغانه و غمانگیز است. درست است که در سالهای اخیر عناوینی مثل The Last of Us یا حتی God of War Ragnarok سعی دارند تا داستانی انسانی و بالغانه تعریف کنند اما نمیتوانند شبیه به Silent Hill 2 عمل کنند.
حتی نگاه بازیکن به ویلنی مثل Pyramid Head در پایان بازی کاملا متفاوت با آن چیزی خواهد بود که در طول بازی دیده است. طراحی پوشش کاراکترها و ویلنها، تماما برای شخصیتپردازی جیمز ساندرلند استفاده میشود که سبب تعریف یک داستان متفاوت میشود. NPCها به مانند بازی اول، کاراکترهای رندوم در داستان بازی نیستند و هرکدام نقشی جدی دارند. میتوان گفت، Silent Hill 2 تماما درباره جیمز است و محیط و کاراکترها، او را تعریف میکنند. به عبارتی دیگر، مخاطب شاهد جدال جیمز و سایلنت هیل است.
روز مهآلود، روز قضاوت است.
Silent Hill 2سازندگان نسخه دوم سایلنت هیل، با جسارت داستانی بزرگسالانه تعریف میکنند و دیدی باز به مدیوم بازیهای ویدیویی دارند. در دورانی که بازیهای محبوب سوپرماریو یا کرش بندیکوت بودند، Silent Hill 2 داستانی تعریف میکند که از المانهای بزرگسالانه استفاده میکند و نقشی بزرگ در تعریف بازیها به عنوان یک هنر ایفا میکند. این هم یکی دیگر از دلایلیست که Silent Hill 2 فراتر از انتظارها عمل میکند و اثری برتر محسوب میشود.
چرا ریمیک Silent Hill 2 ساخته میشود؟
سری سایلنت هیل سالها در سکوت فرو رفته بود و مدت طولانیست که نسخه جدیدی از این سری منتشر نشده است. با این حال در ماههای گذشته بالاخره اعلام شد که این سری قرار است تا در فرمهای گوناگون بازگردد. یکی از نسخههای معرفی شده هم بازسازی نسخه دوم بود.
شاید تعجببرانگیز باشد که چرا سران کونامی به سراغ ساخت بازسازی نسخه دوم رفتند و از قسمت اول گذر کردند. نسخههای اولیه سایلنت هیل در سالهای دوری عرضه شدند و بسیاری از مخاطبان با این سری آشنا نیستند. همانگونه هم که در ابتدای مقاله اشاره کردیم نسخه دوم، یک ریبوت هم محسوب میشود و دنبالهای مستقیم بر داستان نسخه اول نیست. حتی میتوان گفت که نسخه دوم، تعریف دقیقتری از سایلنت هیل به مخاطبان ارائه میدهد.
فرم داستانگویی نیز در سالهای اخیر دچار تغییرات زیادی شده و داستانها، امروز نقشی ویژه در بازیهای ویدیویی دارند. نسخههای اصلی از لحاظ دیالوگ و مکالمات دچار مشکلات زیادی هستند اما نسخه اول در بعضی جهات از جمله پایانبندی، مشکلات قابلتوجهی دارد. حتی بسیاری پاشنه آشیل نسخه اول را پایانبندی داستان آن میدانند. اما چنین مشکلی در Silent Hill 2 وجود ندارد. داستان Silent Hill 2 شنیدنیست و تلاش دارد تا در همه جهات بینقص عمل کند. حتی بلوبرتیم، سازنده نسخه ریمیک ادعا کرده که تغییری در ساختار داستان بازی ایجاد نکرده و به این داستان وفادار است. به همین خاطر ساخت ریمیک نسخه اول باید با تغییراتی در داستان هم همراه باشد اما Silent Hill 2 به چنین چیزی نیاز ندارد.
از نقش گیمپلی در تعریف کلی داستان هم نباید غافل شد. شاید اگر الان نسخه اصلی را بازی کنید، متوجه کنترل بسیار بد آن و طراحی معماهای نامفهوم آن شوید. مسئلههایی که تجربه بازی را کاملا مختل میکنند. تغییر زاویه دوربین در نسخه ریمیک و بازطراحی پازلها، میتواند یک تجربه لذتبخش را فراهم کند. گیمپلی، در نهایت پایان داستان بازی را تعیین میکند و بسته به نوع بازی بازیکن، پایان داستان تغییر میکند. به همین دلیل بازسازی گیمپلی برای داستان Silent Hill 2 اتفاقی مستلزم است.
تعریف داستان Silent Hill 2 در سال ۲۰۰۱ قدمی بزرگ برای بازیهای ویدیویی بوده است. دقت کنید که چنین داستانی پیش از این بازی در دنیای سینما یا رمان تعریف نشده و Silent Hill 2 یک داستان اصیل است. همچنین گیمپلی و تاثیر آن بر پایانبندی داستان، کاملا به تصمیمات بازیکن وابسته است که کنترل جیمز را برعهده دارد. طراحی بازی Silent Hill 2 هوشمندانه است و در تمامی بخشها، دقت تیم سازنده دیده میشود.
تیم سایلنت و سایتو داستانی روایت کردند که پس از گذشت بیش از بیست سال، همچنان زنده است و اثری شبیه به آن با وجود پیشرفت المانهای داستانگویی در بازیها ساخته نشده است. امیدواریم که بلوبرتیم، به خوبی ارزش داستان Silent Hill 2 را درک کرده باشد و ریمیک شایستهای بسازد. Pyramid Head به درستی نماد سایلنت هیل است؛ چرا که فیگوری مناسب برای نشان دادن ترس، عذاب، غم و ظلم است. احساساتی که سایلنت هیل را تعریف میکنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
در اینکه Silent Hill 2 فوق العاده س شکی نیست
سایلنت هیل برعکس بیشتر بازی های این ژانر با جامپ اسکیر های ناشیانه ما رو نمیترسونه
چیزی که ترسناکه اینه که پشت هر هیولایی توی بازی معنا و منطقی وجود داره و ظرافتی که توی دیالوگ نویسی داره یک شاهکار حقیقیه
مثلا این جمله "من بخاطر تو اینجام جیمز"
کسانی که بازی کرده باشن میدونن معنی این دیالوگ در داستان بازی چیه،نمیگم که اسپویل نباشه
یک داستان بسیار ظریف و جذاب و البته ترسناک!
فضاسازی به شدت قوی
موسیقی گوش نواز
گیم پلی عالی
دیگه یه بازی چی میخواد؟
اما این بازی برای دومین کنسول PlayStation عرضه شد،لطفا در مقدمه متن اصلاح کنید
ای کاش همینقدر هم به نسخه ی اول این بازی توجه می شد
از همه لحاظ این بازی کامله اما حیف که از اون و شخصیت اصلیش "Harry mason" در جامعه یادی نمیشه (از کریتوس به عنوان یه پدر خوب یاد میشه و از هری خیر!)
گل گفتی